💠 خواب من تعبیر شد .
جعفر دفترچه آماده بخدمت گرفت .
از شادی در پوستش نمی گنجید چشم هایش آشکارا می خندید.
حال او را درست درک نمی کردم.
من نگران او بودم.
از خطر واهمه داشتم .
گفتم: «پسرم مدتی با همسرت زندگی کن بعد به خدمت میروی...»
مات نگاهم کرد.
و آن چشمان زلال و شفافش را به صورتم دوخت .
مادر جان من دلم میخواهد در راه دین و انقلاب جان خود را فدا کنم.
یاد خواب دیشبم افتادم که دیده بودم .
خوابم را برای جعفر تعریف کردم، خنده بر لبانش نشست
گفت : خیر است ان شاء الله.
مادر جان حتماً من شهيد خواهم شد.
و به آرزویم خواهم رسید.
تعبیر خوابتان ان شاء الله شهادت من است!
خواب من تعبیر شد .
درست آنطور که جعفر دلش می خواست.
راوى: مادر شهید جعفر قلی نژاد
#شهید_جعفر_قلینژاد
#مردان_بیادعا
#خاطره
@shohada_hokmabad_tabriz
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