eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
490 ویدیو
8 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای کنکوری‌های کانال که فردا و پس فردا کنکور دارن. موفق باشید بچه‌ها💚 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
140.7K
صدا و هوای اول صبحِ حیاطمون😋 یه بارون ریزی هم داره می‌زنه کنکوری‌ها ✌️
بیاین واسه این یک فقره کنکوری ویژه دعا کنیم. آخه اگه قبول شه می‌خواد به خیریه‌ی ما دعا کنه🥺😂 درسته به زور ازتون پول می‌گیرم ولی خب دیگه شماها نیت‌هاتون رو خالص کنید، پولو که آخرش می‌دید، پس لااقل تو نامه‌ی اعمالتون نیکوکاریِ با عدم رغبت ثبت نشه.😁
دعا کنید این بچه‌ام فرهنگیان قبول شه که اولین حقوقش خیلی دست‌نیافتنی نباشه. اگه جای دیگه‌ای قبول شه، اولین حقوقش به عمر ما نمی‌رسه. چه امیدوارن نوجوونای این دوره زمونه، والا ما که چند قرن پیش کنکور دادیم، هنوز که هنوزه به اولین حقوقِ رؤیاهامون نرسیدیم.🤦‍♀😂
. یعنی هوا یه جور عجیبی خوبه که اصلا ای کاش بزنیم اسرائیلو صاف کنیم. ‌.
خدایا می‌بینی این گل رو؟ می‌بینی چقدر ظریف و حساسه؟ می‌بینی چقدر ضعیف و بی‌دفاعه؟ یه ذره باد بخوره بهش پرپر شده رفته... این گل که حتی از یه بند انگشت منم کوچیکتره، توی کهکشانِ به این عظمت به چشم میاد اصلا؟ خدایا من همین گلم. همینقدر ضعیف و تنها و بی‌دفاع، وسط بیابونِ غم‌ها... تو ولی هوامو داشته باش. همونطور که یه آسمونو می‌تکونی تا به این گل آب برسونی، به منم بارونِ رحمتت رو برسون که خیلی تشنه‌امه... ✍ملیحه سادات مهدوی https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همینقدر قشنگ😍 ماهِ دیشب، مصدری واقعا ماه بود. ایشونم ماهِ گرگ‌ومیشِ اولِ صبحِ وسطِ جاده‌ان که توسط یک فروند عکاس فوق‌حرفه‌ای شکار شده👌😅 .
. سلام امروز هفده شوال و روز پهلوانه💪 مناسبت نام‌گذاری امروز هم اینه که در چنین روزی امیرالمؤمنین در جنگ خندق، پشت پهلوانِ پهلوانانِ عرب عَمروابن‌عبدود رو به خاک زدن، چه خاک زدنی😁 امروز مبارکمون باشه. هر روزی که فضلی از فضائل امیرالمؤمنین آشکار شده و خدا در ستایش ایشون آیه و مدحی فرستاده و پیغمبر خدا به وجودش مباهات کرده، اون روز قطعا عیده. و خوشا به بخت بلند ما که اسممون شده محب امیرالمؤمنین .
15.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طوفان شن کاری از گروه هنری شراب و ابریشم. دکلمه و اجرا: ملیحه سادات مهدوی تدوین: سیده فائزه موسوی صندوق نظرات: 📬 (جهت ارائه نظرات روی صندوق بزنید و با نظرات ارزشمندتون تیم هنری ما رو در جهت بهتر شدن تولیداتش یاری کنید.) https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
هدایت شده از  شراب و ابریشم...
