کانال شاخه طوبی
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۸ #حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی ذی شئون بشوید! من با آدمی که عرضه نداشته باشد سر
نامهها برنامهها ۸
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۸
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
تا موقعی که دیگران دستاندرکارند و دارند زحمت میکشند و این کشور پیش میرود ضرورت ندارد، ما یک گوشهای مینشینیم، درس و بحث داریم.
اما به محض اینکه بخواهیم در میدان رزم بغریم باید انسان شجاع باشد.
(اصلا آقا) ببینید آقا جان!
جناب شیخ الرئیس در نمط نهم اشارات، وقتی مقامات العارفین را برمیشمارد، میرسد به مقام عارف، میفرماید:
عارف یکی از آن مقامات عالیهاش "شجاعُ " کسی است که شجاعت دارد، شجاعت دارد.
حالا بیایید کربلا، زنها را ببینید!
حضرت سکینه آنچنان در علم قوی است،
آنچنان در شعر و شاعری به زبان عرب قوی است که تمام زنان عرب شعرای عرب شعر میگفتند، میآوردند پیش حضرت سکینه شعرشان را تحویل میدادند که تصحیح بشود.
همچون نیست که امام حسین چهار تا زن خمودی را جمع کرده باشد برده باشد کربلا و هي یک دوتا یاری رفته و...!
اینطور نیست!
بعضی از این زندگینامهی شهدای کربلا را بخوانید؛ جزو علمای اصلشان بودند!
جزو دانشمندان بودند!
منتها مثل ابیحنیفه و امثال اینها آمدند در مقابل حقیقت ولایت امام صادق
برای خودشان دکان باز کردند،
گفتند: ما هم مثلا عالم هستیم دانشمند هستیم، خودشان را معروف کردند.
اما نخیر !
یاران ابی عبدالله هر کدام دانشمندانی هستند، به جهت اینکه در مقابل آفتاب وجودی عصمت هستند، بهطور کلی مخفیاند!
اصلا معلوم نیست اینها چهکارهاند؟!
حرف معجزه نیست!
وقتی که (الان میخوانیم عبارت را)
جناب علی اکبر به میدان آمده دوازده بار (بعضی از تاریخ نقل فرمودند:)
حمله کرد؛ دوازده مرتبه!
در این دوازده مرتبه صد و بیست نفر را کشت! (میدان رزم)
آن هم علیبن الحسین! فرزند امام!
وقتی که میآیند به میدان ایناند!
راجع به جابر بن عبدالله انصاری:
آن عطیهای که دست جابر را گرفته آورده برای زیارت اربعین اباعبدالله الحسین (نوشتهاند:)
عطیه جزو علما و دانشمندان و فقهای کوفه بود!
اینها میآیند در مقابل (مثل) زهیر، حبیببن مظاهر (و اینها)!
و لذا وقتی میبینید حبیب میایستد دارد با دشمن احتجاج میکند، حرف زدناش را حرف او را جملههای او را کلمات او را!
همچو آدمهای بیسواد نبودند.
آدمهای تحصیل کرده فهمیده عالم!
خدا رحم کند امتحان پیش بیاید و آدم بخواهد از زیر امتحان در برود!
امتحان پیش بیاید و انسان بخواهد از زیر امتحان در برود!
( این یک نکته )
یکپارچه آقا!
باید گوش باشید!
باید هوش باشید!
در تمام شئون!
ببینید زندگی را!
جناب ابن ابی الحدید معتزلی؛ سنی است شیعه هم نیست،
شرح نهجالبلاغه نوشته.
اول شرح نهجالبلاغهاش نگاه بفرمایید:
شروع میکند که راجع به امیرالمؤمنین تعریف میفرماید؛ تعریف.
میبینید آقا را درتمام شئون میستاید.
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۸
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۸
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
4_671561043452887321.mp3
5.15M
نامه ها برنامه ها ۹
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۹
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامه ها برنامهها ۹
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّالْعالَمِینَ،
و صلی الله عَلَی جمیع الانبیاء و المرسلین و علی سَیِّدِنا ابی القاسم مُحَمَّدٍ و علی آله الطيبين الطاهرین
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطيعُ للهِ وَلِرَسُولِهِ وَلاَِميرِالْمُؤْمِنينَ، السلام علیک یا ابالفضل العباس و سلام الله علی الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و علی ابناء الحسین علیهم السلام.
عصر روز تاسوعای اباعبدالله الحسین که در محفل عزیزان، سرورانمان به بحثهای روزهای قبلمان عنایتی بکنیم، حرفهای الهی را، حِکمی را، حقیقی را بزنیم. انشااللّه در پیشگاه نظام هستی درست ساخته بشویم که در پیشگاه عالم شرمنده نباشیم.
فرمودند به اینکه حالا که آمدی، گویمات: فاستقم کما اُمِرت، استقامت در مسیر تحصیل معارف و انسانسازی داشته باش که تمام برکات و باز شدن درهای ملکوت عالَم زیر سر استقامت در مسیر انسانیت است، در تحصیل حقایق است.
کوهنورد را میبینی که از دور به قلّهی (مثلاً) دماوند نگاه میکند، با چشم ظاهری از دور دامنههای او را مینگرد، آنگاه حرکت میکند برای صعود به قلّهی آن، در ابتدای راه با نگاه کردن چشم چه بسا بگوید میرویم بالای آن دامنه، از آنجا یک صعود میکنیم، میرسیم به نوک قلّه. هنوز راه نیفتاده، هنوز سختیهای راه بر او مستولی نشده، هنوز ابتدای حرف است، تازه دارد از دور نگاه میکند و خسته نیست، خیال میکند به راحتی به نوک قلّه صعود میکند. حالا که تصمیم میگیرد به راه بیفتد میبیند بست به بست سختیها پیش آمده، رگهای پا کشیده، خستگیها مستولی شده، نفس دارد بند میآید، به گردنههایی خورده که با دید ظاهری از دور نتوانست آنها را درست خوب ببیند. در مسیر راه، آن جزئیات آن لطایف و آن پیچیدگیها خودش را نشان میدهد و لذا بسته به اینکه همّتاش چه باشد، راه را میرود. تا به چند کتل برخورده چه بسا پشیمان بشود، گروه گروه برمیگردند.
افراد در مسیر راه کم میشوند، تا چه شیرمردانی تا چه بلند همتانی بتوانند به آن قلّهی اوج معرفت انسانی صعود پیدا کنند و بگویند:
مرا تا جان بود در تن بکوشم (استقامت است)
مگر از جام او یک جرعه نوشم
نامه ها برنامه ها ۹
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۹
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامه ها برنامهها ۹
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
خوشا به حال آنان که اهل حضور اند،
اهل حسیناند، اهل زینباند،
زندگیشان حسینی است،
نان و آب در آوردنشان حسینی است، کسب حلالشان حسینی است، نطفههایشان را درست انعقاد میدهند،
در طول سال آدماند،
نه فقط روز تاسوعا، نه فقط عاشورا، همیشه آدماند
برایشان هر لحظه انسانیت است،
کمال است،
استقامت در راه دارند،
اینان به جایی میرسند،
اینها راه به جایی پیدا میفرمایند،
اینها در پیشگاه ملکوت عالم سربلند اند،
خوشا آنان که دائم در صلاتاند
به حمد و قل هو الله کارشان بید
خدا رحمت کند باباطاهر عریان رحمت الله علیه را اینطور باشید!
خب! چه خواهی که نداری و برای تو نیست؟ به مقام محمود هستی؟
و مِنَ اللَّیلِ فَتَهجد بِه نَافِلَةً لَکَ عسی اَن یبعثک رَبُّکَ مَقَاماً مَحْمُوداََ ؟
چون صریحاً در آیهی شریفه
برای اثر وجودی تهجد در دل شب، مقام محمود مترتب شده.
که حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه
به خواهر گرامیشان زینب بزرگوار فرموده بودند که ما را در نمازهای شبات به یادمان بیاور، ما را به یاد داشته باش!
که مقام محمود میآورد.
تاریکی شب، دل شب، کسی خبر ندارد
نه ریا دارد، نه خودنمایی دارد،
هیچ در او جز خدا نیست
خودش هست و در خلوتخانهی انساش با ماورای طبیعت،
بهخصوص برادرم، سرورم، حالا که جوان هستی، انشاءالله تصمیم گرفتی، ثابت قدم باش!
از همین الان به لطف الهی خودتان را دریابید
از دست این مردم خودتان را نجات بدهید
از دست این خلق خودتان را آزاد کنید
از هفت خان رستم آزاد باشید
آزاد مردی را پیشهی خود کنید، که تصمیم بگیرید اهل گناه نباشید
تصمیم بگیرید که با خدا باشید
خداوند شما را کمک میفرماید.
جوان هستید، هنوز آلودگی به دنیا الحمدالله پیدا نشده
هنوز زندگی، دورتان را نگرفته
از همین الان تصمیم بگیرید
بعد دیر میشود،
بعد سر را شیر مالیدن است
در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است
ورنه هر گبری به پیری میشود پرهیزگار
حالا که توان ندارد گناه کند!
#ادامه_دارد..
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۹
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامه ها برنامهها ۹ #شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹ #حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی خوشا به حال آنان که اهل حضور
نامه ها بر نامهها ۹
#قسمت_سوم
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
اینقدر این رحم عالم طبیعت مهم است که برادر! همت کن تا هرچه میخواهی بهدست بیاوری، انشاءالله همینجا بهدست بیاوری.
و اگر هم بتوانی، هرچه بهدست بیاوری، در جوانی بهدست بیاوری.
در حوانی! این برایتان میماند، این به شما حیات میدهد، این شما را زنده میکند.
با اینکه به ظاهر عالم ماده و طبیعت را سرزنش میکنیم،
اما برادر! همینجا معراج ماست، همینجا!
این نشئهی طبیعت معراج من و شماست.
اینجا محل عروج است، اینجا محل بالا رفتن است، اینجا محل پرواز کردن است،
اینجا محل رفتن به سوی حقایق ملکوتیه است. از همین دامن طبیعت از همین رحم انشاءالله عروج میکنیم به ماوراء طبیعت،
و چه خوش عروجی میشود!
استقامت میخواهد، خسته میشوید
آدم جگرخون میشود دل به خون میشود،
از جهلها از بیچارگیها از نفهمیها از گوش ندادنها!
اصلاً دل به خون شدند اولیاءالله!
این همه انبیا دل به خون شدند!
این همه ائمه همینطور!
هر کسی گفت الهی آمدم، با دل بهخونی رفت بالاخره!
همین هم هست، راهی غیر از این نداریم باید در همین متن جهنم اجتماع، خودتان را بسازید (تا اینطور هست).
اصلاً نظام هستی تنظیم دارد، منتها انشاءالله با تمام وجودمان بگوییم آمدیم، انشاءالله دستتان را میگیرند، چرا نمیگیرند؟! البته کمکتان میکنند.
به مقام محمود میخواهی برسی،
مقام محمود؛
محمود بر وزن اسم مفعول است، محمود یعنی حمد شده، حمد شده.
میخواهی مقامی پیدا کنی که مورد حمد و ستایش و آفرین تمام عالم قرار بگیری، فرشتهها، همه حمدش میکنند!
ای به به به به!
ما خوب هستیم، اما خوبی منِ فرشته، به رفیق بد داشتن نبود، به (نمیدانم) کسب حرام نبود، به اجتماع نبود!
من اینجا در عالم تجرد در عالم عقل،
همهی موجودات یکپارچه پاک،
اصلاً اهل گناه اهل معصیت اهل خلاف نبودند،
اگر من آدم خوبی بودم که هنری نکردم!
اگر من، فرشته موجود مجردِ خوبی بودم
هنر نکردم!
هنر مال این آقا جوان است که از نطفه از خانواده از محیط از کسب و کار از بیغیرتیها از گناهان، از این همه گرفتاریها خودش را درآورده، آمده بالا و الان پاک آمده، این را میگویند هنر!
اگر واقعاً باید حمدی بشود، باید ایشان را حمد کنیم، ایشان را ستایش کنیم.
این میشود مقام محمود.
خداوند هم حمدش میکند. خداوند حمد میکند این آقا را.
نامه ها برنامه ها ۹
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۹
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامهها برنامهها ۹
#قسمت_چهارم
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
و کسی که به مقام محمود برسد هر کسی که میگوید: الحمدلله رب العالمین، که حمد، ستایش مطلقا برای الله رب عالمين است، خدای تبارک و تعالی میگوید:
هر چه که من را ستایش میفرمایید،
تمام این ستایشها را به این بندگان خوب خودم برمیگردانم،
چون اینها دلگرمی من هستند.
(روایات را نگاه بفرمایید)
وقتی که شب، انسان الهی برای تهجد برمیخیزد میبینید خداوند به فرشتگاناش میفرماید:
بروید به دنبال این بندهی من صف بکشید
همین شماها نبودید که میگفتید:
خدایا انسان را چرا میخواهی خلق کنی؟
او خونریز است، او مفسد فی الارض است! ببین!
نگفتم؛ اني اعلم ما لا تعلمون؟
نگفتم بینشان خبرها میشود؟
حالا بفرما!
در دل شب این جواب با اینکه برای او
گناه آماده بود، شرابخواری هم آماده بود، دزدی مال مردم آماده بود، هزار گرفتاریها را میتوانست خودش را به آنها بزند، اما نزده! الان بلند شده دارد تهجد میکند، سرش خم است دارد گریه میکند!
بفرمایید، بروید تمجیداش کنید، او را ستایشاش بکنید!
الحمدلله رب العالمين
تمام نظام هستی برمیگردد به این آقا،
برمیگردد به این آقا،
بنده و شما هم الان داریم نماز میخوانیم میگوییم:
الحمدلله رب العالمين
همین ستایشی که داریم به پيشگاه الهی عرضه میداریم،
خدواند عين این ستایش را برمیگرداند
به این عبد متهجد در دل شباش،
میگوید: (آقا!) این حمد را به ایشان بدهید
چون لیاقتاش را دارد.
