شهرستان ادب
🔻بیست و هفتمین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب 🔖خلاصه: eitaa.com/shahrestanadab/1968 📖مشروح و 📸گزارش
📕 بیست و هفتمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی #بوطیقا در مؤسسهی شهرستان ادب برگزار شد و مهدی کفاش، گووان مهر اسماعیل پور، محمدقائم خانی و علیرضا سمیعی دربارهی #دن_براون به بحث و گفتوگو پرداختند.
خلاصۀ جلسه:
✔️ #مهدی_کفاش: «دو ویژگی مهم آثار دن براون فرم خاص و مضمون انتقادیشان است. فرم خاص روایت او و استفاده از پینوشتها اقتباس سینمایی را مشکل میکند. او در یک نگاه انتقادی پستمدرن به گذشتهی ساختگی نقد وارد میکند.»
✔️ #گووان_مهر_اسماعیل_پور: «دن براون مثل اکثر نویسندههای ایرانی معاصر بیشتر فیلم دیده تا کتاب خوانده باشد. دن براون در رمانهایش دکوپاژ سینمایی کرده نه ادبی. حتی بخشبندی کتابهایش هم مانند سکانس سینمایی است.»
✔️ #محمدقائم_خانی: «دن براون روی یک نقطهی واقعی از تاریخ دست گذاشته است. او به سه شاخه (تاریخ هنر، علم و مذهب) توجه دارد و به دنبال جریان مفقودی در هر سه شاخه است.»
✔️ #علیرضا_سمیعی: «ماهیت راز باعث میشود که نویسندهای مثل دن براون بتواند چنین داستانهایی بنویسد. دن براون اختلافاتی را که دربارهی حقیقت یک راز وجود دارد، رد میکند. او معتقد است اصلاً حقیقتی وجود ندارد و همهی اینها برساختهی ما هستند.»
▪️گزارش و مشروح این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻قوس قزح مجاز | داستانی از نعلینهای آلبالویی نوشته #مهدی_نورمحمدزاده
(پروندهکتاب #نعلین_های_آلبالویی)
«...قبل اینکه بهش اشاره کنم فقط یکی سفارش بدهد، گوشی را قطع میکند. حالم از ساندویچ و پیتزا بههم میخورد. شاید یکسالی میشود که مشتری "پیتزا پنگوئن" شدهایم و دیگر فهیمه دستش گرم نمیشود برای پختن غذای خانگی. حق هم دارد بهنظرم.
"غذای گرم، مال خونۀ گرمه. وقتی تو حواست به من و خونه نیست، انگار همهچیز یخ زده. تو واقعاً منو دوست داری؟!".
بعضیوقتها از خودم بدم میآید. نمیدانم اگر فهیمه بداند که ساعتها با یکزن غریبه چت میکنم و درددل میگویم، چه احساسی نسبت به من خواهد داشت. اصلاً باورش میشود که من اهل خیانت باشم؟!
کاش کمی باهوش بود، آنوقت حتماً چیزهایی بو میکشید. از ساعتها سکوت و ور رفتن من با گوشی و کانالهای ماهواره. اصلاً کاش خودش همهچیز را میفهمید. شاید آنوقت، اینقدر داغون و افسرده نمیشدم!
"معلومه که دوستت دارم! من فقط کمی گرفتارم. میخوام مدتی تنها باشم و تو خودم. همین!"...»
متن کامل این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10693
☑️ @ShahrestanAdab
🔻گل سرخ
تشییع پیکر ۱۵۰ شهید تازهتفحصشده دوران دفاع مقدس باردیگر فضای سرزمین و پایتخت ایران اسلامی را معطر کرده است. خانم #اعظم_سعادتمند شاعر جوان و توانمند کشورمان غزل تازه خود را به این شهیدان عزیز اختصاص داده است
▪️نیمی پرستو، نیم خاکستر... گل سرخ
برگشتهای از دشتها پرپر گل سرخ!
پیچیدهای در بادها ای روح پرچم
ای از تمام باغ خوشبوتر گل سرخ!
آرامشم را با تو میگیرم در آغوش
آبیتری از هر چه نیلوفر گل سرخ!
خوابیدهای بیآنکه لالایی بخوانم
بگذار سر بر دامن مادر گل سرخ!
آماده بودم صبح تا شب، سیچهل سال
با شوق اینکه میرسی از در گل سرخ!
میبوسمت در باد تا باقی بماند
عطری از این دیدارِ سرتاسر گل سرخ
ما را بگیر این روزها هم در پناهت
ای اولین، ای آخرین سنگر! گل سرخ!
