🔷 افاضات حضرت استاد صمدی آملی 📣 جلسه سوم 📅 چهارشنبه ۲۱ شهریور ۹۷ 🕌 آمل - حسینیه کوثر ✅ کانال اخبار قائم (عج) 🆔️ @shakhehtoba

#غیبت _صغری #مجتهد_جامع _الشرایط #ولی_فقیه 🍀 @Shakhehtoba 🍀 _______________ #علامه_حسن_حسن_زاده_آملی_حفظه_الله #استاد_صمدی_آملی_حفظه_الله

این #پخش_زنده رو ببین: افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله)، شب چهارم محرم، حسینیه کوثر آمل https://lahzenegar.com/play/ZYIE7

🔷 افاضات حضرت استاد صمدی آملی 📣 جلسه چهارم 📅 پنجشنبه ۲۲ شهریور ۹۷ 🕌 آمل - حسینیه کوثر ✅ کانال اخبار قائم (عج) 🆔️ shakhehtoba

#امام #عقل @shakhehtoba

🔷 افاضات حضرت استاد صمدی آملی 📣 جلسه پنجم 📅 جمعه ۲۳ شهریور ۹۷ 🕌 آمل - حسینیه کوثر ✅ کانال اخبار قائم (عج) 🆔️ @shakhehtoba

#استاد_صمدی_آملی_حفظه_الله @shakhehtoba

@shakhehtoba

🔷 افاضات حضرت استاد صمدی آملی 📣 جلسه ششم 📅 شنبه ۲۴ شهریور ۹۷ 🕌 آمل - حسینیه کوثر ✅ کانال اخبار قائم (عج) 🆔️ @shakhehtoba

امامت اصلی از اصول دین افاضات استاد_صمدی_آملی_حفظه_الله @shakhehtoba

#لعن بر قاتلان امام حسین علیه السلام @shakhehtoba

🔷 افاضات حضرت استاد صمدی آملی 📣 جلسه هفتم 📅 یکشنبه ۲۵ شهریور ۹۷ 🕌 آمل - حسینیه کوثر ✅ کانال اخبار قائم (عج) 🆔️ @shakhehtoba

🔷 افاضات حضرت استاد صمدی آملی 📣 جلسه هشتم 📅 دوشنبه ۲۶ شهریور ۹۷ 🕌 آمل - حسینیه کوثر ✅ کانال اخبار قائم (عج) 🆔️ @shakhehtoba