ببینید چهقدر المحمود میشود!
محمود همه حمدش میکنند،
خدا حمدش میکند ملائکه حمدش میکنند تمام عالم، عالم تکوین حمدش میکند،
تمام حمد کنندگان حمدش میکنند!
نتیجه چه میشود؟
شما نماز شب میخوانید،
همهی (فرض) این جمعیت دارند خدا را حمد میکنند، تو را حمد میکنند،
تو و همهی جمعیت دارید این آقا را حمد میکنید.
شما دو تا و همهی جمعیت دارید آن آقا را حمد میکنید، اصلا همه همدیگر را حمد میکنند.، یک تألیفی میشود، یک عالم وحدتی میشود.
یک کثراتی به وحدت برمیگردد،
و لذا چون محوریت به توحید الصمد قرآنی است، آن هم الله رب العالمين، فرمود:
حالا که این است؛
الحمدلله رب العالمين.
یکی از فرمایشاتی که آقا در تعلیقاتشان بر
(گویا) جلد سوم شرح منظومهای _که الان چاپ شده_ دارد، آنجا یک تعلیقهایای دارد آقا که؛
(اصلا) یکی از اسمای حسنای صادر اول حمد است.
صادر اول اسم، فراوان دارد.
اولین حقیقتی که از حق متعال صادر شده است؛ به نام صادر اول است.
این صادر اول یکی از اسمایاش حمد است، الحمد است، آن هم حمد با الف و لام؛ الحمد.
وقتی من و تو نماز میخوانیم، میگوییم
بسمالله الرحمن الرحیم، این مال حق متعال است.
از حق که تنزل میکنیم، به اولین حقیقتی که از حق تعالی صادر شده است تمسک میجوییم، میگوییم: الحمد.
الحمد، کیست؟ یعنی صادر اول
نامه ها برنامه ها ۹
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۹
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامهها برنامهها ۹ #قسمت_چهارم #شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹ #حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی و کسی که به مقام
#نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی ره
#قسمت۵
یعنی آن اولین موجودی که از ذات اقدس الهی صادر میشود، که خلق درش نیست، حد در او نیست، محدود به حدی نیست، اسم او را میگویند حق.
وقتی الله را با اسم شریف؛ الله، الرحمن، الرحیم ستودهایم، بعد از او بلافاصله قرآن را؛
اصلا قرآن حالت امواج دریا را دارد.
این امواج دریا را ببینید، وقتی برمیخیزد اوج میگیرد میرود بالا، آهسته آهسته میآید پایین.
قرآن اینطور است، اصلا اوج دارد!
وقتی که از بسم الله الرحمن الرحیم شروع کرد، از آن اوج تنزل میکند، میآید پایین.
بسم الله الرحمن الرحیم، میکشد پایین!
الحمد لله رب العالمین، میرود بالا!
دوباره؛ الرحمن الرحیم، همینطور موج وار؛ میآید بالا، کش و قوس دارد عالم! کش و قوس دارد!
اوج میدهد حضیض میدهد، اوج میدهد حضیض میدهد!
هو الاول، بالا
هو الآخر، حضیض
هو الظاهر، بالا!
هو الباطن، حضیض!
همینطور کش و قوس دارد.
وقتی نماز میخواند، بسم اللهاش از اوج حقیقت نظام هستی به نام الله سرچشمه میگیرد، وقتی شروع میکند که اولین اسمی به زبان بیاورد، این اسم را از الله میگیرد.
از الله که گرفت، حالا میآید پایین؛
الرحمن میکند، الرحیم میکند،
میآید تا میرسد به صادر اول،
وقتی به صادر اول رسیده، این صادر اول را دوباره میکشاند میبرد بالا.
الحمد (که صادر اول است) لله رب العالمین،
باز میگرداند به حق.
این صادر اول در حقیقت، تمام ماهاست!
فرمود:
اگر میخواهی به مقام محمود برسی که الحمد را، صادر اول را، نثار تو کنم، در جان تو بریزم، او را به تمامه به تو بدهم؛
و من اللیل فتهجد به نافلة لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا
این الحمد را این صادر اول را که مال خدا هست، لله است (این لام لام ملکیت است) این الحمد، صادر اول، نفَس رحمانی، حقیقت محمدیه (صلی الله علیه و آله و سلم) را اینی را که مال خداوند هست، این را به شما میدهیم!
از همین اول قرآن، من و شما که داریم حمد میکنیم معنایش این است؛
انسان در سیر عروجیاش میتواند به مقام شریف الحمد برسد، الحمد!
ستایش محض است، ستایش محض است!
برادر، ببین آقا جان!
الان تمام عالم، پیغمبر را ستایش میکنند، تمام فرشتهها او را ستایش میکنند، تمام نشئهی طبیعت؛
جمادات، حیوانات، نباتات همه از دم، او را ستایش میکنند،
خدای رب العالمین، او را ستایش میکند،
از بس که ستایش شده، ستایش شده، ستایش شده؛
آقا!
سه تا اسم رسمی دارد؛
احمدش ستایش است،
محمدش (صلی الله علیه و آله و سلم) ستایش است
محمودش ستایش است.
نامه ها برنامه ها ۹
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۹
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامه ها بر نامهها ۹
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#قسمت_پایانی
ببینید دفتر دل آقا را!
فرمودند::وقتی که به آسمانها میروید او را به اسم احمد صدا میزنند،
وقتی به نشئهی زمین میآیی، اینجا که از مادر متولد میشود، نطفه منعقد میشود، از مادر به دنیا آمده، تا شصت و سه سالگی از این نشئه رخت بربندد، این شصت و سه سال، اسمش را محمد گذاشتهاند (صلی الله علیه و آله و سلم).
از این نشئه که رفت، من و شما هم انشاءالله که از اینجا رفتیم به ماوراء طبیعت در سیر صعودی، دیگر از آن به بعد اسمش محمود است.
آسمانیها میخواهند صلوات بفرستند میگویند: اللهم صل علی احمد و آل احمد.
تمام ماورای عالم طبیعت در قوس نزول، همه دارند پیغمبر را ستایش میکنند
اما با اسم احمد ستایش میکنند.
من و شما که در نشئهی طبیعتایم اینجاییم،
در روی کرهی زمینایم، در این آسمان ظاهری (فرض) باشیم، در کرات باشیم،
تمام اینها میشود عالم خاکی.
من و شما، تمام انسانهای اینجا، همهی نباتات، همهی جمادات، همهی حیوانات، خاتم انبیا را به اسم شریف محمد حمدش میکنیم؛ اللهم صل علی محمد و آل محمد.
وقتی انشاءالله از این نشئه که رخت بربستیم و به عالم عروجی در سیر صعودی، حالا بالا رفتیم، از آن به بعد تون صلوات ما عوض میشود؛ اللهم صل علی محمودٍ و آل محمود.
این است که فرمود اگر مقام محمود میخواهید، و من الیل فتهجد به نافلة لک
به سوی تهجد برو، مقام محمودت را مییابی.
نامه ها برنامه ها ۹
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۹
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
4_671561043452887322.mp3
6.43M
نامه ها برنامه ها ۱۰
نامه ها برنامه ها ۱۰
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۰
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۰
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامهها بر نامهها ۱۰
#قسمت_۱
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّالْعالَمِینَ، ثم الصلاه و السلام علی جمیع الانبیاء و المرسلین و علی سَیِّدِنا ابیالقاسم مُحَمَّدٍ(ص) و علی آله الطيبين الطاهرین
اَلسَّلامُ علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و رحمه الله و برکاته
انشاءالله عزاداریهای همهی عزیزان، همهی عزاداران اباعبدالله در این ایام بهخصوص از دیروز و دیشب و امروز، مورد رضایت حضرت سیدالشهدا و فاطمهی زهرا سلام الله علیهما و انبیا و ائمه قرار بگیرد، انشاءالله.
از جنبهی برنامهی جلسهی حالت درس و بحثی که محضر عزیزان داشتیم، دیگر جلسهی امروز ما آخرین برنامه است، تا انشاءالله زودتر به اتمام برسانیم، هم آقایان بزرگوار طایفهی ایرایی باید آماده شوند برای شام غریبان و هم ما به اردوگاه برگردیم که برنامهی شام غریبان داریم.
ما تشکر میکنیم از همهی آقایان، مهمانان گرامی، عزیزانی که از شهرهای مختلف دور و نزدیکِ کشور، بیش از ۱۸ استان، عزیزانی مشتاقان، برای تحصیل معارف، حقایق دینی که در کتابهای شریف حضرت آقا مشغول درس و بحث هستند، مشغول تعلیم و تحقیقاند، از راههای دور تشریف فرما شدید، که از امروز صبح تا الان هم، یک تعداد زیادی از عزیزان برای شهرهایشان عازم شدند، تشریف بردند، از همه تشکر میکنیم.
خداوند را به دوری راه شما عزیزان که دل دادهاید به یک ولی خدا، به یک انسان کامل، به یک انسان دلدادهی بهحق الهی، که خداوند به شما این توفیق را عطا فرمود که او را بشناسید و در مسیر تکاملی او انشاءالله به حرکت در بیایید، ما به این دل شما و به این زحماتتان، به این راه دور شما، در پیشگاه الهی توسل میجوییم و انشاءالله به پشت شما ما هم از محضر مبارک آقا بهرهمند میشویم.
و انشاءالله همگان، ما و شما در خدمت این انسان الهی عرشی در محضر سیدالشهدا، حضرت بقیة الله، ائمهی اطهار انشاءالله بهرهمند باشیم و خداوند ما را به توسط این عزیز و این نور چشم، با حضرت بقیة الله محشور بفرماید.
از آقایان شریف طایفهی ایرایی هم که زحمت کشیدید، عزیزان! به خصوص آقایان هیأت امنا پارسال خیلی محبت فرمودند عزیزان، که حتما ما جلسهای در خدمت عزیزان حسینیهی ایرایی داشته باشیم، منتها شبها برنامهی ساری بود و عصرها آموزش و پرورش آمل، و صبحها منزل یکی از آقایان بزرگوار، دیگر توفیق تشرف حسینیه را نمیتوانستم داشته باشم. امسال با اینکه از دو سه ماه برنامهریزی شد که تهران تشرف داشته باشیم ناگهانی دست تقدیر رقم زد و ورق برگشت و باز به سوی آمل آمدیم و چه کار خوبی هم کردیم، و عزیزان و سروران و مهمانان گرانقدر همه به شهر آقا آمدند و توفیق پیدا کردیم که در حسینیهی منسوب به حضرت قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم تشرف داشته باشیم.
که الحمدللّه جلسات خوش و یادگاری را اینجا گذراندیم.
من یک مطلبی را به محضر آقایان طایفهی ایرایی عرض کنم؛
به شما عرض میکنم که خداوند این وجود مبارکی را که در بین طایفهی شما برانگیخته و آن هم بهخصوص؛
روستای ایرا، باید بر خودش ببالد و خندهاش از هفت آسمانِ هفت اقلیم و هشت اقلیمِ عالم بگذرد که آقا را خداوند در آنجا به دنیا آورده است.
نامه ها برنامه ها ۱۰
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۰
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۰
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامهها بر نامهها ۱۰
#قسمت۲
چون اصلا مسقط الراس هنگام تولد وجود مبارک آقا در روستای ایرای لاریجان بود،
حالا آقایان ایراییها این افتخار را خداوند نصیب آنها کرد، اسم ایرایتان میماند
نام این روستا در تاریخ، آوازهی شهرها و کشورها میشود،
همانطوری که آقا در دیوانشان فرمودهاند که:
خرامان بگذرد از خطهی ایران غزلهایم
چهطور الان حافظ معروف است در غزلیات،
سعدی معروف است،
باباطاهر عریان در سوخت و سوز معروف است،
آقا هم در این بیت فرمودهاند لطف بفرمایید غزل "آهسته آهسته" را اگر دارید بگیرید صفحهی ۱۳۹ دیوان:
خرامان بگذرد از خطهی ایران غزلهایم
خرامان، از روی ناز و از روی وقار راه رفتن است. چهطور علما را میبینید وقتی راه میروند آهسته آهسته، سلانه سلانه
همچین راه رفتنشان با وقار است،
تنشان آرام دارد، همچین تند و تند نیستند تند راه رفتن را نمیگویند خرامان
همچین باوقار،
وقتی راه میرود، گام به گام.
این را لغت میگوید؛ خرامان، راه رفتن از روی ناز از روی وقار.
خرامان بگذرد از خطهی ایران غزلهایم
غزلهای من از خطهای ایران، از مرز ایران میگذرد اما خیلی با ناز باوقار!
به هند و سند کشد محمل ولی آهسته آهسته
این غزل را آقا کی فرمودند؟ سال ۱۳۴۳
(سال) ۵۳ ده سال، ۶۳ بیست سال، ۷۳ سی سال، الان حدود ۳۷ سال (میگذرد)،
کی فرمودند؟
غزلهای من از مرزهای ایران میگذرد
اما خرامان، همچین باوقار
همچین آدمی نیستیم که عجله داشته باشیم تند و تند حرفهای ما برود پخش بشود! عیبی ندارد، بعضی از کتابهای آقا بعد از ۴۰ سال چاپ میشود، مثلاً این کتاب ۴۰ سال دستشان است!
حالا چه عجلهای است، امروز چاپ کنیم یا فردا؟ سال بعد، ۱۰ سال بعد، ۲۰ سال بعد. الان این کتاب "گشتی در حرکت" بعد از ۴۰ سال چاپ شده و کتابهای دیگر آقا.
که میگذرد، حالا تا کجاها میرود؟
به هند و سند کشد محمل ولی آهسته آهسته
الان تا این روزش که ما در خدمت شما هستیم، الان ۲۱ دی سال ۱۳۴۳
از حدود ۳۷ سال از دی تا حالا چند ماه میگذرد؟ الان عید هستیم دیگر، حدود ۳ ماه،
۳۷ سال و ۳ ماه تا اینجا الان گذشته
حالا تا ببینی چه غوغا شده!