☑️ @ShahrestanAdab
🔻کدام شعرهای امام خمینی موسیقی شدند؟
(یادداشتی از #الهه_عزیزی_فرد در پروندۀ #امام_خمینی_و_ادبیات)
▪️«...شعر حقیقیترین تجلیگاه اندیشۀ شاعران است. جنبههای وجودی هر شاعری، بیشتر از هرجای دیگر در شعرش منعکس میشود. هرچند شخصیت سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت #امام_خمینی (ره)، بیشتر و پیشتر مورد توجه همگان بوده است، اما اساسیترین اندیشهها و عقاید ایشان در اشعارشان نهفته است. با سیر در دیوان اشعار امام (ره) میتوان منزلت ادبی و عرفانی ایشان را بهتر از هرعرصۀ دیگری شناخت.
دیوان سرودههای امامخمینی (ره) مجموعهای سرشار از عقاید عرفانی و بیان عشق به معشوق ازلی و معبود حقیقی است. دیوان اشعار ایشان جلوهگاه رهایی انسان از خودبینی و خودخواهی و رسیدن به صفا و صمیمیت و اخلاص است...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10663
☑️ @ShahrestanAdab
🔻تناوب متن | نقد و بررسی کتاب #جشن_همگانی
(یادداشتی از #علی_ششتمدی در پروندهپرترهی #مجید_قیصری)
▪️«خواندن جشن همگانی، هزینه دارد! از آن کتابها نیست که راحت بخوانی و بعد بگذاری کنار و این "تجربۀ مطالعه" با بستهشدن کتاب تمام شود. کتابی است که میرود روی اعماق جانت ـجایی که اکثر ما خوب نمیشناسیمش و کنترل خوبی روی آن نداریمـ مینشیند، حساب آنجا را میرسد و یکباره میبینی تو ماندهای و یکآوارۀ عجیبوغریب در دلت که تا مدتها نمیتوانی بهراحتی با آن کنار بیایی.
بهبیاندیگر، کتاب "جشن همگانی" حال آدم را عوض میکند؛ یعنی بعد از خواندن -و حتی در طی خواندنش- دیگر آن آدمی که سابق بودهای، نیستی. شدهای یکآدم دیگر!
اما سؤال مهم اینجاست که این کتاب چطور این کار را با خوانندهاش میکند؟...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10676
☑️ @ShahrestanAdab
🔻ترانههای تر | معرفی کتاب #سالهای_بی_ترانگی سروده #محمدرضا_ترکی
(یادداشتی از #مرضیه_رحیمی)
▪️«سالهای بیترانگی ششمین مجموعهشعر از محمدرضا ترکیست که در آن هم غزل میخوانیم، هم رباعی و هم شعرهای نو و نیمایی و گاه حتی تکبیتهایی که یکباره از ذوق سرشار او جوشیدهاند و چون چشمهای کوچک، به موجزترین شکل ممکن، معانی عمیقی را در ذهن خواننده جاری میکنند. شگفتا که سال های بیترانگیِ ترکی، پر ترانهتر و و پر از ترانههایِ تر است.
این مجموعه مملو از شعرهایی صمیمیست با احساسی سرشار که شاعر در اغلب آنها با تصویرهایی ناب، آنچه را که در ذهن دارد در پیش چشم خواننده مجسم میکند. وقتی میگوید:
چون جوجۀ گنجشک که از لانه بیفتد/ افتاد به دست تو دل دربهدر من (ص ۱۲)
یا:
این عشق آتش است، تو یک جنگل بلوط/ جنگل حریف آتش سوزان نمیشود (ص ۸۴)
و...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10666
☑️ @ShahrestanAdab
🔻صبح صادق
(ضمن عرض تسلیت به مناسبت سالروز شهادت موسس مذهب شیعه و ششمین پیشوای معصوم مسلمانان، #امام_صادق علیهالسلام شما را به خواندن شعری از شاعر توانمند اصفهانی آقای #علی_فردوسی در ستایش این امام همام دعوت میکنیم)
▪️با هر نخی که دوخته هر کهنه سوزنی
جز او عبای دین ننشسته است بر تنی
تابیده است و مشق شب آسمان شده
صبح است و صادق است، چه تکلیف روشنی
اکسیر عشق یافته جابر کنار او
این عشق و این دلم، چه طلایی! چه آهنی!
