💥#داستانک💥
💠 عنوان داستان: بیسکوییت زندگی
یادمه هشت سالم بود…
یه روز از طرف مدرسه بردنمون کارخونه تولید بیسکوییت، مارو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویت رو ببینیم. وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه بیسکویت میداد بیرون خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرون رو ورداشتن و خوردن…
ولی من رو حساب تربیتی که شده بودم میدونستم که اونا دارن کار اشتباه و زشتی میکنن، واسه همین تو صف موندم ولی آخرش اونا بیسکویت خورده بودن و منی که قواعدو رعایت کردم هیچی نصیبم نشده بود…
الان پنجاه سالمه، اون روز گذشت ولی تجربه اون روز بارها و بارها تو زندگیم تکرار شد.
خیلی جاها سعی کردم که آدم باشم و یه سری چیزا رو رعایت کنم ولی در نهایت من چیزی ندارم و اونایی که واسه رسیدن به هدفشون خیلی چیزارو زیر پا میزارن از بیسکویتای تو دستشون لذت میبرن…
از همون موقع تا الان یکی از سوالای بزرگ زندگیم این بوده و هست که خوب بودن و خوب موندن مهمتره یا رسیدن به بیسکوییتای زندگی؟ اونم واسه مردمی که تو و شخصیتت رو با بیسکوییتای توی دستت میسنجند؟!؟!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من یه شبه بزرگ شدم...
درد کشیدم، و فهمیدم :
هیچکس برای من نیست...
و ممکنه یه شب بخوابم
و صبح که بیدار شدم
کسی دیگه خریده باشتش...
محبت، محبت نمیاره
و فقط تو رو محتاجتر به آدما نشون میده
و همین باعث میشه راحت لهت کنن...
خیلی از عشقا، طعم واقعیت نمیده
و پاش برسه خودشون رو
بیشتر از تو دوست دارن و رهات میکنن...
فهمیدم نباید از کسی بخوام مثل من رفتار کنه
چون هیچکس اندازه من حاضر نیست
به لیست حماقتای زندگیش
هر روز به حماقت دیگه رو اضافه کنه!
یاد گرفتم خودم تیکه های
خرد شدمو بردارم و بچسبونم...
و منتظر هیچ دستی برای کمک نباشم...
چون هیچکس بخاطر من
نمیذاره دستش بریده شه...
برای موندن باید منتظر خواهش شد...
برد با کسیه که رو هیچی حسابی باز نکرده...!
زندگی قشنگه اگر هر روز با خودت تکرار کنی
هیچ چیزی از هیچ کس بعید نیست...
تنهایی رو بهترین همدم خودت بدونی
و مدام واسه خودت یادآوری کنی
که باید عاقل باشی...
چون دنیا جای دیوونگی نیست
و بابت هر دیوونگی
باید تاوان های زیادی بدی...
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_الهام
#دعا_نویس
#پارت_آخر(۷۷)
الهام متولد سال ۶۷هستم...
وقتی رفتم دیدم هاشم ومعصومه مردند.قیامتی بود اونجا،بعدا فهمیدم که معصومه شب هاشم رو به زور میبره واحد خودش و بهش قرص خواب میده ،بعداز خواب با یه چاقو میزنه رو قلبش و بعد رگ دست خودش رو هم عمیق میزنه..صبح همه متوجه فوتشون میشند..روزهای خیلی سختی بود خیلی سخت...تمام خاطراتم با معصومه و هاشم جلوی چشمم بود...مرتب معصومه رو صدا میکردم واشک میریختم و میگفتم بلند شو..بعداز مراسم ختم ملیحه هم تمام حق و حقوقشو میگیره و میره..زن عموم سه ماه بعداز دخترش فوت میشه..بالاخره به روال زندگی برمیگردیم وخدا بهم یه دختر خوشگل میده که ساحل اسم خواهرشو سحر میزاره..در حال حاضر بچه ی دوم رو بار دار هستم و از وقتی مامان هم با ما زندگی میکنه( چون عزیز فوت میشه) واقعا احساس خوشبختی میکنم....
سرگذشتم رو تعریف کردم که تورو خدا برای بچه هاتون تصمیم نگیرین که با کی ازدواج کنندو اونا رو اجبار به کاری که دوست ندارن وادارنکنید که عواقب اون همه رو میسوزونه....پایان
🔑گروه بحث و گفتگو درمورد سرگذشت
https://eitaa.com/joinchat/3745055272C316a1c99e9
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#خودت_را_خالی_کن
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط میفرمود:
بطری وقتی پر است و میخواهی خالی اش کنی، خمش میکنی.
هر چه خم شود خالی تر میشود.
اگر کاملا رو به زمین گرفته شود سریع تر خالی میشود.
دل آدم هم همین طور است، گاهی وقتها پر میشود از غم وغصه ،از حرفهاوطعنههای دیگران.
قرآن میگوید:
"هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها، خم شو و به خاک بیفت."