این یک فرمایش.
در یک غزل دیگری هم دارند که در دیوان چاپ نشده:
جلوه کند نگار من
تازه به تازه نو به نو
تا میرسد به آخر غزل؛
محضر اوستاد من (علامهی شعرانی)
رشته به رشته فن به فن
علوم من شعار من
(همچو تعبیر که علوم من شعار من )
تازه به تازه نو به نو
دشمن بیخرد بَرَد
گونه به گونه پی به پی
سنگدلی به کار من
تازه به تازه نو به نو
(آن دشمن هم دست بردار نیست
این غزل آدم را بیچاره میکند)
دشمن بیخرد بَرَد
گونه به گونه پی به پی
(به انحاء گوناگون دشمنی میکند، به انحاء مختلف پی به پی همینطور پشت سر هم سنگدلی به کار میبرد، اما چه بخواهد این دشمن چه نخواهد)
حُسن حَسن فروزد از
سینه به سینه دل به دل
همینطور جان به جان میرود
شهر به شهر میرود،
استان به استان میرود
وگرنه چه وجهی دارد؟
من بچه طلبه مثل من هزاران نفر عزیزان هستند بالاتر از بنده هستند ما کی هستیم من سگ در خانه آقا هم نمیشوم که مثلاً حالا این عزیزان برای بنده به راه بیفتند بیایند، کی هستیم ما؟
حسن حسن فروزد از سینه به سینه دل به دل این
نامه ها برنامه ها ۱۰
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۰
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۰
#ادامه_دارد
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامهها بر نامهها ۱۰ #قسمت۲ چون اصلا مسقط الراس هنگام تولد وجود مبارک آقا در روستای ایرای لاریجان
نامهها بر نامهها ۱۰
#قسمت۳
این هم اگر خیال بکنیم ما داریم پُزش را میدهیم مال ما باشد، نه.
ایناش هم؛
ز نور هشت و چهار من
تازه با تازه نو به نو
هشت و چهار میشود چهقدر؟ دوازده تا،
این هم از نور این دوازده تن امام است به من رسیده،
که خودشان در دیوان هم دارند:
الهی! ما خواستیم که پنهان باشیم، بالاخره رسوایمان کردی! حالا بر این رسواییات شکرت میکنیم (به این مضمون).
باشد!
ارباب وقتی میخواهد آدم رسوا بشود، خب رسوا بشود! ما که دلمان نمیخواست بیایم معروف بشویم.
شاید الان از طایفه بپرسید که مثلا آقاجان باشما خیلی خوشرفتاریهای ظاهری (خیلی) کردهاند یا نه؟
شاید یک کسی میخواهداینقدر نازهایی بکشد، بخواهد طایفه را با خودش داشته باشد، شهر را با خودش داشته باشد، استاناش را ، کشورش را جهان را، که مثلا ما هی خوشرویی کنیم، بیخود به یک نفر هی سلام کنیم: چاکریم مخلصایم، که دنبال ما باشند طرفدار،
اتفاقا آقا یک حالی دارند؛ وقتی تند بشوند جلال او جلوه بکند عرش خدا میلرزد.
همیشه هم الآن بنده گهگاهی از طایفهام میشنوم که دائما آقا با این ها جلال دارد.
چرا؟ (یکی از آقایان از طایفه)
نه اینکه آقا از شما میخواهد ناراحتی کند، آقا میخواهد به خداوند بگوید: آقا! ما نمیخواهیم خیلی هی سلام سلام (بکنند) که حتما دور من جمع بشوند، من فقط میخواهم از من دور شوند، که یک کسی نگوید: آقا! آقای حسن زاده خوب دارد جمع میکند!
نه خیر!
اتفاقا آقا اصلا رودربایستی هم ندارند!
نوعا جلالی هستند!
اما جلالشان آمیخته به جمال است!
نوعا به عزیزان به سروران از راه تشرها تندیها از این راه فیض میدهند!
ای خوشا آن کسانی که بفهمند چرا آقا تندی میکند!
بنده که چندین باری تشر خوردم و الآن مورد ناز هستم، اوقاتام الآن تلخ است.
میگویم: آدم یک کاری بکند از آقاجان یک تشر بخورد!
تشرهای آقا خیلی کار میرسد!
یکی از چیزهایی که الحمدلله طایفهی آقا بهره دارند، این است که دائما از تشر آقا بهرمندند!
این دلیل بر این است که پدر همیشه میخواهد بچههایش را تشر بزند، ناز که میکند بکند، ناز هم میکند،
اما نوعا پدر است دیگر! میببینید یک مهمان آمده آدم بچه را تشر میزند:
پسر خوب بنشین! حواست را جمع کن! اینطور چرا میکنی؟!
الآن فعلا برو بیرون مهمان آمده!
خوشا به حال آن فرزندانی که از پدرشان تشر میشنوند!
الحمدلله طایفهی ایرایی از این نعمت آقا بهرهمند بودند؛
که آقا فقط نازشان نمیکند بلکه مثل پدر دلسوز گاهی یک دادشان هم میزند،
و این دادِ آقا برای شما در ملکوت عالم چه کاری میرسد؟
شما خبر ندارید!
به شما عرض میکنم:
خبر ندارید نمیدانید، که آقا برای شما چه کاری میرسد؟!
من این را نباید بگویم،
ولی میدانم که (با آن اصل) فرمودند که؛
(حدیث شریف داریم: آن قضیهی فرزند و کودک در یکی از جنگها؛ گویا جنگ احد بود مثل اینکه چون مکه در تابستان جنگ شده، مکه اینجا از بس که هوا گرم میشود سنگها داغ میشود. نمیشود تابستان، هوا گرم است، در هوای گرم نمیشود آنجا این کفشهایی که من و تو میپوشیم، آنجا نمیشود پوشید، پا را میپزد!
باید مثلا گیوه باشد، از این کتانیها باشد، پارچهای باشد.
جناب رسول الله با اصحاب داشتند میرفتند جنگ، بعضی از خانمها گفتند: آقاجان! ما میآییم آن عقبهی جبههی شما مینشینیم برای شما غذا میپزیم (تدارکات شما).
بچه را با خودش آورده،
بچه را با خودش آورده،
ظهر بود، وسط ظهر، بعد از ظهر، کی؟ هوا داغ! مادر بیچاره حالا صبح تا ظهر چهقدر غذا میپخت، دیگ، چه، چهکار کنیم رزمندهها غذا بخورند!
چهقدر سرش گرم بود، خسته شده چه؟!
ناخود آگاه از بچه غافل شده، بچه از چادر در رفته، روی سنگها پایش سوخت و جیغ کشید!
تا جیغ کشید جناب رسول الله، اصحاب هم، در چادر مخصوص آقایان بودند، دیدند بچه از دور جیغ میکشد، مادر دوید آمد بیرون و روی سنگها خودش دارد میسوزد، بچه را گذاشته روی سینهاش دارد ناز میکند!
جناب رسول الله رو کرد به اصحاب فرمود: ببینید، عاطفه مادر را ببینید! خودش دارد میسوزد روی سنگ حواساش نیست اما نمیگذارد بچهاش بسوزد!
بعد فرمود: ببینید این عاطفه را این محبت را این دلسوزی را!
خداوند رحمت او صد درجه دارد؛ یک درجهاش را در دنیا در این کرهی طبیعت پهن کرده که
از آن یکصدم؛ اِی یک چیزکی به این مادر رسیده، اینقدر دلسوز است!
نود و نه تایش را دارد برای قیامتاش!
نامه ها برنامه ها ۱۰
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۰
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۰
#ادامه_دارد
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامه ها بر نامهها ۱۰
#قسمت۴
#علامه_حسن_زاده_آملی
من به شما آقایان ایراییها بگویم: اگر شما بدانید که آقا چهطور دلسوز شما هست و چگونه شما را قیامت نجات میدهد شاید شما اصلا بگویید این آقایی که ما داریم دست به هر گناهی بخواهیم بزنیم، بزنیم؛
ایشان ما را نجات میدهد!
اما حواستان جمع باشد که هرچه رحمت بیشتر است، شما هم در پیشگاه رحمت الهی شرمندگی داشته باشید!
و لذا امام سجاد ببینید ما را در کدام مکتب میپرورانند؟! آنجا پیغمبر میگوید که خدا رحمتاش صد جزء دارد؛ یک جزءاش این است، نود ونه تای آن مال قیامت نیست؟!
برای اینکه مبادا خدای ناکرده ما بگوییم که حالا که اینطور شده هرچه دلتان میخواهد گناه بکنید!
(آقا) این خدای دلسوز کار را درست میکند!
امام سجاد میگوید: نه!
یک روی صفحه را میخوانید روی دیگر صفحه را هم بخوانید!
حالا دعا میکند؛
خدایا! اگر من به ازای یک گناهم جزا و عقاب و عذاب تمام گناهان را بکشم، کم است!
من در پیشگاه توی خدای به این عظمت چه حقی داشتم گناه بکنم؟!
و لذا به نظر من الان روی کره زمین، باری که روی دوش طایفهی ایرایی هست، روی دوش هیچ طایفهای نیست!
برای اینکه آقایی که شما دارید هیچکس روی کره زمین ندارد!
مسئولیتتان زیاد است!
تابستان دارد نزدیک میشود!
الان اصحاب ابی عبدالله را ببینید دیشب شب عاشورا اصحاب نشستهاند در خیمه جلسه گرفتهاند؛
گفتند: آقا!
فرمود: بله
برای ما بد است که فردا بنی هاشم، اهل بیت پیغمبر، اولاد علی، اولاد عقیل، اولاد مسلم اینها فردا بروند شهید بشوند، بعد ما بایستیم آخرسر برویم شهید بشویم!
این برای ما ننگ است!
فردای تاریخ نمیگویند: اینها چه اصحابی بودند؟!
شما چه طور میگویید پیغمبردوست هستید؟ حال اینکه ایستادید حسین و اصحاباش را اولادش را کشته دیدید، بعد خودتان رفتید شهید شدید!
این از وجدان ما دور است، ما باید خودمان را فدای بنیهاشم کنیم.
البته از آن طرف عباس بن علی؛ این قهرمان هم بنی هاشم را جمع کرد گفت:
آقایان! علی اکبر! قاسم! عزیزان! سروران! عثمان! (اینها فرزندان امیرالمومنین بودند) جناب فضل! و دیگران و دیگران!
شما فردا طرحتان چیست؟ چهکار میخواهید بکنید؟ (ظاهراً) الان یک امشب را قول گرفتهایم فردا صبح دشمن حمله را شروع میکند، شما چهکار میخواهید بکنید؟
برگشتند گفتند: آقا حسین بن علی آقای ماست، این برای ما بد است که ما فردا زنده باشیم و بچههای مردم را ببریم پیش آقای خودمان قربانی کنیم، مردم کشته شوند آقای ما را حفظ کنند؟ این برای ما بد است!
عباس تا فرمود که این برای من بد است و من فردا تا خون در بدن دارم نمیگذارم غیر بنی هاشم به میدان برود، این برای من بد است که برادر من را دیگران بیایند کشته بشوند که او را حفظ کنند و من اینجا سالم باشم و ببینم آخر سر اگر وقت شد من شهید بشوم؟! این زشت است! من این کار را نمیکنم.
تمام (اصحاب همه) بنی هاشم شمشیر بلند کردند؛ اباالفضل! ما همه با تو همدستایم!
منتها بالاخره غیر بنی هاشم امروز پیروز شدند؛
صبح که شد حبیب و زهیر و بریر، دیشب آمدند درِ خیمهی آقا:
فردا به هیچ وجه نمیگذاریم؛ برای ما ننگ است!
باید اینطور بشویم.
تابستان در پیش است؛ عزیزانِ آقایانِ ایرایی!
یا آقا باید از ایرا برود
برود.
ما یک راه داریم؛ آقاجان! ما آقای خودمان را میخواهیم.
آقایان ایراییها! بنده به عنوان یک سگ، آقای خودم را میخواهم.
و اینهایی که از این همه راهها الان آمدهاند و خیلیها میآیند، اینها در کشور آقا! آقا! همه دل درد داریم، دنبال طبیب میگردیم، برادر!
در این نامهها بر نامهها، هی آقا میگوید: طبیب، هی میفرماید: طبیب، طبیب.
آقا! ما تو را طبیب گیر آوردهایم.
نامه ها برنامه ها ۱۰
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۰
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۰
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
4_671561043452887334.mp3
6.29M
نامه ها برنامه ها ۱۱
نامه ها برنامه ها ۱۱
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۱
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامهها بر نامهها ۱۱
#قسمت_۱
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
اَعوذ باللّه مِن الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّالْعالَمِینَ، ثُم الصلاه و السلام علی جمیع الانبیاء و المرسلین و علی سَیِّدِنا ابیالقاسم مُحَمَّدٍ(ص) و علی اهل بیته الطيبين الطاهرین المعصومین
به امر مبارک حضرت جناب آقای دینپرور حفظهالله که در این محفل نورانی شما عزیزان روزهدار، بیشتر نکات اخلاقی مطرح بشود، به ذهنمان آمد که عزیزان را با یکی از کتابهای انسانساز، که از قلم و زبان و جان انسان عرشی _ قرآنی (کسی که خودش را در مسیر پیغمبر و آل پیغمبر و قرآن کریم، درست ساخته است) تنزیه فرمود به نام کتاب نامهها بر نامهها از حضرت استادمان، علامه حسنزادهی آملی روحی فداه، که در حقیقت بیان و تفسیر و شرح آیات و روایاتِ قرآن و اهل بیت علیهم السلام است.
