✂️📚 بریده کتاب:
💎📿 حکیمهخاتون آرام آرام پیش آمد و در یک قدمی رسول ایستاد و پرسید:
🗣 – آن جانماز را که تربتِ کربلا بود همراهت آوردهای؟!
📿 رسول سری تکان داد. دست کرد توی جیبش و جانمازِ کوچکِ سبزی را بیرون آورد و طرفِ حکیمهخاتون بُرد.
👀 حکیمهخاتون جانماز را گرفت و نگاهش کرد و گفت:
🗣 – میشود برای من باشد؟! تا همیشه!
💫 رسول سری تکان داد. از سر و صورتش آبِ باران میچکید و شانههاش از شدّت گریه تکان میخورد.
🙃حکیمهخاتون نگاهش کرد و گفت:
🙂 – حالا برو…
970623-Panahian-HaghShenas-ControlZehnDarMasirTagharob-Moharam97-04-128k.mp3
49.66M
✨تأثیر کنترل ذهن بر تغییر علاقه✨
✨ جلسه چهارم✨
#استادپناهیان
💢| #کنترل_ذهن
╭┅───────┅╮
🏘 @mahale_bakelas
╰┅───────┅╯
#طنز_جبھہ
•|غلام سیاه🧟♂|•
تئاتری در اسارت داشتيم که طنز بود. 🎭يكی نقش غلام سياه🧟♂ را در آن بايد ايفا میكرد. پس از تمرينات بسيار كه عليرغم محدوديتهای بسيار صورت پذيرفت، تئاتر آماده شد و قرار شد كه در آخر شب اجرا شود.🎎
برای مواظبت، نگهبان گذاشتیم و تدابير امنيتی لازم رو دیدیم.👮♂ تئاتر آنقدر نشاط آور بود كه توجه همه بچهها از جمله نگهبانها به خود جلب كرد و به همين خاطر متوجه حضور سرباز عراقی💂♀ در پشت در آسايشگاه نشدند و هنگامی که كلمه رمز قرمز🔴 اعلام شد، درِ آسايشگاه با كليد🔑 باز شد و...
همه پراكنده شدند، از جمله همان برادرمان كه نقش غلام سياه را بازی میكرد. او هم رفت زيرپتوي و خودش را به خواب زد.😴
سرباز عراقی وارد آسايشگاه شد و در حالی كه دشنام میداد، 🤬گفت: چه خبر است؟ مگر وقت خاموشی نيست؟ ديد همه بچهها نشستهاند و دارند به او نگاه میكنند👀 اما يك نفر روی سرش پتو كشيده است. سرباز عراقی كه از عصبانيت میلرزيد😡😤، به تندی به طرف او رفت و در حالی كه با مشت و لگد به جانش افتاده بود پتو را از روی سرش كشيد و با ديدن صورت سياه او از ترس نعرهای😱 كشيد و فرار كرد و خودش را از آسايشگاه بيرون انداخت و سپس خنده بچهها🤣🤣 بود كه مثل بمبی آسايشگاه و اردوگاه را بر سر آن سرباز بختبرگشته خراب كرد.
اين صحنه از صدها تئاتر طنز برای ما جالبتر بود😃 و بعد ازاين جريانات هم به سرعت صورت آن برادرمان را تميز كرديم و وسايل را هم جمع كرديم تا همه چيز را حاشا كنیم.😁
🌱..↷
pedar1.mp3
839.9K
•°🌱❢ 🌸ꦿ ◁ ❚❚▷ ↻🌸 ꦿ⇆
•
•
•
+ خدا مادر را جایگاه معراج قرار داده بود...🧡🌱
🌿| #کتاب_صوتی
🌿| #پدر
🌿| داستان اول
و سلام بر #یادگار_کربلا!
و تمام غصهها و...
روضهها و...
اشکهای بیپایانش
در مصبیت عظیم #عاشورا...
#غربت یعنی ..
بازمانده عاشورا باشد
امام شیعیان باشد
اما روز شهادتش
زائری نداشته باشد ...
#شهادت_امام_محمد_باقر(ع)🥀
#تسلیت_باد🏴
#بہوقــٺ_حرف_حساب"🦋:📖…]
هروقٺ احتیاج داشته باشم خـــــدا ♥️✨...
رفیق !
به زمان بندی خدا اعتماد ڪن 😉:)🌿
#آرامشانہ
إِنَّ رَبِّي لَسَمِیٖعُ الدُّعَاٰءِ... 🌿
یقیناً پَرْوَرْدِگٰارِ مَنْ شِنَوَنْده دُعاٰسْتْ....🌸°○🍃