eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
983 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
ام البنین بعد از حسین ام الادب شد شاگرد درسش ، کربلا امّ وهب شد در تربیت بر مادران هم مادری کرد شیر آفرینی که چُنین فخر عرب شد خود را کنیز خانه می دانست اما از لطف اهل خانه او زهرا نسب شد حتی ادب پیش ادب هایش ادب کرد حتی وفا هم از وفایش در عجب شد ام القمر یعنی که نوری در سیاهی یعنی که فرزندش چراغ راه شب شد در آن هیا هو حق مادر را ادا کرد نگذاشت روی خاک سر ،زهرا سبب شد... ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گداى خوشه چينم تا قيامت خرمن او را كه حسرت مي كشد فردوس عطر گلشن او را چنان مشكل گشا ، باب الحوائج ، كاشف الكرب است گرفتند اوليا الله عالم دامن او را نديدم سربلندو سرفرازى را مگر اينكه بديدم محضر ام البنين خم گردن او را معين گشته مزد فاطميه دست اين بانوست كه معنا كرده سفره دار زهرا بودن او را اميرالمومنين همسر ، ابوفاضل پسر ، به به بنازم اين مقام و جاه و شأن احسن او را عباى مرتضى را وصله كه ميزد همه ديدند كه نخ ميكرد جبرائيل بعضا سوزن او را زيارت ميكنم جاى رباب و نجمه و زينب مزار اطهر او را ، معلا مدفن او را اگر ديروز جارو كرد زير پاى زينب را كنون جارو كشند اينسان ملائك مسكن او را چنان جانسوز مرثيه ميان كوچه سرميداد كه ميديدند مردم گريه هاى دشمن او را به او گفتند عباست صدا ميزد حسينم كو؟ نشانش داد زينب پاره ى پيراهن او را اگرچيزي جز اين ميماند از عباس ، ميدادند فقط دادند دستش تكه تكه جوشن او را عمود آهنين ، تير سه شعبه ، نه نه اينها نه فقط شرم از رباب انداخت بين خون تن او را رباب از در كه مي آمد دل ام البنين ميريخت غم لالايي اش ميبرد بالا شيون او را ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه بانويى كه كوه صبر را در آستين دارد به پاى مكتب حيدر،ظهورى اينچنين دارد چه بانويى كه در صدر تمام افتخاراتش همين بس در كنار خود،اميرالمومنين دارد ادب آموز اين مكتب،خودش عين اليقين باشد كه عباسش نشان از حضرت حق اليقين دارد سرش بر صخره مى كوبد، ببين آهسته آهسته شبيه علقمه انگار زخمى بر جبين دارد به ياد آورده مقتل را، ميان خون چه مى بيند ؟ عَلم افتاد و ماهى ارباً اربا بر زمين دارد غم ماه خود از يكسو،غم خورشيد از سويى چه داغ خانمان سوزى مگر ام البنين دارد!؟ فرات اشك جارى شد ميان موج چشمانش ولى از داغ آن گودال،آهى آتشين دارد نماز صبر مى خواند شكسته با دلى خسته حُسيناً وا حُسينا در قنوت آخرين دارد پس از كوچ پرستوها، زيارتنامه مى خواند بقيع غربتش برجاست،آوايى حزين دارد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رفتین که بردارم؟👆
نامِ تو از بس دلربا و دلنشیــــن است آرامِ جان،وردِ زبان، نقشِ نگین است باید تو را أم الوفاء ، ام الأدب خواند بانو! ادب از بوستانت خوشه چين است ای نامِ تو یادآورِ داغ مدینه -با آنکه نام فاطمه زیباترین است- گفتی تو را اینگونه نامیدن ادب نیست گفتی پس از این نام من أم البنين است باید قمر های تو را خورشید نامید الحق که دامان تو خورشید آفرین است ای کربلایِ خفته در خاک مدینه از علقمه تا مرقدت، یک سرزمین است بارانِ غربت میچکد از دیدگانش هر کس که با غم ، در بقیعت همنشین است داغ غم مرگِ جوان دیدی نه یک بار بر شانه ات بارِ مصیبت بیش از این است سخت است گفتن ، از زبان مادری که خورشید های آسمانش بر زمین است من از زبانت روضه می خوانم، ولی ...نه... مادر! گریزِ روضه ام تنها همین است لا تدعونی... من که فرزندی ندارم یا لیت شعری... قصه آیا اینچنین است؟ باور کنم آیا شب و شق القمر را باور کنم عباس، مقطوع الیمین است ؟ بی جعفر و عثمان و عبدالله و عباس مردم چگونه نام من أم البنين است؟ ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بعد از تو دیگر هیچ کس ام البنین نیست یعنی زنی مانند تو مرد آفرین نیست ام الادب ، ام الوفا ، ام الاباالفضل غیر از تو وصف هیچ شخصی این چنین نیست شاگرد درس صبر مولا بوده ای که با این همه غم روی پیشانیت چین نیست در گریه ات جایی ندارد داغ فرزند قصد تو از این کار غیر از حفظ دین نیست وقتی که اشک دشمنانت را درآورد پس خطبه ای چون خطبه هایت آتشین نیست مدح تو چون با مدح عباست گره خورد دیگر گریز روضه ات هم غیر از این نیست شور رجزهایش نمی آمد به آن که در راه حفظ دین خود قطع الیمین نیست آه ! ای خوشا بر حال آن مردی که در جنگ وقتی که دستش قطع شد بر روی زین نیست! این چند برگ از متن قرآن است بر خاک؟ یا دست های اوست که در آستین نیست؟ یا روی پای فاطمه یا روی نیزه است...! یعنی سر عباس بر روی زمین نیست ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴رحلت حضرت ام البنين سلام الله عليها حضرت ام البنين پس از رحلت زینب کبری سلام الله عليها دار فانی را وداع گفتند. تاریخ‏نگاران سال ارتحال ايشان را متفاوت نگاشته‏ اند، به طوری که عده‏ای آن را سال 70 هجری قمری بیان کرده‏اند و عده دیگری تاریخ وفات آن مادر بزرگوار را، سیزدهم جمادی الثانی سال 64 هجری قمری دانسته‏ اند که نظر دوم از شهرت بیشتری برخوردار است . فضه‌‌ خادمه رو به ايشان کرد و از این بانوي ادب خواست در این آخرین لحظات بالاترین جمله را به او بیاموزد. ام البنین لب به تبسم گشود و اندکی بعد آرام زمزمه کرد:"السلام علیک یا ابا عبدالله"... ناگهان فضه ام البنین را در حال احتضار دید دوید و فرزندان امام علي (ع) و فرزندان حسین بن علی(ع) را صدا كرد . اندکی بعد ندای مادر مادر مدینه را پر کرد. فرزندان و نوادگان فاطمه ، ام البنین را مادر خطاب می کردند و خانم ممانعتی نمی کرد. شاید براي وي دیگر رمقی باقي نمانده بود تا بگوید: "من کنیز فاطمه هستم ".  ايشان در قبرستان بقيع و در كنار دوتن از عمه هاي بزرگوار رسول الله ، صفيه و عاتكه و در نزديكي مزار امام حسن علیه السلام و فاطمه بنت اسد سلام الله عليها به خاک سپرده شدند . 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام ما بر آن قلبی، که در غم ها عزادار است بر آن بانوی والایی، که بر عطرت وفادار است در اینجا صحبت از ام البنین، ام الادب باشد ادب کن با ادب بودن،در این منزل سزاوار است تمام هستی خود را، به پای دلبرش بخشید مقاماتی که او دارد ، یقینا سرّ و اسرار است کسی که نام‌ زیبایش، به تکریم از ولا بخشید مخوانم فاطمه زیرا،پیامش خون و مسمار است پسر دارد، پسرهایی، همه با عشق و با غیرت گلِ گلهای این بانو ، اباالفضل علمدار است سفارش کردِ اولادش، بر این مطلب دمادم او نباشم من بببنم که،حسین تنها و بی یار است بشیر از کربلا گفت و، ز چشمش اشک جاری شد نوا و ناله های او، برای شاه و سالار است امان از کربلا و قتلگاه و ناله ی زینب همان روزی که عباسش، اسیر تیغ اغیار است به چشم دلربای او، عدو تیری سه شعبه زد ولی از خوردن تیری،به مشک آب بیمار است دو دستان اباالفضلت، جدا شد از بدن مادر علم افتاد بر خاک و صدای خنده بسیار است نبودی تو ولی زهرا، برایش مادری کرده که عباست تجلایِ، وفاداری و ایثار است در اینجا بود عباست،امامش را برادر خواند حسین ابن علی دیگر، بدون ماه و سردار است فدا شد از ادب عباسِ تو، پیش از امام خود چرا شرمنده ای زیرا،که او مجذوب دلدار است چنین گفتا که من :شرمنده ی روی رباب هستم بمیریم حضرت زینب، میان کوی و بازار است اگر می بود عباسم، اسیری هم نمی رفتند بمیرم زینب کبری، عزادار غمِ یار است چنین شد عمرِ این مادر، فدای روضه ها گشته شهادت میدهم‌ اشکش،دلیلِ حفظ آثار است خدا داند اباصالح ،که در این غم عزا دارد که جان خود دهد شیعه،در این ماتم