🔻مبتلا
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب تازه منتشره شدۀ #چمدانت_چه_قدر_جا_دارد سرودۀ سرکار خانم #نغمه_مستشارنظامی بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است)
▪️تو باشی، رازقی باشد، غزل باشد، خدا باشد
بگو این دل اگر آنجا نباشد، پس کجا باشد
خدا میخواست همعصر تو باشم، همکلام تو
خدا میخواست چشمانت برایم آشنا باشد
خودش میخواست لبخندت سلامم را بلرزاند
خودش میخواست قلب سادۀ من مبتلا باشد
بگو وقتی دو دل با هم یکی باشد چرا باید
هزاران سال نوری دستشان از هم جدا باشد
بگو وقتی دو دلواپس، دو دلداده، دو دلبسته
دلت را بسته میخواهم چرا؟! باید رها باشد...
نمیخواهم که پابند دلِ بیطاقتم باشی
تو باید شاد باشی تا جهان بودهست و تا باشد
رها کن شاعران را... ما به غم شادیم و آزادی...
مگر آزادگی باید میان قیدها باشد
خداحافظ نگفتم تا نگویی"زود برگردی"
خدا میخواست لبخند تو ختم ماجرا باشد
اگر زن باشی و شاعر، خودت هم خوب میدانی
که رفتن از کنار دوست باید بیصدا باشد
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مسخ ما
( پروندۀ #رمان_معناگرا در سایت شهرستان ادب را با یادداشتی از #محمدقائم_خانی، پیرامون رمان #مسخ اثر معروف #فرانتس_کافکا بهروز میکنیم.)
▪️ «... میتوان از منظری اجتماعیتر به ماجرا نگاه کرد. میتوان دست بر بردگی گذاشت و طبقاتی شدن مردم را گوشزد کرد. خانوادۀ سامسا از طبقۀ رؤسا نیستند، بنابراین همواره باید در پی جلب رضایت آنها باشند. آنها امکان تصمیمگیری ندارند و سرنوشتی جز بردۀ سرمایه بودن برایشان قابل تصور نیست. همهچیز را در این زندگی، پول و سرمایه معین میکند. صحنۀ بینظیر شام خوردن مستأجران آقای سامسا بر میزی که قبلاً خانواده بر آن غذا میخورد، دریوزگی خانوادۀ سامسا و کمر بستن ایشان به خدمت مستأجران، نهایت ذلت انسان امروز در برابر پول را بهخوبی نشان میدهد. میتوان از خود بیگانگی افراد را زیر ذرهبین برد. گریگور ازخودبیگانه است... »
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10616
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پیراهن آبی
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب تازه منتشره شدۀ #پری_روز سرودۀ سرکار خانم #حسنا_محمدزاده بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است)
▪️در سکوت و خلوتی دور از سیاهی فکرکن
زندهام با تو به من هم گاهگاهی فکرکن
آسمان از چشم دید میلهها یکدست نیست
مثل من گاهی به دنیا راهراهی فکرکن
بعد از این، دریای من! پیراهن آبی نپوش
گهگداری هم به تُنگ و حال ماهی فکرکن
قلب من مایملک آبا و اجدادیِّ توست
یا به استبداد یا مشروطهخواهی فکرکن
تاج و تخت و سرزمینت در دلم آماده است
پس فقط به روزهای پادشاهی فکرکن
☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شعرخوانی #قادر_طهماسبی در محضر رهبر انقلاب
(گزیده شعرخوانیهای دیدار)
#دیدار_شاعران_با_رهبر_انقلاب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پرتیراژترین کتاب جهان
(امروز، سالگرد درگذشت نویسندۀ مطرح انگلیسی، #چارلز_دیکنز است. به این بهانه، #پرستو_علی_عسگرنجاد به سراغ کتاب #داستان_دو_شهر» از این رماننویس برجسته رفته است. کتابی که رهبر انقلاب نیز در نمایشگاه کتاب از آن بازدید کردند. شما را به خواندن این یادداشت جذاب دعوت میکنیم.)