این نسخهای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است:
"ما قطعا میدانیم و اطلاع داریم، دلت میگیرد، به خاطر حرفهایی که میزنند."
"سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن"
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#پندانه
کاش از انگشتهای دستمان یاد میگرفتیم
یکی کوچک
یکی بزرگ
یکی بلند و یکی کوتاه
یکی قوی تر و یکی ضعیف تر
اما هیچکدام دیگری را مسخره نمیکند
هیچکدام دیگری را له نمیکند
و هیچکدام برای دیگری تعظیم نمیکند
آنها کنار هم یک دست و کامل میشوند
و میتوانند کارها را به نحو احسن انجام بدن
چرا ما انسانها اگر از کسی بالاتر بودیم
لهش میکنیم
و اگر از کسی پایینتر بودیم او را میپرستیم
آری
باید باهم باشیم و کنار هم
نه کسی بنده است
نه کسی خداست
فقط مکمل همیم
آنگاه لذت یک دست بودن را میفهمیم
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_ساغر
#دروغ_به_چه_قیمت
#پارت_اول
من ساغر هستم۲۵ساله ساکن یکی از شهرهای شمالی…..
سه تا برادر بزرگتر از خودم دارم و من ته تغاری و تک دختر هستم….راستش من هم عضو این کانال زیبا هستم و وقتی سرگذشت ها رو خوندم ،تصمیم گرفتم سرگذشت پراز فراز و نشیب خودمو تعریف کنیم…تک دختر بودن، مخصوصا بعداز چندتا برادر هم خیلی خوبه و هم یه کم سختیهای خودشو داره..از گذشته بخواهم بگم میتونم به زمانی اشاره کنم که توی پنج سالگی با از دست دادن پدرم یتیم شدم و همین باعث شد بجای اینکه من به مامان بچسبم،مامان شدیدا بهم وابسته بشه…انگار بعداز فوت بابا تنها همدم مامان شده بودم.برادرام بخاطر مخارج خونه و زندگی ،درس رو رها کردند و هر کدوم مشغول کاری شدند و من موندم و مامان…تمام دوران ابتدایی با اینکه مدرسه ام نزدیک بود اما مامان خودش منو تا مدرسه رسوند و ظهر هم اومد دنبالم و برگردوند خونه..هیچی از نوجوونی و کارهایی که دوستام انجام میدادند متوجه نشدم و بچه ی سر براه و حرف گوش کن خانواده بودم…..
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
✅ دوست داری مثل «آب» باشی یا «روغن»؟
✍روزی عارفی نزد شاگردان خود، پیالهای روغن کنجد با پیالهای آب گذاشت.
سپس پرسید:
کدامیک به نظر شما با ارزشترند؟
همه گفتند:
آب، چون مایۀ حیات است.
عارف روغن و آب را روی هم ریخت، آب پایین رفت و روغن بالاتر ایستاد.
دوباره پرسید:
پس چرا روغن افضل است و بالاتر ایستاد؟!
روغن رنج بسیار کشیده، رنج داس و فشار آسیاب را تحمل کرده تا متولد شده است؛ اما آب هرگز چنین سختیای به خود ندیده است.
برای همین وقتی آب را در نزدیکی آتش قرار دهید تحمل حرارت و سختی ندارد، بخار شده و به هوا میرود. اما اگر روغن را در مجاورت آتش قرار دهید هرگز از آتش فرار نمیکند، بلکه میسوزد و همهجا را با نور خود روشن میکند.
بدانید ارزش هر چیز به اندازۀ مقاومت او در برابر مشکلات و صبر اوست. در راه خدا چون روغن باید صبور باشید..
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#مراقب_اعمالمان_باشيم
خیلی مراقب باشید. مخصوصاً تهمت زدن و غیبت کردن.
چرا ما اینقدر بیخیال شدهایم؟!
وقتی روایت به ما میفرماید: غیبت شدیدتر از ٧٠ زنای محصنه در مسجدالحرام است، توجّه کنید که چقدر گناه این سنگین است!
تازه این غیبت است، گناه تهمت خیلی بیشتر است.
خیلی راحت مینشینیم تهمت میزنیم. در گروهای مجازی، چیزی که به آن یقین نداریم چیزی که ندیدهایم، بیان میکنیم.
در تلفن همراه ما آمده، سریع این را برای دیگران ارسال میکنیم.
همینجا امام زمان ارواحنافداه میفرمایند: تو دیگر از ما جدا هستی.
کاری انجام ندهید که هرچه زحمت میکشید، میبینید خبری نیست. هرچه یاصاحبالزّمان میگویید، میبینید خبری نیست. اینها را بفهمید که منشأش از کجاست.
و اِلّا میفرمایند: هرجا هستید، هروقت با ما کار دارید «فَحَرِّکْ شَفَتَیْک، فَاِنَّ جَوابَکَ یَأتیکَ» دو لبتان را تکان دهید ما سریع به شما جواب میدهیم.
