eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.6هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
986 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
آمدی و دل ما بردی و رفتی ای ماه! با تو خوش بود سحرهای «بِکَ یا الله» چه سحرها، چه سحرهای خوشی بود و گذشت چه خبرها، چه سفرهای خوشی بود و گذشت نظر لطف خدا بود که افتاد به ما تشنگی، فرصت سیراب شدن داد به ما یاد جوع و عطشِ روز قیامت کردیم یاد ظهر عطش‌افروز قیامت کردیم... به خدا چلّه عشق است همین سی‌روزه می‌توان بار سفر بست همین سی‌روزه گفته بودم که فقط چند سحر فرصت هست چند بار ای دل من! بغض تو این ماه شکست؟ روزی‌ات شد سفری در دل شب، با مولا؟ سفری تا سحرِ «فُزْتُ وَ رَبّ» با مولا؟ تشنگی ذکر لب ما شده بود این یک‌ماه روزه شد روضۀ لب‌های اباعبدالله سوختیم آه به یاد لب عطشان حسین یاد لب‌های ترک‌خوردۀ طفلان حسین ای خوشا آن‌که سبکبار به عید آمده است آن‌که با وعده دیدار به عید آمده است آن‌که عیدانه ز لبخند امامش دارد چشم بر آمدن ماه تمامش دارد تو عزیز دوجهانی و فقیریم، فقیر یوسفا «أَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ»، تو ما را بپذیر نوبهارا! دل پرخون چمن را دریاب روزه‌داران فلسطین و یمن را دریاب طاقت امت جدّت به خدا طاق شده آه خونین‌جگرا‌ن، شعلۀ آفاق شده کاش آیینۀ دل، مات جمال تو شود عید ما رؤیت ابروی هلال تو شود... عید فطر آمده، باشیم به فکر فقرا عید فطرآمده، «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا» مردم ما دلشان صبر زلالی دارد سفرۀ کوچکشان نان حلالی دارد... معدن رنج، دل کارگران است هنوز چشم مردم به عدالت، نگران است هنوز سنگر توست همین میز و امیدی‌ست به تو آن سوی میزِ تو چشمان شهیدی‌ست به تو گره ار وا نکنی خود گره کار مباش برنمی‌داری اگر بار کسی، بار مباش عید شد، آمدن عید مبارک بادت وان مواعید که کردی، نرود از یادت عید رسوا شدن دشمن پیمان‌شکن است روز یکدل شدن و جشن خروش وطن است... دل به لبخند که بستیم؟ عدو غدار است! وقت اظهار«اَشداءُ علی الکُفار» است... پشت سر لشکر فرعون و مقابل، دریاست ذره‌ای ترس به دل راه مده، حق با ماست نیل اگر هست عصا در کف موسا هم هست مژده «إِنَّ مَعِی رَبِّی» آقا هم هست... از سوی کرببلا عازم راه قدسیم روز پیکار همه عضو سپاه قدسیم قدس ای قدس! پی یاری تو از همه سو می‌رسد لشکر پیروز «رِجالٌ صَدَقوا» می‌رسیم از ری و بلخ و نجف و شام و حجاز صف به صف تا که بخوانیم به صحن تو نماز مژده ای قدس که آیات رهایی با ماست بزن ای قلب فلسطین که صدایت زیباست رود، آن نیست که سنگی به رهش سد نشود رود، آن است که در راه مردّد نشود چشم این رود چهل‌ساله‌ به دریاست هنوز یک جهان، نهر دعا پشت سر ماست هنوز اولین بارقۀ صبح سپید است امید نفس زخمی جانباز و شهید است امید دشمنانی که گرفتند شهید از من و تو وای از آن دم که بگیرند امید از من و تو دل ما مانده به پیروزی فردا روشن دل ما روشن و راه حججی‌ها روشن 🎙اجرا شده توسط پیش از نماز عید فطر سال ۱۳۹۷ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به جهان خرّم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست به غنیمت شمر ای دوست دم عیسیِ صبح تا دلِ مرده مگر زنده کنی کاین دم از اوست... به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی‌ست