سزاوار است ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی از مادر چشم انتظارت دل بریدی جز ام لیلا کس نمیفهمد غمم را من پیر گشتم تا چنین تو قد کشیدی تنها نه دلگرمی مادر بوده ای تو بر خاندان فاطمه روح امیدی بر گردنم انداختی با دستهایت زیبا مدال عزت "ام الشهیدی" زینب کنار گوش من آهسته می گفت هرگز مپرس از دخترت از چه خمیدی از خواری بعد از تو گفت و گفت دیگر بر پیکر مانیست جایی از سپیدی یک تکه مشک پاره را تا داد دستم فهمیدم ای بالا بلند من چه دیدی از مشک معلوم است با جسمت چه کردند وای از زمین افتادن،و از ناامیدی باور نخواهم کرد تا روز قیامت بی دست افتادی،به خاک وخون طپیدی در سینه پنهان میکنم یک عمر رازم پس شکل قبرت را دگر کوچک بسازم ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام دوستان🌺🤚 روی کلمه ترحیم خوانی کلیک کنین وواردبشین ورود 👉
چه عزادار شدم! در دلم افتاده شرر خبر آوردی و شد دلهره سوغاتِ سفر کاش می آمدم و محض تسلّایِ رباب(س) میزدم گریه کنان از غم ِ شش ماهه به سر میزدم بوسه بر آن پایِ پُر از آبله تا- چشم ِ کم سویِ رقیه(س) نشود تیره و تر خبر آوردی و تا مضطر و گریان گفتی: پاره شد مشک! فقط دست گرفتم به کمر علَم افتاد زمین! آب به خیمه نرسید! آیة الکرسیِ من کاش که میکرد اثر شدم از روی علی(ع) تا به ابد شرمنده پس نگویید به من أمّ بنین، أمّ قمر نان-خورِ سفرۂ حیدر شدم و با سختی ساختم از پسرانم همۂ عمر سپر- تا فدایِ پسر حضرت زهرا(س) بشوند تا که در واقعه زینب(س) نشود خون به جگر نگرانِ پسرانم نشدم!! وای...بشیر... نگرانم! بگو از حالِ حسینم چه خبر؟!؟ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای مرثیه خوان، ز چشمِ خونبار مگو با من ز سَــر و دستِ علمــدار مگو عبـــاس ، فدای قَد و بالای حسین با امِّ بنیـــن از غــــمِ دلــدار مگو ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه جمعه‌ها که یک به یک غروب شد، نیامدی چه بغض‌ها که در گلو رسوب شد، نیامدی خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت‌شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی برای ما که خسته‌ایم و دل شکسته‌ایم، نه! ولی برای عده‌ای چه خوب شد نیامدی! تمام طول هفته را به انتظار جمعه‌ام دوباره صبح، ظهر نه، غروب شد نیامدی ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دیدگانم لایق دیدار دلدارم نشد عمر من طی شد ولی آقا خریدارم نشد نیستم آن بنده ی خوب و به دور از معصیت وای بر من صاحبم راضی ز کردارم نشد بدتر اینکه من بدانم ناظرم بود و ولی بر بدی اصرار کردم ، خوب رفتارم نشد رو به این و آن زدن ، غیر از ضرر چیزی نداشت بارم افتاد و کسی گرمی بازارم نشد کاش آقای خودم را میزدم از دل صدا هیچ کس غیر از عزیز فاطمه یارم نشد بین مردم عزتم داد و گناهان مرا پیش خود مخفی نمود و فاش اسرارم نشد من مریضم به دوا محتاجم و جز تربتِ کربلا مرهم به قلب زار و بیمارم نشد اربعین یادش بخیر ایوان طلا زانو زدم من بدهکار آمدم آقا طلبکارم نشد روضه ها را خواندم اما ماجرایی بدتر از درد پهلو باعث اندوه بسیارم نشد یک پسر در بین کوچه ناله میزد آمدم گوشوار مادرم از خاک بردارم نشد ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در هیاهو گم شدم پیدا کن این افتاده را ناخدایِ شیعیان ،دریا کن این افتاده را از مسیرِ عشق.. بدجوری کنار افتاده ام با نگاهِ نافذت شیدا کن این افتاده را با گناهان،خویش را از چشمِ تو انداختم با دمِ جانبخشِ خود زیبا کن این افتاده را قد خمیده آمدم فرزند زهرا رحم کن خواهشاً با یاری ات طوبا کن این افتاده را بر زمین خوردم بدونِ تو ،دو دستم را بگیر صاحبِ افتادگان! برپا کن این افتاده را روزگارم طی شود در سُستی و بیچارگی کم دگر امروز یا فردا کن این افتاده را از درِ تو خیر دیدم باز هم خیری رسان با نگاهت نوکرِ زهرا کن این افتاده را من ابالفضلی شدم خودرا سپردم دستِ او صاحبم! تو زائرِ سقّا کن این افتاده را ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