#استاد_صمدی_آملی_حفظه_الله @shakhehtoba

اذان ظهر عاشورا ۱۴۴۰ #استاد_صمدی_آملی_حفظه_الله @shakhehtoba

قد قتل الحسين بكربلا" . آقا را كشتند، حسين را كشتند، سکینه جلو آمد، ای اسب! بگو بابام رفت، با لب تشنه رفته بود آیا به او آبی دادند و کشتند، یا با لب تشنه كشتند؟ سكينه سرت به سلامت، آب كه ندادند هيچ، زخم زبان هم مي زدند. مي گفتند: حسين آب فرات را ببين به تو نمي دهيم تا بخوري، مگر اين كه بميري و بروي از حميم جهنم بخوري. به خدا دل حسين را آتش زدند. وقتي حمله كردند راوي مي گويد: من ديدم یک زن عزيزي داخل خيمه مي رود و بيرون مي آيد. به او گفتم: مگر نمي بيني خيمه ها را آتش كشيدند، فرمود: آخر چه كنم عزيز بيماري درون خيمه دارم. يا امام زين العابدين! همه مريض ها ديگر وقت دعاي شماست. امام زين العابدين (ع) درون خيمه افتاده كسي ندارد. مي گويند شمر داخل خيمه شده آقا روي عبايش نشسته بود، عبای آقا را كشيد، آقا را نقش بر زمين كرد. خواست با شمشير ايشان را شهيد كند، زينب خودش را روي امام زين العابدين (ع) انداخت.  زينب عرض كرد: برادر زاده! دشمن به خيمه ها حمله كرده خيمه ها را آتش مي زنند چه كنيم؟ فرمود: عمه جان به بچه ها بگو فراري بيابان ها بشوند، راهي نداريم. تنها يك دهنه بود بايد از اينجا فرار مي كردند . همين طور بچه ها را سيلي مي زدند و خلخال از پاهاي شان مي كشيدند و گوشواره ها را مي كشيدند و گوش ها را پاره مي كردند .   شنيدم يكي از اين بي غيرت ها وقتي وارد خيمه مي شدند، یک دختركي دم خيمه ايستاده بود با شمشيرش او را دو تا نيمه كرد. راوي مي گويد: يادم نمي رود ديدم دختر علي  _زينب (س) _ مقابل خيمه آمد و مقابل لشكر عمر سعد فرياد مي كشيد: وا حسينا، وا محمدا، وا عليا  .  به عمر سعد گفت: عمر سعد! آيا اين مسلماني و دينداري است؟ حالا كه مردان ما را كشتيد، چرا به خيمه ها حمله مي كنيد؟ مگر رها كردند!  يك وقتي آمدند گفتند چه كسي مي تواند بدن حسين را اسب تازان كند؟ ده نفر زنازاده ايستادند اسامي آنان در تاريخ آمده است. گفتند ما اسب تازان مي كنيم. اسب هايمان تازه نعل بسته شده. يا الله! وقتي از اسب تازاندن برگشتند گفتند: اي عمر سعد! تا ركاب اسب مان را بايد پر از طلا كني. گفت: چرا؟ گفتند: چون حسين را آن چنان كوبيديم که پشت و روي حسين را در هم كوبيديم. پيغمبر (ص) به كربلا آمد، براي زينب متمثل شد. زينب تا بدن به اين وضع ديد به جناب رسول الله (ص) فرمود: "يا جدا! هذا الحسين مرمل بالدماء" يا رسول الله! اين حسين توست، روي شن و خاك و ريگ كربلا از او خون رفته بود. وقتي آمدند اسب تازان كردند، زينب فرمود: يا رسول الله! حسين تو را با خونش شن مالي كردند. اين حسين توست.  "هذا مرمل بالدماء"  يا الله! ديگر شام غريبان نزديك شده وقتي شب شد، بچه ها را زير يك خيمه ي نيم سوخته اي گويا جمع كردند، شمارش كردند ديدند دو تا از عزيزان را ندارند. زينب فرمود: ام كلثوم !راهي نيست جز اين كه راه بيابان را در پيش بگيريم، ببينيم بچه ها چه شدند. زير نور ماه رفتند يك سياهي نظرشان راجلب كرد. ام كلثوم صدا زد: خواهر زينب جان! پيدا كردم. آمدند ديدند دو تا عزيز امام حسين، صفورا و طهورا زير بوته اي افتاده بودند. گفتند: شب است بچه ها خيلي زجر ديدند. نمي دانم اين عزيزان همان عزيزي بودند كه دامنش آتش گرفته بود. يكي از سربازان دشمن او را دنبال كرده خواست آتش را خاموش كند، وقتي ملاطفت از او ديد گفت: راه نجف از كدام طرف است؟ گفت دختر جان از اين جا تا نجف خيلي راه است مي خواهي چه كني؟ گفت مي خواهم بروم پيش جدم علي، شكايت اين مردم را كنم. ام كلثوم زينب را صدا زد، وقتي خواستند دو عزيز را بغل كنند، ديدند هردو جان دادند  "الا لعنه الله علي القوم الظالمين" . @shakhehtoba

روضه ابوالفضل العباس #حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی @shakhehtoba

روضه بسیار زیبا داستان حُر از زبان استاد صمدی آملی @shakhehtoba

⭕ پخش مصاحبه تلویزیونی گفتگو محور کوله پشتی (ویژه دفاع مقدس) با استاد صمدی آملی شبکه تبرستان 📆 امشب شنبه97/6/31 ساعت 23:21 بازپخش یکشنبه 97/7/1 ساعت 10صبح ✅ @shakhehtoba