به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست زخم خونینم اگر بِهْ نشود بِهْ باشد خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم از اوست غم و شادی برِ عارف چه تفاوت دارد ساقیا باده بده شادیِ آن کاین غم از اوست پادشاهی و گدایی برِ ما یکسان است که بر این در همه را پشت عبادت خم از اوست «سعدیا» گر بکَند سیل فنا خانۀ دل دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یه بار دیگه مرغ دلم پر گرفت بهونه رو دوباره از سر گرفت دلش میخواد مدینه رو ببینه یه شب بره پشت بقیع بشینه سلام بده به غصه های یثرب به اشک چشم زائرای یثرب سلام بده به خاک غرق نازش به لحظه ی غروب جانگدازش سلام بده به گنبد پیمبر سلام بده به فاطمه به حیدر سلام بده به گریه های زهرا به ناله های بی صدای زهرا با سوز دل سلام بده به پاکیش سلام بده به چار تا قبر خاکیش هر کی بقیع رو دیده خوب می دونه غروب اون دلا رو می سوزونه پشت در بقیع زبون می گیره سراغ قبر بی نشون می گیره مزاری که صحن و سرا نداره حتی یه دونه روشنا نداره خواب به چش شیعه حرومه مادر بگو که قبر تو کدومه مادر http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نام تو آغشته شد با واژه هایی پر غبار تا بگویم اسم تو دارم صدایی پر غبار می نشینم روی خاک از غربت بی حد تو دارم از اندوه تو حال و هوایی پر غبار تا که ذکر نام تو بر لب نشسته اِی غریب گرد و خاکی شد به پا از کوچه هایی پر غبار تا که می بینم بقیع و بارگاه خاکی ات گوییا بینم بهشت دلربایی پر غبار این چنین آیا کسی دیده به مُلک عالمین پادشاه عالم و صحن و سرایی پر غبار ؟ غربت خاک بقیعت دل شکست از آسمان گوییا عرش خدا دارد نمایی پر غبار همره ذکر حسن گویم به لب یابن الحسن کی شود از کوچه ی غربت بیایی پر غبار http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای مدینه جلوگاه کبریا ای تجلی گاه انوار خدا ای مدینه ای تو مشکوی بهشت عطر خاکت خوشتر از بوی بهشت ای زمینت لاله زار اهل بیت ای امی و راز دار اهل بیت ای حریمت قبله گاه اهل دل ای نسیمت با رگ جان متصل ای به گِردَت  کعبه ی دل در طواف خفته در تو اسوۀ شرم و عفاف در تو خورشید نبوت خفته است درتو ناموس ولایت خفته است نقش هستی نقشی از ایوان توست "آب و باد و خاک سرگردان توست" ای گلستان گل و آلاله ها ای نیستان تمام ناله ها ای وصیتنامۀ درد علی نخل هایت دست پرورد علی ای مدینه جانِ جان ما تویی آیه های صبر را معنا تویی ناله های مرتضی در گوش توست هستی او خفته درآغوش توست لب گشا از محنت زهرا بگو از غم و درد علی با ما بگو فاش کن آن گوهر ناسفته را راز های گفته و ناگفته را گرکه عمری سخت پابند توام چون «وفایی» آرزومند توام http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با جرم بی حساب و سراپای سوخته پر می‌زنیم سمت حرم‌های سوخته پر می‌زنیم تا حرم کربلایی‌ات ای سر بریده‌ی غم عظمای سوخته آقا سلام بر لب عطشان و زخمی‌ات آه ای غریب، ای جگر و نای سوخته در قتلگاه بر تو و اطفالت ای حسین رحمی نکرد لشگر اعدای سوخته حتی همان زمان که لبت شعله می‌کشید شد تشنه‌ی لبان تو دریای سوخته افتادی و رمق ز تنت چکمه‌ای گرفت بر سینه‌ات نشست رد پای سوخته یک تیغ کُند، بوسه‌گهِ حنجر تو شد ای روشنای هر شب دنیای سوخته ای وای