#حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
نرو که دلخوشی کل روزگار منی
نرو که روشنی دیده های تار منی
بمان کنار منه دلشکسته ی تنها
نرو که سینه سپر من کنم که یار منی
ببین که فصل بهار شده شبیه خزان
نرو که رونق جاری نو بهار منی
برای ماندن تو هرچه را بگویی چشم
نرو که در همه عرصه ها نگار منی
اگر خدایِ نکرده ...نمی شود نروی
نرو که مرحم احوال گشته زار منی
اگر تمام دو دنیا شود مرا دشمن
نرو که روی لبم نعره و شعار منی
بیا و مثل گذشته مرا حمایت کن
نرو که حس بکنم دائما کنار منی
اگرچه مثل گل پرپری به گلدانی
نرو که مثل همیشه تو ذوالفقار منی
#محمد_حبیب_زاده
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
دو سه روزیست ناتوان شده ای
مثل یک پوست و استخوان شده ای
قوت زانوان من برخیز
سرو من از چه قد کمان شده ای
با منه خسته جان تکلم کن
علت اشک دیدگان شده ای
جان اطفال کوچکت نروی
باعث لرز کودکان شده ای
تا قیامت نمی برم از یاد
که لگد مال این و آن شده ای
سینه ات شد سپر برای علی
زخمی پای دیگران شده ای
قصد پرواز تا خدا داری
بسکه دلتنگ آسمان شده ای
پرو بالت شکسته شرمندم
خون به بالت نشسته شرمندم
#محمد_حبیب_زاده
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرثیه
کتمان نکن زخم تمام پیکرت را
مخصوصا آن زخم عمیق شه پرت را
برخیز و یک بار دگر جامه به تن کن
بر سر مبند آتش گرفته معجرت را
یک بار درب خانه ام آتش گرفته
آتش نزن با گریه قلب همسرت را
جان بر لبم آورد خون بستر تو
ای وای اگر زینب ببیند بسترت را
نه سال بودی دلخوشی قلب حیدر
از من مگیر عشق نگاه آخرت را
هر چند از من رو گرفتی نازنیم
چادر نمی پوشاند آن زخم سرت را
در پهلویت زخم از سر مسمار داری
زخم عمیق از سیلی دیوار داری...
#محمد_حبیب_زاده
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهراسلام_الله_علیها
#ترکیب_بند
تمام شهر پی کشتن علی بودند
نبود مردی و نامردها ولی بودند
که هر کدام به تفسیر خود یلی بودند
چهل نفر که همه قاتل علی بودند
به سمت حادثه برگشت آن همه انگشت
قسم به فاطمه دیوار و در علی را کشت
به کوچه آمده رخصت گرفته اند از هم
و صف به صف همه نوبت گرفته اند از هم
سپس دویده و سبقت گرفته اند از هم
برای ضربه رضایت گرفته اند از هم
تمام نیتشان قربة الی الله است
و تازه ضربه ی دستی بزرگ در راه است
یکی غلاف به قصد ثواب بردارد
یکی به نیت مولا طناب بردارد
دری که سوخت به یک سمت تاب بردارد
لگد اگر بزنندش شتاب بردارد
برای کشتن مولا شتاب در کافی است
برای حفظ امامت دو تا پسر کافی است
گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد
چهل نفر همه رفتند و یک نفر آمد
چنان بلند شد و دست سمت سر آمد
به سوی فاطمه دیوار مثل در آمد
همیشه کوچه غمِ اهل سوختن باشد
خصوصا اینکه تماشاگرش حسن باشد
حسن که ضربه سختی به طاقتش میخورد
حسن که ضربه اصلی به غیرتش میخورد
چه خوب بود که سیلی به قامتش میخورد
ولی از این همه بادی به صورتش میخورد
همین نسیم، حسن را هزار سال بس است
برای گریه ی هر شب همین خیال بس است
گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد
ز سمت کوچه ی سر نیزه ها خبر آمد
که شمر جای مغیره در این گذر آمد
ولی نه روبروی او که پشت سر آمد
غلاف خنجر و حنجر به جای بازو شد
شبیه مادرش آخر شکسته پهلو شد
رسیدروضه به جایی که دیدنش سخت است
به حنجری که یقینا بریدنش سخت است
تنی که مثله شود پا کشیدنش سخت است
"صدای وای بنی" شنیدنش سخت است
اگر چه سخت سرت را ، ولی جدا کردند
چنان که فاطمه را از علی جدا کردند
همین که تیر رها کرد تیغ می بُرّد
رفیق می زند و نا رفیق می بُرّد
و بوسه گاه نبی را دقیق می بُرّد
عمیق بوسه زده پس عمیق می بُرّد
چنان پرنده که هی بال را به هم زده است
صدای فاطمه گودال را به هم زده است
#سعیدپاشازاده
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهراسلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
شب و کابوس از چشمِ منِ کَم سو نمیاُفتد
تبِ من کَم شده اما تبِ بانو نمیاُفتد
غرورم را شکسته خندهی نامحرمی یارَب
چه دردی دارد آن کوچه که با دارو نمیاُفتد
جماعت داشت میآمد دلم لرزید میگفتم
که بیخود راهِ نامردی به ما این سو نمیاُفتد
کِشیدم قَد به رویِ پایم و آن لحظه فهمیدم
که حتی ردِ بادِ سیلی اش بر گونه میاُفتد
نشد حائِل کند دستش گرفته بود چادر را
که وقتی دست حائِل شد کسی با رو نمیاُفتد
به رویِ شانهام دستی و دستی داشت بر دیوار
به خود گفتم خیالت تخت باشد او نمیاُفتد
سیاهی رفت چشمانش، سیاهی رفت چشمانم
وَگَرنه مادری در کوچه بر زانو نمیاُفتد
میانِ خاک میگردیم و میگویم چه ضربی داشت
خدایا گوشواره اینقَدَر آنسو نمیاُفتد
دو ماهی هست کابوس است خواب هر شَبَم ،گیرم...