؛💠🔸💠🔸💠🔸 ؛🔸💠🔸 ؛💠🔸 ؛🔸 ؛💠 #تفسیر_سوره_فلق #استاد_محمود_امامی #قسمت_اول ⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ 🌅سوره هایی که در آن خداوند تبارک و تعالی فرمان به گفتن(قل)می دهد، معنی آن این است که آدم بگوید و عمل کند. 🌅سوره شریفه فلق را آدم بعد از سوره کافرون می خواند. در این سوره یک پناهگاه ذکر شده است و چهار چیز که آدم باید از آن فرار کند. اول و دوم آن (من شرّ ما خلق و من شرّ غاسق اذا وقب) ذکر شده که آدم از آن ها باید فرار کند، یعنی این ها آفت هستند. 🌅این که خدا فرمود بگو پناه می برم به ربّ فلق یعنی آدم باید پناه ببرد به آن جا که پناه گاه است. اگر به پناهگاه نرفت، این آفت ها به او آسیب می رسانند و او را از بین می برند. 🌅آدم باید هم آفت را بداند و هم پناهگاه را بداند. در سوره فلق پناهگاه ذکر شده است لذا آدم باید به ربّ فلق پناه ببرد، فلق یعنی روشنی و آدم می بایست به ربّ روشنی پناه ببرد، چون آنی که آدم را هدف قرار می دهد در تاریکی و ظلمت است،لذا آدم باید از ظلمت به در بیاید و به روشنی برود و به ربّ روشنی که عبارت از ذات اقدس اله است و به معرفت خداوند تبارک و تعالی که همان روشنی است که به انسان داده می شود پناه ببرد. 💠 🔸💠 💠🔸💠 @Shakhehtoba 🔸💠🔸💠 💠🔸💠🔸💠

#روضه #حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی_روحی_فداه @shakhehtoba

؛🍁🍃🍁🍃🍁 ؛🍃🍁🍃🍁 ؛🍁🍃🍁 ؛🍃🍁 ؛🍁 #تفسیر_سوره_فلق #استاد_محمود_امامی #قسمت_دوم ⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ ➿ آنی که ما باید از آن فرار کنیم و آفتی که ما را تهدید می کند، آن (شر ما خلق) است. (شر ما خلق)چیست که ما باید از آن به ربّ فلق پناه ببریم؟ ربّ فلق معرفت خداوند تبارک و تعالی است. فلق یعنی روشنی، معرفت است که برای آدم روشنی می آورد. ➿ باید بدانیم که ما آدم هستیم و آدم این بدن نیست، بلکه همانی است که خدا می فهمد. خدا فهمی اصل آدم است و نباید آسیب ببیند. آفت هایی که به بدن یا پوست آدم می رسد، آفت آدمیت آدم نیست، این ها آفت پوست است. آفت آدم عبارت از جهل آدم است که آفت اصل آدم است و آن عبارت از شر ما خلق است. ➿ ما خلق یعنی مخلوقات خداوند تبارک و تعالی که این مخلوقات شری دارند. آفات عبارت از شرور است. مخلوق را خداوند خلق کرده است، آیا شر از خداوند تبارک و تعالی است؟ ➿خیر،از خداوند تبارک و تعالی خیر صادر می شود. شرّ تابع نیستی است، خداوند هستی بی نهایت است و چون هستی بی نهایت است لذا معنی ندارد که شرّ از او صادر شود. منتهی چون هستی مخلوقات محدود است، این هستی محدود یک شرّی به دنبال دارد. ➿یک شروری هستند که آفت بدن و کمالات حیوانی آدم است و یک شروری هستند که آفت اصل آدم است، چون در این جا فرمود که ما خلق بنابراین کل مخلوقات خداوند یک شری دارند نفرمود بعضی ها شر دارند، بعضی ندارند. ➿ آدم است که این مخلوقات آفت او هستند لذا باید از آفت این مخلوقات به ربّ فلق پناه ببرد. 🍁 🍃🍁 🍁🍃🍁 @Shakhehtoba 🍃🍁🍃🍁 🍁🍃🍁🍃🍁