eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک لحظه هم از غیب، نگاه تو جدا نیست این دانش بی حد مگر از سوی خدا نیست در محضر تو پاسخ هر عالم و عارف جز آیه ی《سُبحانَکَ لا عِلمَ لَنا...》نیست هر تیر نگاهت به هدف می خورد آری در ترکش چشمان تو یک تیر خطا نیست از لطف احادیث و تفاسیر بلندت در دین خدا تا به ابد شبهه روا نیست تا اینکه سلامی برساند به تو از عشق جابر همه ی عمر دلش در نگرانی ست یک عمر گذشته ست ولی خاطر پاکت یک لحظه جدا از سفر کرب و بلا نیست هنگام اذان است و چه رؤیای قشنگی در صحن تو اینقدر شلوغ است که جا نیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پیر شد هر لحظه پای روضه ها، مثل پدر در نیاورد از تنش رختِ عزا، مثل پدر حلقه میزد اشک در چشمش؛ به گریه می نشست از مصیبت های سختِ کربلا، مثل پدر خشک میشد حنجرش، میسوخت، تا می دید که طفلِ تشنه، شیرخواره هر کجا، مثل پدر یاد مشک پاره و دستِ قلم در علقمه داغدارِ جملۂ «أدرک أخا»، مثل پدر زیر لب میخواند گریان روضه ها را یک به یک ضجّه میزد یادِ آن خونین-قفا، مثل پدر رفت پیش چشم او سرها به روی نیزه و دید جسم ِ بی کفن بر بوریا، مثل پدر خیمه ها میسوخت! موهای رقیه همچنین داشت با خود گریه های بیصدا، مثل پدر من فدای کودکی هایش که رفت از کربلا با دو دستِ بسته تا شام ِ بلا، مثل پدر بر سرِ بازارِ آذین بسته بین هلهله بر سرش میخورد سنگِ بی هوا، مثل پدر در خرابه ناتوان افتاد! خوابش برده بود روی خار و خاک؛ بی آب و غذا، مثل پدر آخرش مسموم شد با زهر، مظلومانه شد- در بقیعِ بی حرم قبرش رها مثل پدر! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من ولی الله اکبر هستم پنجمین حجت داور هستم باقر آل پیمبر هستم از ستم طایر بی پر هستم همه دیدند ز من مهر و وفا باز کردند به من ظلم و جفا گر چه از زهر به خود پیچیدم کس نداند که چه غم ها دیدم از غم کودکی ام پاشیدم همه شب تا به سحر نالیدم گر به هم ریخته اعضایم شد قاتلم،دیده ی بینایم شد طفل بودم که اسارت دیدم خیمه ها را همه غارت دیدم من چهل روز حقارت دیدم عمه را بزم جسارت دیدم بزم می بود لعینی برخاست دختری را به کنیزی میخواست رفتم از یاد و نرفته از یاد همه ی زندگی ام رفت به باد تا که همبازی ام از ناقه فتاد زجر آمد ز ره و زجرش داد لگدی زد به تن او که خداش نکند قسمت کافر ای کاش 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چگونه او جگر سوخته روبراه کند توانِ آه ندارد که آه آه کند نشد که راه رود مثلِ مادرش شده بود نشد که خیزد و دیوار تکیه‌گاه کند نشسته است جوانش به بستر مرگش خداکند که ننالد فقط نگاه کند چه داشت زهر که جسمش چنین تورم کرد که دست و پا زدنش را چه جانکاه کند هنوز غرقِ جراحات شام و کرببلاست بگو که رویِ پدر را به قتلگاه کند برای او همه‌اش روضه است وقتی که..‌. نظر به آب کند یا نظر به ماه کند کنارِ عمه به زنجیر بود و حیف نشد که خویش را سپرِ طفلِ بی‌گناه کند به چنگِ پیر‌زنی سنگ بود و او می‌گفت : خدا کند نزند یا که اشتباه کند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
CQACAgQAAxkDAAFw9UVixfzxuoGCNR6Ca9k-ptsFKaNlzQACHgkAAtsG8FBjljG4U_0YCikE.mp3
زمان: حجم: 1.16M
🏴 (ع) ♨️بهترین عمل در عصر غیبت از منظر امام باقر 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام محبوب بی مثالم،مهدی جان اینکه هر صبح به من اذن سلام میدهی ، نه از لیاقت من که از لطف و کرامت توست . من در آفتاب یاد تو می بالم ،قد می کشم و برگ و بار می گیرم... چگونه اینهمه محبت تو را جبران کنم؟
پا به پای پدر سفر کردم در میان خرابه سر کردم پدرم بینِ ریسمان بود و با رقیه پدر پدر کردم عمه‌ام تا به رویِ خاک افتاد دیده‌ام را ز اشک، تر کردم از همان روزِ تلخ، تا امروز گریه هر روز تا سحر کردم دست در دست عمه‌ام آن روز از دلِ نیزه‌ها گذر کردم سُمِ مرکب بوی گلاب گرفت از تنی که به آن نظر کردم تا سه ساله میان راه افتاد پدرم را خودم خبر کردم آنقدَر داغ دارم از آن دم که از این زهر، خون، جگر کردم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مولای هر سرا تویی یا باقرالعلوم از نسل هل اتی تویی یا باقرالعلوم یک جلوه ات به ظاهر و باطن بیانگر است پیدای هر کجا تویی یا باقرالعلوم با آن همه روایت سبزت مشخص است پـروازِ تا خـدا تویی یا باقرالعلوم دیگر پی طبیب و دوایش نمیرویم درد و دوای ما تویی یا باقرالعلوم با لطف تو همه سرِ این سفره آمدیم بانـیِ روضه ها تویی یا باقرالعلوم ما نوکریم و بر دل عالم نوشته ایم؛ مـولا و مقتدا تویـی یا باقرالعلوم در چهره ات همیشه دعا موج میزند منظومه ی دعا تویی یا باقرالعلوم ما غصه ی عذاب جزا را نمیخوریم تا شافـع جــزا تویی یا باقرالعلوم ذکر مصیبتی کن و ما هم به سر زنیم راوی ماجـرا تویـی یا باقرالعلوم از کوفه و خرابه و دروازه ها بگو مشروح غصه ها تویی یا باقرالعلوم ازکربلا به کوفه و از کوفه تا به شام در بند دست و پا تویی یا باقرالعلوم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📲 🏴 بمناسبت 8 ذیحجه (ع) از مکه به کربلا