▪️«...داستان دوشهر اما کمی متفاوت از دیگرآثار ایننویسندۀ شهیر انگلیسی است. اولینتفاوت این است که اینرمان به انگلستان محدود نمیشود و بخش اعظمی از آن، در فرانسه میگذرد و این تنوع جغرافیایی اتفاق مرسومی در آثار دیکنز نیست. نکتۀ مهم دیگر، توجۀ ویژۀ اینکتاب به یکبازۀ زمانی حساس در اروپاست؛ تصرف زندان باستیل. اینزندان که در حقیقت یکقلعه بود («باستیل» در زبان فرانسوی به معنای «قلعه» است)، در سال 1789میلادی به دست انقلابیون فرانسه فتح شد و ایناتفاق، سرآغازی بود بر انقلاب کبیر فرانسه. بنابراین فضای سیاسی شدیدی بر تمام کتاب سایه انداخته و نویسنده هرجا که فرصت داشته، هنرمندانه به نقل تنشهای سیاسی آنزمان پرداخته است...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10625
☑️ @ShahrestanAdab
🔻منِ تو
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب تازه منتشره شدۀ #صدای_بهتر_زخم سرودۀ #علیرضا_سمیعی بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است)
▪️به زیبایی رحم کن
وقتی که آینه با سؤال چشمهات
شکست میخورد
من تمدنی آواره در اثرت بودم
چون آوازی افتاده از دهان
از رودکی به فارسی روشن گریستهام
با دوگیسی که خاکسترم خواست
در باد هلهله هستم
حالا این دو بومیِ چرخزن گرد آتشی که منم
این دو ساحر وردخوان پای نالهای که منم
این دو را برای شبى لااقل
آرام کن!
☑️ @ShahrestanAdab
🔻معرفی کوتاه آثار کودک و نوجوان #انتشارات_شهرستان_ادب
(یادداشتی از #طاهره_احمدنژاد در پروندۀ اختصاصی #ادبیات_کودک_و_نوجوان)
▪️«مؤسسۀ شهرستانادب جزء آندسته از مؤسسههایی است که در فرصتی کوتاه، پیشرفت چشمگیری داشته است. گرچه تأسیس اینمؤسسه در سال ۸۹ بوده و در ظاهر نوپاست، اما طی این سالها لحظهای توقف نداشته و توانسته در میان ناشران مطرح دیگر حرفی برای گفتن داشته باشد. محصولهای این انتشارات را میتوان خروجی نسل جدید انقلاب دانست که بهطورجدی مشغول به فعالیت هستند. اینمؤسسه که تمرکز خود را روی شعر و داستان گذاشته، در کنار چاپ کتاب به فعالیتهایی نظیر تأسیس مدرسۀ رمان و برگزاری اردوی آفتابگردانها و... هم پرداخته است، اما شهرستانادب در بخش جذاب نوجوان هم بیکار نمانده و مدتی است سعی دارد چراغ اینبخش را هم روشن نگه دارد. فعالیتهایش در اینبخش به طوری است که حتی تعدادی از کتابها توانستهاند جوایز ارزندهای به دست بیاورند. بهطورمثال در سال ۹۷ موفق شد برای چهار کتاب شاخدماغیها، باغ خرمالو، چشمهای سبز هیهوهاما و شبهای بیستاره، از بخش نوجوان، نامزد دریافت کتاب سال شود...»
برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10622
☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شعرخوانی #مبین_اردستانی در محضر رهبر انقلاب
(گزیده شعرخوانیهای دیدار)
#دیدار_شاعران_با_رهبر_انقلاب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻روی پوست عادت | داستان کوتاهی از #معصومه_امیری
▪️«صبح یکروز شهریوری که هنوز آدم بین روشن یا روشننکردن کولر خانهاش مردد است، شکرنسا ـچهلوپنج سالهـ ایستاده پهلوی پیشخان پهن و مرمری آشپزخانهاش، بیستواحد از سرنگ نازکی را انسولین پر میکند و به شکم چاق و واریسیاش میزند. به رادیویی که شوهرش روشن گذاشته، گوش میکند. در سرخط خبرها گویندۀ رادیو بیبیسی که لحن شادی دارد ـاو این را برخلاف شوهرش همیشه معصومانه تلقی میکندـ خبر انتحاری در کابل را میدهد با آمار کشتههایی که او هرگز در خاطرش نمیماند تا بتواند برای کسی تعریفش کند، اما مثل هروقت دیگری که مشابه اینخبر را میشنود سعی میکند آشنا یا فامیلی را در کابل به یاد بیاورد. هنوز تصویری در ذهنش شفاف نشده است که رادیو آهنگی از ویگن را پخش میکند، از صدای رنگی مرد مرده و خنکی جای پنبۀ الکلی روی شکمش کیف میکند و کابل از یادش میرود...»