تبِ من خوب شد اما تبِ بانو نمیاُفتد
#حسن_لطفی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات
#فاطمیه
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#غزل
پرونده ام شده است پر از اشتباه، آه
شرمنده ام از این سر و روی سیاه، آه
حمد شفا برام بخوانید نیمه شب
دل مرده ام ازین همه کوه گناه، آه
آهی نمانده بین بساطم! مرا ببین
وضعیت خراب دلم را نگاه! آه
عمرم گذشت و دیر به خود آمدم، دریغ
فهمیده ام که رفت سرِ من کلاه، آه
بگذار تا که گریه کنم باز، زار زار
بگذار تا که ناله زنم باز، آه... آه...
لا یمکن الفرار...، شدم خسته سَیّدی
بیرون مکن مرا ز حرم یا اِله، آه
من را ببخش تا که علی شادمان شود
دور از نجف شدم چقدر زابراه، آه
از غربت علی و غم حضرت بتول
باید کشید از دل پر غُصه گاه، آه
نامردها به پهلوی زهرا لگد زدند
وقتی که بود مادر ما پا به ماه، آه
طوری زدند که همه دیدند فاطمه
پهلو شکسته رفت سوی قتلگاه، آه
با چکمه هایشان چقدر این حرامیان
رفتند روی سینه ی ارباب راه، آه
#محمد_جواد_شیرازی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
#غزل
سلامِ رو به ضریحم؛ جواب میخواهم
جواب، از لبِ عالیجناب میخواهم
سراب، آمده سیراب، از حرم برود
چقدر، تشنهام از تشنه آب میخواهم
پُر است، از بتِ طاغوت، کعبهی دل من
به دستِ بتشکنت انقلاب میخواهم
اگر چه بیادبم؛ از خجالت آبم کن
غرورِ کوهِ یخم؛ آفتاب میخواهم
به سمتِ دستِ کریمت قنوت، میگیرم
دعایم و نفسی مستجاب میخواهم
تمامِ نوکریام قُربةًاِلیالعشق است
که گفته است، که از تو ثواب میخواهم ؟!
سرِ دوراهِ بهشت و زیارتِ حرمت
من اختیار، در این انتخاب میخواهم
#رضا_قاسمی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین_علیه_السلام
#غزل
شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد
کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد
چه کنم من که ندارم بجز این قلبِ سیه
دلِ من از تو حسین قدری دوا می خواهد
روضه ی آب و عطش گر چه ملول است و ولی
دلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد
شب جمعه شد و مادر به حرم آمده است
وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد
آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا
دلِ من جرعه ای از آبِ شفا می خواهد
کی شود قسمت من هم بشود کرببلا
دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد
#هستی_محرابی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عجل_الله
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#جمعه_انتظار
عمرم شده جانکندن در اوج پریشانی
زین کوتهی عمر و زیـن غیبت طولانی
عمری بـه تمنایت بـا یاد قـدمهایت
ازپارۀ دلکردم پیوسته گلافشانی
گردیده سیـه روزم میسازم و میسوزم
دارم بـه جگـر پنهـان صـد شعلۀ پنهانی
با روی تو در پاییز گیتیست چو فروردین
بیتـو همـه جا زنـدان مردم همه زندانی
یا آن که نهان استی خورشید جهان استی
دل میبری از عالـم با چهـرۀ نورانی
بـاچشم خیال خودتا یادِ رُخَت کردم
عالم همه جاشدروز حتیشب ظلمانی
تنهانه همین بلبل در وصفِتو میخواند
گلهاهمه گردیدندمشغول غزلخوانی
ایجانِ جهانپرور ای عبدِخدا منظر
بازآی وخدایی کن درکسوت انسانی
بازآ و مـداوا کـن پیشانـی جدت را
خون پاک کن ای مولا زآن صورت و پیشانی
«میثم!» همه شب بایدکوشیبه دعا،شاید
گیرد بــه دعـا پایــان ایـام پریشانی
#غلامرضا_سازگار
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج
#مناجات
#جمعه_انتظار
بیا که بر دل عالم نشسته سوز غمت
هزار جان گرامی فدای هر قدمت
امام کعبه تویی تو تویی مطاف حرم
که محترم حرم از رد پای محترمت
«فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی»
بگیر دست گدا را دوباره از کرمت
نفس بده که نفس پای پرچمت بزنم
مگیر از سر این دل تو سایه ی علمت
بیا و زنده کن این مرده را دمی به دمی
تو ای مسیح مسیحا دمی بدم ز دمت
به ذره گر نظر لطف تو رسد یکدم
به آسمان رود از حسن لطف دم به دمت
غریب مانده ای ای آشنای خیمه نشین
میان عالم و آدم ، فدای داغ غمت
و شعر درد دل تو هزار دیوان است
کجاست شاعر شعرت کجاست محتشمت ؟
چه روزها و چه شبها که روضه می خوانی
به اشک چشم که مادر فدای قد خمت
فدای غربت و مظلومی تو یا اُمّاه
فدای تربت خاکی و مخفی حرمت
چه می شود که ببینم دمی که امضا شد
برات کرببلایم به گوشه ی قلمت
#ناصرشهریاری_ووحیددکامین
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7