؛﷽؛
؛┄┄┅┅┅┅┄┄
✳️ #رساله_معراجیه_ابن_سینا
✳️ #بخش_سوم
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄
👈 مهتر بهتر کائنات، صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند:
شبی در خانه بودم؛ رعد و برق بود. صدای هیچ حیوانی نمی آمد و هیچ پرنده ای در سفر نبود. هیچ کس بیدار نبود. ما بین خواب و بیداری بودم؛ میل به ادراک حقائق داشتم؛ و در شب نیز مردم فارغ ترند و مشغولیتهای بیهوده و موانع حسی همه منقطع اند.
آن شب، میان حس و عقل بودم. به بحر علم در افتادم. شبی بود با رعد و برق. یعنی هفت مدد عِلوی غالب بود تا قوّت غضبی و نفسانی مرده شد و قوّت خیالی از کار خود ایستاد و فراغ بال، غلبه یافت بر مشغولیت.
ناگاه جبرئیل در صورت خویش، با بهاء و عظمت، چنان فرود آمد که خانه روشن شد. یعنی قوّت روح قدسی، به صورت امر، به من پیوست. اثرش آنچنان در من ظاهر شد که تمام قوای روح ناطقه ام، تازه و روشن گشت.
جبرئیل در صورتی سپیدتر از برف و روی نیکو و موی جعد بر من ظاهر شد که بر پیشانی اش ، با نور، نوشته بود: لا إله إلا الله محمد رسول الله؛ چشمانش از نور تنگ شده بود؛ ابروانی باریک داشت و هفتاد هزار دانه از یاقوت سرخ، از او فرو می ریخت و ششصد پَر از مروارید، با خوشه هایی از هم گشاده.
یعنی:
به تجرّد عقل، چنان جمال و حُسن در بصیرت یافتم که اگر اثری از آن جمال بر حسّ جاری کنند بهتر از این نمی توان وصف کرد. تشبیه معقول به محسوس آن، اینگونه است.
اینکه از نور، بر پیشانی اش لاإله إلا الله نوشته بود، یعنی چنان نورانی بود که هرکه چشمش به جمال و نورانیت او بیفتد، ظلمت شرک و شکّ و تعلق از درونش زائل می شود. و در اثبات صانع، به یقین و تصدیق به درجه ای می رسد که بعد از آن در هر مصنوعی نگاه کند، توحیدش بیشتر و بیشتر شود. ...
◀️ ادامه دارد...
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک 🙏💢
دوری به تن لیک از دلم اندر دل تو روزَنيست
زان روزن دزدیده من چون مه پیامت می کنم
ای آفتاب از دور تو بر ما فرستی نور تو
ای جان هر مهجور تو جان را غلامت می کنم
🌹کانال شاخه طوبی🌹
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
#پست_شماره۱۶: ✨✨🌷🌷
✍️ مفتاح سعادت ابدی مراقبه است:
مفتاح سعادت ابدی مراقبت است که باید حرم دل را کشیک کشید .
🔸جناب شیخ صدوق در آخر جامع الاخبار از صادق آل محمد (ص) روایت کرده است که آن حضرت فرمود : « القلب حرم الله فلا تسکن فی حرم الله غیرالله »
حافظ گوید :
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب
تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم
✨✨✨✨✨🌷🌷🌷
#ولایت_تکوینی_ص ۳۱
پایان فصل اول کتاب ولایت تکوینی
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک 🙏💢
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انسان استاد می خواهد ...
#طالب_باشید #تشنه_باشید
#علامه_حسن_زاده_آملی
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید لطفا با ذکر لینک 🙏💢
إلهی، خردمندان خطاب «اُدخُلی فی عبادی» آرزو کنند و این بی خرد گوید: «یا لَیتَ بَینی و بَینَهُم أمَداً بَعیداً»، که نعمت عظیم الشأن انسانی را کفران کرده ام و از رویشان شرمسارم.
فراز ۳۱۵
#علامه_حسن_زاده_آملی
#الهی_نامه
#شاخه_طوبی
@shakhehtoba
4_5850200186814464180.mp3
4.12M
#تحدیر (تندخوانی) جزء چهارم قرآن کریم با صوت استاد معتز آقایی
زمان : 33دقیقه
کانال شاخه طوبي
@shakhehtoba
🌹دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان🌹
🍀بسم الله الرحمن الرحیم🍀
اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِكَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُكْرَكَ بِكَرَمِكَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْكَ وسِتْرِكَ یـا أبْصَرَ النّاظرین.
خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینى یادت را و مهیا كن مرا در آنروز راى انجام سپاسگذاریت به كـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاهداریت و پردهپوشى خودت اى بیناترین بینایان.
التماس دعا
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
4_6019304980677133117.mp3
8.06M
شرح دعاي ابوحمزه ثمالي جلسه چهارم
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
#استاد_صمدي_آملي
🌹كانال شاخه طوبي🌹
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
؛﷽؛
؛┄┄┅┅┅┅┄┄
💠 #علامه_حسن_زاده_آملی
💠 #تفسیرسدرة_المنتهی
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄
👈 خداى متعال فرمود:
﴿ وَ وَهَبْنٰا لَهُ إِسْحٰاقَ وَ يَعْقُوبَ ﴾
يعنى به ابراهيم خليل عليه السلام هبه كرديم.