از قدما یکی از سیرههای به جاماندنی که به ارث رسیده است، این است که بزرگوارانی مثل علامهی حلّیها، خواجهی طوسیها، شیخ مفید، همینجور تا در اعصار بعدی، بزرگانی باز این سیره را ادامه دادهاند که از محضر مبارکشان، کسانی که طالب معارف و حقایق بودند نامه مینوشتند و از نامه، از محضرشان برنامههایی را استدعا میکردند. سرّ نامهنویسی، یا جهت اطلاع از احوال متعارف جسمی شخص است به دیگران، یا سرّ نامه برمیگردد به اینکه انسان خودش را از جنبهی روحی به دیگری عرضه کند و از محضر بزرگوار، استاد، معلم، مربی برنامهای را تقاضا کند که بر اساس آن برنامه خودش را بسازد.
در بین عموم مردم، نامه دادنها به همان اطلاع از سلامت جسمی و ظاهری مطرح است. ولی برای کسانی که در مسیر سیر انسانی قرار میگیرند، نامه دادنشان مربوط به این است که برنامه بخواهند و از برنامهها خودشان را در مسیر انسانیت درست بسازند.
شاگردهای مرحوم ملا حسینقلی همدانی رحمتالله علیه به محضر او نامه مینوشتند و از محضر او استدعای برنامهها میفرمودند، شاگردان اساتید دیگر، مثل علامه طباطبایی و استاد بزرگوارشان مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی، اینها جزو سیرههای سَلَف صالح بودند که الحمدللّه در زمان ما هم این سیره کم و زیاد، همچنان باقی است.
یکی از کتابهایی که حضرت استادمان نوشتهاند، به نام کتاب نامهها بر نامههاست. عنوان این کتاب نامههایی است که ایشان نوشتهاند بر نامههایی که به ایشان داده شد. یکی از معانی عنوان این کتاب این است که ما هم بر نامههایی که برای ما فرستادند، نامههایی را برای این آقایان فرستادیم و لذا این کتاب، آن نامههایی است که برای ما فرستادهاند.
معنای دیگر عنوان این کتاب این است که این کتاب، مجموعهی یک سری نامههایی هست که برای این آقایان نوشتیم که این نامهها همهاش برنامه هست، همهاش دستور العمل است.
و لذا دو جور میشود عنوان این کتاب را تفسیر کرد.
اما آنچه که مهمترین تفسیرش است همین است که وقتی این کتاب را باز میکنید میفرماید این نامهای است به دوست عزیزی، نامهای است به رفیق ارجمندی، که در این نامه، برنامههایی برای آن شخص داده شد؛ به وفق استعداد آن کسانی که این نامهها را دریافت میفرمودند، برنامههایی را برای ایشان ترسیم فرمودند که این برنامهها همه از متن آیات و روایات استخراج شد.
نامه ها برنامه ها ۱۱
نامه ها برنامه ها ۱۱
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۱
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامهها بر نامهها ۱۱
#قسمت_۲
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
ما چون مقداری در مورد اوایل این کتاب
حرف هایی برای عزیزان زدهایم،
من همینجور گزیدههایی را از گوشههای این کتاب انتخاب میکنم، به عرض مبارکتان عرایضی تقدیم میداریم که رنگ و بوی مسائل اخلاقی هم پیدا کند.
مثلاً یکی از جملههایشان که به صورت یک برنامه است،
اگر کسی بخواهد در مسیر انسان سازی قرار بگیرد باید یک کاری بکند که
بالاخره در متن اجتماع هست، دارای خانواده و زندگی است، اینها [این امور] هم باید بگردد.
سیره.ی اهل بیت علیهم السلام را میبینیم که همیشه در متن اجتماع بودهاند، با مردم بودهاند در تمام شئون مردم.
البته آنها این مسئولیت را بر عهده داشتند برای اینکه امام مردم بودند،
امام باید همیشه در متن مردم باشد،
مثل اینکه امام جماعت نمیتواند خصوصی در منزل خودش موقع اذان ظهر که شد نماز را همان جا بخواند، بعد به مأمومیناش در مسجد اعلام کند که من که دارم در منزل نماز میخوانم شما هم در مسجد صف را ببندید
از همان جا من را نگاه کنید نماز بخوانید! این راه ندارد.
امام آن کسی است که جلوی مأموم باید طوری قرار بگیرد که نه در بین مأموم در عرض آنها باشد؛ برای اینکه اگر سعهی علمی او، سعهی وجودی و معنوی او به اندازهی خود مردم باشد که دیگر او امام مردم نیست!
او میشود جزء مردم.
نباید از مردم هم اینقدر دور باشد که مردم او را نبینند،
و لذا برای همین صف نماز جماعت را از جنبهی ظاهری هم که ترسیم میکنیم،
امام را در جلوی همهی صفها قرار میدهیم بعد مجموعهی صفها به دنبال امام باید بلند شوند برخيزند تکبیر بگویند ذکر بگویند؛ نه حق دارند جلو بیفتند نه خیلی هم حق دارند از امام جماعت عقب بیفتند.
حق ندارد جلو بیفتد؛ برای اینکه او امام است این مأموم است مأموم حق ندارد که جلوتر از امام ذکر بگوید، زودتر از او رکوع برود، زودتر از او برخیزد.
حق هم ندارد خیلی عقب بیفتد؛ امام دارد رکوع را میگوید نزدیک است سر بردارد آقا هنوز ایستاده، تازه میخواهد رکوع کند! اینجور هم حق ندارد.
یکی از لوازم نماز جماعت این است که مأموم تابع امام باشد، تابع به اندازهای که هر ذکری را که امام به محض اینکه ذکر را شروع کرده
او پشت سر آقا است، به محض اینکه امام جماعت رکوع رفت ایشان هم بلافاصله بعد از آقا برود،
دیگر برای خودش یک دکان جدا باز نکند؛ آقا ایستاده ایشان هنوز در رکوع است، آقا دارد سجده میرود ایشان تازه میخواهد از رکوع سر بردارد! این تابع امام جماعت بودن نیست.
تابع امام جماعت این است که در مطلق شئون به دنبال او باش، جلو نیفت
عرض او هم شروع نکن به محض اینکه او گفت: سبحان ربی العظیم دیگر شما درجا شروع کن [بگو] سبحان ربی العظیم!
دیگر وقف نداری.
به دنبال او باش، مطلقا تابع محض امام باش! به این میگویند امام.
آنها حالا چون مقام امامت را داشتند خدای متعال این مقام امامت مطلقه را که یک مقام تک مقامی است در هر عصری،
ولو در زمان پیغمبر اکرم هم جناب رسول الله بود هم امیرالمومنین بود هم امام حسن بود هم امام حسین؛
اما تا موقعی که جناب رسول الله هست علی دیگر امام نیست، علی مأموم این امام است.
دو فرزند او هم بعدها ولو امام میشوند، اما فعلاً امام نیستند تابع رسول الله هستند.
در زمان جناب امیرالمؤمنین اگر سه چهار امام جمع شدند، باز هم امامت مطلق مربوط به امیرالمؤمنین است؛ آنها همه مأموماند.
چون در امامت بودند ما هم بنایمان این است که در مسیر امامت قدم برداریم.
یکی از نکاتی که در مورد اهل بیت علیهم السلام است این است که ما را دعوت به مقامشان فرمودند، این هم به تبعیت از قرآن کریم؛
که قرآن فرمود که؛ کسانی که متقین هستند و کسانی که اهل همتاند از پیشگاه الهی استدعا میکنند: و اجَعَلنَا لِلمُتَّقینَ اِمَامَا
نه تنها اهل بیت اماماند، امامتشان اگرچه امامت اطلاقی است در هر عصری که یکی بیش نیست، امامت اطلاقی در هر عصری یکی بیشتر نداریم.
درست است ما در زمان خودمان حضرت مام را هم میگفتیم امام، اما امامت مطلقه نیست. آن امام علی الاطلاق، خاتم الاولیای علی الاطلاق حضرت مهدی فاطمه است (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این امامت در هیچ عصری، دو برنمیدارد.
حالا آنکه تازه امام حسین بود، امام حسن بود در زمان پدرشان امام امیرالمؤمنین امام نبودند، امام علی الاطلاق نبودند.
نامه ها برنامه ها ۱۱
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۱
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامهها بر نامهها ۱۱ #قسمت_۲ #شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱ #حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی ما چون مقداری در م
نامهها بر نامهها ۱۱
#قسمت_۳
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
امامت در هر عصری یکی بیشتر نیست، یک فرد بیشتر مصداق نمیتواند داشته باشد.
لحظهی ارتحال امام قبلی میبینید که امامت امام بعدی شروع میشود.
(حالا این بحث دارد طول میکشد و بیمناسبت هم با بحث کتاب نیست)
در زمان امام زینالعابدین (علیه الصلوة و السلام) جناب محمد حنفیه زنده بودند بعد از شهادت امام حسین (سلام الله علیه). محمد حنفیه هم یک جایگاه عجیبی در بین مردم عرب آن روز داشت، مضاف به اینکه شجاعتهای ایشان در جنگ جمل، نهروان، صفین زبانزد خاص و عالم شد.
درست است که در این جنگها مالک اشتر هم میرزمید، اما نوعا پرچم اصلی جنگ را امام امیرالمؤمنین به دست جناب محمد حنفیه فرزند خودشان میدادند.
شجاعتهایی که محمد حنفیه در این جنگها به ظهور رساند، باعث شد که در بین عرب و عجم معروف شد.
علاوه از اینکه جناب رسول الله راجع به تولد محمد حنفیه هم از قبل اطلاع فرمود. که اتفاقا راجع به محمد حنفیه هست که حضرت فرمود که ای علی فرزندی از تو دنیا میآید که، اسم او را اسم من بگذار بنام محمد (صلی الله علیه و اله و سلم )حتی کنیهاش را هم به کنیه من بگذار (ابوالقاسم) که دیگر بعد از من هیچکس به این اسم و کنیه نیست جز دوازدهمین فرزند من نام بقیهالله؛ آن یکی چرا!
او هم اسماش به اسم پیغمبر است، منتها تا زمانی که ظهور نفرمود، روایات ما فرمودند؛ لازم است اسم او را اگر بخواهید ببرید اسم اصلی او را، ترکیبی نبرید به صورت تجزیه ببرید؛ م ح م د ابن العسکری.
منتها حالا چون که ما اسم ترکیبیاش را بنا نیست ببریم (چون اسم ترکیبی جناب رسول الله محمد است صلی الله علیه وآله) اسم جناب امام زمان هم همین اسم مبارک شریف است، منتها به صورت تجزیه باید نام ببریم؛ م ح م د ابن العسکری، به صورت تجزیه است.
چه عجیب که حضرت در آن روایت نقل شده (محدث قمی هم نقل کرد که) به امام امیرالمؤمنین فرمود: فقط این فرزند تو به نام محمد حنفیه (ایشان حالا بعدها به خاطر ناحیه مادریاش لقب حنفیه را هم گرفت) اسماش محمد است لقباش ابوالقاسم است (این را دارد).
بعد از امام حسین علیه الصلوة و السلام که شهید شد، محمد حنفیه؛
که البته بعضیها این را توجیه هم کردهاند، گفتهاند: شأن محمد حنفیه اجلّ از این است که: از پیغمبر تصریح امامت امام زینالعابدین را شنیده، از امام امیرالمؤمنین پدرش به صراحت شنید که بعد از امام حسین ، امام زینالعابدین امام است، از امام حسین هم شنیده از امام حسن هم شنیده، اما با اینحال باز بیاید لو بدهد!
اما گفتهاند که، آمد محضر امام زینالعابدین عرض کرد که ما عموی شماییم، پسر علی بن ابیطالب هستیم، اگر اجازه بفرمایید امامت را ما بر عهده بگیریم. که این را توجیه کردهاند گفتهاند: مراد محمد بن حنفیه این بود که میخواست برای دیگران کاری کند که واقعیت روشن بشود وگرنه برای خودش واقعیت روشن بود.
که امام زین العابدین به ایشان فرمودند که عموجان! شما دیگر برای امامت هوس نورزید!
این یک مقامی است که شما شایستگی این مقام را ندارید. حالا درست است که پیغمبر راجع به تو تعریفهایی کرده، درست است که شجاعتهای تو در آن جنگهای صدر زمان پدر من زبانزد خاص و عام است، اما امامت، چیز دیگری است.
بعد به ایشان فرمود: عموجان حالا که این است با همدیگر (این کار در مکه رخ داد) گفت: با همدیگر میرویم پیش حجرالاسود، شما اول او را خطاب کن که راجع به امام بعد از حسین بن علی به حرف در بیاید، من هم خطاب میکنم.
که هر دو بزرگوار به حجرالاسود رفتند. اول، جناب محمد حنفیه اعلام کرد، از حجرالاسود خواست که امام بعد از حسین بن علی را معرفی کند، دید حجرالاسود به صدا در نمیآید!
این است که حضرت به او فرمود: عموجان! این که گفتم لیاقت امامت چیز دیگری است، دیدید که حجر حرف نزد؟ حالا من او را سوال میکنم ببین چطور حرف میزند!
از حجر سوال کرد به حق آن خدایی که چه چه چه، بگو که آیا بعد از حسین بن علی چه کسی امام است؟ حجرالاسود به حرف درآمد.
این سخن در بین همهی مردم پخش شد و امامت امام زین العابدین( سلام الله علیه) تثبیت شد.
گرچه یک عدهای با دیدن این همه معجرات و کرامات باز هم متأسفانه بعد از حسین بن علی، محمد حنفیه را امام میدانند؛ که اینها الآن گروهی هستند که هنوز هم متاسفانه از این گروه نسلشان در گوشه و کنار جهان باقی مانده، اینها کسانی هستند که امامت را تا محمدبن حنفیه میدانند.#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۱
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامهها بر نامهها ۱۱ #قسمت_۳ #شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱ #حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی امامت در هر عصری
نامهها بر نامهها ۱۱
#قسمت_۴
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
یعنی امام اول علی، امام دوم امام حسن، امام سوم حسین بن علی، امام چهارم محمد حنفیه. بعد میگویند که؛ محمد حنفیه هم رفت در کوه رَضوا غایب شد و الان ما منتظر امام زمان هستیم به نام محمد حنفیه، هنوز اینها این را قائلاند.