ادامه این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10630
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بیست و ششمین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب
🔖خلاصه:
eitaa.com/shahrestanadab/1920
📖مشروح و 📸گزارش تصویری این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
#باختین
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻بیست و ششمین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب 🔖خلاصه: eitaa.com/shahrestanadab/1920 📖مشروح و 📸گزارش
📕 بیست و ششمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی #بوطیقا در مؤسسهی شهرستان ادب برگزار شد و یحیی شعبانی، محمد رفیعی، محمدقائم خانی و علیرضا سمیعی دربارهی #میخائیل_باختین به بحث و گفتوگو پرداختند.
خلاصۀ جلسه:
✔️ #یحیی_شعبانی: «ترجمهی دیالوگیسم به گفتگوگرایی غلط است. ادعای باختین همان ادعای افلاطون است. این مکالمه را در شکل سادهی مکالمه با سقراط تا پلیفونی موسیقی اروپایی مدرن میبینیم. نظرات باختین ذیل سنت غرب قرار میگیرد.»
✔️ #محمد_رفیعی: «نظام آموزش ادبیات در ایران توانایی درک متفکران متأخر قرن بیستم از جمله باختین را ندارد. چون ما در موقعیت تجربه کردن هستیم و این تجربه کردن در خردهموقعیتهای نظام آکادمیک، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی فرق دارند.»
✔️ #محمدقائم_خانی: «گفتگو از منظر باختین به معنای گفتگوی شخصیتهای داستانی نیست، ولی ورود این بحثها به فضای آموزشی باعث میشود که گفتگوی میان شخصیتها کم کم رنگ واقعی بگیرد.»
✔️ #علیرضا_سمیعی: «درسی که باختین میتواند به ما بدهد این است که به عنوان متفکر، نحوهای از خویشاوندی با فرهنگمان داشته باشیم. این به این معنا نیست که ما درک ضعیف یا غلطی از فیلسوف خارجی داشته باشیم. باختین انتقاداتی به دیلتای میکند که وارد نیست اما در گفتگویی که با دیلتای فرضی دارد نتیجهی خوبی به دست میآید. مثل فارابی که دربارهی آثار ارسطو اشتباه می کرد ولی در نهایت سخنی زایا را پایه ریزی کرد.»
▪️گزارش و مشروح این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
#باختین
☑️ @ShahrestanAdab
🔻با یاد شهیدان
(فردا سالروز درگذشت زندهیاد استاد #حمید_سبزواری از بزرگان شعر انقلاب است. ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از مجموعه آثار ایشان با عنوان #این_بانگ_آزادی بهروز میکنیم)
▪️عالم از ولولهی حسن تو خاموش مباد
رهروان را سفر عشق فراموش مباد
تا پر از همهمهی زاغ نگردد گلزار
عندلیب چمن از زمزمه خاموش مباد
کنج میخانه که میدان بلاجویان است
خالی از زمرهی رندان قدحنوش مباد
کاروانی که ره کوی وفا میسپرد
بی سرود جرس و نغمهی چاووش مباد
محفل دوست که روی دل ما جانب اوست
بی فروغ رخ یاران صفاکوش مباد
رزم را صبغهی تردید به دامن مرساد
صلح با شبههی تزویر همآغوش مباد
ای بپاخواسته در پهنه به پیکار ستم
جز لوای شرفت زیب بر و دوش مباد
شعلهور باد دل از داغ شهیدان وطن
رفته از خاطر ما یاد سیاووش مباد
بیت بیت غزلت مظهر حق باد "حميد"!