بر رباب و سر شیرخواره‌اش ای وای بر رقیه و موهای سوخته http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴سیل اشک 😭 آتش بزن ای غم تمام پیکرم را لبریز کن از خون دل و چشم ترم را ای آه و ناله راه بغضم را بگیرید تا پنجۀ بغضی نگیرد حنجرم را خانه خرابم کرد سیل اشک ، وقتی کردم نظاره تربت پیغمبرم را بگذار تا از غربت زهرا  بکوبم بر پنجره های بقیع او سرم را ای کاش چون پروانه ای در ماتم او آتش بسوزاند همه بال و پرم را اینجا چرا گلچین به گل زد تازیانه این غم شراره زد دل غم پرورم را هرگز نمی بخشم تو را شهر مدینه من در کجا جویم مزار مادرم را آتش مزن بردفتر شعر "وفایی" ای اشک غم رنگین نمودی دفترم را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این چار مزار نور، جان شیعه است منظومه خورشید نشان شیعه است این بقعه ی توحید، بقیع دل ماست گلدسته ی این حرم زبان شیعه است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نام تو آغشته شد با واژه هایی پر غبار تا بگویم اسم تو دارم صدایی پر غبار می نشینم روی خاک از غربت بی حد تو دارم از اندوه تو حال و هوایی پر غبار تا که ذکر نام تو بر لب نشسته اِی غریب گرد و خاکی شد به پا از کوچه هایی پر غبار تا که می بینم بقیع و بارگاه خاکی ات گوییا بینم بهشت دلربایی پر غبار این چنین آیا کسی دیده به مُلک عالمین پادشاه عالم و صحن و سرایی پر غبار ؟ غربت خاک بقیعت دل شکست از آسمان گوییا عرش خدا دارد نمایی پر غبار همره ذکر حسن گویم به لب یابن الحسن کی شود از کوچه ی غربت بیایی پر غبار http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یه بار دیگه مرغ دلم پر گرفت بهونه رو دوباره از سر گرفت دلش میخواد مدینه رو ببینه یه شب بره پشت بقیع بشینه سلام بده به غصه های یثرب به اشک چشم زائرای یثرب سلام بده به خاک غرق نازش به لحظه ی غروب جانگدازش سلام بده به گنبد پیمبر سلام بده به فاطمه به حیدر سلام بده به گریه های زهرا به ناله های بی صدای زهرا با سوز دل سلام بده به پاکیش سلام بده به چار تا قبر خاکیش هر کی بقیع رو دیده خوب می دونه غروب اون دلا رو می سوزونه پشت در بقیع زبون می گیره سراغ قبر بی نشون می گیره مزاری که صحن و سرا نداره حتی یه دونه روشنا نداره خواب به چش شیعه حرومه مادر بگو که قبر تو کدومه مادر http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کوله بارِ من اگر پرشده از جرم وُ گناه ذکـرِ من شد بِ عَلیٍّ بِ عَلی یا الله هرکسی آمده اینجا که بگوید حرفی من فقط آمده ام تا بِکِـشم اینجا آه آمدم آهِ مرا بشنوی وُ دست مرا... تو بگیری وُ نجاتم بدهی از تَه چاه تَهِ چاهی که خودم کَنده اَمَش اُفتادم چاهی از جرم و خطا... فِسق وریا... ورز وُ گناه آخرِ ماه پراز نور تو نزدیک شده َست آمده بنـده عاصیِ تو بارویِ سیاه شرمسارم که مرا خوانده ای وُ نشنیدم عیدِ فطر آمده وُ فطریهِّ ام روضه یِ شاه آمدم شاه بگیری تو خودت دستم را آمدم تا که بگـیرم در حریم تو پناه یا رضا جانِ جوادت به گدا کن نَظَری تو بخواهی به خدا می رسم ان شاءالله جِگَرت سوخت اگر گوشه ای از حجره بیا تو بسوزان جگـرم را بـِبرم قـربانگاه روضه یِ یابن شَبیب وُ ناله یِ شِیبِ خَضیب تیغِ قصابی وُ قربانیِ سیراب وُ صد آه آه از خشکـیِ لبـهایِ عـزیز زهـرا ندبه خوان آمده اَم سویِ حرم یاالله