eitaa logo
کانال شاخه طوبی
15.1هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2هزار ویدیو
59 فایل
اولین کانال نشر آثار حضرت علامه حسن زاده آملی و شاگردان ایشان در ایتا و تلگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
35.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩🚩 حضرت آیت الله صمدی آملی: گرچه صدام با حمله به ایران در پی ریشه‌کنی شیعیان علی و آل علی بود اما ره آورد مردم ایران در فتح فاو آوردن و نصب پرچم گنبد حرم امام رضا و هدیه عرشی به مردم عراق بود. آفا مرتضی قربانی و نیروهای او در لشکر شجاع ۲۵ کربلا پرچم حرم امام رضا را به رسم سلام و ادب و احترام به مردم عراق هدیه دادند. 🎬شناسه عکس: دقایقی قبل از ظهر_ ۱۸ مهرماه۹۸ منطقه عملیاتی والفجر ۸ در کنار مسجد معروف شهر فاو در عراق 🔰🔰🔰🔰🔰 ghalbebasir @shakhehtoba
14.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩🚩 ♦️ الغریب الی الحبیب♦️ 🎬شناسه فیلم: دقایقی قبل از ظهر ۱۸ مهرماه۹۸ زیارت قبر مطهر زید بن صوحان از اصحاب خاصه امام علی(ع) 🔰🔰🔰🔰🔰 ghalbebasir @shakhehtoba
18.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩🚩 ♦️ الغریب الی الحبیب♦️ 🔰منطقه عملیاتی کربلا ۴ محل شهادت سردار شهید آویش در جزیره ام‌الرصاص🔰 ✍حضرت استاد صمدی آملی ضمن نقل خاطرات شجاعت و رشادت بسیجیان لشکر ۲۵ کربلا مازندران در منطقه فاو از تحمل مقاومت ۷۲ روزه در برابر بمباران شبانه‌روزی و بدون وقفه صدام در فاو، کانال ماهی و کارخانه نمک سخن گفتند. یاد خاطرات که به بازپس‌گیری فاو و جا ماندن بدن مطهر دوستان عزیز شهید در عراق و بدن مجروح و نیمه‌جان جامانده هم‌سنگران بدست ارتش بعثی رسید... بیان خاطرات چنان قبض و کرب سنگینی بر گلو و سینه حضرت استاد صمدی آملی وارد نمود که راه نفس را حبس و از ادامه کلام باز ماندند. 🚩کجا رفتند آن رعنا جوانان 🚩کجا رفتند آن شب زنده‌داران ای یاران و دوستان شهید چرا دست ما جاماندگان از قافله شهادت را نمی‌گیرید..... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🎬شناسه فیلم: دقایقی قبل از ظهر ۱۸ مهرماه۹۸ 🔰🔰🔰🔰🔰 ghalbebasir @shakhehtoba
4_5834701015642801853.MP3
34.4M
💫استاد محمود امامی حفظه الله أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ(یس:60) 3️⃣ جلسۀ سوم 🍃گوش عشق آری سخن خواهد ز عشق🍃 🗓 1398/7/18 @shakhehtoba
▪️ شماره و یکم در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : مجلسي رحمه الله در «بحار» گويد: صاحب «در ثمين» در تفسير قوله تعالي: «فتلقي آدم من ربه كلمات» روايت كرده است كه آدم بر ساق عرش نامهاي پيغمبر و ائمه را ديد و جبرئيل او را تلقين كرد كه بگوي:«يا حميد بحق محمد يا عالي بحق علي يا فاطر بحق فاطمه يا محسن بحق الحسن و الحسين و منك الاحسان» چون نام حسين برد اشك او روان شد و دلش بشكست و گفت:اي برادرم جبرئيل! در وقت ذكر پنجمين، دل من مي‌شكند و اشك من روان مي‌گردد! جبرئيل گفت: اين فرزند تو را مصيبتي مي‌رسد كه همه‌ي مصيبتها نزد آن كوچك مي‌نمايد، گفت: اي برادر! آن چه مصيبت است؟ گفت: تشنه، غريب و تنها كشته مي‌شود، يار و معيني ندارد،اي كاش او را مي‌ديدي اي آدم كه مي‌گويد: واي از تشنگي واي از بي‌ياوري تا تشنگي ميان او و آسمان مانند دود حائل گردد و كسي جواب او ندهد مگر با شمشير، و شربت شهادت نوشد، پس مانند گوسفند سرش را ببرند از قفا و باروبنه‌ي او را دشمنان به يغما برند و سر او و ياران او را در شهرها بگردانند با زنان، در علم خداوند منان چنين گذشته است، پس آدم و جبرئيل بگريستند مانند زني كه فرزند او مرده باشد.و روايت شده است از بعض ثقات اخيار كه روز عيدي حسن و حسين عليهماالسلام در حجره‌ي جد خود داخل شدند و گفتند: يا جداه! امروز روز عيد است و فرزندان عرب جامه‌هاي رنگين در بر كرده و لباس نو پوشيده‌اند و ما را جامه‌ي نو نيست براي اين نزد تو آمده‌ايم، پس آن حضرت لختي تأمل در حال آنها كرد و بگريست و در خانه جامه‌ي شايسته آنها نبود و نخواست آنها را نوميد كند و دلشان بشكند، پس پروردگار خود را بخواند گفت: اي خداي من! دل آنها و مادرشان را مشكن، پس جبرئيل فرود آمد و با او دو حله‌ي سفيد بود از حله‌هاي بهشت پيغمبر صلي الله عليه و آله شادان گشت و آنها را گفت: اي سيد جوانان اهل بهشت! اين جامه‌ها را كه خياط قدرت به اندازه‌ي قامت شما دوخته است بگيريد، و چون آن خلعتها را سفيد ديدند گفتند: اين چگونه باشد كودكان عرب جامه‌هاي رنگين در بر كرده‌اند نبي صلي الله عليه و آله ساعتي در انديشه‌ي كار ايشان سر بزير انداخت، جبرئيل گفت: اي محمد صلي الله عليه و آله دل تو خوش باد و چشمت روشن كه صابغ صبغة الله اين كار را براي ايشان انجام دهد و دل آنها را شادان گرداند به هر رنگي كه خواهند، پس بفرماي تا طشت و آفتابه حاضر آورند! حاضر كردند و جبرئيل گفت: اي رسول خدا!! من بر اين خلع آب مي‌ريزم و تو در دست بفشار تا به هر رنگ كه خواستند رنگ پذيرند، پس پيغمبر صلي الله عليه و آله حله‌ي حسن عليه‌السلام را در طشت نهاد و جبرئيل آب مي‌ريخت و پيغمبر صلي الله عليه و آله روي به حسن آورده فرمود: اي نور ديده حله‌ي خود را به چه رنگ خواهي؟ گفت: آن را سبز خواهم، پس پيغمبر آن را در آب به دست خويش بفشرد، پس به قدرت خداوند رنگ سبزي نيكو گرفت مانند زبرجد پس پيغمبر صلي الله عليه و آله آن را بيرون آورد و به حسن عليه‌السلام داد و بپوشيد، آنگاه حله‌ي حسين عليه‌السلام را در طشت نهاد و جبرئيل آب مي‌ريخت و روي به حسين آورده فرمود: اي نور چشم من! - و حسين عليه‌السلام پنجساله بود - تو حله‌ي خويش را به چه رنگ خواهي؟ گفت: اي جد! آن را سرخ خواهم، پس پيغمبر صلي الله عليه و آله آن را در آب به دست خويش بفشرد و حله سرخ شد مانند ياقوت، پس حسين عليه‌السلام آن را بپوشيد و پيغمبر شاد شد و حسن عليه‌السلام و حسين عليه‌السلام خرم و شادان نزد مادر رفتند و جبرئيل چون اين حالت ديد بگريست، پيغمبر فرمود: اي برادر، جبرئيل! در مثل اين روز كه فرزندان من شادان گشتند تو گرياني و اندوهگين؟ سوگند به خداي كه مرا از سبب آن آگاه گردان! جبرئيل گفت: اي رسول خدا صلي الله عليه و آله فرزندان تو هر يك رنگي برگزيد و ناچار حسن عليه‌السلام را زهر نوشانند و از اثر آن بدنش سبز شود و ناچار حسين عليه‌السلام را بكشند و ذبح كنند و تنش از خونش رنگين شود، پس پيغمبر بگريست و اندوهش افزوده گشت». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