دفترت از سخن باطله مغشوش مباد
تا جهان است جهان را سرِ سرمستی باد
خم این میکده فارغ شده از جوش مباد
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بانگ آزادی از زبان پدر شعر انقلاب | یادداشتی از #پرستو_علی_عسگرنجاد
(نگاهی به کتاب #این_بانگ_آزادی، مجموعۀ آثار مرحوم #حمید_سبزواری)
▪️«..."حسینآقا ممتحنی" که "حمید سبزواری" تخلص میکرد، از آنشاعرها بود که مردم کوچه و بازار، حتی در دورافتادهترینروستاها، آثارش را میشناختند و بلکه با آنها، زندگی کرده بودند. نه از آن رو که آثار مکتوب او همچون "سرود درد" و "سرود سپیده" به دستشان رسیده باشد. نه! بل از آن رو که سرودههای او، "سرود" بودند! شعرهای غنی و پرمغزی که با موسیقی و نغمۀ خوش خوانندگان انقلابی همراه میشدند و بسیار سریعتر و آسانتر از کتابها، جادهها را تا عمق دلها میپیمودند. بهترینمثال از اینسرودهای آشنا و ماندگار، "خمینی ای امام!" و "این بانگ آزادی است کز خاوران خیزد" هستند که تا ابد بهعنوان سرود مبارزین انقلابی در خاطرۀ ایران نقش بستهاند...»
ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10638
☑️ @ShahrestanAdab
🔻جوهر تیغ
(در سالروز درگذشت زندهیاد استاد #حمید_سبزواری، ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از مجموعهآثار ایشان با عنوان #این_بانگ_آزادی بهروز میکنیم)
▪️با ستم سازش ما، رو به قفا تاختن است
صلح ما در بر دشمن سپر انداختن است
با بداندیش وطن، راه مدارا رفتن
تند بر خاک شهیدان وفا تاختن است
سر تسلیم به دشمن نسپارد آن قوم
که به هر معرکه آمادهی جانباختن است
غافل از کیفر خودکامه شدن، گاه قصاص
خانه در رهگذر سیل وفا ساختن است
حربهها آخته دارید که سامان ظفر
گر میّسر شود از پرتو تیغ آختن است
قدمی پیش نه و پهنه ز دشمن بستان
موسم خانه ز بیگانه بپرداختن است
گوش بر موعظهی صلح و تغافل از جنگ
قیمت عزم در این دایره نشناختن است
سرفرازید، که سرمایهی آزادی ما
علَم رزم به هر عرصه بر افراختن است
یکدم از پا منشینید چو دشمن برپاست
که اسف بردن و کالای شرف باختن است
زر، بها یافت که با شعله همآغوشی کرد
عود را عطر دلانگیز ز بگداختن است
خامه را جوهر تيغ است در این پهنه "حميد"
ورنه، ما را نه سر قول و غزل ساختن است
☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شعرخوانی #علی_چاوشی در محضر رهبر انقلاب
(گزیده شعرخوانیهای دیدار)
#دیدار_شاعران_با_رهبر_انقلاب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻زبان دشمنی | یادداشتی از #علی_داودی
(با موضوع #ادبیات_ضدانگلیسی)
▪️«سال ۱۳۸۷ در مصاحبه ای که درباره کتاب "شهرفرنگ" با موضع پوسترهایی برای آمریکا وقتی خبرنگار پرسید چرا آمریکا؟ گفتم: چرا آمریکا نه؟
واقعا حیرت کردم از این سوال. که اگرچه برای خبرنگار این سوالی کلیشه ای بود اما برای من موضوع آمریکا ابدا کلیشه ای نبود. آمریکا به عنوان رکن اصلی و یا دست کم یکی از ارکان حادثه شکل گیری انقلاب اسلامی در گفتمان فرهنگی ما غائب ست مگر نه اینکه هر معادله نزاعی دو طرف دارد موافق و مخالف. در معادله انقلاب، آمریکا نقش مخالف را دارد حال آنکه در هنر انقلاب کمتر محور بحث بوده. عوامل بسیاری بر این امر میتوان برشمرد از جمله طبع صلح طلبی و سیاست ترک مخاصمه و تنش زدایی و... الخ!...»
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10642
☑️ @ShahrestanAdab
🔻شهر کوچک ما | داستانی ضدانگلیسی از #احمد_محمود
«...صدنفر بودند. صدوپنجاه نفر بودند که صبح علیالطلوع آمده بودند با تبرهای سنگین و غروب که شده بود، انگار که پشت خانههای ما هرگز نخلستانی نبوده است. شب که شد آفاق آمد. خیس عرق بود. مقنعه را از سر باز کرد و مویش را که به رنگ شبق بود، رو شانهها رها کرد. خواجتوفیق نشسته بود کنار بساط تریاک. غروب که شده بود، مثل همیشه کف حیاط را آب پاشیده بود و بعد حصیر را انداخته بود و جاجیم عربی را پهن کرده بود و نشسته بود کنار منقل و با زغالهای نیمهافروخته ور میرفت و بادشان میزد و «بانو»، دختر زردنبوی آبلهرو که دودی شده بود، کنار پدر نشسته بود. اسب شیخشعیب از شب قبل به اخیه بسته بود و حالا تو چرت بود...»
متن کامل این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10639
#ادبیات_ضدانگلیسی
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پروندهکتاب «ویلای کاکاییها» در سایت شهرستان ادب گشوده شد
▪️مجموعهداستان #ویلای_کاکایی_ها، که به موضوعات و مباحث مرتبط با محیط زیست میپردازد، در سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد. این مجموعه، پنجمین مجموعۀ «قصۀ زمانه» از انتشارات شهرستان ادب و شامل ده داستان کوتاه به انتخاب #محمدرضا_بایرامی است که در ۱۱۱ صفحه منتشر شده و روانۀ بازار کتاب شده است. نویسندگان این مجموعه در خلال داستانهای خواندنی آن، به مسائل و مشکلات متعدد زیستمحیطی در میدانهای مختلف و جغرافیاهای گوناگون میپردازند؛ مباحث مرتبط با آب، تخریب جنگلها، ساختوسازهای غیرمجاز، رهاسازی زبالهها در طبیعت، انقراض گونهها، آلودگیها و دیگر مسائل پیرامون محیط زیست، درونمایۀ اصلی این داستانهاست.
گفتنیست داستانهای منتخب «ویلای کاکاییها» از میان تعداد زیادی از داستانها که به دفتر گروه داستان مؤسسۀ فرهنگی هنری شهرستان ادب، تحت عنوان فراخوان داستان کوتاه «باغ ملی»، ارسال شدهاند توسط استاد محمدرضا بایرامی انتخاب شده است. این فراخوان در ۲۸ اسفند سال ۹۵ منتشر شد و در ۱۵ مرداد ۱۳۹۶ برگزیدگان خود را شناخت. داستانهای برگزیده و نویسندگان این مجموعه عبارتاند از: «ویلای کاکاییها» نوشتۀ #مصطفی_مردانی/ «بار» نوشتۀ #علی_الله_سلیمی/ «من درنای سیبری را خوردهام» نوشتۀ #فرناز_شهیدثالث/ «نفرین قنات حاج میرزا» نوشتۀ #مهدی_کفاش/ «مالکین اصلی» نوشتۀ #معصومه_میرابوطالبی/ «هوایی که در آن نفس میکشم» نوشتۀ #سیدمحمد_قارونی/ «ماه خواهر ندارد» نوشتۀ #مرتضی_فرجی/ «خشک و خالی» نوشتۀ #محمد_سرابی/ «نخلها ایستاده میمیرند» نوشتۀ #ناهید_قادری/ «اگر باران نبارد؟ اگر باران ببارد؟» نوشتۀ #صبا_چزانی.
در شانزدهمین پروندهکتاب سایت شهرستان ادب به سراغ این مجموعهداستان گروهی میرویم تا به این بهانه، با دقت بیشتری به مسئلۀ محیط زیست بپردازیم.
شما میتوانید برای مطالعۀ این پروندهکتاب به صفحۀ اختصاصی آن در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10638
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مادر فراموششده | یادداشت #محسن_حسن_نژاد بر «ویلای کاکاییها»
(در پروندهکتاب #ویلای_کاکایی_ها)
▪️«روزگاری است که از مواجهۀ ما ایرانیان با تکنولوژیهای نوظهور آندیگریخوانده یا به عبارت مرسوم و رایج، غرب میگذرد. برای خیلی از جوانان ایرانی معاصر تاحدزیادی یادآوری مفهوم غرب، با تداعی تکنولوژیهای بسیار پیشرفته ملازم است. ما ایرانیان مغربزمین را بهمثابه پدیداری تکنولوژیک درک کردهایم. برای ما ایرانیان، در بسیاری از موارد، غرب بهمثابه تاریخی نمایان شده است که غایت آن، امر تکنولوژیک تصویر میشود. اما علیرغم مواجهۀ ما با تکنولوژی در ساحات خرد، ما از درک آن تاحدزیادی ناتوان بودهایم. من در این سطور به دنبال تقریری خام و مبناگرایانه از امر تکنولوژیک نیستم و از اساس مخالف آن هستم. بااینحال، ما نتوانستیم زمینه و زمانۀ تاریخی را که تکنولوژی در آن ظهور کرده است، عمیقاً درک کنیم. ما از درک عقلانیت حاکم بر جوامع تکنیکی ناتوان بودهایم. شاید بتوان ریشۀ عقبماندگی تکنولوژیک ما را نیز در همین امر جستوجو کرد...»
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10637
☑️ @ShahrestanAdab
🔻انگلیس
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری ضدانگلیسی از #ملک_الشعرای_بهار بهروز میکنیم)
▪️ظلمی که انگلیس در این خاک و آب کرد
نه بیوراسب کرد و نه افراسیاب کرد
از جور و ظلم تازی و تاتار درگذشت
ظلمی که انگلیس در این خاک و آب کرد
ضحاک خود ز قتل جوانان علاج خواست
وان دیگری به کشتن نوذر شتاب کرد
تازی گرفت کشور و آیین نو نهاد
چنگیز گشت خلق و خراسان خراب کرد
کرد انگلیس آنهمه بیداد و بر سری
اخلاق ما تباه و جگرها کباب کرد
بشنو حدیث آنچه درین ملک بیگناه
از دیرباز تا به کنون آن جناب کرد
اندر هزار و نهصد و هفت آنزمان که روس
با ژرمن افتتاح سئوال و جواب کرد
آلمان بدید روضهٔ هندوستان به خواب
تُرکش ز راهآهن تعبیر خواب کرد
واندر فضای شهر پتسدام، ویلهلم
با نیکلا به گفت و شنو فتح باب کرد
روباه پیر یافت که آلمان به قصد شرق
دندان و پنجه تیزتر از شیر غاب کرد
با روس عهد بست و شمال و جنوب را
اندر دو خط مقاسمتی ناصواب کرد
از غرب تا به مرکز و از شرق تا شمال
تسلیم خصم چیرهٔ وحشیمآب کرد
بیمار گشت شاه و ولیعهد نوجوان
روسی نمود لهجه و لگزی ثیاب کرد
روباه پیر گشت ز دربار ناامید
تدبیر شاه پیر و ولیعهد شاب کرد
افکند انقلابی و مشروطه را به ملک
درمان ناتوانی و داروی خواب کرد
وانگه چو دید مجلس ملی است مرد کار
با روس در خرابی مجلس شتاب کرد
از بیم هند کشور ما را کشید پیش
واو را فدای منفعت بیحساب کرد
مجلس بر اوفتاد و محمدعلی به روس
نزدیک گشت و بس عمل ناصواب کرد
زان روی در حمایت ما، مجلس عوام
برضدکار شاه به دولت عتاب کرد
#ادبیات_ضدانگلیسی
☑️ @ShahrestanAdab