http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زائرِ روضـه های باصـفای دلبرم شدم خادمِ کهفُ الشُّهدا مدافعِ حرم شدم من آبـرو گـرفتم از خـادمیِ آل عـلی شهیـد می کِشد دلِ مرا به دنبال عـلی گیر وُ گِره به کارِمن خورد صدا زدم حسین بـَدم ولی به قصدِ خادمی ات آمدم حسین امان از این زمانه و دست پلید روزگار عزیزِ آسمـانی و پـناه می بَری به غـار شهرْ کجا... شما کجا؟! بهشتْ... زائرِ شما کرب و بلا منزلتان ... مَلک مُجاور شما خونِ شما بَها دَهد به خاکِ بی نشان و پست سلامْ در حریمِتان دادم و بُغضِ من شکست سلام بر غـریبیِ حسین و عـاشقان او تشنه یِ آب می دهد به اهلِ عالَم آبرو بَدم ولی خدا مرا میانِ روضه هاببخش سینه زنِ حسین را به شاهِ کربلا ببخش آخرِ ماهِ رمضان بِده به خـادمُ الشَّـهید حواله یِ زیارت ضریحِ شاه و این نوید... بگو که می رسد زمانه یِ تقاصِ یارِ ما گردنِ فتنه می زند ضربه یِ ذوالفقارِ ما به سوی قدس می رود لشکرِ عشقِ رهبرم نماز می شود اِقـامه در حـوالیِ حـرم ذکـرِ مدینةُ النّبی و قدس ذکرِ یاعلیست ظهورِ یوسفِ حرم دعای مرتضیٰ علیست مزدِ غلامانِ حرم اشک برای مادر است بدان که حرفِ آخرم روضه یِ دیوار و در است مادرم افتاد و در افتاد و پَر افتاد خـدا آتشِ دشمنی به روی مَعجر افتاد خدا غلافْ بی هوا رسید و مادر افتاد زمین پیشِ دوچشمِ همسرش که با سر افتاد زمین.... لرزه به جان زینب و حسین و مجتبی نشست میان ندبه یِ علی دلِ فرشته ها شکست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام ما بــه مــدینـــه به قبلــۀ جــانش ســـلام مــا بــه رســول لله و گلستــانش سلام ما به حریمی که مهبط وحی است کـه جبـرئیل امین خـادم است و دربانش سـلام مــا به گلستـان سبـــز اهل البیت سـلام مـا بـه بقیـع و قبـور ویــرانش سلام ما به جگــر گوشــۀ رسـول الله به فاطمـه به شکوه و به قبـر پنهانش سلام ما به علی و بــه غُـربت و قَـدرش به جان و قلب صبور و به اشک چشمانش سلام ما به امـامی که تیـر باران شد سلام مـا به مــزار بــه خاک یکسانش سلام ما بــه دل داغـدیـدۀ سجّــاد به سجده های طویل و به چشم گریانش سلام ما به امــامی که بـاقرالعلم است درود مـا بـه گهـُـرهــای نـاب و غلطـانش سلام ما به گل صـادقی که گلشن دیـن هماره سبز شد از چشمه های عرفانش سلام ما به مــزار غـَـریب اُمّ بنیـن به مادری که شرر داشت جان سوزانش اگر ضــریح نــدارد قبـور این پاکـان قلـوب شیعـه بــود بقعـۀ فـروزانش برای خانۀ خورشیـد شمـع لازم نیست که روشـن است همیشـه ز نور یزدانش مدینـه همره عشـاق خـویش جا دارد تمـام عمــر بگـرینـد بر غـریبـانش چه میـزبـانی گرمی کنـد رسـول الله از آن کسی که شـود در مدینه مهمانش به یاد فـاطمه و غــربت علی همه عمر گلاب اشک «وفایی» چکـد به دامانش http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در حریم نبوی داد زدن ممنوع است گریه و زاری و فریاد زدن ممنوع است پیش این قوم که از گریۀ ما می ترسند خواندن ادعیه و داد زدن ممنوع است در بر طایفه ای که همه دور از نورند حرفی از ظلمت و بیداد زدن ممنوع است بین این قوم که آتش به گل و غنچه زدند ناله بر مادر و اولاد زدن ممنوع است قتل اولاد علی را همه جایز دانند تیغ بر گردن جلاد زدن ممنوع است بنویسید براین طایفۀ اهل جهیم حرف فردوس به میعاد زدن است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با آمدنت اگر قیامت برپاست تیغ تو بلای جان وهابی هاست در مقدمت ای منتقم آل الله این گنبدِ ریخته، به پا خواهد خاست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
