eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
983 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴همدردی با هموطنان پرواز ایران اوکراین آهنگ خوشی... که از طنین افتاده از داغ غمت به چهره چین افتاده افسوس به پروانه ی ایران،اوکراین با بال شکسته بر زمین افتاده #حسین_جعفری #صلوات 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به غربت #پرواز ایران اکراین بر گردن پروانه و گل شال عزاست افتاد قناری از نفس چون تنهاست اینبار به توجیه ،،خطا انسانی،، پرواز به مقصد بهشت زهراست #حسین_جعفری #صلوات 👉 🌺شادی روح عزیزان ازدست رفته #صلواتی مرحمت بفرمائین🙏🌺 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بازو شکسته ایی تو ولی کار میکنی لطفی تو بر من و دل خونبار میکنی دیگر نمانده تاب و توانی به پیکرت چون یاد غربتِ من ِ بی یار می کنی آرام جان من نکند رفتنی شدی؟ دائم دعا به محضر دادار میکنی عَجِّل وَفاتیِ تو مرا کشته ٬ از چه رو بر مرگ خود تو این همه اصرار میکنی؟ خانه خراب می شوم از پر کشیدنت پرپر مزن که خون به دل ِ یار میکنی دلگرمیِ علی تویی ای نور خانه ام این خانه را ز رفتن خود تار می کنی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تشنه لب وقتی به سوی حوض کوثر می‌رود می‌شود سیراب، از آنجا مطهر می‌رود با تولا و تبری بالِ ما وا می‌شود  بال ما که وا شود راحت به محشر می‌رود در عوض آنکه ندارد مِهر حیدر را به دل هر کجا هم که رود، با دین کافر می‌رود روضه‌ها جایی است که چشمانِ ما تر می‌شود  پس فقط معراج، هر چشمی که شد تر می‌رود بال و پرهای ملایک هم که معراجی نشد  هر که گریان شد در اینجا، با پیمبر می‌رود جهل گاهی از سر بی غیرتی گُل می‌کند مثل آن جاهل که با هیزم سوی در می‌رود پشت در ماندن خودش ناراحتی می‌آورد خواه یا ناخواه، اینجا حوصله سر می‌رود حوصله سر که ‌رود، در با لگد وا می‌شود پشت در هرکس بماند زیر آن در می‌رود اولش معلوم بود و آخرش معلوم بود چارچوبِ در خلاصه سمت مادر می‌رود مادر از افتادنش دارد خجالت می‌کشد همسرش که اشک می‌بارد خجالت می‌کشد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بهار از قدمت برگ و بار می‌گیرد بهشت از فدک تو انار می‌گیرد به رسم عشق صبوری، وگرنه حقِ تو را اگر اراده کنی ذوالفقار می‌گیرد به کوچه‌های مدینه بگو که بعد از تو علی از عالم و آدم کنار می‌گیرد «أشمّ رائحةً طیبه»، روایت کن! حدیث از نفست اعتبار می‌گیرد دلم گرفته و در گردش است تسبیحم که در مدار تو دل‌ها قرار می‌گیرد می‌آید آنکه از آیینه‌کاری حرمت به دستمال ظهورش غبار می‌گیرد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فاطمیه آمد و دل بی قرار روضه هاست شکر لله زنده ایم و قلب ما بزم عزاست نه همین ما شیعیان غمگین داغ مادریم در تمام ملک هستی روضه ی زهرا بپاست آسمان گریه کنان و بادها مویه کنان موج ها سینه زنان، عالم همه دار العزاست میخ ناله می زند دیوار غرق غم شده ست هیزم سوزان دلش غمگین دخت مصطفی* ست غربت حیدر که دیده، تیغ نعره می زند ریسمان بر خویش می پیچد غمین مرتضی ست کوچه میگرید برای غصه های فاطمه دستمال سر غمین از یاد محبوب خداست