▪️ و شماره و دو در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ ♦️: به سند متصل از ابن‌عباس گفت: «با اميرالمؤمنين بودم در وقت خروج آن حضرت به صفين، چون در نينوا كنار فرات فرود آمد به بانگ بلند فرمود:اي ابن‌عباس! آيا اين زمين را مي‌شناسي؟ گفتم: نمي‌شناسم يا اميرالمؤمنين! ♦️گفت: اگر مانند من آن را مي‌شناختي تا نمي‌گريستي از آن نمي‌گذشتي. ابن‌عباس گفت: پس اميرالمؤمنين چنان گريست كه محاسن آن حضرت تر شد و اشك بر سينه‌ي او روان گشت و ما با هم گريستيم و او مي‌فرمود اوه! اوه! آل ابي‌سفيان را با من چه كار؟ آل حرب را با من چه كار؟ آن گروه پيرو شيطان و اولياي كفر، اي اباعبدالله! شكيبايي پيش گير كه پدرت از اين مردم بيند همان را كه تو بيني، آنگاه آب خواست و وضوي نماز ساخت و نماز بگزارد آن قدر كه خدا خواست، آنگاه مانند سخن اول گفت و پس از نماز و كلام خود ساعتي به خواب رفت باز برخاست و گفت: اي ابن‌عباس! گفتم يا اميرالمؤمنين اينك من در حضور توام، فرمود: آيا آنچه اكنون در خواب ديده‌ام براي تو بگويم؟ گفتم: چشمان تو به خواب رفت و آنچه ديده‌اي خير است يا اميرالمؤمنين! گفت: ديدم گويي مرداني از آسمان فرود آمدند علمهاي سفيد در دست دارند و شمشيرها حمايل كرده سفيد و درخشان و بر گرد اين زمين خطي كشيدند، آنگاه ديدم گويي شاخهاي اين خرما بنان به زمين مي‌رسد و در خوني تازه و سرخ مي‌غلطيد و گويي حسين فرزند و جوجه و پاره‌ي تن خود را ديدم در اين خون غرق شده فرياد رس مي‌طلبيد و كسي به فرياد او نمي‌رسد و آن مردان سفيد كه از آسمان فرود آمده‌اند او را ندا مي‌كنند و مي‌گويند اي آل پيغمبر صلي الله عليه و آله شكيبايي كنيد كه شما به دست بدترين مردم كشته مي‌شويد. اي اباعبدالله! اين بهشت به سوي تو مشتاق است. آنگاه مرا تسليت مي‌دادند و مي‌گفتند: تو را اي اباالحسن مژده باد خداوند چشم تو را روشن گرداناد آن روز كه مردم به امر پروردگار جهانيان برخيزند، پس از خواب بيدار شدم چنين كه بيني، سوگند به آن كس كه جان علي در دست اوست كه صادق و مصدق ابوالقاسم صلي الله عليه و آله مرا حديث كرد كه من اين زمين را مي‌بينم آن وقتي كه به سوي اهل بغي بيرون روم و اين زمين كرب و بلاست كه حسين عليه‌السلام و هفده تن از فرزندان من و فاطمه عليهاالسلام در آنجا به خاك سپرده شوند، و اين زمين در آسمان ها معروف است، زمين كربلا را ياد مي‌كنند چنانكه اهل زمين حرمين و بيت المقدس را الحديث». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
4_201623271160939767.mp3
1.05M
#علامه_حسن_زاده آملی فطرت انسانی و معارف #اخلاقی @shakhehtoba
📗 ممدالهمم در تفسیر فصوص الحکم 📗 (ملائکه گفتند) نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ و در حديث است «طعامهم التسبيح و شرابهم التقديس ... سبوح مقدم بر قدوس است، براى اينكه سبوح تنزيه ذات است و قدوس تنزيه صفات و ذات بر صفات مقدم است از اين رو حديث شريف فرمود تسبيح طعامشان است و تقديس شرابشان و حكماى الهيين فرمودند «التسبيح و التقديس غذاء الروحانيين و غذاء كل موجود هو مما خلق منه ذلك الموجود». نكته: يكى از اسماء و صفات الهى اين است كه هُوَ يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَمُ (انعام: 14) سعى كن مظهر اين مقام باشى تا تشبه به حق جل و علا پيدا كنى كه لذت احتماء (پرهيز) و اين حال به مراتب از لذت اكل و شرب حيوانى برتر و بالاتر است. اگر لذت ترك لذت بدانى دگر لذت نفس لذت ندانى‏ از شكم پروران سرمشق مگير بلكه ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (حجر: 4) و چون كمتر خورى كمتر خوابى و متخلق به اين خلق الهى گردى كه لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ (بقره: 255) و به ملائكه تشبّه پيدا كنى كه «طعامهم التسبيح و شرابهم التقديس». چنانكه از اهل بيت عصمت مأثور است و ملائكه گفتند نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ (بقره: 31) در تفسیر فصوص الحکم.