می رسد از مدینه بوی غم فاطمه باز دیده گریان شد چونکه قبر چهار فرزندش در حریم بقیع ویران شد آتش کینه شعله ها دارد از دل سرسپرده های یهود لعنت حق به هر چه وهابی لغنت فاطمه به آل صعود قصد دارند ریشه را بزنند صحبت از قبرها بهانه بود ریشۀ بغض و کینۀ اینان آتش و دود و تازیانه بود لعنت حق به آن کسانی که اولین شعله را به پا کردند حق پیغمبر معظم را با لگد پشت در ادا کردند در مدینه ز بعد پیغمبر ناله های بلند ممنوع است در مرام پلید این مردم زن زدن از امور مشروع است گریه کردند آسمانی ها با نوای حزینه ی زهرا به گمانم که باز تازه شده داغ مسمار و سینه ی زهرا بعد از آنکه زدند زهرا را دستشان باز شد به بی ادبی کاش روزی هیچکس نشود ضرب سنگین سیلی عربی کاش مهدی بیاید با او ریشه ی فتنه را براندازیم عاقبت بهر مادر سادات گنبد و بارگاه می سازیم با نیابت ز قبر مادرمان سوی ام البنبن سلام کنیم دست بر سینه در مقابل او مثل عباس احترام کنیم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائر قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود حتی جوان ز غربت آن پیر می شود خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است از گریه های فاطمه آیینه کاری است اهل مدینه باب عداوت گشوده اند بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند هرکس دم از علی زده تخریب می شود صدیقۀ مطهره تکذیب می شود دنبال بی کس اند که تنها ترش کنند صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند تفریحشان تمسخر هر نالۀ بلند در خواب هم نشان حیا را ندیده اند نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند بغض علی زبانه کشد از وجودشان رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است تصویر چادریست که در کوچه خاکی است امواج یک صدا دلم آزار می دهد گویا صدای صورت و دیوار می دهد گویا به گوش می رسد از قصۀ فدک آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک» تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع اوراق خاطرات غیورانه نیلی است هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است بی درد مردمان زمان جان مرتضی ما را رها کنید بمیریم زین عزا روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم همراه منتقم حرم آباد می کنیم گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا ما داغ دار سیلی ناحق مادریم چشم انتظار منتقم آل حیدریم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پرکشیده است غمی بر دل مضطر برسد خون دل آمده تا برمژه ی تر برسد گل پاشیده زهم دیده کسی بر روی خاک عطر جنت زیکی لاله ی پرپر برسد بدن پاک برادر شده مثله ، اما وای اگر این خبر داغ به خواهر برسد بعد از آن نیزه که برسینه ی او بنشسته است زچه برپیکر او ضربت خنجر برسد لرزه برزانوی پیغمبر رحمت افتاد جبرئیل آمده بر داد پیمبر برسد خبر آمد که صفیه به احد آمده است نگذارید که خواهر به برادر برسد با غم حمزه دلم یاد حسین افتاده است بگذارید که این شعله به دفتر برسد که