خانه ی حیدر بچنگ دود های خاطره ست در میان شلعه ی غم ،خانه در حال بکاست شیعه میسوزد برای چهره ی نیلی شده شیعه میگرید که کوثر در میان شعله هاست همنوا با منتقم تا روز قهر و انتقام شیعه لبریز برائت، شعله ی سوز و عزاست 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ما نمیگذاریم✊ فرصت طلبان دم از نصیحت بزنند یاران طریق دم ز حکمت بزنند در راه سلوک با ،،ولی،، باید بود فتنه که شود دم از بصیرت بزنند #حسین_جعفری #صلوات👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بیمار خسته است بیا و ثواب کن جز مرگ هرکه خواست عیادت، جواب کن آتش به جان من زند آب دو دیده‌ات کمتر مرا ز غصّه از این بیش، آب کن نه سال خاطرات، عجب زود سر رسید بدرود با ورق ورق این کتاب کن گر باز هم عدو به در خانه حمله کرد تا زنده است فاطمه، رویش حساب کن از نقش صورتم اثری روی در به‌جاست پس بعد من نظارۀ عکسم به قاب کن دیگر توان روی گرفتن نمانده است ای سیل سرخ اشک! تو کار نقاب کن پیراهنی که دوخته‌ام بهر محسنم زینب بگیر! بر تن طفل رباب کن 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از میخ خون جاری شد و دیوار لرزید عرشِ خدا در کوچه‌ها انگار لرزید روزی که ناموسِ خدا نقشِ زمین شد در اوجِ غربت مخزنِ اسرار لرزید از ناله‌ی پشتِ درِ یک قد خمیده چشمِ بشر با حالتی خون‌بار لرزید یک‌بار سیلی خورد زهرا، در ازایش هِی شانه‌های حیدرِ کرار لرزید هم روز گریان بود، هم شب، در مصیبت آن چشم‌های دائما بیدار لرزید دیدند مردم موقعِ غوغای کوچه شیرِ دلیرِ عرصه‌ی پیکار لرزید جریانِ آن قامت‌کمان، واژه به واژه در آسمانِ ابریِ اشعار لرزید 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت پهلوی بشکسته از ضرب در و دیوار داشت آتشی بود و نهال و گلشن جانانه ای سینه ی زخمی و خون آلود از مسمار داشت من چگویم در جوانی پاره ی قلب رسول وقت رفتن ناتوان و دست بر دیوار داشت محرم از محرم نگیرد رو ولی واحسرتا صورتی پنهان چرا از حیدر کرار داشت چون پرستوی مهاجر پر کشید از لانه اش خاطری آزرده از بد عهدی و آزار داشت کوچه بودوفتنه بود وغربت و مظلومه ای بر دفاعِ از ولای مرتضی اصرار داشت باغبان بود و دلی صدچاک از جور خزان در فراقِ یاس پرپر دیده ای خونبار داشت ماه خورشید رسالت در خسوف آمد چرا درک عابد کی توانِ این همه اسرار داشت 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از در نمی گویم که تقصیری ندارد جز سوختن این چوب تقدیری ندارد در بشکند نجار از نو می تراشد دل بشکند انگار تعمیری ندارد گاهی لگد آنقدر محکم می شود که در تا شروع روضه تاخیری ندارد قانون در، پهلوی مادر، قدّ حیدر غیر از شکستن فعل تعبیری ندارد جنگ است و در مرز میان خیر و شر است اما علی اینبار شمشیری ندارد باید کسی خود را سپر می کرد و زهرا جز آیه ی بازوش تفسیری ندارد دشمن اگر یاغی است پس باید ادب کرد دیوانه را وقتی که زنجیری ندارد از کربلا شش ماهه ای اینجاست، دشمن جز میخ در زهدان خود تیری ندارد شاعر ندارد واژه ای این درد را و این پرده را نقاش تصویری ندارد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وصیتم بهت اینه، که وقتِ غسل و کفنم بشور امّا آهسته تر. اونم زیرِ پیراهنم بهت دلیلش و میگم ، بس که تو رو دوسَت دارم نمیخوام اصلاً ببینی، کبودیِ روی تنم اگه نشونت ندادم، جای غلاف و نیزه رو اسما میدونه علّتِ، این راز و این نگفتنم آقا فقط منو ببخش، داره تنم تب میکنه ردََِّ غلاف و نیزه ها، مونده هنو رو بدنم خدا نکنه که چِشت، بیوفته رو پهلویِ من مبادا آزرده بشی، تو گیر و دارِ شستنم اگه تو آزرده نشی، دردِ منم دوا میشه دارم بهت قسم میدم، جونِ حسین و حسنم میخ و دیگه دسَش نزن ، اصلاً بزارش بمونه خودم یه جوری با بابام، آهسته اونو می کنم اگه دوسَم داری آقا، معجرمو بالا نزن تا اینکه با خاطرِ جمع، ببندی بندِ کفنم ! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#باولایت_تاشهادت #یازهراس_مددمادر سراغ از ذکرِ با معنا گرفتیم شبیه موجِ دریا پا گرفتیم حماسه آفریدیم آن زمان که... مدد از حضرت زهرا(س) گرفتیم! #مرضیه_عاطفی #صلوات 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این روزها شب وسحرت طول می کشد حتی دقیقه در نظرت طول می کشد تا دست ها به هم برسد لحظه قنوت در پیش چشم های ترت طول می کشد از کنج خانه تا دم در غصه می خورم از بس که راه مختصرت طول می کشد اینگونه پیش گر برود ای کبوترم درمان زخم های پرت طول می کشد با هر قدم که تکیه به دیوار می دهی از بین کوچه ها گذرت طول می کشد بگذر از این محله که در وقت حادثه تا مجتبی شود سپرت طول می کشد تنگ غروب می رسی و درک می کنم درد دل تو با پدرت طول می کشد گیرم به گریه دخترت آرام شد ولی آرام کردن پسرت طول می کشد گفتی مجال شرح دل شرحه شرحه نیست افسوس ..قصه جگرت طول می کشد تو می روی و تازه شروع غم من است گفتم به بچه ها سفرت طول می کشد گودال بود و روضه ی تو مادرانه بود مادر چقدر ذبح سرت طول می کشد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جز گُل که می فهمد غم پرپر شدن را در آتشی از کینه خاکستر شدن را زهراست آنکه نوح و ابراهیم و عیسی مدیون او هستند پیغمبر شدن را لحظه به لحظه با تمام عشق آموخت زهرا به فرزندان خود حیدر شدن را نالایقم اما خدا را شکر، چشمم در روضه دارد افتخار تر شدن را در عالم زر هر که چیزی از خدا خواست ما هم طلب کردیم از او نوکر شدن را با شوق خاک پای زهرا می شوم تا پیدا کنم شایستگی زر شدن را وقتی که زهرا در میان کوچه افتاد حس کرد حیدر داغ بی لشکر شدن را با کینه در می زد به خود می گفت باید از او بگیرم لذت مادر شدن را دریا به حال چشم هایت گریه می کرد سجاده هنگام دعایت گریه می کرد آن روز آتش شرمسار چادرت بود آن روز میخ در برایت گریه می کرد وقت قنوتت دست تو بالا نمی رفت افلاک با هر ربنایت گریه می کرد وقتی علی را سوی مسجد می کشاندند جبریل آنجا پا به پایت گریه می کرد جای تو خالی بود در گودال اما زینب غریبانه به جایت گریه می کرد پروانه ای روی مزارت عاشقانه در حسرت صحن و سرایت گریه می کرد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دریغ از درد و داغِ بیکرانه که غم از دل زند هر شب جوانه مدینه من سؤالی از تو دارم چه کردی با علی در آن زمانه؟ چه کردی که علی در نیمه ی شب که می شد سوی نخلستان روانه چه کردی با علی تا رازِ خود را به نخل و چاه گوید محرمانه چرا باید که قبرِ یاسِ پرپر بماند تا همیشه بی نشانه چرا مولای ما مظلوم و تنها بماند سالها در کنجِ خانه چه کردی تو؟ بگو با جانِ زهرا در و دیوار بود و تازیانه مگر روزِ خدا پایان گرفته؟ که مولا غسل داد او را شبانه! 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی مرهمی بهرت بیارم..یارباشم یک شبی حق بیماراست ناله سرکند بی اضطراب ناله کن..تا که منم غمخوار باشم یک شبی خواهشا!چیزی طلب کن تا علی کاری کند هیچ میدانی نشد پر کار باشم یک شبی بستری بیمار من!تا کی سکوت و اختفا؟ صحبتی..تا محرم اسرار باشم یک شبی پشت در که می رسم حالم دگرگون می شود کاش من‌ هم کشته ی مسمار باشم یک شبی درد بسیاری کشیدی در میان خلوتت پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با دست عشق روی گِل شیعه کار شد شیعه به مهر فاطمه سرمایه دار شد بر آستان فاطمه هر کس که سر سپرد حق بر دلش نوشت که والا تبار شد بی او کسی به فهم عبادت نمی رسد هر کس گدای فاطمه شد رستگار شد از هر چه داشتیم در این غم سرا فقط اشک عزای فاطمیه ماندگار شد زهرا که جای خود به بزرگی او قسم ما را گدای فضه شدن افتخار شد وقتی که جبرئیل امین هم کلام اوست سلمان برای ما چقدر اعتبار شد نه سال با رضای علی خانه دار بود یک روز هم برای علی ذولفقار شد بویی نبرده بود از اسلام بی گمان آنکس که درب خانه اش آتش بیار شد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آهی غریب خیمه زده در صدای تو عجّـل وفات می‌شنوم در دعای تو گـیرم نگفته‌ای که چه شد، با شنیده‌ها دارم هلاک می‌شوم از ماجرای تو از من فقط دلی‌ست که لبریز خون شده افسوس زخمی است ولی جای جای تو جز اشک و ناله مرهم دیگر نداشتم مرهم ز عشق و عاطفه سازم برای تو من زنده‌ام علیِّ تو باشم، فقط همین بگـذار تا نفس بکشم در هـوای تو «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هرچند دیگر خسته ای از زندگانی راهی اگر دارد بمان خیلی جوانی حتی هنوزم با نگاه نیلی خود غمهای عالم را ز دوشم می تکانی خورشید چشمت را رها از چادرت کن این روزها مثل کسوف ناگهانی من با سکوتت انس میگیرم شما هم با درد پهلو سعی کن پیشم بمانی تسبیح هم می افتد از انگشتهایت ای جان من اینقدر یعنی نیمه جانی؟ دیوار و در هر روز هنگام عبورم گفتند از تو با زبان بی زبانی از مجتبی پرسید زینب راز کوچه او گفت خواهر بهتر است اینکه ندانی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پرنده‌ها همه در باد، تار و مار شدند نگاه‌ها همه از اشک، جويبار شدند مرا ببخش اگر واژه‌های معصومم خبررسان خبرهای ناگوار شدند مرا ببخش اگر روزنامه‌ها امروز گريستند و غريبانه سوگوار شدند كسی مرا برساند به آخرين پرواز رسيده‌ها همه رفتند و ماندگار شدند رسيده‌ و نرسيده هزار واژۀ‌ تلخ برای مرثيه‌ای آتشين، قطار شدند... بيا بنفشه بكاريم دسته دسته كبود برای باغچه‌هايی كه بی‌بهار شدند خبر درشت، خبر سنگدل، خبر اين بود: پرنده‌ها همه در آسمان غبار شدند... 