#قسمت_سوم
به روایت از پدر #شهید:
با #خدا #معامله کردم و #فرزندم را #فدای
#حضرت زینب(س)🌷 ، #حضرت رقیه(س)🌷 ، #اسلام و #رهبر نمودم.😭
🍃🌷🍃
چرا که #محمد لایق #شهادت بود و از #خدا #سلامتی #رهبر عزیز انقلاب و همه #پاسداران و #خدمتگذاران نظام را خواهانم.
🍃🌷🍃
#محمد وقتی به #ماموریت می رفت ، کسی مطلع نمی شد که به کجا می رود و اخیراً هم از #کربلا به #سوریه رفت و من نمی دانستم که در #ماموریت #سوریه بوده.
🍃🌷🍃
#مداحی برای #اهل بیت #عصمت و #طهارت🌷 را یکی از #خصوصیات #پسرم بود😭 #محمد #نوکر #اهل بیت علیه السلام🌷 بود و به آنچه #می خواند #توجه قلبی داشت.😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید محمد صاحبکرم اردکانی هم درتاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۲# در #حلب #سوریه به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
گلزار #شهدای شهر سپیدان، شیراز.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید محمد صاحبکرم اردکانی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
پایان
#قسمت_سوم
ایشان افزود :با وجود شرایط #سخت #زندگی به دلیل اینکه #پسرم #تک فرزند بود #تلاش میکردم از #نظر #پوشش همسطح دیگر #دوستانش باشد و هیچ وقت احساس #کمبود نکند با این وجود در بیشتر مواقع #پول توجیبی که بهش میدادم را به #همکلاسیهایش که بعضیها #کرایه #رفت و آمد #نداشتند میداد و برای #کمک به #وضعیت اقتصادی #خانه در #تابستانها کار میکرد.
🍃🌷🍃
به گفته ایشان #گلمحمد #پدر #قربانعلی از چند سال قبل از #شهادت #پسرمان به دلیل #بیماری فلج شده بود که #پسرم برای #نگهداری از #پدرش از هیچ #تلاشی #کوتاهی نمیکرد و در بیشتر موارد حتی #نظافت شخصی #پدرش را هم خود #شخصا انجام میداد و تمام #درآمد #کارگری خود را برای #تامین هزینه #درمان #پدرش صرف میکرد.
🍃🌷🍃
تمام #همسایهها در زمان حیات #قربانعلی به دلیل #کمکهایی که انجام میداد از #پسرم به نیکی یاد میکردند و برایش #دعای خیر داشتند. داشتن #فرزندی مانند #قربانعلی برای هر #مادری #افتخار است چرا که #شهدا #راه و منش #خدایی دارند.
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
#قسمت_چهارم
ایشان #قربانعلی را فردی با #استعداد و #درسخوان دانست و گفت: #پسرم تنها ۶#ماه مانده به گرفتن #دیپلمش در رشته #تجربی بعد از حضور #چندماهه در #جبهه #جنگ حق علیه باطل در #شلمچه به #شهادت رسید،
🍃🌷🍃
#قربانعلی به گفته #معلمانش در تمام #دوران تحصیل در #درسهایش #نمرات #عالی میگرفت و حتی در برخی مواقع #بجای #معلم در #کلاس #درس هم میداد.
🍃🌷🍃
به گفته #مادر #شهید، #آرزوی #قربانعلی #خلبان شدن بود که با #آسمانی شدنش به این #آرزوی شیرینش #رسید و چند ماه بعد از #شهادتش، #پدرش نیز که #تحمل #دوری از #پسرش را نداشت و به فرزند #شهیدش پیوست.
🍃🌷🍃
و الان ۳۰#سال است که به #یاد آنان با #وقف #خانهام این #حسینیه را #راه اندازی کردم تا #صواب آن هم به آنان و بعد از مرگ به من برسد.