گمان داشت پس ازآن همه دردو غم وداغ زینب او به کنار تن بی سر برسد که گمان داشت که درپوششی ازنیزه وتیر بوسة خواهر غمدیده به حنجر برسد این عحب نیست اگرناله«وفایی» زده ای باید این چامه به اشک تو به آخر برسد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای آن که نور عشق وشرف درجبین توست روشن سرای دل زچراغ یقین توست توحمزه ای و آینه ی جان مصطفی عشق وامید درهمه جا همنشین توست دریاری رسول خدا، جان دشمنان آتش گرفته از نفس آتشین توست مهر رسول نور تو را برده سوی نور این رشته ی سعادت وحبل المتین توست بر روی مرگ خنده زدی درشب وداع تاگفت مصطفی که شب آخرین توست ای سرو سربلند وسرافراز باغ دین ازچه به خاک غم سر شور آفرین توست ازآن زمان که ریخته خونت به روی خاک صحرای لاله زار احد شرمگین توست ای مصحف عظیم رشادت، شهادتت حسن ختام ومطلع فصل نوین توست ازاشک فاطمه زدل خاک گل دمید آن جا که زیر خاک تن نازنین توست آمد احد«وفایی» وگفتا که این حریم تصویری ازشجاعت وعزم متین توست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پنجم شوال وبه نقلی ششم شوال روز ورود حضرت مسلم (ع)به کوفه من کوفه را چون مردگان بی‌درد دیدم نـامردهاشان را بـه شکل مـرد دیـدم ایـن نـاسپاسان جمـله اشبـاح‌الرجال‌اند خصم رسـول و حیـدر و قـرآن و آلند اینان به آن دستی که بـا من عهد بستند عهـد مـن و فـرق مـرا با هم شکستند تنهـا نـه در کوفـه مـرا آواره کردنـد قلبم دریدنـد و لبـم را پـاره کردنـد این شهر را پیوسته نـامردی بـه من بود این قوم تنها مـردشان یـک پیرزن بود زن‌هـا ز نـامردان کوفـه وانماندنـد از بام‌ها بر فرق من آتش فشاندنـد مـن جـان‌نثار عترت خیرالانـامم صیدبـه‌خـون غلتیدۀ بـالای بامم وقتی که خود را از عطش بی‌تاب دیدم عکس لب خشک تـو را در آب دیدم در موج خون دریای «لا»را دیدم امروز از بـام کوفـه کربلا را دیـدم امروز انگـار می‌بینم جراحـات تنـت را خونين به چنگ گرگها، پیراهنت را انگـار می‌بینم گُلان پـرپـرت را پاشیده از هم عضوعضو اکـبرت را انگار می‌بینم که بعد از قتـل یـاران هم تیرباران می‌شوی هم سنگ‌باران انگـار مـی‌بینم ذبیـح کـوچکت را زخم گلوی شیرخواره‌کودکت را انگار می‌بینم که با اشک دو دیـده داری به روی دست خود دستِ بریده انگار بينم غرق خـون آیینه‌ات را جای سم اسبان و زخم سینه‌ات را انگار می‌بینم که شمر ‌آید بـه گودال انگار می‌بینم زدی در خون پر و بال انگار دیدم جان شیـرینت فـدا شد زهرا نگه کرد و سرت از تن جدا شد من بهترین مهمان شهـر کوفـه هستم مهمـان قصابـان شهـر کـوفـه هستم لب‌تشنـه از پیکر جـدا گردد سر من آویـزه گـردد بـر قنـاره پیکـر من تنهـا نـه ايـن نامردمردم می‌کُشندم در کـوچه‌های شهر کوفه می‌کِشندم «میثم!»شرار از نظم جانسوزت فشاندی بس کن که دل‌ها را به بحر خون نشاندی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عمریست دلم میل به جایی دارد جاییکه زمین حال و هوایی دارد یک روز میاید و ز جان میخوانم ایوان بقیع عجب صفایی دارد   http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ویرانه ای که هست قدمگاه قدسیان ناید شکوهِ وصف جلالش به هر بیان افلاکیان به خاک زمین غبطه میخورند کو دارد اندرون خودش این فلک مکان نامش بقیع و مدفن انوار ایزد است گشته دخیل تربت او روحِ اِنس و جان  گفتیم