⭕ ماجرای عکسی که نتیجه ی عکس داد‼️
❓در تجمع مدرسه فیضیه چه گذشت؟!
⭕️اصل داستان که تبدیل به حاشیه شد:
چند روز پیش جمع کثیری از طلاب و مردم در مدرسه فیضیه قم تجمعی با موضوع "عدالت طلبی" شکل می دهند. سخنران این برنامه استاد حسن #رحیم_پور ازغدی هستند مطالب حقی را به تفصیل بیان می کنند. #مطالبه از مسئولان سه قوه، نقد #اشرافیت، وظایف خواص و طلاب، نقد فضای موجود حوزه و... مطالبی بود که ایشان در سخنرانی خود به آن پرداختند.
⭕️حاشیه داستان که تبدیل به اصل شد:
در حاشیه این برنامه مهم #پلاکاردی با یک شعار خاص بلند می شود و ظاهرا پس از دقایقی جمع می شود. در همین فرصت کوتاه جریان رسانه ای با تهیه عکس و مستندسازی و تهیه خبر و ... کار خود را شروع می کند. نمیدانم آگاهانه یا ناآگاهانه علی مطهری هم دست به قلم می شود و با برداشت هایی عجیب از متن این پلاکارد و پلیس بازی های عجیب و غریب، تلویحا نظام را متهم می کند و باعث تشویش اذهان عمومی می شود. آنقدر این موج رسانه ای قدرت می گیرد که بعضی از مراجع محترم موضع میگیرند، حوزه رسما اعلام میکند مسئولیت برنامه فیضیه با ما نبوده و... . این قدرت رسانه ای به حدی غلبه یافت که جلسه ای امیدبخش را تبدیل به یک مانور سیاسی علیه حوزه و روحانیت کرد. این در حالی است که اصل داستان چیزی جز #مطالبه و #عدالت_خواهی و... نبوده است اما اینقدر موج رسانه ای زیاد میشود که فرصت تحلیل به کسی نمی دهد که اصل و حاشیه را جدا کند و لااقل در کنار نقد حواشی اصل مساله را تایید کند!
👌 اتفاقات اخیر تلنگری است برای جریان فکری حزب الله که بدانند برای نیافتادن در دام جنگ روانی مخالفان و پرداخت هزینه های بی اساس، بایست اقدامات آتش به اختیار #تمیز داشته باشند.
🔴 سجاد صفارهرندی در یادداشتی نوشت:
جناب #علی_علیزاده، طی یادداشتی پرسیده اند: «چه شد آقای خامنهای پذیرفت از سال 68 به بعد سیاستهای اقتصادی طرفدار مستضعفین به حاشیه برود و نظام تغییر فرماسیون اقتصادی بدهد؟ چه شد آقای خامنهای با همان صلابتی که مقابل رفسنجانیسم در سیاست خارجی ایستاد در برابر رفسنجانیسم در اقتصاد نایستاد؟»
این پرسش چیزهایی را پیشفرض گرفته که از نظر رهبر انقلاب نه تنها مفروض و بدیهی نیست که به کلی مردود و بی مبناست
آیا سیاستهای اقتصادی قبل از 68 طرفدار مستضعفین است؟ سیاست اقتصادی و شیوۀ مداخلۀ دولت در اقتصاد از اصلی ترین موضوعات اختلافی آیتالله خامنهای (در مقام رییس جمهور) و نخست وزیر وقت بوده و همین اختلاف موجب حذف ایشان از مدیریت کشور در چهار سال دوم ریاست جمهوری شد. ایشان سیاستهایی را که در سالهای پایانی جنگ رشد اقتصادی منفی و تورم 25 تا 30 درصدی را رقم زده و بنا به تحلیلی از علل اصلی پایان غیرظفرمندانۀ جنگ بودند، به سود مستضعفان نمیدانست.
آیا #آیت_الله_خامنهای در طول سه دهه رهبری در مقابل آنچه در فرماسیون اقتصادی و اجتماعی رخ داده (#رفسنجانیسم_اقتصادی) موضعی سرتاسر همراه و پذیرا داشته؟ ایشان گرچه این سیاستهای اقتصادی را تأیید کرده، اما از همان ابتدای دهۀ هفتاد در برابر وجوه دیگری از سیاستها و اقدامات موضعگیری کرد: #تجملگرایی، #دنیاطلبی، #اشرافیت، مردم گریزی، #فساد، #رانت_خواری و حتی به طور مشخص «#اختصاصی_سازی» و غارت بیت المال تحت عنوان خصوصی سازی (سیاستی که او از اصلش دفاع میکرد و میکند) در معرض انتقادات صریح رهبری قرار گرفتند. ایشان بود که در سال 74 ترمز قطار تعدیل را در حمایت از معیشت محرومان و مستضعفان کشید.
آیتالله خامنه ای از اواخر دهۀ 70 کارزاری بزرگ را آغاز کرد که غایت آن را نمیتوان چیزی جز ایجاد یک دستورکار رقیب برای رفسنجانیسم در حوزۀ اقتصادی-اجتماعی قلمداد کرد. کارزاری که مسألۀ #عدالت و #مبارزه_با_فساد را به کانون سیاست ایرانی آورد و در انتخابات 84 و شکلگیری دولت نهم به نقطۀ اوج خود رسید. این پروژه، مهمترین پروژۀ سیاست داخلی ایشان در دوران رهبری، هرچند دستاوردهایی داشت، اما به دلایل متعددی در نهایت به «عدم الفتح» انجامید و در دهۀ 90، فرآیندهای مردمسالارانۀ نظام جمهوری این امکان را فراهم ساخت تا رفسنجانیسم بار دیگر با همان دستورکارها و حتی با همان چهره ها و فیگورها به صدر باز گردد.