#شهید #تفحص و #جستجوگر نور،
#سردار #شهید محمود توکلی
🍃🌷🍃
در سال ۱۳۴۵# در شهر فلاورجان ،استان اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
#فرمانده #گروه تفحص لشکر 14 #امام حسین علیه السلام بود.🌷ایشان #جانباز #جنگ تحمیلی و
#دفاع مقدس هم بود.
🍃🌷🍃
بعد از #جنگ در مناطق #عملیاتی #جنوب و #غرب ماند تا #پارههای تن این وطن را بیاورد😔 و مرهمی شود بر #زخم دل مادران و پدران #چشم به راه.😔
🍃🌷🍃
#خاکیبودن، #بیادعابودن و #گمنامبودن، از #ویژگیهای بارز ایشان بود، اگر کسی وارد محل کارش میشد، نمیتوانست تشخیص بدهد که #فرمانده آنجا چه کسی است.
🍃🌷🍃
درحسرت #شهادت می سوخت.😔
در یکی از سخنرانی هایش گفت: «آهای مردم! چقدر رفتید با #شهدا آشنا شدید؟ چقدر رفتید با #شهدا رفیق شدید؟»😔
🍃🌷🍃
#شجاعت ایشان #بینظیر بود. بارها در منطقه اتفاقهای عجیبی می افتاد،ولی #هیچگونه #ترسی در وجودش نبود، اتفاقی نبود که بتواند در #مسیر کار ایشان #خلل ایجاد کند، به کاری که انجام میداد، بسیار #معتقد بود.
🍃🌷🍃
قسمت چهارم
#پسر اولم ،
#محمدحسن در #عملیات فتحالمبین به #شهادت رسید و #پیکر او و#تعدادی دیگر از #شهدا پس از 13#روز در خاک عراق پیدا شد، تمام مقدمات ازدواج #محمدحسن فراهم شده بود اما #قبل از #ازدواج به #شهادت رسید.😭
🍃🌷🍃
همسرم بعد از #شنیدن #شهادت #پسرم که قرار بود داماد شود منزل را ۹#شب و روز چراغانی کرد و خودم نیز با انجام #غسل #صبر و #تلاوت قرآن #فراق #فرزندانم را بر خود آسان کردم.😭
🍃🌷🍃
#پسردومم
#محمد محسن هنگام #شهادت تنها 15#سال داشت، از 13#سالگی به #جبهه رفت و با اینکه #سن و سال #کمی داشت اما در #گروه #شناسایی #فعالیت داشت، در سالهای 1360# تا 1362# در #جبهه بود و در خاک عراق به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#پسر سومم،
#محمدجواد پس از #شهادت #برادرش که #لباس #برادر بزرگ خود را به #تن کرده و در سن 18#سالگی وارد #سپاه شد و در همان 18# سالگی نیز با #خواهر #شهید سید عبدالحمید حسینی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
#محمدجواد پس از #برادران خود به #جبهه رفت و در #عملیات کربلای 5 به #برادران خود #پیوست و #داغ از دست دادن #فرزندانمان برای #همسرم بسیار #سخت بود.😭😭😭
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