حالا این جواب نمیرسد یک جای کارمان لنگ است. کارمان اشتباه است.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🔅#پندانه
✍ اگر همه چیز را میدانستیم شاید خیلیها را میبخشیدیم....
🔹تصور کنید که در جنگلی قدم میزنید. ناگهان سگ کوچکی را میبینید که کنار درختی نشسته است.
همچنان که به آن سگ نزدیک میشوید، ناگهان به شما حمله کرده و دندانهای تیز خود را نشان میدهد.
شما وحشتزده و خشمگین میشوید، اما ناگهان متوجه میشوید که یکی از پاهای سگ در تلهای گرفتار شده است.
بهسرعت حالت ذهنی شما از خشم بهسوی نگرانی و ترحم تغییر میکند؛ زیرا متوجه شدهاید که حالت پرخاشگری سگ از جایگاه آسیبپذیری و درد نشئت میگیرد. 😢
✅این موضوع درمورد همه ما نیز صدق میکند.
🟣#خشم ناشی از #جهل است، اگر همه چیز را میدانستیم دیگران را میبخشیدیم.
❌ما هرگز نمیدانیم آدمی که روبهروی ما قرار گرفته در حال چه مبارزه روحی است یا از چه مبارزهای آمده است.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
می دانید، چرا خوشبخت بودن مشکل است؟ 👇🏼
چون از رها کردن چیزهایی که باعث
غمگینی ما می شود، سر باز می زنیم!
چون کلید خوشبختی خودمان را،
در جیب دیگران قرار داده ایم و باور نداریم
که خوشبختی مان در دستان خودمان است
کلید خوشبختی، درک این واقعیت است
که آنچه برای شما رخ می دهد مهم نیست،
بلکه چگونگی پاسخ شما مهم است.
خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
بلکه کسی است که با مشکلاتش، مشکلی ندارد.
بیشتر وقت ها ما به دنبال آن هستیم
که دیگران خوشبخت مان کنند و بیشتر اوقات
آنها نمی توانند خوشبختی را که ما
به دنبالش هستیم برایمان ایجاد کنند. چرا؟
چون فقط یک نفر مسئول شادی و سعادت ماست
و آن یک نفر خودمان هستیم. پس والدین، همسر
یا فرزند نمی توانند خوشبختی ما را رقم بزنند.
آنها فقط این شانس را دارند که در سعادت ما سهیم شوند.
خوشبختی فقط در درون ماست 💜
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_ساغر
#دروغ_به_چه_قیمت
#پارت_دوم
من ساغر هستم۲۵ساله ساکن یکی از شهرهای شمالی…..
با ورود به کلاس سوم راهنمایی حس نیاز به هم صحبت و دوستی به جز مامان در من شکوفا شد،…این حس اوایل بسمت همکلاسیهام کشیده شد و با چند نفر از بچه ها صمیمی شدم و این صمیمیت منجر شد تا بچه ها در رابطه با دوست پسراشون با من حرف بزنند و از من بخواهند تا من هم از دوست پسرم بگم…اما من حرفی برای گفتن نداشتم ،،آخه تا اون روز با هیچ پسری حتی برخورد کلامی هم نداشتم چه برسه گشت و گذار و غیره….. با این اوصاف چی بهشون تعریف میکردم؟؟مثلا یه روز عاطفه گفت:ساغرجان!!!بعداز مدرسه قراره با دوست پسرم بریم دور بزنیم تو هم به دوست پسرت بگو و با ما بیایید…چهار تایی خیلی خوش میگذره..گفتم:چی؟من !!من که دوست پسر ندارم…مامان و داداشام بفهمند منو میکشند..عاطفه گفت:جدی میگی؟یعنی چی که دوست پسر نداری؟یعنی هیچ پسری بهت شماره نداده یا دنبالت نیومده؟گفتم:نه.!آخه همیشه مامان میاد دنبالم و باهم میریم خونه..عاطفه با صدای بلند خندید و گفت:مگه تو بچه ننه ایی!؟؟؟
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
اگر واقعاً رنجی وجود نداشته باشد، تو در مورد آن فقیر هستی، زیرا رنج به تو عمق میبخشد. انسانی كه هرگز رنج نبرده باشد، همیشه سطحی باقی خواهد ماند. درواقع، اگر رنجی وجود نداشته باشد، تو بینمك خواهی شد؛ هیچ نخواهی بود، فقط یك پدیدهی خستهكننده خواهی بود. رنجبردن به تو یك حال و هوا، یك شور و اشتیاق میدهد. كیفیتی به تو دست میدهد كه فقط رنج میتواند آن را بدهد، كیفیتی كه هیچ شادی نمیتواند آن را به تو ببخشد. انسانی كه همیشه در خوشی و رفاه زندگی كرده باشد و هرگز رنج نبرده باشد، هیچ حال و هوایی ندارد. او فقط یك تكّه وجود است. ژرفایی ندارد. درواقع، قلبی نمیتواند داشته باشد. قلب توسط رنج ساخته میشود؛ تو از طریق درد كشیدن به تكامل می رسی...
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد