ویلیام سیدنی پورتر معروف به اُ هنری نویسنده مشهور آمریکایی درباره نوشتن داستان می‌گوید: _راز نوشتن داستان کوتاه را به شما می‌گویم. قاعده اول؛ داستانی بنویس که خودت را ارضا کند. قاعده دوم هیچ قاعده دومی وجود ندارد. ۱_در هر چیزی داستانی وجود دارد بعضی از بهترین داستان‌هایم را از نیمکت‌های پارک‌ها، تیر چراغ برق و دکه روزنامه فروشی‌ها پیدا کردم. ۳_ داستان خوب مثل یک قرص تلخ است که شکلات درونش گذاشته‌‌اند. ۴_ هرچی دوست داری بنویس. هیچ قاعده‌ای وجود ندارد. ۵_ با نشستن پشت میز تحریر و فکر کردن نمی‌توانی داستانی بنویسی که در آن زندگی وجود داشته باشد. باید به خیابان بروی. به میان جمعیت و با مردم حرف بزنی و قیل و قال زندگی واقعی را احساس کنی. این نیروی محرک یک داستان نویس است. شگفت انگیزترین چیزها واژگان هستند و شیوه‌ای که با یکدیگر کنار می‌آیند. 📚 در باب داستان نویسی ✍ احسان عباسلو @shahrzade_dastan

تفاوت تمثیل با نماد قسمت دوم 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 به طور کلی معنای نوع داستان‌ها اغلب زیر تاثیر و نفوذ شخصیت‌های تمثیلی آنها است و پیرنگ داستان‌ها کمتر مورد توجه نویسنده است. شخصیت قوی داستان‌ها خواننده را مطلوب می‌کند و فقدان و یا سستی پیرنگ کمتر حس می‌شود. اوناماتو آنجا که در مقام داستان نویسی بر می‌آید دقیقاً غرضش نوشتن داستان نیست. داستان‌های او به معنای معهود کلمه داستان نیستند. یعنی طرح و پیرنگ ندارند یا عبارت دیگر طرح و پی رنگ‌های بی‌ ماهیت وجود دارد. این طرح چنان است که بر خود نویسنده هم آشکار نیست و همچنان که به پیش می‌رود به دست شخصیت‌های داستان بافته می‌شود. در داستان‌های امروزی به طور کلی شخصیت‌های تمثیلی با شخصیت‌های نمادین اغلب با هم آمیخته‌اند و جدا کردن آنها از هم دشوار است. اغلب داستان‌های تمثیلی در طرح کلی تمثیلی اما جابجا نمادین هستند. مثلاً در رمان بوف کور در بافت کلی می‌توان شخصیت‌های آن را تمثیل خواند. اما هدایت جابه‌جا هر جایی که ضرورت داشته از نماد نیز استفاده کرده است. مثلاً مردی که با سایه خود حرف می‌زند با رویاها و خیالات خود سرگرم است می‌تواند جنبه تمثیلی پیدا کند. همین‌طور موجود اثیری و زن لکاته و پیرمرد خزر پنزری هر کدام می‌تواند تمثیلی از شخصیت‌های واقعی باشد. اما از طرف دیگر شخصیت‌ها نماد مفاهیم اخلاقی و کیفیت‌های روحی و روشنفکرانه خاصی نیز هستند. می‌توان آنها را به عنوان شخصیت‌های نمادین نیز فرض کرد. 📚عناصر داستان ✍جمال میرصادقی #نماد #تمثیل #شخصیت‌های_تمثیلی @shahrzade_dastan

#چالش_هفته نوشته نجمه طالبی 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 وباز هم ،هواپیما های خوش ترکیب اما بی رحم اسرائیلی اسمان دود گرفته غزه را که ناشی از ویرانی بمب باران هااست درنوردیده و میتازد برسر ،ساکنان فلسطین وغیر از خودمان کسی صدای این بی رحمی ها را نمیشنود در همین فکر های بغض الود بودم ،که مادرم صدایم میزد با صدایی نهیف ونگران -محمد،محمد به خودم که امدم ،باید به سمت پناه گاه میدویدم ان هم داخل خانه واغوش مادرم بود هر ثانیه از عمرمان را بافکر شهادت ،میگذرانیم تا شاید روزی طعم خوش امنیت را بچشیم به اغوش مادرم رسیدم ،ارام در زیر لب شهادتینش را میگفت خودم را بیشتر ،دراغوش او پنهان میکردم ،به راستی اگر شهید میشدم بهترین جا قبل از بهشت بغل گرم مادرم بود این روز ها ،بازی ما بازی با نخاله های ساختمان های ویران شده کوچه بازار این شهر خونین است باران که می اید بوی غم میدهد ،جاز عشق عشق را ازادی ،وطنم میدانم به یاد اوردم ،روزی که برسر پیکر بی جان پدر و خواهرم نشسته بودم و هنوز ،جیغ های مادرم در گوشم است ان روز قسم خوردم ،انتقام پدرم را تا نگرفتم چشم هایم را از روی این دنیای بی رحم نبندم مدتی گذشت. ... با نوازش های ارامی ،چشم هایم را گشودم لبخندی زدم ،با لبان خشکم ارام و زمزمه وار گفتم -تمام شد?? -اری پسرم ،مازنده ایم اشک از گوشه ،چشمم چکید !!خوشحال از زنده ماندن برای انتقام خون پدرم ،تنها فکر این روز هایم و من تااخر ،مانند سرو ایستاده‌ام. @shahrzade_dastan

https://eitaa.com/joinchat/2754281789Cab5a3e9eb2 استیکر‌سرای هدهد کتابخوان👆👆👆👆 دوستان خود را به کانال دعوت کنید.

شاعرانه 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نوبهار است در ان کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی وعظت ان گاه کند سود که قابل باشی در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است حیف باشد که ز کار همه ی غافل باشی نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف گر شب و روز دراین قصه مشکل باشی گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست رفتن راحت بود ار واقف منزل باشی حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد صید ان شاهد مطبوع شمایل باشی   ✍حافظ شیرازی @shahrzade_dastan

#چالش_هفته نوشته طوفان معاصر 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 رو به آسمان دوخته بود .. تا پسرک‌ رو به ابرها سلام کرد، تندی خدا قطرات باران را به زمین مامور، تا سجده شکری به جای آورند. @shahrzade_dastan

انواع شخصیت‌ها شخصیت نمادین قسمت اول 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 شخصیت‌های نمادین نویسنده را قادر می‌کند مفاهیم اخلاقی کیفیت روحی و روشنفکرانی را به قالب عمل درآورد. وقتی اعمال و گفتار شخصیتی فکر یا عقیده و کیفیتی را ارائه می‌دهد ممکن است او را چون شخصیت نمادین گرفت. بنابراین هیچ شخصیتی نمی‌تواند نمادین باشد مگر آنکه نماد چیز دیگری باشد. این چیز فقط به شکل نمادین خود قابل درک است. در نهایت فرد نمادین کسی است که حاصل جمع اعمال و گفتارش خواننده را به چیزی بیشتر از خودش راهنمایی کند. مثلاً او را همچون تجسمی از وحشی‌گری و نیروی رهابخش یا مظهری از امید ببیند. در قصه‌های گذشته فارسی تمثیل و نماد و نماد مورد استفاده بسیاری از اولیا عارفانه بوده است. مثلاً قصه‌های عقل سرخ و رساله الطیر جنبه نمادین و رمزی و تمثیل دارند و به طبع شخصیت‌های قصه نیز نمادین تمثیلی هستند. اصولاً دین و اسطوره منبع بسیاری از قصه‌های تمثیلی و رمزی گذشته ماست. نمادها معمولاً طیف معنای گسترده‌تر غنی‌تر و نیز کاربرد طبیعی‌تری دارند. در تمثیل در نهایت یک یا دو تا معنا را می‌توان از اثر برداشت کرد. در داستان‌های غربی نماد غالباً بر سه اصل گذاشته می‌شود. نماد مسیحیت، نماد اساطیری و نماد رمانتیسم. @shahrzade_dastan