بسم رب الشهدا
دیروزروضـــه ابا عبدالله الحسین در منزل شهید مسرور عطر وبوی محمد را گرفته بود، مادر از من درخواست کرده بود که در روضـــه چند خاطره از محمد را عنوان کنم. قرار شد بعد از مداحی وسخنرانی من خاطرات را عنوان کنم،خانم مداح باشروع مداحیش، شروع کرد به بیان عنایتی از محمد،( دوروز قبلش دوتا خانم همراه مداح آومده بودند خونه مادر، خیلی ناراحت بودند وبا شروع روضـــه حضرت زینب س به شدت گریه میکردند، حال یکی از خانم ها از شدت گریه خیلی بد شد، مادر جویای حالشون شد، متوجه شدیم پدرشون بیمار هستند. آخر مجلس مادر آومد درب کمد محمد را باز کرد که تبرکی به آون بده که دلش آروم بشه، دست برد تو کمد محمد چند تا آب نبات بیرون آورد گفت نگاه فاطمه این آب نبات ها مال حرم حضرت زینب س هست که از سال قبل مونده، بدمش به خانمه إن شاء الله حاجت بگیره، رفت داد به اون خانم ویکم دلش آروم شد ورفتند.) مداح شروع کرد تعریف کردند، گفت خانم ها... خانمی که باهام آومده بودند روضـــه پدرشون مريض بوده، بهش گفته بودند یه غده سرطانی روی ریه اش هست، گفت، اون خانم امروز باهام تماس گرفته گفته میخواستم برای تشکر بیام منزل شهید، گفتم چی شده، گفت از خونه شهید که اومدم بیرون یه حس عجیبی داشتم، همش به خودم میگفتم. شهید حاجتمو میده،،، تا اینکه پدرم را بردیم دکتر باز عکس گرفتند، با کمال ناباوری دکتر گفتند خبری از غده قبلی روی ریه پدرتون نیست😢گفت اصلا عجیبه، فقط یه معجزه میتونه باشه، تو عکس قبل هست ولی حالا نیست. 😢
همه منقلب شدند. منم موقع صحبت از محمد چند تا از عنایت هاشو گفتم. خانم محمد موقع سخنرانی بدون اینکه از این قضیه خبر داشته باشه یا اینکه هماهنگ کرده باشیم درباره محمد صحبت کرد، برادرم موقع زیارت عاشورا ومداحی بازم بدون اینکه از قضیه یا اینکه قرار بوده درباره محمد صحبت بشه درباره خصوصیاتش گفت ویه دستنوشته ازش آماده کرده بود وخوند، مجلس دیروزعجیب مورد عنایت محمد قرار گرفت.
شهدا زنده اند وهر لحظه نظاره گر ما واحوالات ما هستند.
من این متن را فرستادم برای خانم مداح که یه وقت جایی اش اشتباه نگفته باشم، گفتند دیشب یه خواب عجیبی دیدم، خواب دیدم در خونتون کاملا باز بود وصدای مداحی میومد از خونتون، گفتم یعنی یه مداح دیگه دعوت کردند وروضه داشتند من خبر نداشتم، دیدم دسته دسته مردم وارد خونتون میشند، مادرت دم در ایستاده بود یه دسته گل دستش بود مردم را دعوت میکرد به خونه ومیگفت اینجا خیمه گاه حضرت زهرا س بفرمایید داخل
گفتم آخه امروز ما سفره حضرت رقیه س را داریم.😢 یه مداح هم دعوت کردیم خادم حرم امام حسین ع هست.
https://eitaa.com/shahidmasroor
11.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی برادر شهید محمد مسرور در منزل شهید مسرور
یک روز #محسن به خانه آمد.گفت:خواهر بیا این پیراهنم را (پیراهن پاسداری جبهه اش را که رنگش کاملا رفته بود ودوسال بود در جبهه مدام آن را میپوشید. ) پشت ورو کن و دوباره بدوزش تا آن را بپوشم.گفتم محسن جان خب، این پیراهنت که دیگر کهنه شده،رنگش کاملا رفته،قرمز شده.تو که پاسداری و پیراهن نو به تو میدهند.گفت :نه خواهر ،این پیراهن و وسایلی که به ما میدهند، از بیت المال هست و تا زمانی که میشود از همین پیراهن استفاده شود من آن را میپوشم.
من هم آمدم پیراهن را شکافتم و پشت و رو کردم و دوختم محسن آن را پوشید و به جبهه رفت.
#شهید_محسن_خسروی
#سردار_شهید_محسن_خسروی
#شهدای_کازرون
#شهدای_فارس
#برادر
#خواهر
#شهدای_فارس
#بیت_المال
زلف دیوانگیام باز پریشان شده است
روضهخوان از خبر آینه، حیران شده است
روضهخوان مانده که با معجر #زینب چه کند
گویی از آخر این روضه پشیمان شده است
روضهخوان دم نزد اما همگان میدانند
ماه از حادثه ی کوفه، هراسان شده است
مستمع حوصله ی صبر ندارد دیگر
بعد از این صاعقهها نوبت باران شده است
روضهخوان لال شد و مستمع، آهسته گریست
فهم این روضه برای همه آسان شده است
چند سال است که درگیر همین بیدلیام
"آتش و آب بهم دست و گریبان شده است"
شاه عریان به صلیب است و مسیحا در عرش
ارمنی در عجب از کار مسلمان شده است
روضهی کوفه نخوانید مگـر نیمـهی شب
این تنوریست که گرم از سر مهمان شده است
#نـوكـــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
من که دیوانه ام ازحال خوش نوکری ام
مـادرت گر که سفارش بکند، میخری ام
به دوبیتی ”شب جمعـه” نکنی سرگرمم
تو خودت قول بده، کـرب و بلا میبری ام
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام #اباعبدالله
بیاد شهید مدافع حرم محسن جمالی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
شهید مدافع حرم محمد مسرور
يکي از خوا بهايش را اين گونه مينويسيد:
"يک شب خواب ديدم با جمعي
زيارت عاشورا ميخوانديم، يک لحظه در قاب عکس، امام حسين را
جلو خويش ديدم.آن عکس حرکت کرد و با من چنین سخن گفت : هر
وقت خواستي زيارت عاشورا بخواني با معرفت بخوان و توجه ات به زيارت
عاشورا باشد و آن را با تمام وجود بخوان و به معناي آن توجه داشته باش"
دیشب یکی از اقوام خواب شهید محمدمسرور دیده اون شخص نقل میکنه :
من هر شب موقع خواب تو گوشیم زیارت عاشورا دارم میزارم گوش میگیرم دیشب همینطور که گوش میگرفتم خوابم برد خواب دیدم تو خونه شهید دارن زیارت عاشورا میخونن بعد یه دفعه محمد اومد پیش من گفت اصلا هر کی اینجاست و داره زیارت عاشورا میخونه قبول نیست حتی تو
گفتم برای چه
گفت آدم وقتی زیارت عاشورا میخواد بخونه اول باید وضو داشته باشه بعدم اینقدرباید بری تو عمقش که حالا یعنی تو کربلا هستی و داری میخونی
بهم گفت اینو حتما یادت نره به بقیه هم بگو
🎬 پاسخ جالب و طنز شهید حسن باقری به
استادش در مورد نظرداروین☺️☺️☺️☺️
به مناسبت هفته دفاع مقدس
@bohloool