این استکه امامت یک همچین جایگاهی است، اگرچه اینها چون امام بودند جایگاه امامت این است که باید دائماً امام در بین مردم باشد (همیشه) و مردم باید امام را ببینند.
برای همین است که یکی از لطایفی که وقتی مأمون دعوت میکند از امام رضا سلام الله علیه، امام رضا از مدینه راه افتاد به خراسان، چون در حقیقت امام حقیقی، اوست. مأمون کاذبانه خودش را به عنوان خلافت در بین مردم معرفی کرد. امام رضا سلام الله علیه باید به عنوان امام حقیقی مردم در بین مردم خراسان هم حاضر بشود. او را مدینهایها دیدهاند اما اهل خراسان که امامشان را هنوز ندیدهاند باید بیاید در بین مردم حاضر بشود.
حالا علی الظاهر ولیعهدی مأمون هست که آن هم یک امر (به اصطلاح) از باب تقیه هست یا امور دیگر.
اما بالاخره باید بیاید مردم آقا را ببینند، ببینند آقاشان چهجور آقایی است؟
این آقا چه جوری میخورد، چه جوری راه میرود، چه جوری حرف میزند، چه جوری اخلاق دارد؟ مردم باید آقاشان را ببینند تا به دنبال او باشند.
این است که خدا لعنت کند معاویه و عمروعاص و امثال اینها را که نگذاشتند همهی مردم آن روز امام امیرالمؤمنین را ببینند، فقط آقا را درگیر کردند به مسائل جمل، به مسائل نهروان، به مسائل صفین، که دیگر بعد از آن هم اختلافات داخلی بین صحابهی امام امیرالمؤمنین رخ داد. اصحاب او را از هم متفرق کردند، سربازان او را متفرق ساختند، دشمن یکدیگر ساختند.
و در نتیجه شمشیر کشیدند همین یاران جنگی علی بن ابیطالب بر روی علی و در حقیقت آمدند باز حضرت را در محراب مسجد کوفه از پای درآوردند، نگذاشتند مردم آقا را ببینند.
درست است که امامت یک حالات خاصی است، اما چه جالب این است که ائمهی اطهار علیهم السلام ما را به تمام مقامشان دعوت کردهاند، یعنی از هیچ مقامی برای ما، در مقام دعوت، چیزی را خصوصی قرار ندادهاند که بگویند این یکی را نه.
پیغمبر امیرالمؤمنین را به مقاماش دعوت کرد، اما به نبوت تشریعی نه.
رسماً میگفت: "انه لا نبی بعدی". یعنی "لا نبی تشریعاََ بعدی".
اینجا دیگر جای شوخی نیست. اینکه به علی بن ابیطالب میگویند: تو در تمام امور با من باش، بعد به مردم هم میگویند بعد از من علی خلیفهی من است، اما آن چیزی را که علی بن ابیطالب نباید در آن امر داخل شود رسماً اعلام میکند؛ میگوید که او بعد از من خلیفهی من است "الّا انه لا نبی بعدی" اما بعد از من نبی تشریعی نیست، ولی نبوت انبائیه هست.
اما اهل بیت علیهم السلام، ما را به تمام شئونشان دعوت کردهاند؛ یکی از شئونی که امروز حضرت بقیة الله ما را با خودش دعوت میکند، این است که میگوید بیایید غایب بشوید!
چون یکی از مقاماتی که حضرت پیدا کرد، این است که به اسم اعظم غیبت رسید. چون غایبین در طول تاریخ فراوان داریم (شاید سال قبل هم به عرض محضر رساندیم تکراراً برای اینکه برایتان ملکه بشود باز هم عرض میکنم) غایبها زیاد داریم؛ الان حضرت خضر هم غایب است، دیگران هم غایباند، خیلی از اولیاء الله غایباند. حضرت عیسای مسیح هم غیبت دارد او هم غایب است، اگر مسیحیت میگوید ما منتظر ظهور حضرت عیسای مسیح هستیم، اگر هم قائل باشند یک عدهشان، که اکثرشان قائلاند که آن بزرگوار را کشتهاند و به صلیب کشیدهاند، ولی ما قائل به غیبت حضرت عیسای مسیح هستیم.
اما آنکه اسم اعظم غیبت است این است که این آفتاب که ظهور کرد تمام ستارههای غایبین همه افول میکنند.
این است که اگر ابن عربی در فتوحات در یک جایی میگوید: حضرت عیسای مسیح هم غایب است ظهور میکند حرف، حرف درستی است. اما این معنایش این نیست که ابن عربی شیعه نیست، منتظر ظهور عیسای مسیح است پس معلوم است او شیعه نیست چون قائل به حضرت بقیة الله نیست!
نه، معنایش این نیست، او در جای دیگر آن ظهور اسم اعظم غیبت بقیة الله را هم میگوید.
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۱
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامهها بر نامهها ۱۱ #قسمت_۴ #شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱ #حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی یعنی امام اول علی
نامهها بر نامهها ۱۱
#قسمت_۵
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
ما غايبين خیلی زیاد داریم مثل حضرت عیسای مسیح، دیگران و دیگران، اما آنکه اسم اعظم غیبت شد و آفتاب غیبت او تمام غایبان همه را افول داد، اسم اعظم غیبت
م ح م د ابن العسکری سلام الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف است، این آقا است!
این آقا آنقدر در غیبت قوی شد!
و لذا نه تنها ما را به مقامات انسانی خودش دعوت میکند که به من اقتدا کنید، حتی ما را به غیبت خودش هم دعوت میکند.
ما آقا را دعوت به حضور میکنیم و ظهور ،
آقا ما را دعوت به غیبت میکند، شما غایب بشوید!
ما از آقا میخواهیم که تو ظاهر شو،
آقا به عنوان امامی که الان درحال غیبت اسم اعظم است به ما میگوید: شما بیایید غایب شوید!
ببینید در غیبت چه خبرهاست!
خدایا که ندارم خبری کیست
کو مرا خصر رهی تا که نماید سفری
ما از آقا میخواهیم تو تنزل کن، آقا از ما میخواهد تو بالا بیا!
چون غیبت بالا رفتن است.
هر کسی یک مقام سنگینی دارد، میبينيد مقام سنگین او در بین جهال اجتماع غایب است. مردم چه میدانند که این آقا کیست؟!
به ظاهر او را میبینند شاید پشت سرش نماز جماعت هم ميخوانند میدانند عالم هم هست، اما آنچه که این آقا دارد، مردم از این چه خبر دارند؟
همین الان حاضرانِ غایب فراواناند!
گفت: هرگز میان حاضر و غایب شنیدهای؟
چون معمولا اگربه کسی بگوییم ضد حاضر چیست؟ میگوید: غایب.
اگر بگوییم ضد غایب چیست؟ میگوید: حاضر.
اما شاهد میگوید:
هرگز میان حاضر و غایب شنیدهای
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
همه خیال میکنند ما حاضر ایم، خبر ندارند که از آنها غایبایم!
این ظهوری را که اکثرا تقاضا میکنند،
ظهوری است که ولو اینکه آن غایب، حاضر هم بشود و ظاهر بشود باز هم غايب است.
مردمی که توان فهم چهار تا معادلات ریاضی را ندارند، ما که قدرت فهم چهار تا مسئلهی علمی سنگین را و غیبی را نداریم، ما که اینجا نشستهایم، نمیدانیم از پشت دیوار چه خبراست، از درون دوستمان چه خبر است، بیست سال با او دوستی میکنیم
بعدها میفهمیم که چه جرثومهی، خبیثی بود!
ما که با افرادی دوستایم که به ظاهر فکر میکنیم واقعا شناختیم، بعدها میفهمیم چه شخصیتی بود، از او بیاطلاع هستیم، ما میخواهیم فردا امام زمان ظاهر شد، واقعا ۷۲ حرف اسم اعظم امام زمان را بشناسیم؟!
یا ظاهری است که باز هم غایب است؟!
الان غایبی است که در غیبت هم غایب است که درغیبتاش هم ظاهر است، بعد هم که ظاهر بشود، درظاهرش هم غایب است!
مثل آفتابی که اینجور ظاهر است اما برای چشم، غایب است که بخواهد ببیند، قدرت دیدن آفتاب را چشم بیچارهی ضعیف کجا دارد؟
آنها امامت دارند، اما در امامتشان هم ما را به تمام شئون وجودیشان دعوت میکنند.
پیغمبر اکرم بعد از خودش ائمهی معصومین (علیهم السلام ) را و ما را به تمام شئون وجودی خودش دعوت کرد؛ جز به اسماء مستأثرهاش، که آن اسماء مستأثرهی او را أميرالمؤمنين و اهل بیت (علیهم السلام) هم ندارند.
او خاتم انبيا بود، علی نه نبی تشریعی است نه خاتم انبيا، در نبوت تشریعی.
حضرت بقیةالله هم همینطور ،
حضرت بقیةالله هر مقامی که دارد از ما دعوت میکند که بفرما بفرما!
تمام این مقام برای تو باز است، امامت هم برای تو باز است. منتها آن امامت علیالاطلاق میدانیم که نمیرسیم، ما تکویناََ خواندهایم که نمیرسیم، نمیشود.
نمیشود؛ نه اینکه حرام است که بشود ، نه.
هرچه بخواهید کوشش کنید! اما، اما به او رسیدن برایتان دشوار است.
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۱
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامهها بر نامهها ۱۱ #قسمت_۵ #شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱ #حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی ما غايبين خیلی زی
نامهها بر نامهها ۱۱
#قسمت_۶
حالا عبارت را عنایت بفرمایید، میگوید:
"دائما طاهر باش و به حال خویشتن ناظر باش."
یکی از اسمای حسنای الهی اسم شریف طاهر است.
خب تو هم طاهر باش، خدا طاهر است، اهل بیت (علیهم السلام) طاهراند، بقیة الله طاهر است
پاک است
تو هم طاهر باش!
این یک اسم،
یکی از اسماء الله ناظر است، تو هم ناظر باش، منتها وقتی میخواهی ناظر باشی به حال خویشتن ناظر باش
خودت را نگاه کن
نگاه بکن! دائما نظر کن، اما در خودت نظر کن،
و عیوب دیگران را ساتر باش،
حالا که ناظر هستی و در خود نظر میکنی؛
چون کسی که طهارت پیدا کند (یک)
دائما به حال خویشتن نظر داشته باشد (دو)
چشم برزخیاش باز میشود دیگران را هم میبیند.
یعنی تلویزیون جاناش روشن میشود، فیلمهای دیگران را هم نشان میدهد.
حالا وقتی طهارت پیدا کردی، این طهارت باعث میشود که کم کم در خودت قوی میشوی،
وقتی دائما در خودت ناظر باشی و نظر کنی ،چشم برزخیات باز میشود دیگران را هم میبینی، اینجا مواظب باش که اسم شریف ساتر حق را بگیر!
چون یکی از اسما الله اسم شریف ساتر است،
ساتر یعنی پوشاننده. اگر خیلی خیلی پوشاننده بپوشاند عیب دیگران را دیگر عرب به او می گوید ستّار.
ستار صیغهی مبالغهی ساتر است، ستّار.
پس طاهر باش، وقتی طهارت پیدا کردی همیشه در خودت نظر کن، دائما مواظب خودت باش،
کشیک نفس بکش
به خویشتن ناظر باش.
هم اسم شریف طاهر حق را می گیری
هم اسم شریف ناظر حق را پیدا می کنی
وقتی این دو اسم را یافتی، ناگهان جانت آینهای میشود که در این آینه هم خودت را میبینی و هم دیگران را. وقتی دیگران را دیدی ناگهان میبینی؛ اوه چه خبرها است
چه غوغا است!
به ظاهر روی دو تا پا راه میروند
دو تا گوش دارند
دو تا دست دارند
مستوی القامهاند،
اما باطنشان نه!
و الصورةٌ صورة انسانِ و الْقلبُ قلب حیوان، میبیند نه! گرگهایی هستند پلنگهایی هم داریم،
میبینی عیب دیگران برایت ظاهر میشود،
این غیر از این است که در یک مرتبهی دمدستی انسان عیب دیگران را میبیند، البته باید بپوشاند، سعی کند عیب دیگران ظاهر نشود.
اینها مربوط به عیوب دم دستی است، حالا یک کسی یک گناهی کرده، یک اشتباهی کرده، یک خطایی کرده، یک بیراههای رفته، از او بیخبر شد دیگری، نسبت به آنچه را که او خطا کرده ساتر باشیم، اینها مال گناهان دمدستی است.
اما نه، یک مرتبه این است که وقتی شخص طاهر شد، به حال خویشتن ناظر شد، نظر مربوط به چشم است و باطن.
میتواند چشم باطنی او باز بشود، وقتی چشم باطنی او باز شد دیگران وقتی راجع به شخصی میگویند عجیب آدم خوبی است! اما او وقتی میبیند، میبیند نه، در درون چیز دیگری است!
حالا بیا مرد حساب باش، نسبت به عیوب دیگران ساتر باش! ساتر؛ که اسم شریف ساتر حق متعال هم در تو پیاده بشود.
درست است دو اسم طاهر و ناظر پیاده شد، اما انسان آن نیست که مظهر بعضی از اسمای حسنای الهی بشود، چه بهتر که مظهر اسمای دیگر هم بشود.
حالا چهکار کند؟
و عیوب دیگران را ساتر باش!
ببینید دستورها چیست؟! عبارت به ظاهر خیلی روان است، اما وقتی عبارت را دنبال کنی میبینی خیلی تودار هست. اینها از آیات و روایات گرفته شده،
"با همه مهربان باش و از همه گریزان باش"
ببینید صاد جمع بین متضادین است،
با همه مهربان باش،
از همه هم گریزان باش،
آخر یعنی چی؟
یک مقدار میشود معنا بفرمایید؟
میفرماید: یعنی با همه باش و بیهمه باش، با همه باش، اما بیهمه باش،
اینها را آدم بخواهد برسد خیلی سنگین میشود.