ص 109 @sHakhehtoba
بیست و سوم استاد 💠چرا در زیارت اربعین آمد "یا قتیل العبرات"؟ او اصلاً کشته عبرات است. عبرات یعنی اشک ها، اشک هایی که از چشم انسان ها بریزد و انسان از آن اشک عبرت بگیرد و عرب ها آن اشک را عبره می گویند. آقا امام حسین(ع) "قتیل العبرات" است. قتیل در اینجا یعنی مقتول است. چون قتیل بر وزن فعیل یا به معنای فاعل است یا به معنای مفعول است؛ در اینجا قتیل به معنای مقتول است. حسین "قتیل العبرات" است یعنی مقتول اشک های عبرت انگیز است، یعنی او کشته شد هر کسی برای او اشک بریزد، اشک او اشک عبرت است. 💠عبرت همیشه سیر صعودی دارد، یعنی بالا رفتن یعنی تعالی پیدا کردن. و لذا نه تنها خودمان اشک می ریزیم بلکه اهل عالم را هم دعوت می کنیم؛ تشریف بیاورید اشک بریزید و بگذارید قلب سوز پیدا کند برای حسین بن علی(ع). چرا؟ برای اینکه این سوز می سوزاند و می سازد. این سوز، سوز سازنده است. گردآورنده گروه_شاخه_طوبي منبع:وبلاگ شاخه طوبي http://shakhehtoba.blogfa.com/post/135 @shakhehtoba
▪️ و صفر شماره در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري كه در شهادت آن حضرت وارد شده است‌ : شيخ صدوق به اسناد از هرثمة بن ابي‌مسلم گفت: «با علي بن ابي‌طالب عليه‌السلام غزاي صفين كرديم، چون بازگشتيم در كربلا فرود آمد و نماز صبح بگزارد آنگاه مشتي از خاك زمين برداشت و ببوييد و گفت: «واها لك اي تربت»! گروهي از تو محشور شوند كه بي‌حساب داخل بهشت گردند، هرثمه نزد زوجه‌ي خويش آمد كه از شيعيان علي عليه‌السلام بود گفت: آيا حديث نكنم براي تو چيزي از مولاي تو ابي‌الحسن؟ در كربلا فرود آمد و نماز بگزارد، آنگاه از تربت آن برداشت و گفت: «واها لك»اي تربت! گروهي از تو محشور شوند كه بي‌حساب داخل بهشت گردند، زن گفت: اي مرد! اميرالمؤمنين عليه‌السلام جز سخن حق نگويد: و چون حسين عليه‌السلام به عراق آمد هرثمة گفت در آن جماعتي بودم كه عبيدالله بن زياد فرستاده بود، چون آن منزل و درختان را ديدم آن حديث به ياد آوردم بر شتر خود نشستم و نزد حسين عليه‌السلام رفتم و بر او سلام دادم و آنچه از پدرش شنيده بودم در اين منزل كه حسين عليه‌السلام فرود آمده بود به او بازگفتم، پس فرمود: با ما هستي يا بر ما؟ گفتم نه با تو و نه بر تو، كودكاني را كه در پس خود بگذاشته‌ام از عبيدالله بن زياد بر آنها مي‌ترسم فرمود: برو جايي كه مقتل ما را نبيني و فرياد ما را نشنوي، سوگند به آن كسي كه جان حسين در دست اوست نيست كسي كه امروز فرياد غربت ما را بشنود و ما را ياري نكند مگر آن كه خداوند او را به روي در دوزخ اندازد». 🔴کتاب تأليف شيخ عباس قمي ♦️ترجمه ان دمع السجوم توسط استاد ميرزا ابوالحسن شعراني ▪️كانال شاخه طوبي▪️ @shakhehtoba
4_201623271160939762.mp3
387.1K
استاد #صمدی آملی هوای سالک در سحر(سهر) @shakhehtoba