کربلاست اگر جنت الحسیــــن(ع) پس دارد او به سینه ی خود چهارتا جنان سایه نشین لطف و عطاشان تمام خلق اما مزارشان تُهی از صحن و سایبـــان گرچه بدون شمع و چراغ است در زمین روشن ز نور اوست دل هفت آســــــمان باید اِزای یکصــــده جبـــــران غربتش صحنی بنا کنند به پهنـــای بی کـــران دیگر به جز بقیع ، حرم درخوری نداشت!! اما فقط بقیع  ندید از حــــــــــــرم نشان در ظاهر این قبــــــور  ندارند بارگـــاه اما به سینه هاست حرمهاش جاودان http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷 (ع) ... 🍃 در حریمی که حرم داشت ، ولی حالا نیست ... آنقدَر خاک نشسته‌ست ، که دیگر جا نیست ابرها گریه کنِ این همه بغضند ، ولی ... خاک ، گِل می‌شود آنجا که هوا بارانی‌ست عرقِ شرم ، نشسته به جبین خورشید سایبانی که کمی کم کند از گرما نیست دل بیچاره‌ی ما خواست دخیلی باشد بر ضریحی که پُر از پنجره بود ؛ اما نیست چه کسی گفته که «بی سنگِ مزاری» عیب است ؟! یا که بی گنبدِ زرکوب ، حرم زیبا نیست ؟! این مکان باغِ بهشت است ، اگر چه خاکی‌ست و به زیباییِ آن در همه‌ی دنیا نیست بین گردابِ غم از دور ، حرم می‌بینیم ساحلی جز حرم‌آباد ، در این دریا نیست اهل شعر اهل خیالیم ، خیالاتی نه ... ! پس حرمسازیِ ما در صفِ رویاها نیست «عربستان» ؛ «حَرَمستان» شود ان‌شالله آنکه دیروز ، جفا کرد به ما ؛ فردا نیست می‌رسد لحظه‌ی موعود و همه می‌بینند پرچمی جز عَلمِ سبزِ حسن بالا نیست مردِ رزمیم ، نخواهید که پا پس بکشیم پس بدانید ، که «سردارِ جمل» تنها نیست حرف «صلحِ حسنی» را ببرید آنجا که ... بر لبِ مردمِ آن صحبتِ «عاشورا» نیست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن هر کسی اینجا بیاید مجتبایی می شود پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاً اینجا عجب دارالشفایی می شود نقشه ی این صحن را باید که از زهرا گرفت نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن پرچم سجاد ،دارد دل هوایی می شود ! حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع از همان لحظه که آقا تو می آیی می شود می رسد روزی که بادستان پرمهر شما از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود آخرش من مطمئنم این گره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تاکه ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد مثل فتح مکه درتغییر این بارِ مدینه طرح را احمد بیارد شهر راحیدر بسازد ازحسن دارالکَرَم محراب رابا نام سجاد بین صحن باقر و صادق دوتا منبر بسازد احتمالا بین صحن فاطمه باگریه حیدر جای سقّاخانه حوضی بهتراز کوثر بسازد احتمالا از پر جبریل باشد سنگفرشش کفشداری حرم را هم فقط قنبر بسازد حضرت عباس هم مثل ضریح خویش ای کاش بارگاهی هم برای حضرت مادر بسازد باید از خرمای نخلستان میثم«سازگاری»؛ هی تناول کرده وازمزّه اش دفتربسازد چون حسینیه بناگردد دراینجا باید این خاک؛ بعد از این باروضه ی سخت علی اکبر بسازد چارتا گنبد، رواق وصحن ها، بااین مضامین؛ یک نفر باید«مدینه شهر پیغمبر»بسازد روضه شداین شعر وقتی در ورودی نخستش؛ ازهمان کوچه علی بانام زهرا در بسازد کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد کاش حیدر میخ را باضربه ای بی سر بسازد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7