چون خیلی حوصله میخواهد، که آدم با مردم مهربان باشد،
حالا تازه با مردم نگفت فقط با مردم باش، گفت با همه باش، اما مهربان هم باش!
حتی با حیوانات هم مهربان باش
با حیوانات،
.
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۱
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامهها بر نامهها ۱۱ #قسمت_۶ حالا عبارت را عنایت بفرمایید، میگوید: "دائما طاهر باش و به حال خویشت
نامهها بر نامهها ۱۱
#قسمت_۷
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
اما مهربان هم باش؛ حتی با حیوانات هم مهربان باش!
که بارها حضرت استادمان در بیاناتشان اینها را میگویند.
میگویند حتی شرع مقدس را ببینید! به ما میگوید که با حیوانات مهربانی کنید؛ مبادا اگر اسبی دارد، استری دارد، چهارپایی دارد یک وقت یک اسب است دمدار است بالاخره، دمدارها همیشه زحمت زایند، که حتی ضرب المثلهای متعارف فارسی و غیر فارسی هم میگوید: به دمدار رحم نکن و گرنه اسیرت میکند! چون دم دارد دیگر، حالیاش نیست، اسب است دمدار است. بار می گذارد روی دوشاش (آنهایی که چهارپاداری کردهاند میدانند) بار میگذارد، بعد میبیند با یک کمی حرکت کردن بار را می ریزد، باز بیچاره باید چند ده کیلو بار را بلند کند باز بگذارد روی دوشاش، جاناش دارد به لب میآید، ناگهان اوقاتاش تلخ میشود، یک کشیده یک لطمه به صورت اسب میزند؛ شرع مقدس میگوید: مبادا بیرحمی کنی! لطمه نزن، حق نداری!
با همه مهربان باش، با همه!
میخواهد روی دوش اسب بنشیند برود، شرع مقدس اجازه نداد که یکطرفه بنشیند. دو پای خودش را بگذارد یکطرف بنشیند؛
در ایام چهارپاداری ما اینها را زیاد دیدیم که خیلیها روی اسب مینشستند یک طرفه مینشستند. یا برعکس می نشیند! که خیلی به اسب زجر میدهد. یکطرفه اسب بیچاره به یک طرف حائل میشود، پالاناش دارد کمکم یکطرفه میشود دارد می افتد؛ شرع مقدس میگوید: این کار را نکن آن بیچاره زیر پا، آن چهارپای زیر پای تو در زجر است، دارد راه میرود با گرفتاری میخواهد تعادل خودش را حفظ کند!
اگر می خواهی او را بار بکنی، او را متعادل بار کن؛ یک طرف سبک یک طرف سنگین نباشد. چون آن یک طرفی که سنگین است اسب بیچاره را، چهارپای بیچاره را زحمت میدهد. چرا اینجور می کنی؟!
و همینجور و همینجور.
آب اگر در بیابان کم داری برای وضو گرفتن یک ظرف آب داری حیوانات تشنه است، محض رضای خدا تو تیمم کن این آب را برای وضو بهکار نگیر! برای غسلات بهکار نگیر!
بده به آن حیوان بیچارهی تشنه بخورد.
با همه باش بی همه باش.
حالا نمیگوییم خانهی شما را موریانه و سوسک و همه چیز بخواهند محاصره کنند!
برای اینکه تمام اینها دست و پاهایشان سمی است. شب خوابیده بچهی طفلی میبینی روی بدنش سوسک میرود، تمام آن محل رفتن سوسک همه ورم میکند. چون معمولا تمام حشرات بالشان یک نوع سم مخصوص به خودشان دارند. پاهایشان، دست و پایشان یک سری مواد مخصوص به خودشان دارند که حیوان دیگر را این مواد میتواند ضربه بزند؛ برای دفاع است.
درست؟
حالا کسی نمیگوید خانه پر از سوسک بشود، دست به آن نزنید! با دارو میشود این سوسکها را بکشد؛ اما وقتی میخواهید بکشید مبادا سوسک را درون آتش بیندازید بیچاره بسوزد! این کار را نکنید؛ یک دفعه جانش خلاص شود. او دیگر در آتش تا برود در آتش و او را بسوزاند و جزغاله شود و باید اینقدر آه آه بکشد خوب نیست.
با همه باش اما بی همه باش.
هم به همه نزدیک باش، هم از همه دور باش.
این است که حالا جمع متضادین است. خود خدای متعال هم جمع بین متضادها میکرد. هم قابض است هم باسط است.
هم مضل است هم هادی است.
هم هدایتگر است هم گمراه کننده است.
حالا گمراه کننده اش معنایش چیست باز اینها بحث دارد؛ الان میشنوید منتها اینها بحث دارد.
این است که اسماء الله را اسماء فعلیهی حق متعال را میبینید از بس که ذات اقدس حق متعال سعهی وجودی غیرمتناهی دارد، تمام متضادها در او جمعاند؛
هم آتش خلق کرد هم آب؛
خالق یکی است، اما مخلوق ضد یکدیگر!
آب ضد خاک است خاک ضد هواست هوا ضد آتش است.
اینها ضدّ هماند، اما آفرینندهی این اضداد یک حقیقتی است که همه را ظهور میدهد.
تو هم مثل او باش. با همه باش بی همه باش. با همه.
دلسوز همه، مهربان، با همه مهربان باش و از همه گریزان باش!
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَق
از چه فرار میکنی، از چه پناه میبری به حق متعال؟!
مِن شَرِّ ما خَلَق
از هرچه که خلقاند، پناه ببر!
از همه گریزان باش
حالا میبینید متن آیه است،
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۱
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامهها بر نامهها ۱۱ #قسمت_۷ #حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی اما مهربان هم باش؛ حتی با حیوانات هم مهربا
نامهها بر نامهها ۱۱
قسمت ۸
از همه گریزان باش! میبینید متن آیه این است؛ با همه باش (درست؟) اما بیهمه باش.
از همه هم گریزان باش، با همه باش در خوبیهایشان، از همه گریزان باش در شرورشان.
چون هرچه که خلق است، خلق حد است، حد شر است.
خلاصه یک شری از خلقها پیدا میشود،
مِن شرّ ما خَلَق،
این شر اطلاقیست؛
مطلقا از همهی شرور پناه ببر،
حالا یک چند تایی را از باب ذکر خاص بعد از عام ذکر کرده؛
مثلا از شر حسودان مواظب باش،
از شر نفاثات در عُقَد مواظب باش،
اینها یک چندتایی به عنوان ذکر مصداق بعد از عام است؛
قل اعوذ برب الناس، ملک الناس، اله الناس، من شر الوسواس الخناس
این آیه، یازده تا دنبال هم، همه در حقیقت
(به یک معنا) بیان همان "مِن شرّما خلق" است.
این "من شر ما خلق" در دو سه آیهی بعدی این سوره در دو سه آیهی بعدی سورهی دیگر باز شد به عنوان مصادیقی که معمولا در روزمرگی آدم با اینها درگیر است.
معمولا در اجتماع، یک عدهای خناس صفتاند، یعنی حالت جلو عقبی دارند. خناس، خَنّسَ، خَنَسَ، اینها کسانی هستند که؛
یک پا را میاندازد جلو، یک پا را میاندازد عقب، از جلو میپاید، ببیند اگر کسی نیست وارد میشود، اگر ببیند کسی هست برمیگردد.
شیطان را هم که خناس گفتهاند، برای این است که پا تو دل آدم میگذارد، خیلی یواشکی به احتیاط؛
یک پا،
هر دو تا پا نه، که یکدفعه کتک سنگین بخورد نه.
یک پا میگذارد تو، یک پا بیرون، ببیند اگر شخص غافل است، یواش یواش میآید تو، اگر شخص بیدار است، تا بخواهد کشیده بزند، میپرد عقب.
و لذا معمولا خناس ضربه نمیگیرد، برای اینکه حواساش خیلی جمع است، مواظب کامل است، شخص را میپاید، به محض اینکه دید خطرِ کشیده و لطمه زدن هست، درجا میپرد، با پای دیگر در میرود.
این را میگویند خناس، خناسها معمولا کمتر ضربه میبینند.
آدمهایی که عجلهای هستند، هول میکنند، زود وارد معرکهی جنگ میشوند، اینها زودتر ضربه میخورند، یا کشته میشوند یا مجروح میشوند.
اما آنهایی که خناس صفتاند، یواش آهسته آهسته، پا را میگذارد، یک پا را. آن پای اصلی عقب است، به محض اینکه دید خلوت است، آهسته وارد میشود.
اما اگر دید نه،
آن طرف مثل اینکه بیدارچم است، مواظب است، توجه دارد، میگوید خب حالا تا بخواهد یزند، با پای دیگر در میروم.
اینها به عنوان ذکر مثال است، اینها مواردیست که با همه باش و
اما با همه هستی، مواظب باش خناسهایی هستند که خیلی ظریفانه ضربه میزنند، اینها را خیلی باید مواظبت کنی.
و لذا گفت:
از شر ما خلق بترس،
از شر نفاثات فی العقد بترس،
از شر حاسد در حال حسد بترس.
همیشه از حاسد نمیخواهد بترسی ها!
آن موقعی که در حال حسد ورزی است، از او بترس. مواظب باش! آن حالی که حسدش دارد گل میکند، از او فرار کن مواظب باش گریزان باش!
آن وقت، این است که میبینی گرفتاری در اجتماع پیش میآید، باید با همهی اجتماع هم باشد، اما در عین حال از هرچه که شر است هم گریزان باشد.
با همه باش و از همه گریزان باش، و بی همه باش.
خدای متعال توفیق عطا بفرماید، که بتوانیم به قرآن و روایات، آن طور که هست نزدیک بشویم!
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۱
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۱
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
4_671561043452887335.mp3
5.44M
نامه ها برنامه ها ۱۲
نامه ها برنامه ها ۱۲
نامه ها برنامه ها ۱۲
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۲
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۲
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامه ها بر نامهها ۱۲
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۲
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#قسمت_۱
اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم
بسماللهالرحمنالرحیم
الْحَمْدُ وَ الثَّنَاءُ لِعَیْنِ الْوُجودِ , ثُم الصَّلاَةُ وَ السَلامُ علی واقف مواقف الشهود، سیدنا ابی القاسم محمد (ص) و علی آله امناء المعبود.
عبارتی را که دیروز از کتاب نامهها بر نامهها به محضر مقدستان عرضه کردیم، که این فرمایشات برگرفته شده از متن آیات و روایات اهل بیت علیه و علیهم الصلاه و السلام هست، فرمودند که:
"دائما طاهر باش و به حال خويشتن ناظر باش و عيوب ديگران را ساتر باش."
این نحوه نظم ادبی در مقام گفتار و عبارات به روال روش قرآن کریم هم هست، و لذا قرآن گرچه کتاب شعر نیست اما از جنبهی فصاحت و بلاغت به روش ادبیات عرب فصیحترین عبارات را از جنبهی ادبیاتی پیاده فرمود.
شاید به قرائتهای مختلف، آیات قرآن را بشود به انحاء گوناگون قرائت کرد، اما فصیحترین قرائات را همین روایت حفص از عاصم میدانیم که جناب عاصم هم این قرائت افضل را از محضر مبارک حضرت امام امیرالمؤمنین سلام الله علیه تلقی فرمودند.
غرض، خود قرآن را هم میبینیم که شبیه یک نثر مسجع است، از جنبهی عبارات نثریاش،
گاهی چند آیه با حرف " ن " تمام میشود: یعلمون، تعلمون، عالمون، واقفون (مثلا.)
گاهی با حرف " الف" تمام میشود: علیما، حکیما ، عظیما، به این نحوه.
این روش را ، این بزرگواران اهل معرفت هم در مقام پند و موعظهشان مراعات میکنند که؛ روش قرآنی است و تأثیرش در نفوس مستعده زیاد است.
این است که نثر را هم میبینید، نثر مسجع کَانَّه با سجع و قافیهی خاص است:
"دائما طاهر باش و به حال خويشتن ناظر باش، عيوب ديگران را ساتر باش. با همه مهربان باش و از همه گريزان باش."
شبیه نثر مسجع است. این رمز موفقیت یک انسان است که در اجتماع زندگی کند، در عین حالی که در متن اجتماع هم هست، با همهی گروههای مختلف اجتماع (بر اساس ضرورت زندگی) روابط اجتماعی هم دارد، اما در عین حال خودش را در مقام توحید هم باید مشاهده بکند. با اجتماع باشد ، اما در عین حال از همه گريزان باشد. این "از همه گريزان باشد" یکی از مصادیق "همه" خودش است. نه تنها از همهی مردم گريزان است به سوی حق متعال که خدای متعال در قرآنش امر فرمود به ما که؛ ففروا الی الله، از همه فرار کنید به سوی حق متعال. چون اگر همه با خدای متعال باشند، و شخص خودش هم با خدای متعال باشد، قطعا شری پیش نمیآید، اما به هر حال چون خلقاند، حدودی دارند، و هر کسی باید در حدّ خودش قدم بردارد و نوعا از غیر معصومین سلام الله علیهم اجمعین میبینیم که اشتباهات و خطاها و تجاوز از حدود رخ میدهد، و لذا به ما امر فرمود: ففروا الی الله.
یکی از خصایص اهل ایمان حقیقی این است که دائما از مردم در حال فرار به سوی حق متعال است، اما معنایش این نیست که اجتماع را رها کند، دلسوزی نکند، مهربانی نداشته باشد، با مردم انس و الفت نگیرد، در راه خیر با آنها همگام نباشد، روابطش را از مطلق اجتماع قطع کند، بعد در گوشهای حالت رهبانیت بگیرد، بگوید که من از همه فرار کردهام به خدای متعال پناه بردهام، این نیست.
جناب حضرت نوح را در زندگیاش مطالعه میفرمایید، با این که از جنبهی رسالت ۹۵۰ سال از طرف حق متعال به عنوان رسول مردم، امر رسالت را انجام میداد، اما در عین حال در متن مردم هم بود. شبانه روز از مردم گستاخیها میدید، فحشها میشنید، ناسزاها تحمل میکرد، حرفهای تلخ تحمل میکرد.