شیرازه کرده دفتر اوراق علم را
چه منطق اصیل و چه فقه مدوّنی
ای وسع فهم ما همه از آسمان تو
اندازهی نگاه از آن سوی روزنی
پس کو رواق و مسجد و گلدسته و حرم؟!
ای شاه محتشم، چه غریبانه مدفنی
آه من است و گوشهی چشمی نگاه تو
دست است و دامن است، چه دست و چه دامنی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در اخبار نبشتهاست... | شماره بیست و پنجم
(گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب)
▪️این هفته در بیست و پنجمین مطلب #در_اخبار_نبشته_است، خبرهایی داریم از رمان اول نویسنده جوان ویتنامی درباره جنگ ویتنام، انتشار کتابی برای یادآوری اشغال فلسطین، دلیل محبوبیت اورول، ترامپ و آزار اخلاقی یک خانم نویسنده، و روایت یک دیدار از زبان شاعر افغانستانی . از شما دعوت میکنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید.
مطالب این هفته، از نوشتههای هفته گذشته خبرگزاری فارس، ایبنا، گاردین، نیویورکتایمز، لیبراسیون، رویترز، مشیبل و با همکاری #گروه_ترجمه_شهرستان_ادب گردآوری شده است.
این اخبار را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10697
☑️ @ShahrestanAdab
🔻عشق حلیمه و مهابت سهکاهن | یادداشت #محمدقائم_خانی بر رمان #سه_کاهن
(پروندهپرترهی #مجید_قیصری)
▪️«بسیاری در بحث روایت امر قدسی، همۀ توجه خویش را بر رازگونگی و نامکشوفی آن میگذارند و بدینترتیب بهراحتی حکم میرانند که "وضوح و تفصیل، دشمن روایت امر قدسی است". سپس میگویند که استعاره و دیگر صنایع ادبی برای همین بهکار میآیند که حرف را در لفافه بپیچند و بر ابهام و ایهام بیفزایند. اینان قرائتی خاص از امر قدسی دارند و آن قرائت را بر متن مقدس، تحمیل میکنند.
مراجعه به متون مقدس نهتنها بر این ادعا صحه نمیگذارد، بلکه در اکثر موارد خلاف آن را نشان میدهد. این عده دقت نمیکنند که امر قدسی یکصفت بارز دیگر هم دارد؛ تعالی و علو. اتفاقاً دشمن اصلی تعالی، تردید و ریب است...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10689
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بیداردلان
(امروز، دهم تیرماه، روز بزرگداشت #صائب_تبریزی است. شاعر بزرگ ایرانی که اشعار او در سبک هندی شهرت ویژهای یافتهاند. به این بهانه شما را به خواندن غزلی عرفانی از این شاعر بزرگ دعوت میکنیم)
▪️عارفانی که ازین رشته سری یافتهاند
بیخبر گشته ز خود تا خبری یافتهاند
سالها مرکز پرگار حوادث شدهاند
تا ازین دایرهها پا و سری یافتهاند
چشم این سوختگان آب سیاه آورده است
تا ز سرچشمۀ حیوان خبری یافتهاند
سالها کف به سر خویش چو دریا زدهاند
تا ز دریای حقیقت گهری یافتهاند
بار برداشتهاند از دل مردم عمری
تا ز احسان بهاران ثمری یافتهاند
سالها غوطه چو شب در دل ظلمت زدهاند
تا ز چاک جگر خود سحری یافتهاند
گر سر از جیب نیارند برون معذورند
در نهانخانۀ دل سیمبری یافتهاند
بستهاند از دو جهان چشم هوس چون یعقوب
تا ز پیراهن یوسف نظری یافتهاند
دلشان تنگتر از چشمۀ سوزن شده است
تا ز سر رشتۀ مقصود سری یافتهاند
دست بیداردلان آبله فرسوده شده است
تا ازین خانۀ تاریک دری یافتهاند
همچو پروانه درین بزم ز سوز دل خویش
بارها سوخته تا بال و پری یافتهاند
مکش از رخنۀ دل پای تردد زنهار
که درین کوچه ز سیمرغ پری یافتهاند
گرد مجنون نظرباز، غزالان شب و روز
چون نگردند، که صاحبنظری یافتهاند
صائب از گریۀ مستانه مکن قطع نظر
که ز هر قطرۀ اشکی گهری یافتهاند
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نظری به شعر سبک اصفهانی
(شعر سبک اصفهانی "هندی" بیش از هر شاعر دیگری با نام #صائب گره خورده است. در روز بزرگداشت این شاعر شهیر، یادداشتی میخوانیم از #علی_داودی که به این سبک شعری و نفوذش در جامعۀ شعری و تأثیراتش نگاهی داشته است)
▪️ «...باری شعر اصفهانی در ساخت، آمیزهایست از صنعت "تکنیک" و تزیین! شعری که علیرغم پیچیدگی و ظاهر رنگارنگش چندان مشکل نیست؛ چراکه با کشف الگوی صنعتگری آن ساختنش از عهدۀ هر انسان هوشمند و باذوقی، اعم از بقال و نانوا و بنا، برمیآید.