🍃🌷🍃
سرانجام #شهید #قربانعلی ترکفرخانی متولد ۱۶#آذر ۴۳# که از طرف #بسیج به #جبهه حق علیه باطل #اعزام شده بود ۲۱#تیر سال ۶۱#در #شلمچه بر اثر #اصابت #ترکش به#سر به درجه رفیع #شهادت نائل آمد و در گلزار #شهدای
#امامزاده یحیی بن زید (ع)🌷 گنبدکاووس به خاک سپرده شد.
🍃🌷🍃
___________________________
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید قربانعلی ترک فرخانی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
پایان
#قسمت_چهارم
یکی دو ساعت بعد حاج آقایی با من تماس گرفت و خیلی خونسرد خبر #شهادتش را داد. دنیا روی سرم خراب شد نمیدانستم چکار باید بکنم .... یک ساعت بعد از شنیدن خبر ، به در و دیوار میخوردم.😔
به روایت از پدرشهید جواد کوهساری⚘ :
می گفتند #مدافعان حرم برای پول می روند. 😔#پسرم هیچ احتیاجی به پول نداشت. #ماشین نو برایش خریده بودم. #یک طبقه ی خانه را هم به نامش زده بودم و #هزینه ی نامزدی اش را هم کنار گذاشته بودم. پسرم هیچ نیازی نداشت و رفت.😔
پسرم #آقا جواد یک سال و نیم پیش از #شهادتش در فاز دوم متروی مشهد و در قرارگاه کار میکرد.#بیمه شده بود و حقوق میگرفت. ماشین مدل پایین هم داشت ولی براش ماشین صفر خریده بودم.😔
وقتی #جوادم را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و
گفتم : من راضی ام ، برو ....😔🍃⚘🍃
#جوادم فوق العاده #پاک و #با حیا بود. ابداً ذره ای لغزش از او ندیدم. یکی از همرزمان او در عراق میگفت :#جواد در حالی که تیرها مثل #رگبار از روی سرش رد میشدند در حال جمعآوری #مینها بود تا راه را باز کنه.
ادامه دارد👇👇
#قسمت_پنجم
همان چند روزی که #عراق بود خیلی عربها با او دوست شده بودند. آن قدر که حاضر نبودند به مناطق خطرناک برود اما #جواد میگفت من آمده ام تا به هر شکلی که هست هر کاری که از دستم بر میآید انجام دهم و به #شهادت برسم.
#پسرم گاهی به #آسایشگاه جانبازان امام خمینی (ره) در پارک ملت نیز سر میزد. #جانبازان را حمام می برد و آنها را خیلی دوست داشت. بعضی از جانبازان با صندلی های چرخ دارشان از تهران برای شرکت در مراسمش آمده بودند.😔🍃⚘🍃
#ارادت خاصی به امام رضا (ع)♡ داشت. #خادم افتخاری حضرت بود در کنار صاحب اسمش هم به #شهادت رسید. #فلوجه نزدیک #حرم امام جواد (ع) است. #جواد در همان مکان پر کشید.😔
روی هیچ یک از قبور #شهدا نام « ثارالله » حک نشده است اما روی مزار #فرزندم نوشته اند : « مدافع حرم ثارالله » اولین کسی که از مشهد در عراق #شهید شد فرزند من بود.😔
سرانجام #شهید جواد کوهساری هم در تاریخ ٩۴/۴/٢۶ در فلوجه ی عراق به آرزویش که همانا #شهادت بود رسید.
مزار شهید⚘
مشهد مقدس ، بهشت حضرت رضا علیه السلام
🌷🌟🌷🌟🌷🌟🌷🌟🌷
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهیدسرفراز
💠 شهید جواد کوهساری💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد❤️
پایان
#قسمت_۱
#شهید هادی عزتی
میخواست #مدافع حرم شود،
#شهید #مدافع امنیت شد.
🍃⚘🍃
#شهید هادی عزتی متولد۱۳۷۱/۵/۵
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین:
در #اولین روز از فروردین #۱۳۹۸ در حال اجرای #مأموریت به دست اشرار به #شهادت میرسد.