در سورهی مبارکهی نوح که قرآن به احترام این مرد الهی یک سوره را به اسمش معرفی کرد و به نام سورهی نوح نامید، علاوه بر این که در آیات دیگری از جناب نوح نام برده،
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۲
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۲
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامه ها بر نامهها ۱۲
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۲
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#قسمت_۲
در اینجا هم سورهی مبارکهی نوح را
به اسم مبارک ایشان نامگذاری فرمود.
در این سوره از جناب نوح نبی نقل میکند میگوید:
بارالها نمیدانم که این مردم چهشان است؟! هرچه من اینها را دعوت به سوی تو میکنم از من بیشتر فرار میکنند، از من گریزاناند!
این همانی است که در جلسهی اول به عرض رساندیم؛
مردمی که از آقای خودشان دور بشوند این مردم معضبترین مردماند.
حالا یا از طرف حق متعال امر میشود
که آقایشان از آنها دست بکشد، یا اینکه خودشان از بس که بیسعادتاند، نه تنها حرف آقایشان، رهبرشان، بزرگشان در آنها اثر مثبت نمیگذارد، بلکه وقتی او حرف میزند در اینها اثر منفیتر میگذارد!
به جای اینکه اینها حرفهای نوح را بگیرند نزدیکتر بشوند
اصلاً تا صحبت او را میشنیدند
انگشتان در گوششان مینهادند و میگفتند یک جوری باشد که اصلا ما حرف او را نشنویم!
این صحنه برای خود جناب رسول الله نسبت به عموهایش؛ ابوجهل و ابولهب هم پیش آمد که:
تا آخرین لحظه این دو تا عمو
حوصله نداشتند حرف برادرزادهشان را حتی گوش دهند!
وقتی به حضرت گاهگاهی بر اساس (مثلاً) اتفاق میرسیدند، صحبت آقا شروع
میشد، فرمایشی از آقا شروع میشد، انگشت در گوشهایشان مینهادند که حتی صحبت پیغمبر را هم نشنوند! تا این اندازه!
گاهی واقعاً بعضیها اینقدر بیسعادت میشوند که دلسوزترین فرد خودشان را نه تنها فراموش میکنند، بلکه به باد استهزاء و مسخره میگیرند.
سورهی نوح را قرائت میفرمایید؛
با آن چند آیهی اوایل از آیه پنجم ششم به بعد حدود چهار پنج آیه است که به پیشگاه الهی از امت خودش شکایت میکند:
بار الها! اصلاً گوش به حرف من نمیدهند، حرف میزنم انگشت در گوششان میگذارند که صدای من را هم نشنوند، من را میبینند رو برمیگردانند!
اینها خیلی شماتتها و روشهای بدگویی و دشنامی هست که تحملاش واقعاً سخت است.
اینها موت اسود هست برای مثل حضرت نوح سلام الله علیه
چون آدم روزه بگیرد نورانی میشود
هم خودش محترم است
هم در بین دیگران به احترام او را نگاه میکنند؛ که فلانی روزه میگیرد عجیب آدم خوبی است! درست است که روزه گرفتن سخت است، یک نوع مرگ است، مردن است
اما مردنی است که مردن سبز است، سرسبز میشویم.
و اما یک کسی بیاید اوامر الهی را
نواهی الهی را در متن اجتماع میخواهد که اینها را مراعات کند،
و به کسانی که امر خدا را انجام نمیدهند بخواهد امر کند به مأمورها به نیکیها
کسانی که نهی الهی را مرتکب میشوند منکرات را ارتکاب دارند، اجتناب نمیکنند به اینها امر کند که خودشان را از منکرات دور کنند،
بعد در مقابل این رسالت ابلاغ
فحشها بشنود، ناسزاها بشنود!
گاهی فحشهای مستقیم،
گاهی ناسزاهای مستقیم،
گاهی در پیش، گاهی در پشت سر،
چه کارها میکردند!!
که حضرت نوح پیغمبر با آن عظمت که این همه زجر از دستشان کشید، البته این در اگر بسته شد خدای متعال درهای دیگری هم برایش باز کرد، درهای دیگر باز شد که خدا در قرآنش که کتاب صمد اوست یک کتاب بیکران است که هرگز به پایان نمی رسد
اسم جناب نوح را برد:
《و سَلَامٌ عَلَی نُوحٍ فِي الْعَالَمینَ》
به او یک سلامی داد که سلام او در تمام عوالم وجودی امتداد پیدا میکند.
اینها زیر سر این است که آن فحشها،
آن ناسزاها، آن بیچارگیها را از دست اجتماع کشید، از دست زنش کشید!
زن او و فرزند او سردمداران بدکاران شدند بر علیه این پیرمرد خدا،
پسر او رئیس همهی ناسزا گویان شد!
روز تمام جوانان بیادب و گستاخ کوچه و اجتماع را جمع میکرد و پدرش که در حال کشتیسازی بود می آمدند دسته جمعی به او بد و بیراه میگفتند!
زن هم در درون خانه، او را خون به دلش کرد یعنی چیزی از او باقی نگذاشت!
یک تحملی کرد تحمل ۹۵۰ سال فحش گرفتن!
بعد از ۹۵۰ سال جان به لب آورد میگویند ۷۲ نفر را توانست هدایت کند!
آدم ۹۵۰ سال پیغمبری بکند
در این ۹۵۰ سال همهاش هم از دست مردم یا فحش گرفت یا کتک خورد!
در تاریخ دارد گاهی این پیرمرد را اینقدر میزدند از گوشهایش خون می ریخت...
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۲
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۲
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامه ها بر نامهها ۱۲ #شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۲ #حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی #قسمت_۲ در اینجا هم سوره
نامهها بر نامهها ۱۲
قسمت ۳
گاهی بیهوش بود یک روز دو روز در بیهوشی به سر میبرد تا کمکم حالش جا بیاید. دلسوزیاش را از مردم هم استنکاف نکرد، باز هم وقتی به هوش میآمد باز هم میرفت برای راهنمایی مردم حرف میزد.
دل او را آنچنان به درد آوردند که یکدفعه خدا این مردم بیلیاقت را طعمهی طوفانی کرد که معروف شد به طوفان نوح، دیگر کسی باقی نماند.
این وظیفهی یک انسان الهی قرآنی، وظیفهی یک انسان الهی عرشی، که باید اینجور برای مردم دلسوزی کند.
این مرگ اسود است، این مردنی است که آدم به خاک سیاه مینشیند.
یک وقتی انسان جسم طبیعیاش را از دست میدهد، اگر آدم خوبی باشد مردم جمع میشوند با احترام او را بر میدارند. یک وقتی هم جسم طبیعی را از دست میدهد اگر هم آدم بدی هم باشد، باز هم مردم به یک نحوی برای اینکه فامیل است، دوست است، رفیق است، میگویند:
حالا درست است بدیهایی هم داشته، اما خوب نیست جنازهاش را بگذاریم، بله برویم جنازهاش را برداریم.
اما این چه موت و مرگی است که هر روز کتک بخورد بیفتد بیهوش بشود از گوشاش خون بیاید مغز سرش را ضربه بزنند، بعد مجدداً بدون اینکه هیچکس حتی بَرش دارد پیش طبیبی ببرد برای معالجه اقدامی کند، جنازهاش جسدش آنجا بیفتد تا کمکم کمکم سرحال بیاید مجدداً باز هم روز از نو روزی از نو، باز هم دعوت، کتک خوردن!
۹۵۰سال ۹۵۰ بار مُرد و زنده شد. شاید هم به یک تعبیری ۹۵۰ هزار بار مُرد و زنده شد، از دست مردم.
در سورهی مبارکهی نوح از حضرتش خدای متعال نقل کرد، فرمود که؛ بار الها من از این مردم به سوی تو فرار میکنم. در پایان سورهی نوح هم آمده، فرمود: بارالها آن هم معلوم میشود از جنبهی ولایت تکوینی تشخیص داده که مجوز الهی است امر الهی است وگرنه شاید اگر خودش بود این کار را باز هم نمیکرد، که دعا کرد نفرین کرد: بار الها از این مردم، دیّاری باقی نگذار. از دستشان به ستوه درآمدم.
حرف یک روز و یک سال و ده سال نیست، این اندازه.
این است که امر شد ففروا الی الله؛ به سوی خدای متعال از مردم فرار کن ، اما نه معنای فرار این است که اجتماع را رها کن دلسوزی نکن.
همان حضرت نوح هم ۹۵۰ سال داشت از مردم فرار میکرد، یعنی به رنگ مردم در نیا. با مردم باش دلسوزی بکن از هر جهت برای آنها مهربانی بفرما.
بدترین جسارت را به امام زینالعابدین میکرد یکی از فامیلهای او، حضرت رحِم خودش را با او قطع نکرد. باز هم به او انباشته انباشته انعام میداد!
میگفتند: آقاجان آخر این که اینقدر فحش میگوید ناسزا به شما میگوید!
چرا ول نمیکنی او را؟!
فرمود: از ناحیهی ایشان نسبت به ما رحم را قطع کرد، اما ما نمیخواهیم رحم خودمان را با او قطع کنیم. اینجور دلسوز هستند.
آنها را خدای متعال رب العالمین، آقاییشان میکند برای خلق و میگوید؛ نباید دست از خلق من بکشید.
اینکه میفرماید: "با همه باش" این معیّت معیّت قیومیهی حقمتعال است؛ "هو معکم اینما کنتم" است. همانطوری که خدا با همه هست تو هم که اهل تقوا هستی در مسیر الهی هستی، تو هم با همه باش اما در عین حال بی همه باش یعنی رنگ هیچ کدام را نگیر.
چون اگر مردمی خوباند میخواهی رنگ خوبیشان را بگیری، خب این خوبی از خدای متعال است تو که از خدا رنگ میگیری نیاز به رنگ گرفتن از خوبی مردم هم نداری.
اگر کسی باشد اهل انفاق باشد اهل تقوی باشد، اهل انسانیت باشد تو بخواهی که از او اینها را بگیری، خب اینها ذات اقدس حق متعال فرمود: این رنگ در حقیقت رنگ خدایی است که او گرفته. پس شما این رنگ را خودتان از خدای متعال میگیرید، دستورات الهی این رنگ را به شما میدهد.
وقتی بنا باشد شبانهروز واجبات را انجام بدهی حرام خدا را ترک کنی، کسبات را حلال داشته باشی، آنچه که خدای متعال دستور فرمود همان را اجرا کنی،اگر به مردان خوبی، زنان خوبی، در اجتماع هم برخورد کردی، قطعاً خوبیها همینهایی است که خدای متعال دستور فرمود؛ پس رنگ را از خدا میگیری.
اما اگر با مردم هستی از مردم گریزان باش، برای اینکه اگر خدای ناکرده رنگهای بد دارند تو در آن رنگهای نامطلوب با اینها آمیخته نشو، از اینها فرارکن. آن هم وقتی فرار میکنی، پناهگاه هم میخواهی، پناهگاه تو خداست.
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۲
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۲
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامهها بر نامهها ۱۲ قسمت ۳ گاهی بیهوش بود یک روز دو روز در بیهوشی به سر میبرد تا کمکم حالش جا
نامهها بر نامهها ۱۲
#قسمت_۴
با همه باش، اما از مردم گریزان هم باش. هیچگاه از مردم رنگ بد نگیر. اگر میخواهی از مردم رنگ خوب بگیری این خوبی از خداست از خدای متعال رنگ خوب بگیر.
گفت: بهترین دست آن دستی است که فقط به دیگران میبخشد از دیگران چیزی را نمیخواهد، این بهترین دست است.
ما اهل بیتی داریم که اینها کسانیاند که برای ما افتخارند، جوری هم افتخارند که هیچکس نمیتواند بگوید یک امامی از من چیزی خواست.
اما هر کدام از صحابه، مردم همهاش میگویند امام چیزها به ما عنایت فرمود.
این چه دستِ پاکی است که وقتی در پیشگاه الهی رسیدند آنجور اظهار عجز و ناله، آنجور لابه و گریه و تضرع و سجده، سجدههای طولانی شبانه روز و گریهها و اشکهایی که آن محل مهر و سجادهشان را اشکها خیس میکرد!
اما وقتی به مردم میرسیدند آنقدر به مردم دست بخشش داشتند، عطا میکردند اما چیزی از آنها نمیخواستند!
ما یک همچنین آقایانی داریم.
این است که در ادامهاش فرمود (در ادامهاش یک عبارتی دارد که):
"از دریا بخواه نه از جوی"
اگر خوبی هم میخواهی بگیری ، این خوبیهای عموم مردم؛ فلانی یک بازاری خیلی بزرگوار است، فلانی یک مسجدی خیلی خوب است ، فلانی یک کارمند اهل بانک است بسیار متدین است، از اینها خوبیها را نگیر اینها جویاند.
استکان به دست نگیر اگر تشنهای بروی از جوی آب بخوری! حیف است، برو از دریا آب بگیر.
بخواه ،از دریا بخواه نه از جوی!
حالا حرفی نیست آدم از خوبیهای دیگران خوشحال باشد، البته تا شنیدی یک کسی آدم خوبی هست، بازاری خوبی هست خوش حساب خوبی است فروشندهی خوبی است تدیّن خوبی دارد، خوشحال باش؛
الحمدلله، الهی شکر، الحمدلله. فلانی اینقدر خوبی دارد؟ الهی شکر.
خودش خیر ببیند.
اما میخواهی خوبی را یاد بگیری ضرورت ندارد که اگر تشنهای بروی کنار جوی بنشینی آب بخوری، همت بلند کن برو کنار دریا آب بگیر.
برو از کسی خوبی را یاد بگیر که خوبیاش در حد فلان بازاری و در حد فلان بانکی و در حد فلان طلبه و در حد فلان آدم عادی نیست. خوبیهای او را اگر بخواهند بکشند نظام هستی قدرت کشش با او ندارد!