اتفاقاً رویکرد صنعتی به شعر، در دورۀ بعد خود را بهتر نشان میدهد. وقتی که برای اصلاح افراط هندیگری، شاعران مکتب انحرافیِ بازگشت را بنیان میگذارند. در مکتب هندی دنیا، دنیای ظاهر است؛ بهعبارتی همان بخش ملموس در اسلوب معادلۀ بیتها. پارۀ نامحسوس هم ارائۀ حکمیست کلی که ای بسا سخن خود شاعر هم نباشد؛ یعنی شعری که ترسیم زیبایی و غرابت است "عمدتاً خیال" بهوسیلۀ مضمونسازی با آرایۀ اسلوب معادله در شکل تمثیل و تلمیح...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10704
#صائب_تبریزی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح میز نقد #نگهبان_تاریکی | با حضور #محمدرضا_شرفی_خبوشان، #محمدقائم_خانی و مجید قیصری
(پروندهپرترهی #مجید_قیصری)
▪️«چگونه این امکان کشف اسطوره در داستان کوتاه رخ میدهد؟ چون جهان داستان کوتاه با رمان متفاوت است. کسی که داستان کوتاه مینویسد نگاهش، اندیشهاش، تلاشهایش، تفکرش، جنس روایتی که نگاه میکند، خیلی متفاوت با کسی است که رمان مینویسد. بله، بعضی از نویسندگان هستند که هم داستان کوتاه مینویسند، هم رمان، ولی اینها دچار سختی و رنج میشوند. زمانی که میخواهند داستان کوتاه بنویسند باید تمام پیشفرضهایشان، تفکرشان، حتی تکنیکهایشان را کنار بگذارند تا داستان کوتاه خلق کنند. زمانی که وارد حیطۀ رمان میشوند، دوباره وارد یکجهان دیگری میشوند. حالا دیگر متأسفانه خیلی از منتقدین، حتی مدرسان کارگاهی داستان متوجه نیستند. من بعضیجاها میبینم مدرس داستاننویسی به کسی که میخواهد رمان بنویسد، توصیه میکند ابتدا داستان کوتاه کار بکند. داستان کوتاه مقدمۀ رمان نیست، اینها دو چیز متفاوت هستند و جهان متفاوتی باهم دارند...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10698
☑️@ShahrestanAdab
🔻بسمالله!
(به بهانه روز بزرگداشت #صائب_تبریزی، ستون شعر سایت شهرستان ادب را با غزلی زیبا از این شاعر بزرگ تازه میکنیم)
▪️«میدهد عشق به شمشیر صلا: بسم الله
تازه کن جانی ازین آب بقا، بسم الله
ای که موقوف رفیقان موافق بودی
میرود بوی گل و باد صبا بسم الله
زاهل دل قافلهای بر سر راه است امروز
گر نرفته است به گل پای تو را بسم الله
چند گویید درین راه خطر بسیارست؟
این ره پرخطرست و سرما، بسم الله
دست و بازوی تو چوگان بلند اقبالی است
گوی توفیق ز میدان بربا بسم الله
بیگنه کشتن من بر تو اگر هست گران
دارم اقرار به تقصیر و خطا بسم الله
سبب کشتن عشاق اگر بیگنهی است
ابتدا کن ز من بی سر و پا بسم الله
من نه آنم که به تیغ از تو بگردانم روی
امتحان کن به دو صد زخم مرا بسم الله
گر تمنای تماشای قیامت داری
بگذر بر سر خاک شهدا بسم الله
وعده صحبت بی پرده به دیر انجامید
دو سه جامی بکش از شرم برآ بسم الله
روز را می گذراندی که برون آید خط
خط برآمد، ز در لطف درآ بسم الله
وعده جلوه به فردای قیامت دادی
شد قیامت، قد رعنا بنما بسم الله...»
متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10708
#صائب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻الگوهای تکرارشونده در #معصوم_سوم اثر #هوشنگ_گلشیری
(مشروح نخستین جلسه #ایران_سرزمین_اسطوره با حضور #مجید_قیصری)
▪️«استاد قیصری در ابتدای جلسه با اشاره به این که تحلیل داستان را به آقای خانی خواهد سپرد تا الگوهای استخراجشده را ارائه دهد، به بیان صحبتهای خود دربارۀ داستان "معصوم سوم" اثر هوشنگ گلشیری، روی آورد. قیصری گفت: "معصوم سوم داستانی است که از چهار روایت تشکیل شده است: ۱-داستان استاد گچکار و همسرش که داستان اصلی است. ۲-داستان راوی و همسرش ۳-داستان نظامی و همسرش ۴-داستان خسرو و شیرین."
وی ادامه داد: "داستان گچکار و همسرش الگوی تکرارشوندۀ قصۀ فرهاد است؛ زیرا در هردو داستان نمادهای "کوه" و "تیشه" وجود دارد. فرهاد نماد هنرمندی است که سرانجام با ناکامی در عشق روبرو میشود و از سوی دیگر مرد گچکار آن هنگام که ماه به شب چهاردهم میرسد، به کوه رفته و به دلیلی نامعلوم از کوه پرت میشود. هرچند پیرنگ داستانها متفاوت است، اما نمادهای یکسان الگوی تکرارشوندهای را عرضه کرده است."...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/10701
☑️@ShahrestanAdab
🔻مرز بین پاکی و ناپاکی | نقد و بررسی رمان #گور_سفید به قلم #سمیه_لندی_اصفهانی
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«...و اما گور سفید که نمونۀ کامل یکرمان با این اسطوره و با مؤلفههای رمان مدرن است؛ رمانی که در آن چندصدایی وجود دارد. رمان مدرنی که برخلاف رمانهای کلاسیک، بهخاطر چندصدایی موجود در آن خواننده نمیداند قهرمان، راه درست را میرود یا ضدقهرمان. در این نوع رمانها صدای قهرمان و ضدقهرمان به یکنسبت شنیده میشود و قضاوت با خود خواننده است که این بار حقیقت را پیدا کند. حقیقتی که شاید نسبی باشد و هرکس برای ثابتکردن علت کارش دلیلی داشته باشد. در داستان گور سفید تقابل بین پاکی و ناپاکی وجود دارد، ولی سؤال اینجاست که پاکی و ناپاکی کجاست و ملاک تشخیص آن چیست؟...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 /shahrestanadab.com/Content/ID/10712
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻مشروح و گزارش تصویری بیستوهفتمین میزگرد #بوطیقا منتشر شد.
(گفتگو پیرامون #دن_براون)
▪️«دن براون در نقطهای از تاریخ ایستاده که در آن هم بحثهای فرقهای هست، هم مباحث هنری، هم منبع سرشار پول. در این نقطه، پروژههای امنیتی و پلیسی در جریان بوده؛ گروهی از آدمها میخواستند گروهی دیگر را بکشند. درواقع موقعیتهایی معمایی و پلیسی خلق کرده که در آن متخصصانی در شاخههای مختلف علمی و هنری دخیلاند. میخواهم بگویم دن براون بهشکل اتفاقی از قالب پلیسی برای بیان ایدههایش استفاده نکرده است، بلکه در نقطهای از تاریخ ایستاده که هم ماهیت پلیسی و کارآگاهی دارد، هم از نظر امنیتی بسیار پیچیده است و هم شخصیتهای درجۀ یک مملکت در آن رفتوآمد میکنند...»