و دربارهى ايوب عليه السلام فرمود:
﴿ وَ وَهَبْنٰا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ﴾
يعنى دو چندانش كرديم،
و در حق موسى عليه السلام فرمود:
﴿ وَ وَهَبْنٰا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنٰا أَخٰاهُ هٰارُونَ نَبِيًّا ﴾
و امثال آن؛
پس آن كسىكه متولى آنان در اوّل بود همان كسى است كه متولى آنان در عموم احوال يا اكثر احوالشان بود و اين متولى نيست مگر اسم وهّاب او.
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید باذکر لینک اختصاصی کانال شاخه طوبی 🙏💢
؛﷽؛
؛┄┄┅┅┅┅┄┄
✳️ #رساله_معراجیه_ابن_سینا
✳️ #بخش_چهارم
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄
👈 (ادامه ی مطلب قبلی):
جبرئیل، از چنان جمال طاهری برخوردار بود که اگر کسی هفتاد هزار گیسوی پریشان زیبا، معطر به بهترین عطر و بوها بنماید، به حُسن و جمال او نرسد.
از چنان سرعتی برخوردار بود که گویی سیصد هزار بال و پر داشت و می پرید.
وقتی جبرئیل به من رسید، مرا در آغوش گرفت و میان دو چشم مرا بوسه زد.
وقتی این قوّت قدسی و روحانی به من رسید، مرا مورد ملاطفت قرار داد و به کشف خود راه داد و با عزّت و احترام به من لطف کرد و ازینرو چنان شوقی در دلم ایجاد شد که قابل وصف نیست.
جبرئیل به من گفت: از عالم حسّ خارج شو، که عالمهای مافوق در انتظار توأند.
از عوالم مادون جدا شو، بیدار و هشیار و آگاه، تا به علم مجرّدات و مفارقات دست یابی. من هم مشفقانه تو را راهبری خواهم کرد.
برخیز.
آرام باش و در سکون. که من برادر و همراه توأم: جبرئیل.
یعنی به لطف کشف، جبرئیل و آن نیروی قدسی در من ساکن گشت. با وی آشنا شدم؛ و این آشنایی مرا آرام و مطمئن ساخت.
گفت: دل قوی دار و دنبال من بیا و تابع من باش و از من تبعیت کن تا رفع موانع کنم.
و من از عالم محسوسات إعراض کردم و به مدد و یاری عقل غریزی بر اثر فیض قدسی، به دنبال جبرئیل راهی شدم.
سرعت جبرئیل، بسان بُراق بود؛ و این یعنی همان عقل فعّال که قاهر و غالب بر قوّتهای قدسی دیگر است. که بیشتر، عقول را یاری می کند تا حواسّ را.
اوست که مدد دهند و مؤیّد ارواح و مجرّدات است.
بُراق یعنی روشن و تند و سریع و یاری کننده. ازینرو به نام مَرکَب نامیده شده.
چون راکب خویش را به پیش می برد.
◀️ ادامه دارد...
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید باذکر لینک کانال شاخه طوبی 🙏💢
جان به لب رسید_ بخش ۱ .mp3
533.2K
🔺 جان به لب رسید
🗂 بخش اول
📜 اقیانوس بحر محیط(حسن حسن زاده آملی)
🔹 دار، دار تدریج است. حالا یک وقتی یک عزیزی بود الان برای خودش رجلی است... من در جریان بودم. معرفی کردم. خدمت جناب استاد رسیدند و ذکری استاد به ایشان داده بودند. درس ها می آمد ولی تو این زمینه چیز نبود...
🔹 من تشویقش کردم که بابا الان این اقیانوس بحر محیط اینجا هست. چرا از این استفاده نمی کنی؟ وقتی ما در یک محیطی هستیم امکانات فراهم است و زمینه هست و... یک مسائلی بود. من گفتم ایرادی ندارد خداوند راه را باز گذاشته است گفته که بیاید.
🔹 خلاصه رفت و آقا هم پذیرفت ایشان را. بعد توی فیضیه یک روزی من ایشان را دیدم. حالا چهل پنجاه روزی از آن روز گذشته بود. گفت هیچی برای من از این مطالبی که اینها می گویند اتفاق نیفتاد. گفتم حالا دیگه آرام آرام است. حالا تازه آدم شروع کرده است.
🔹 خدا رحمت کند مرحوم قاضی را بیست و یک سال( آنجور که آقا توی درس هایشان بیان میکرد) هیچی برایش اتفاق نیفتاد. گفت خدایا برای چی...؟! حالا قصه ای دارد که بعدا عرض می کنم.
🔹 حالا همان هفته به مناسبتی بود که باید خدمت آقا می رسیدم. بدون اینکه من دهن باز کنم کانه ایشان با ما بود. گفت حالا درخت شصت ساله را می بینند که اینجوری است و فلان است، انتظار دارند همان روز اول که آمدند ملائکه الهی برایشان کفش جفت کنند و همه برایشان سان بروند و تمام هستی در اختیارشان باشد! اینجوری ها نیست. اینقدر باید جان بِکَنَد آدم... آن جمله آقا:
جان به لب رسید تا جام به لب رسید
همینجوری هم نیست...
🎙 تمهیدالقواعد ۱.۸.۱۴۰۱