یک باره خندق می‌لرزد... صدای نعره‌ای میان چاههای حفر شده می‌پیچد... مردی که برابر با هزار مرد جنگی است* خندق را چون چاله‌ای پشت سر گذاشته و جلوی صفوف مسلمین مبارز می‌طلبد و چون کسی جرأت هماورد شدن ندارد صدای قهقه‌ی مستانه‌اش به استهزاء بلند شده. عمرو، مبارز می‌طلبد و پیامبر نگاه در چهره‌های پر از ترس اصحاب... برای وی در پی حریف است: _ چه کسی حاضر است پشت عمرو را به خاک بزند؟! سوال چندین مرتبه تکرار می‌شود و هر بار در میان نگاه‌های دوخته شده به زمینِ اصحاب فقط یک صدای آشنا داوطلب می‌شود. _*من*، یا رسول الله... صدا غریبه نیست... این *من* گفتن به گوش تمام لشکر آشناست... این صدا همیشه هنگام نبرد شجاعانه گفته است *من* پیامبر چقدر این *من* را دوست دارد ... سوالش را باز و باز تکرار می‌کند تا مَنَش باز و باز بگوید من، من، من... پیامبر چقدر این من را دوست دارد... پیامبر مَنَش را، خودش را، علی‌اش را می‌فرستد میانه میدان... من ِ پیامبر می‌رود تا رجز بخواند و حریف را به خاک بزند. عمرو، علی را برانداز می‌کند و نیشخند می‌زند: برو جوان برو، دلم نمی‌خواهد جوانی چون تو را بکشم برو بگو کسی هم‌شأن من بیاید... من ِ پیامبر اما رجز می‌خواند و عمرو را به مبارزه می‌طلبد. عمرو مغرورانه جلو می‌آید: دلم برایت می‌سوزد اما انگار خودت دلت می‌خواهد به دست من کشته شوی باشد جوان بیا تا بجنگیم... عمرو نعره می‌زند و بر علی حمله می‌برد... میان دو سپاه ولوله‌ای می‌شود... ترس و اضطراب و دلهره و نعره و فریاد... گرد و خاک به پا می‌شود و میدان از دید پنهان می‌شود فقط صدای نعره‌ی عمرو و طنین تکبیر علی، گاه به گوش می‌رسد و گاه برق شمشیری چشم‌ها را خیره می‌کند... ناگاه صدای مهیبِ افتادن ِ پیل‌تنی هلهله‌ها را خاموش می‌کند... گرد و خاک‌ها فرو می‌نشیند... دو سپاه خیره در میدان انگشت حیرت به دهان گرفته‌اند... هزار مرد ِ کفار بر زمین افتاد... علی افسانه‌ی عمرو را خاتمه داد... جوانی که عمرو به قامتش پوزخند می‌زد با یک ضربت ذوالفقار هزار مرد جنگی ِ کفار را بر زمین ‌افکند... علی جنگ احزاب را خاتمه بخشید... . . . پیامبر مَنَش را به آغوش می‌کشد... می‌بوید و می‌بوسد و از لبانش ترنم بهشت می‌گیرد... من ِ پیامبر باز هم آسمان را در خود خیره کرده است... باز هم خدایی خدا را به رخ عرش کشیده است... علی ِ پیامبر ... علی ِ خدا... خدا و پیغمبرش فخر می‌کنند به داشتن علی... جبرئیل هم آمده است به پابوس علی... خبرهایی هم انگار آورده است... لضَربة علی یومَ الخندق اَفضلُ من عبادة الثقلین...  همین برای فضیلت علی کافی است... ✍ملیحه سادات مهدوی نوشت: ابن ابی الحدید، عالم اهل سنت، می‌نویسد: و اما حمله‌ی علی در جنگ خندق به عمرو بن عبدود بزرگ‌تر از آن است که آن را عظیم بنامیم...  در احقاق الحق ج 8 ص378 در وصف عمرو می‌نویسد از مشاهیر و دلاوران عرب بود و او را با هزار مرد جنگی برابر می‌دانستند. ۲نوشت: امروز واقعا عیده، عیدِ عمرو افکنیِ امیرالمؤمنین در تقویم این روز بعنوان روز فرهنگ پهلوانی ثبت شده، این روز رو به هر کس که وجودش به اخلاق و مرامِ پهلوانی آراسته‌اس، تبریک میگم. 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چون که امروز روز پهلوانه... جهان‌پهلوان قاسم سلیمانی❤️ دستنوشته‌ی روز پهلوان اینجاست. https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
. هیدارا تا بحال این نام رو نشنیده بودم. دیشب جایی خوندم و بعد درباره‌اش از علامه گوگل سوال پرسیدم و ناباورانه دیدم که نامیست از نام‌های امیرالمؤمنین! نام علی در تورات ایلیاست و در انجیل هیدارا💚 تغییر یافته‌ی حیدر... در تورات: احمد و ایلیا، و در انجیل: حماد و هیدارا، نبی و وصی آخرالزمانند. جانها به قربانِ نبی و وصی آخرالزمان با هر نام و نشانی که معرفی شده باشند.💚 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیزش دانشجویان بزرگترین دانشگاههای دنیا برای دفاع از مظلوم .