😭 با اشک چشمم می نویسم روی قلبم ای صاحب خانه به سوی خانه برگرد... ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام دوستان🌺🤚 روی کلمه ترحیم خوانی کلیک کنین وواردبشین ورود 👉
مادر چار شهید است و نمی دانم من! که چرا از پسر فاطمه می پرسد و بس؟! ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مویم که سفید فدای سرت حسین عباس من فدای علی اکبرت حسین گفتم به آب لب نزند تا تو تشنه ای در آب بود فکر تو آب آورت حسین گفتم سکینه جان ، عمویت را حلال کن شرمنده ام هنوز هم از دخترت حسین از چار نازنین پسرم یک سپر رسید با کاروان غمزده خواهرت حسین اینجا همه زگریه من گریه می کنند اما تو خنده شد به دو چشم ترت حسین این گریه ها برای دو دست بریده نیست گریم به دست بسته دو خواهرت حسین تیر سعبه چشم اباالفضل را درید ماندم چه کرد با گلوی اصغرت حسین عباس آخرین نفسش روی پای تو تو زیر دست و پا نفس آخرت حسین طبق سفارشم همه جا همره تو بود جز کنج آن تنور که رفته سرت حسین از خواهرت شنیده ام ای شاه بی کفن مانده سه روز روی زمین پیکرت حسین از خواهرت شنیده ام غارت شد از تنت پیراهن و عمامه و انگشترت حسین زهرا اگر نبود بگرید برای تو من گریه میکنم عوض مادرت حسین ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خوب است كه مادر دلِ نَر داشته باشد دور و بَرِ خود چند پسر داشته باشد خوب است كه مادر نرود جز به ره عشق چون فاطمه احساس خطر داشته باشد خوب است برای مددِ زادۀ حیدر از نسل علی سایۀ سر داشته باشد می گفت به فرزندِ یَلَش مادر عباس: بایست علمدار جگر داشته باشد خوب است كه در لشگرِ خود زادة زهرا بالای سرِ خیمه قمر داشته باشد وقتی خطری مایۀ تهدید امام است اینجاست كه بایست سِپر داشته باشد روزی كه امان نامۀ كفّار بیاید دل باید از این فتنه خبر داشته باشد حیف است كه خون با عَرَقِ شرم نریزی تا اهلِ حرم دیدۀ تر داشته باشد با فاطمه گویم كه منم دل نگرانت جانِ پسرانم به فدای پسرانت ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اهل عالم هنر خصلت عباس من است عشق در سایۀ شخصیت عباس من است منم آن یار امین حامی دین، اُم بنین هرچه دارم همه از دولت عباس من است همسرم شیر خدا و پسرانم همه شیر شیر مردان وله از صولت عباس من است در شب چاردهم ، ماه که پر نورتر است عکسی از نیم رخ صورت عباس من است هنر آن نیست که لب تشنه بمیری به کویر هنر آن است که در طینت عباس من است تشنه لب داخل دریا شد و عطشان برگشت این همان قطره ای از همت عباس من است غیرت الله علی بی بدل است ، اما گفت بدل غیرت من غیرت عباس من است نه فقط یثرب و شامات و نه ایران و عراق کرده کاری همه جا صحبت عباس من است هر کسی را نتوان باب حوائج گفتن به حقیقت قسم این شهرت عباس من است کوه ها شد متحیر به ثبات قدمش سروها در عجب از قامت عباس من است جثه اش گر چه ز شمشیر جفا کوچک شد این بزرگی است، که از عزت عباس من است قدرت آن نیست به یک حمله سپاهی بکشی قدرت لَم یزلی قدرت عباس من است یا علی گفت و امان نامه ز دشمن نگرفت دین فروشی بری از ساحت عباس من است هی نگویید چرا ام بنین پیر شده سبب حالت من حالت عباس من است دستهای پسرم گشته قلم در لب آب صفحه سینه پر از محنت عباس من است این شنیدم زده فریاد، غریبم مولا غصه قلب حسین غربت عباس من است ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 خبر آمد علمدارت فدا شد دمِ آخر دَمَش اَدرِک اَخا شد خبر آمد پس از او گوشواره به زور از گوشِ دخترها جدا شد ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7