🍃⚘🍃
#هادی آرزوهای زیادی داشت. #بسیجی نمونهای که میخواست در قامت یک #مدافع حرم حاضر شود تنها به خاطر #وضعیت جسمی پدر از اعزام جا ماند، اما #خدا برایش طوری دیگر رقم زد و او با #شهادتش در #دفاع از #مردم و #امنیت کشورش #شهید شد.
🍃⚘🍃
#روایت کبری علیمرادی مادر #شهید هادی عزتی را پیش رو دارید.
من دو فرزند پسر داشتم.#هادی متولد ۵ مرداد ۱۳۷۱ بود که در #اولین روز از بهار سال گذشته حین انجام #مأموریت به #شهادت رسید. #پسرم #متأهل بود و حدود ۵/ ۱ سال پیش عقد کرده و قرار بود بهار سال گذشته جشن عروسیشان را برگزار کنیم که #هادی #شهید شد.
🍃⚘🍃
ادامه دارد👇👇
#قسمت_۷
{{{سرانجام در #نخستین روز سال #98، یک مورد نزاع و درگیری در پی اختلافات خانوادگی در خیابان ارشاد مشهد به مرکز فوریتهای پلیسی 110 اعلام شد که به سرعت مأموران گشت کلانتری سناباد به محل حادثه اعزام شدند.
پس از حضور پلیس در محل حادثه، فردی اسلحه به دست به سمت مأموران تیراندازی کرد که در اثر این حادثه #ستوانسوم هادی صفایی (افسر گشت) و #استوار هادی عزتی (راننده گشت) به #شهادت رسیدند.}}}
🍃⚘🍃
#پسرم همراه دوستش #شهید هادی صفایی به #شهادت رسید.
🍃⚘🍃
خیلی هم با #رفیق بودند. اصلاً قرار بود #شهید صفایی همراه یک سرباز دیگر به #مأموریت بروند، اما #هادی صفایی گفته بود باید #هادی عزتی همراه من بیاید، تا #هادی نیاید من یک قدم هم برنمیدارم، حتی رئیسشان گفته بود تو برو من #هادی را با ماشین بعدی میفرستم.
گفته بود نه #هادی بیاید باهم میرویم که هادی میرسد و باهم به #مأموریت میروند که اول #هادی صفایی به #شهادت میرسد و بعد #پسرم.
{{#یاد دو #شهید #مدافع وطن
با ذکر یک شاخه گل #صلوات⚘}}
🍃⚘🍃
#هادی وقتی #تشییع #شهدای مدافع حرم را میدید غبطه میخورد. در نهایت یک #تشییع #باشکوه هم نصیب #خودش شد.
🍃⚘🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت_۴
بعد از #رهایی از #زندان #ضد انقلاب با خوشحالی خود را به #روستای محل زندگیام رساندم ولی متأسفانه در کمال ناباوری متوجه شدم که #همسرم توسط #ضد انقلاب به #شهادت رسیده و فرزند #پسرم در همان سالهای اول #فوت کرده و #دخترم هم #آواره شده. 😭😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام #شهیده فاطمه اسدی هم در سن #۲۲ سالگی توسط #حزب دموکرات در #کردستان به #شهادت رسید.
#پیکر ایشان به تازگی #تفحص شده است.
🍃🌷🍃
قرار هست #پیکر#شهیده در جوار #مرقد بی بی هاجر خاتون(س)🌷 خواهر #امام رضا(ع)🌷 در سنندج دفن شود.