اول طلوع چشم و دلمون رو روشن کنیم به یک سروده‌ی زیبا از امیرالمؤمنین 💚 و كم لله من لطفٍ خفيٍّ يَدُقُّ خَفَاهُ عَنْ فَهْمِ الذَّكِيِّ وَ كَمْ يُسْرٍ أَتَى مِنْ بَعْدِ عُسْرٍ فَفَرَّجَ كُرْبَة َ القَلْبِ الشَّجِيِّ و كم أمرٍ تساءُ به صباحاً وَ تَأْتِيْكَ المَسَرَّة ُ بالعَشِيِّ إذا ضاقت بك الأحوال يوماً فَثِقْ بالواحِدِ الفَرْدِ العَلِيِّ و چه بسیار است خدای را لطفهای پنهان که از فهم افراد باهوش پوشیده است. و چه بسیار آسایشی که پس از سختی می‌آید و گرفتگی قلب پریشان را برطرف می‌کند. و چه بسیار امری که صبح تو را ناراحت می‌کند و شب‌هنگام سرور و شادمانی برایت می‌آورد. اگر روزی احوال بر تو تنگ شد، به [خداوند] واحدِ فردِ علی تکیه کن. هیچ چیز اندازه‌ی این کلماتی که از دهان مبارک بزرگترین موحد عالم خارج شده و مخاطب رو دعوت کرده به اعتماد و اطمینان به خدا نمی‌تونه قلب آدم رو قرص و محکم کنه‌. خدا هست.... https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
نیم رخِ یار💚
در حرم قطره‌قطره می‌افتاد آسمان روی آسمان...
پنجاه سال پیش وقتی برخی‌‌ها حساب و کتابشون با محاسبات امام نمی‌خوند و بنظرشون حرفها و آرمانهای امام دور و دست‌نیافتنی بود، امام نه تنها به پیروزیِ مسیرش یقین داشت که حتی پیش‌نویسِ روش‌ِ صدورِ آرمانهاش به کشورهای دیگه رو هم آماده کرده بود! و این جریانی که الان در دانشگاه‌های بزرگ دنیا راه افتاده، همون طرح امام واسه جهانی کردنِ انقلابه که از تئوریِ امام به عملیاتِ شاگردانِ امام تبدیل شده! امروز در بزرگترین دانشگاه‌های دنیا شاگردان مکتب امام بدون اینکه امام رو بشناسند و حتی یک جلسه سر کلاسش حاضر شده باشند، دارند درس‌های امام رو با رتبه‌ی عالی پاس می‌کنند! روزی که بعضی‌ها با ترس و تردید امام رو از دست کردن تو لونه‌ی زنبور و درافتادن با شاه مملکت برحذر می‌کردن، امام آروم و مطمئن به راهی که شروع کرده بود، داشت برای دانشگاه تورنتو برنامه می‌چید... خیزشِ بزرگترین دانشگاه‌های دنیا، میوه‌ی درختیه که امام توی خاک ایران کاشت و شاخ و برگهاش رو روی دیوارِ کشورهای منطقه انداخت... رحمت به پیر جماران که اگه نبود، دنیا تا الان هزار بار به چنگ و دندونِ جهانخوارا خورده شده بود... ✍ملیحه سادات مهدوی https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
نمی‌دانم چرا انقدر با من مهربانی تو... هدیه گرفتم از امام رضا جانم چه هدیه‌ای، گلِ ضریح و نبات حرم💚 گلی برای گل🤪 نباتی برای نبات😁 نباتِ حرمِ کی بودم من😆
سردارِ دلهای زمانه‌ات را بشناس🤣 اینا بچه‌های تیم تلاوتن اینجور شیرین‌بازی درمیارن، شما جدی نگیرید.😏😂 فکر می‌کنن من قراره بعدش بگم باشه شما جزءهاتو بده خودم بخونم.😒 ولی خب من نه تنها این کارو نمی‌کنم که جزءهای خودمم می‌کنم تو پاچه‌شون تا دوباره اینجور پاچه‌خواری نکنن😂 راستی ما طرح تلاوتمون جاریه رمضان تا رمضان ان‌شاالله ۱۱۰ ختم قرآن به نام نامیِ امیرالمؤمنین اگه قصد ثبت نام دارید به دشتبانی جان پیام بدید.🙏 @Dashtebanii .
دِ مثلِ دلدادگی به زیباییِ یک گل به سادگیِ یک لبخند به پاکیِ یک آینه بند می‌شود دلی پشت ِ یک نگاه... و شروع می‌شود قصه‌ای ساده اما بی‌نهایت عاشقانه! جوانی سرشارِ احساس دل می‌بندد به زلالیِ یک دختر... نَه مثلِ لیلی و مجنون نَه مثلِ خسرو و شیرین و نَه مثلِ هیچ‌کدام از عشق‌های اسطوره‌ایِ دنیا! که یک عشقِ ساده اما پاک که شروعش فقط با یک حرف است: "بل‍ه" با همین شروعِ ساده یک دختر و یک جوان جان می‌شوند برای هم! جان می‌دهند برای هم! آرامش می‌بارد صداقت جاری می‌شود زندگی لبریز می‌شود از عطر و مهر! و جوان آرام می‌شود کنارِ دختر... دختر تمامِ هستی‌اش می‌شود زندگی‌اش می‌شود اصلا انگار خودش می‌شود! . عشق معنا می‌شود زندگی شور می‌گیرد خوشبختی نازل می‌شود... قصه هر روز عاشقانه‌تر و عاشقانه‌تر می‌شود! . یک زن یک مرد فرقی نمی‌کند کِی و کجا! برهم عاشق می‌شوند بی‌آنکه کسی در مدحشان شعر بگوید یا برای عشق‌شان افسانه بسراید کنار هم خوشبخت می‌شوند تا بی‌نهایت... عشق مرد به همسرش شعری است که خدا سروده است! قصه‌ی عشق‌های پاک را خدا خودش تعریف می‌کند: وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً/ روم۲۱ ✍ملیحه سادات مهدوی تقدیم به زهرای عزیزم که امروز در آغوش امام مهربانی‌ها به مردی که دوستش داشت، بله گفت... همسفر باشید تا بهشت💚 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
چند قاب از عقدکنونِ زهرا خاتون🌱 عاقد که آیا وکیلم‌هاش رو گفت هی گفتن عروس رفته گل بچینه و گلاب بیاره و زیرلفظی بدید... بعد نوبت دوماد که شد عاقد گفت دیگه دوماد که ایشالا نمیخواد بره گل بچینه؟ من گفتم دوماد که دیگه خدا بهش یه همچین باغ گلی داده، گل چیدن نداره😌 حاج آقا هم دمش گرم حرفمو تأیید کرد.😁 خلاصه که اونجا انقد هی از پشت عروس دراومدم و هی از عروس گفتم، خانواده دوماد فکر کنم گفتن اه اه کی اینو دعوت کرده😂 . . آقا لب کلام اینکه پول بزنید به حساب دشتبانی ما بیایم عقدکنون ازتون تعریف کنیم. 😆 . ثبت‌نام ختم قرآنهای طرحِ "رمضان تا رمضان" آغاز شده👌 دشتبانی اینجاست: @Dashtebanii .
بعد عقد به پدر عروس گفتم دست عروسو بذارید تو دست دوماد؛ بعد خودم رفتم جلو گفتم اینکه پدر عروس دست دخترشو میذاره تو دست دوماد یعنی داره امانت میسپره دست دوماد، آقا دوماد مراقب این امانت باشن. خانواده عروسم که از قبل من رو بعنوان استاد دانشگاهِ عروس معرفی کرده بودن، هیچی دیگه کلا خانواده دوماد بندگان خدا نزد من حرفی برای گفتن نداشتن، منم تا تونستم برای دانشجوم امتیاز گرفتم😂 تا همیشه خوشبخت باشن الهی💚💚