برای خواندن متن کامل سخنان #مهدی_کفاش، #گووان_مهر_اسماعیل_پور، #علیرضا_سمیعی و #محمدقائم_خانی دربارۀ دن براون این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10710
همچنین برای مطالعه دیگر میزگردهای بوطیقا سری به صفحه ثابت این برنامه در سایت شهرستان ادب بزنید:
🔗 ShahrestanAdab.com/بوطیقا
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«پس از بیست سال» رمانی از شهرستان ادب، نامزد جایزه قلم زرین شد
▪️ نامزدهای بخش داستان بزرگسال هفدهمین جایزه #قلم_زرین معرفی شدند. در میان آثار معرفی شده، انتشارات شهرستان ادب نیز با رمان #پس_از_بیست_سال نوشته آقای #سلمان_کدیور حضور دارد. گفتنیست این رمان از آثار #مدرسه_رمان شهرستان ادب است
🔸 مرتبط:
🔗یادداشت محمدجواد معینی بر رمان پس از بیست سال
shahrestanadab.com/Content/ID/10558
🔗خواندن یک صفحه خوب از رمان پس از بیست سال
shahrestanadab.com/Content/ID/10585
داوران گروه داستان بزرگسال نامزدهای این بخش را از میان ۳۱۴۹ کتاب برگزیدهاند. آئین پایان هفدهمین جایزه قلم زرین پنجشنبه (۱۳ تیرماه) از ساعت ۱۷ در مجموعه باغ کتاب تهران برگزار میشود.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«همینگوی» راوی واقعیتهای زندگی
(امروز سالگرد درگذشت نویسندۀ بزرگ آمریکایی، #ارنست_همینگوی است. به این بهانه یادداشتی میخوانیم از خانم #فاطمه_فهیمی که به مهمترین آثار این نویسنده نگاهی گذرا داشته است)
▪️«...تجربۀ بودن در میدان جنگ، تنها منجر به نوشتن وداع با اسلحه نشد، "زنگها برای که به صدا درمیآیند" نیز، نشأت گرفته از همین تجربیات اوست. این داستان سرگذشت سربازی آمریکایی است در جریان جنگ داخلی اسپانیا، که مسئولیت منهدم کردن پلی که بر سر راه دشمن قرارگرفته به او واگذار میشود. در این داستان هم ردّپای شخصیتهای واقعی زندگی همینگوی به وضوح دیده میشود.
از دیگر آثار پرفروش همینگوی میتوان به «خورشید همچنان میدمد» اشاره کرد و «برفهای کیلیمانجارو» که ماحصل زندگی او در مناطق آفریقایی و آمریکای لاتین است؛ اما شاید دنیای ادبیات بیش از هر چیز او را به آخرین شاهکارش میشناسد: "پیرمرد و دریا".
صیاد و شکارچی کارکشته، که سالهاست روی قایقش "پیلار"، پیرمرد ماهیگیر را زندگی کرده است، سانتیاگو، شخصیت اول کتابش را، با آرزوی صید بزرگترین ماهی عمرش روی قایق مینشاند و خواننده را پابهپای پیرمردِ صیاد، وسط آبهای عمیق سرگردان میکند، امید میبخشد و ناامید میکند...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10716
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مرامنامۀ شهود!
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #از_پیله_تا_پروانگی سرودۀ #محمدرضا_روزبه بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است)
▪️زمان در تو جاریست
همه غرق شو در دل لحظه، امّا
ورای زمان باش
به یک ناگهان بال بگشا
رها شو در آرامش آسمانها
ولی خالی از آسمان باش
در افسون کیهان رها شو
برو تا شکوه چراغانی کهکشانها
ولی رَسته از کهکشان باش
به هر گوشه از این جهانی
پراز زندگی شو
ولی در همان حال
مقيم فراسوی هستی
برون از جهان باش
اگر می توانی،
فراتر از این هم سفر کن
برو تا «نمیدانم آباد» حیرت،
و دهلیز دهشت
سوی لامكانها
ولی فارغ از لامکان باش
پر از واژه شو،
شعر شو،
شعلهور شو
ولی آن سوی مرزهای زبان باش
...و این است معنا و معراج بودن
همان لحظه های شهودی
به گاه سرودن!
☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ تصویری موسیقی #چگونه_رهایت_کنم
▪️به یاد ۲۹۰ شهید پرواز ۶۵۵
شعر: #محمدحسین_نعمتی
آهنگسازی: #امیرحسین_سمیعی
تدوین: #محمدحسین_موسوی_تبار
تولید: موسسه #شهرستان_ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻گردباد
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #اجازه_هست_بگویم_که_دوستت_دارم؟ سرودۀ جناب آقای #محمود_اکرامی_فر تازه میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است)
▪️هم از آنگونه که در بادیه توفان گم شد
عشق بود آنچه که در غائلۀ نان گم شد
روح سرسبزترین سرو خیابان پژمرد
شهر همهمۀ آهن و سیمان گم شد
سحری بود و سحرزادی و بانگ سرخی
ناگهان شب شد و خورشید نمایان گم شد
دست یک مرد آیینه تشر زد امّا
سر یک قوم فرو شد به گریبان، گم شد
پس از آن آینه در آینه دستافشانی
این خدا بود که در باور انسان گم شد
دست برداشته بودیم که باران! باران!
گردباد آمد و پیچید و بیابان گم شد
☑️ @ShahrestanAdab