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت چهارم
#پسر اولم ،
#محمدحسن در #عملیات فتحالمبین به #شهادت رسید و #پیکر او و#تعدادی دیگر از #شهدا پس از 13#روز در خاک عراق پیدا شد، تمام مقدمات ازدواج #محمدحسن فراهم شده بود اما #قبل از #ازدواج به #شهادت رسید.😭
🍃🌷🍃
همسرم بعد از #شنیدن #شهادت #پسرم که قرار بود داماد شود منزل را ۹#شب و روز چراغانی کرد و خودم نیز با انجام #غسل #صبر و #تلاوت قرآن #فراق #فرزندانم را بر خود آسان کردم.😭
🍃🌷🍃
#پسردومم
#محمد محسن هنگام #شهادت تنها 15#سال داشت، از 13#سالگی به #جبهه رفت و با اینکه #سن و سال #کمی داشت اما در #گروه #شناسایی #فعالیت داشت، در سالهای 1360# تا 1362# در #جبهه بود و در خاک عراق به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#پسر سومم،
#محمدجواد پس از #شهادت #برادرش که #لباس #برادر بزرگ خود را به #تن کرده و در سن 18#سالگی وارد #سپاه شد و در همان 18# سالگی نیز با #خواهر #شهید سید عبدالحمید حسینی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
#محمدجواد پس از #برادران خود به #جبهه رفت و در #عملیات کربلای 5 به #برادران خود #پیوست و #داغ از دست دادن #فرزندانمان برای #همسرم بسیار #سخت بود.😭😭😭
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت سوم
به روایت از پدر #شهید:
با #خدا #معامله کردم و #فرزندم را #فدای
#حضرت زینب(س)🌷 ، #حضرت رقیه(س)🌷 ، #اسلام و #رهبر نمودم.😭
🍃🌷🍃
چرا که #محمد لایق #شهادت بود و از #خدا #سلامتی #رهبر عزیز انقلاب و همه #پاسداران و #خدمتگذاران نظام را خواهانم.
🍃🌷🍃
#محمد وقتی به #ماموریت می رفت ، کسی مطلع نمی شد که به کجا می رود و اخیراً هم از #کربلا به #سوریه رفت و من نمی دانستم که در #ماموریت #سوریه بوده.
🍃🌷🍃
#مداحی برای #اهل بیت #عصمت و #طهارت🌷 را یکی از #خصوصیات #پسرم بود😭 #محمد #نوکر #اهل بیت علیه السلام🌷 بود و به آنچه #می خواند #توجه قلبی داشت.😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید محمد صاحبکرم اردکانی هم درتاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۲# در #حلب #سوریه به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
گلزار #شهدای شهر سپیدان، شیراز.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید محمد صاحبکرم اردکانی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد🌷
پایان
قسمت چهارم
به روایت از مادر #شهید :
در وصف #پسرم همین قدر بگویم که به #نماز بسیار #اهمیت می داد، هیچ وقت #نماز #اول وقتش #عقب #نمی افتاد.😭😭
🍃🌷🍃
#تنها #خواسته اش از من این بود که برای #شهادتش #دعا کنم...😭😭سخت بود ولی...😭امیدوارم #خداوند هرچه زودتر منو به #پسرم برساند😭😭فقط #خداوند است که می داند چقدر دلم برایش #تنگ شده.😭😭
🍃🌷🍃
بقدری به اعضای خانواده، خصوصا" من وپدرش #لطف داشت،و #محبت و #خدمت می کرد که یقین داشتم #خداوند #علی حسن را بدون سوال و جواب به بهشت می برد...😭😭
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت پنجم
پسرم🥀 😭😭
در روز جمعه ۳۰ شهریور ۱۳۶۹ زودتر از همیشه به محل اقامه نماز جمعه رفت تا بازرسے بهترے داشته باشه وقتے ڪه در آنجا حاضر شده بود میبینه ڪه هنوز درها باز نشده ، براے همین به پارک لاله رفت.
#در پارک لاله با صحنهاے مواجه میشه و میبینه ڪه چند پسر اراذل در حال اذیت ڪردن یک دختر هستند ، غلام عباس🥀 تذڪر میده ، آن چند نفر به #پسرم حمله میڪنند و با ۷ بار ضربه چاقو به قلب و ناحیه شڪم ، او را به شهادت🥀 میرسانند.😭😭😭
ڪسانے ڪه پسرم را به بیمارستان امام خمینے (ره) منتقل ڪردند ، نحوه شهادت را تعریف ڪردند زمانے ڪه به بیمارستان رسیدیم پسرم شهید🥀 شده بود. پرستار حاضر روے آن را باز ڪرد و براے آخرین بار پسر#۱۵ سالهام را دیدم.😭
ادامه دارد👇👇