eitaa logo
شاهکار ادبی
25 دنبال‌کننده
236 عکس
23 ویدیو
1 فایل
گذشت کار من و یار، شهریارا لیک در این میان غزلی ماند شاهکار از من ارتباط با ادمین: @MaABC11 خوشحال می شویم ابیات شاهکار را برای ما بفرستید
مشاهده در ایتا
دانلود
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است ..‌. @shahkar_adabi
بارونو دوست دارم هنوز چون تو رو یادم میاره حس می کنم پیش منی وقتی که بارون می باره بارونو دوست دارم هنوز بدون چتر و سرپناه وقتی که حرفای دلم جا می گیرند توی یه آه @shahkar_adabi
یارب تو مرا به نفس طناز مده با هر چه به جز تست مرا ساز مده من در تو گریزان شدم از فتنهٔ خویش من آن توام مرا به من باز مده @shahkar_adabi
بیا بیا و خلاصم ده از بیا و برو بیا چُنانک رَهد جانم از چنان و چنین @shahkar_adabi
بیا به صلح من امروز در کنار من امشب که دیده خواب نکرده‌ست از انتظار تو دوشم @shahkar_adabi
نخواهی یافت دیوانی ، که باشد شاه بیت از دم که از صدها گُهـــــــــــــر ، تنها یکی بر تاج بنشیند @shahkar_adabi
قلم را آن زبان نَبوَد که سِرّ عشق گوید باز ورای حد تقریر است شرح آرزومندی @shahkar_adabi
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست تا اشارات نظر نامه رسان من و توست @shahkar_adabi
بیا و ظلمت ادراک را چراغان کن ... @shahkar_adabi
چشم از جهان بپوش و تماشای دوست کن کار دل است دیدن او، کارِ دیده نیست @shahkar_adabi
دائم مراقبم که دل دوست نشکند اما به خود که می نگرم تکه تکه ام @shahkar_adabi
دین و دل به یک دیدن، باختیم و خُرسندیم در قُمار عشق ای دل، کی بُود پشیمانی 🎂 @shahkar_adabi
یادها رفتند و ما هم می‌رویم از یادها کی پر کاهی بمانَد در میان بادها @shahkar_adabi
🔶️ حسین زحمتکش گفت: چه صادقانه برایت غزل سرودم و تو چه بی ملاحظه گفتی: چقدر بیکاری 🔷️ و همچین سهراب سپهری گفته بود "قتل یک شاعر افسرده به دست گل یخ" 🔶️ و همچنین نمی دانم شاعرش کیست: خودم را می زنم مانند احمق ها به نادانی که بابا، بی خیال، او دوستت دارد نمی دانی مدام از شانه ی خودکار بالا می روم هر شب برایت شعر می گویم، تو اصلا شعر می خوانی 🔷️ و همچنین علی صفری گفت "بغض وقتی می رسد شاعر نباشی بهتر است ... " @shahkar_adabi
برخیز که راه رفته را برگردیم با عشق به آغوش خدا برگردیم در عرش، صدای «اِرجعی» پیچیده‌ست یا اَیَّتُها النَّفس! بیا برگردیم ‌ @shahkar_adabi
تاریخ شاهدی ست مُسلَّم که هیچ مرد در کار عشق قدر زلیخا جگر نداشت! @shahkar_adabi
شرمنده از آنیم که در روز مکافات اندر خور عفو تو نکردیم گناهی @shahkar_adabi
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی @shahkar_adabi
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم @shahkar_adabi
ناگشته من از بند تو آزاد، بجستی ناکرده مرا وصل تو خشنود، برفتی @shahkar_adabi
صبح است و صبوح است بر این بام برآییم از ثور گریزیم و به برج قمر آییم زلف تو شب قدر و رخ تو همه نوروز ما واسطه روز و شبش چون سحر آییم @shahkar_adabi
من با تو هر حرفی که می گفتم غزل می شد وقتی زبان رسمی این سرزمین شعر است   @shahkar_adabi
برگی به دستم بود گفتم : آخرین شعر است  بعد از تو شاعر نیستم گفتی : همین شعر است  گاهی پر از حرفی ولی چیزی نمی گویی  اما سکوتت هم برایم بهترین شعر است  بر سطر سطر شعر هایم رد پای توست  در دفترم هر قدر دارم نقطه چین شعر است  من با تو هر حرفی که می گفتم غزل می شد  وقتی زبان رسمی این سرزمین شعر است  آری من از هر پنج انگشتم تو می بارد  دست خودم هم نیست اینها را ببین شعر است
باز هم از ره دور، یک نفر می آید دورها آواییست که مرا می خوانَد @shahkar_adabi