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷تقدیم به سردار شهید از کشته‌اش هم بترسید، این مرد پایان ‏ندارد مُلکی که او دارد امروز، حتی سلیمان ندارد دل‌های ما مُلک او شد، جان‌های ما ‏سرزمینش این سرزمین بهار است، اینجا زمستان ‏ندارد ما التیام از که جوییم؟ ما از که مرهم ‏بخواهیم؟ جز روضۀ فاطمیه، این درد درمان ندارد... ‏صدها سلیمانی اینجا، می‌جوشد از خون ‏پاکت دشمن چرا فکر کرده‌ست خون تو تاوان ‏ندارد؟ ما غرق خشمیم و کینه، آتشفشان‌های ‏دردیم ایمن نباشد از این خشم، هرکس که ایمان ‏ندارد خون ابو مهدی امروز آمیخت با خون ‏سردار یعنی که اسلام اصل است، بغداد و تهران ‏ندارد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷 تقدیم به و یاران باصداقتش و و تمامی آنانی که این روزها حماسه‌ای بزرگ را رقم زدند... بارالها سوخت دیگر جان غم‌پروردها ریختند آتش به جان تشنگان، دلسردها درد بی‌دردی به جان عده‌ای افتاده است داد از این بی‌دادها، فریاد از این بی‌دردها روی تخت خویش لم دادند و فرمان می‌دهند مرد را، نامرد را، بشناس در ناوردها بین مردم نرده می‌کارند نامردان دهر مرد بود آن کس که سر را باخت در این نردها کیستی بر صخرۀ ستوار تهمت می‌زنی! ریز می‌بینم تو را ای ریزتر از گردها تیر آرش این زمان در دست حاجی‌زاده‌هاست درد مجنون را بپرس از ما بیابانگردها کاش دور از فتنۀ تکراری تَکرارها روزی مردان نیفتد دست این نامردها دوستان حاج قاسم سرخ رویند و سپید سبزتر خواهند شد از تهمت توزردها! 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#سردار_حاجی_زاده_تنها_نیست 🌷 برای شجاعت، صداقت و غربت سردار سر در بغل، باید میان جاده باشی پیش از شهادت هم به خون افتاده باشی حق است خاطرخواهت اسماعیل باشد وقتی به مسلخ این چنین آماده باشی یعنی شهادت‌نامه از دستت نیفتد بی‌وقفه بانگ «اِرجعی» سرداده باشی از دوستان هم بشنوی زخم‌زبان‌ها در عین غربت مثل سرو آزاده باشی تو شیری و جنگاور میدان، طبیعی‌ست در چنگ این کفتارها افتاده باشی دیروز خون‌خواه سلیمانی و امروز سر در گریبان این‌قدر دلداده باشی می‌بینمت با خاتم خونین در انگشت در مظلمه هرچند حاجی‌زاده باشی #محمدحسین_انصاری_نژاد #صلوات 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صبحت بخیر! همسر من!هم قطار من! یکروز دیگر است که هستی کنار من.. شکرخدا!گمان کنم امروز بهتری! پیراهن جدید مبارک! بهار من! نان که تو می پزی چقدر مزه میدهد! نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر! آتش بد است با من و با روزگار من.. مثل قدیم باز "علی جان" صدام کن دستی بکش به روی دل بی قرار من زهرا! برات لقمه گرفتم!قبول کن! روزه بس است آب شدی روزه دار من! افتاده ام‌ به پات!بمان!جان من بمان! رحمی بکن به گریه اطفال زار من اسما!برای خانه دوتابوت لازم است.. مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من من‌ بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟! تا عرش رفت آه دل ذولفقار من روز دهم قرار من و تو دم غروب وقتی که خورده است به مقتل گذار من وقتی که شمر رفته روی سینه حسین سر میبرد مقابل چشمان تار من خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند وای از غرور دختر ناقه سوار من 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7