برو از او بگیر.
در روایات اصول کافی کتاب العلم به ما فرمودهاند اگر میخواهید علم هم کسب کنید از این کسانی که یک چاله چوله یک چیزکی، یک پارچی، یک حوضکی، یک برکهای (مثلاً) آب دارند، از اینها نرو علم یاد بگیر.
نامه ها برنامه ها ۱۲
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۲
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۲
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامهها بر نامهها ۱۲ #قسمت_۴ با همه باش، اما از مردم گریزان هم باش. هیچگاه از مردم رنگ بد نگیر.
نامهها بر نامهها ۱۲
قسمت ۵
علم اگر میخواهی یاد بگیری؛ "و تعلم العلم مِن حَملة العلم"
"حَمَله" به تعبیر طلبگی ما جمع است، جمع حامل، برو از حاملان علم، علم را بگیر، نه از این چالهچولهها!
از حَمَلهی علم، علم بگیر.
حَمَلهی علم کیست؟
امام صادق در اصول کافی از حضرتاش نقل شد فرمود:
حَمَلهی علم ما هستیم، بیایید از ما بگیرید.
این که به عرض رساندیم آن روایت که حضرت خضر به حضرت موسی فرمود: علم شما هر کدام قطره قطره نسبت به دریاست،
آن دریا دریای امام صادق است امام أميرالمؤمنين است پیغمبر و آل پیغمبرند، میخواهید چیزی بگیرید،
بروید از آنها بگیرید.
و لذا با اجتماع باش، از اجتماع دور نشو
دور جسمی نه.
با مردم دور بشوی که جسماً دیگر تو را نبینند، نه مهمانیشان بروی، نه به دیدارشان بروی، نه بازدیدشان بروی، نه به تبریک عروسیشان بروی، نه به تسلیتباد عزایشان بروی، اینطور نکن، اینطوری نه.
با مردم باش، اما با مردم هستی
در عین حال از مردم گریزان باش، چرا ؟
برای اینکه اگر مردم خوباند از دو حال به در نیست، یا خوباند، یا بدند.
اگرخوباند ضرورت ندارد که تو در خوبیها بروی به مردم اقتدا کنی،
اینها چالهچولهها هستند اینها برکهاند، آب دارند؛
تقوا دارد نماز شب میخواند آدم خوبی هست درامور مختلف معاملهای خوش معامله است، خوب است،
اما نمیگویم که از اینها خوبیها را بگیر،
نه اینکه اگر هم گرفتی، بد کردی.
نه؛ خوبی را آدم میتواند از هركسی بگیرد
اما اهل همت باش، خوبی را برو از کسی بگیر (همانطور که فرمود: علم را از کسانی بگیرید که حَمَله و حاملان علماند) که حامل علماند، بروید از آنها بگیرید.
و لذا از مردم گریزان باش، که یا مردم خوباناند یا بداناند؛
اگر خوباناند تو که در محضر دریا هستی نیاز به جوی نداری، اگر بداناند که از بد باید گریزان باشی که رنگ بد نگیری.
با همه باش، بی همه باش.
خداشناس باش و در هر لباس باش.
هیچ میزان ندارد که چه لباسی، خدا شناس است.
ما آنی را میخواهیم که خدا شناس باشد واقعا،
حالا لباساش چیست؟ هر طور که هست.
عناویناش چیست؟ ما کاری به عناوین نداریم، حالا عناویناش؛ درویش است خانقاهی است مسجدی است بازاری است طلبه است حوزوی است دانشگاهی است، هر چه هست،
اما حقیقتاً خداشناس است، خب خیلی خوب است.
کار به عنوان نداریم.
این خدا شناس بودن هم معلوم است دیگر؛ کسی که خداشناس است رنگ و بوی او رنگ و بوی الهی است.
ما میزان خاص نداریم که حتما هرکسی مسجدی است خدا شناس است هرکس مسجد نماز نمیخواند خدا شناس نیست.
هر کسی به حج رفت خدا شناس است هر کسی حاجی نشده خدا شناس نیست.
نه، اینها میزان نیست.
میزان؛ آن خدا شناس بودن شخص است،
میخواهد در هر لباسی باشد، باشد.
در هر لباسی.
ما دیگر کاری به رنگ لباس به نوع لباس به این امور نداریم.
بله، یک دستوراتی خدای متعال فرمود:
باید کسی که خدا شناس است، دستورات الهی را در امور زندگی خودش پیاده کند.
در لباساش، در خورد و خوراکاش، در
معاشرتهایش، در دوستیها و دشمنیهایش،
درمطلق شئون خداشناس باشد،
نامه ها برنامه ها ۱۲
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۲
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۲
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامهها بر نامه ها ۱۲
قسمت ۶
ببیند خدا چه میگوید، هرچه خدای متعال به او امر فرمود نهی کرد همانها را ملتزم بشود و منهی بشود، یا دور بشود یا نزدیک بشود، "آنچه فرمود" ما این را میخواهیم.
گاهی میآیند سوال میکنند: آقا فلانی میگویند درویش است آدم خوبی است؟
من چهکار به لفظ درویش دارم!
چهکار به لفظ عارف داریم!
چهکار به لفظ صوفی داریم!
کاری به این الفاظ نداریم، ما میزان داریم،
میزان ما قرآن کریم و اهل بیت علیهم الصلوة و السلام است.
این آقا را در ترازو بگذار.
به تعبیر امام امیرالمؤمنین در نهج البلاغه فرمود: إعرفُ الحق تعرف اهله
حق را اول بشناس بعد اهل حق را بشناس، کار نداشته باش به اینکه این کجایی است، او اهل کجاست؟
نه، اول حق را درست بشناس ببین میزان تو چه هست؟ بعد حالا وقتی حق را شناختی هر کسی را میخواهی ببینی که کیست با این میزانی که داری تطبیق کن، ببین به این میزان میخورد؟
اگر با این میزان خورد، او را به عنوان اهل حق بشناس. این است که وظیفه داریم میزان را که حق و باطل است، از هم جدا میکند، آن میزان را داشته باشیم.
یک کسی بگوید: این میزان را از کجا بهدست بیاوریم؟
این میزان؛
اگر از بیرون میزان دارید؛
مثل اهل بیت علیهم السلام
یا کسانی که در مسیر اهل بیتاند به حقیقت خودشان را خوب ساختهاند، اگر واقعا میتوانند تشخیص بدهند که حق چیست باطل چیست، میروی پیش آن میزان میگویی: آقا! من این گونه از افراد را میخواهم ببینم درست است یا نادرست، شما بگو، شما را من قبول دارم.
اگر هم میخواهی خودت میزان بشوی؛ همانی که قرآن فرمود: ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا
آنچه که دین خدا به تو دستور داده، طبق برنامهی منظم قرآن و اهل بیت، درست پیش برو، بعد کمکم خودت میزان میشوی؛ میبینی که:
چه کسانی به دلات نمیخورند؟
چه کسانی با دینات نمیسازند؟
با چه کسانی باید باشی؟
از چه کسانی باید اعراض کنی؟
این غذایی که الان آوردند را بخورم؟
آن غذا را آوردند نخورم؟
این دعوتی که من را کردند بروم؟
آن دعوت را نروم؟
به تعبیر حضرت استادمان بارها می فرمودند: بو بکشید، بو بکشید!
این "بو بکشید" خب یک شامهای میخواهد که آدم بتواند بو بکشد، شامهی سالم،
همین جوری که میتوانیم به افراد بگوییم با قوهی ظاهری شامهتان بو بکشید، ببینید کنیف چیست و حنیف چیست؟ پاک چیست و ناپاک چیست؟ بالاخره یک بینی سالم میخواهد، یک قوهی شامّهی سالم میخواهد بو بکشد.
حالا کسی که بینیاش را ضربه زده بو نمیتواند بکشد، دیگر ما نمیتوانیم به او امر کنیم حتما بو بکش [ببین] کدام کنیف است کدام حنیف است؟
آنطرفش هم همین است؛
واجبات را اگر واقعا درست انجام بدهد؛
حرام خدا را مرتکب نشود عمداً،
اگر خدای ناکرده سهواً اشتباهی کرد راه توبهاش باز است،
اگر حق الناس دارد ادا میکند،
اگر حق الله است در پیشگاه الهی به توبه مینشیند، برنامههایش را اجرا میکند؛
اگر نماز نخوانده نمازش را بخواند
اگر روزه نگرفته روزه را بگیرد کفارهاش را بدهد
حداقل پلّهی اولیهی دین را مراعات کند.
میآید میگوید که: میخواهم در مسیر انسان سازی و عرفان راه بیفتم، اما میبینی که ظاهر او با ظاهر دین اسلام نمیسازد.
اگر مرد است ظاهرش با ظاهر دستورات اسلامی نمیسازد،
اگر زن است ظاهرش با ظواهر دین نمیسازد.
خب اول از همین مسئلهی اولِ ظاهر شروع کن!
حالا اگر روسری ندارد، درست حجاب ندارد،
چادر درست ندارد، خب اقلاً اولین قدمی که برمیدارد همین باشد.
اسلام ظاهری دارد و باطنهایی،
نامه ها برنامه ها ۱۲
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۲
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۲
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامهها بر نامه ها ۱۲ قسمت ۶ ببیند خدا چه میگوید، هرچه خدای متعال به او امر فرمود نهی کرد همان
نامهه بر نامهها ۱۲
قسمت ۷
ما هم ظاهری داریم و باطنهایی.
باید ظاهر ما با ظاهر اسلام هماهنگ بشود؛ باطن ما هم با باطن اسلام.
این که حالا گفتهاند اگر کسی باطنش پاک است، ظاهرش عیبی ندارد، نه!
آن که انسان کامل هست، آن مطلوب، آن میزان، او است.
اینجا یک مقداری تسامح میکنند؛ برای اینکه افراد زود نَرَمَند؛ یواش یواش اینها را در بقعهی امتحانات قرار بدهند، بالا ببرند میگویند حالا ان شاءالله باطناش که پاک است پناه بر خدا ظاهرش اگر یک خلافهایی هم دارد خدا او را میبخشد؛ حالا حرفی هم نیست!
اما میزان من و شما پیغمبر و آل پیغمبر اند؛ ما این میزان را داریم. این میزان هم میزانی هستند که ظاهرشان با ظاهر خدای متعال و قرآن او، کتاب او، فرامین الهی او هماهنگ است، باطن آنها هم با باطن اسرار نظام هستی هماهنگ است.
برنامه بر این است؛ باید تطبیق شود؛ نه ظاهر از بین برود نه باطن.
بله چه بسیار کسانی که ظاهر خوب اند باطن بد اند خب البته بد اند؛ چه کسانی هستند که باطن بد اند ظاهر خوباند یا ظاهر بد اند اما باطن خوباند، هیچکدام از اینها برای ما میزان نیست! حالا آنهایی که باطنشان خوب است ظاهرشان خوب نیست خدا آنها را میبخشد، دیگر آنها دست من و شما که نیست! مگر مالک ایم؟! چه کار داریم؟ او هست با خدایش! اما دلیل نمیشود من بیایم این شخص را برای خودم میزان قرار بدهم، نه.
بالاخره افراد اجتماع یا هم ظاهرشان خوب است هم باطنشان، هرچه هم باز خوب باشند علیالظاهر به خوبی پیغمبر و آل پیغمبر که دریای بیکران اند نمیرسند.
من به جای اینکه خوبیها را از این خوبان بگیرم میروم کنار جوی مینشینم!
کسی که کنار دریا نشسته دیگری نمیتواند دعوتاش کند که بیا کنار جوی! بیا کنار یک برکه! بیا حیاط ما یک حوضی است، اینجا آب بگیر! حیف نیست؟!
کسی که کنار دریاست برود از حوض آب بگیرد؟
اگر اجتماع ظاهرشان خوب است، باطنشان بد است، من هم که نه از ظاهرشان درس میتوانم بگیرم نه از باطنشان! برای اینکه باطنشان که بد است، ظاهرشان هم اگر خوب است با باطنشان تطبیق ندارد!
من میروم از کسی درس می گیرم که (هم دریایند) هم ظاهرشان خوب است هم باطنشان.
اگر اجتماع باطنشان خوب است ظاهرشان بد است، من نه از خوبی باطنشان چیزی میگیرم، برای اینکه خودم یک میزانی دارم که باطنهای خوب اینها همه را جمع کنی به یک خال موی آن میزان من نمیرسد! میروم از او میگیرم.
ظاهرشان هم که اگر بد است که هرگز دنبال بد نمیروم!
چه وظیفه دارم که دنبال مردم بگردم؟!
آن هم مردمی که اگر خوب اند تازه یک جویاند؛ اگر برکه نباشند، اگر حوض نباشند، اگر یک لیوان نباشد، اگر یک قطره نباشد،
حیف نیست آدم خودش را به قطرهها بدهد؟!
این که در مقام مهربانی هست میفرمایند مظهر اسم شریف الرحمان شو؛ با خلق خدا مهربان باش. حتی برای دشمنانتان هم مهربان باشید! به به به!
اینها دیگر مکتب اهل بیت ماست؛ سلامالله علیهم اجمعین، قربانشان برویم، برای دشمنانشان هم دلسوز اند! اصلا؛ با هیچ کس کینه ندارند، در مقام توحید اند، همان جایی هم که عاشورا شمشیر هم می زند از باب وظیفهی شرعی الهیاش که باید دفاع کند، که یک فرد سالم باید از سلامتی بدن خودش دفاع کند، شمشیر می زند! و حین شمشیر زدن هم آن آنجور شمشیر می زند!
ما اینطور میزانی داریم!
ما وقتی کربلا رفتیم میزان را حضرت حسینبن علی قرار میدهیم؛ اباالفضل را هم دوست داریم چون که این اباالفضل فداکار آقا جانمان حسین بن علی حجت الله دریای بیکران علوم و معارف الهی است.
نامه ها برنامه ها ۱۲
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۲
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۲
قسمت_پایانی
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