eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.4هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
987 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
تا کویرِ قم سراغ از ساحتِ دریا گرفت آمدی و بر لبِ ایران تبسم پا گرفت آمدی و شهد شد تقدیرِ شوره زارها تا زمین شیرینیِ نام تو را بالا گرفت خاک پایت شد! شبیه تک تکِ گل هایِ سرخ آمد و زیر قدم های تو قلبم جا گرفت حضرت معصومه ای(س) و چشم هایم فرش توست با تو ایران رنگ و بویِ حضرت زهرا(س) گرفت سر به زیر و با وقاری! از حریم چادرت لذّت و شیرینیِ حُجب و حیا معنا گرفت تا ابد شد خانۂ خورشید، بیت النّورِ تو ماه از لحن مناجات تو نورش را گرفت حضرت أختُ الرضا(ع) ایکاش تأییدم کنی دوستت دارم! بگو چشمت مرا آیا گرفت؟! رو زدم بر دختر موسی بن جعفر(ع) بودنت چون همیشه بهترین را دختر از بابا گرفت! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سوی قم از مدینه یار آمد با وجودیکه بی قرار آمد همۀ شهر غرق استقبال خواهر اینبار با وقار آمد همه اش احترام می کردند دسته دسته سلام می کردند همه جا مِهر بود و گلباران حقِّ او را تمام می کردند هیچکس ناسزا نگفت به او جز درود و ثنا نگفت به او هیچکس وقت آمدن غیر از آیۀ انّما نگفت به او قم عجب میهمان نوازی کرد تا ابد ماند و سر فرازی کرد قم عجب کرد آبروداری کوفه با آبرو چه بازی کرد خوب شد که سری به نیزه ندید خوب شد هیچ حرف بَد نشنید خوب شد وقت دست و پا زدنِ نیمه جانِ برادرش نرسید ای امان از غریبیِ زینب وای از غم نصیبی زینب هیچ چشمی به شام و کوفه ندید در بلا بی شکیبیِ زینب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله زخمی نشد بال و پرم الحمدلله قم احترامم حفظ کرده تا که دیده من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند مانند زهرا مادرم الحمدلله باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ خونی نشد چشم ترم الحمدلله بین در ودیوار با داغیِ مسمار زخمی نگشته پیکرم الحمدلله دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست خاکی نگشته معجرم الحمدلله ماخاطراتی تلخ از بازار داریم باز است هرسو معبرم الحمدلله تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم آتش نیفتاده سرم الحمدلله بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم محمل نگشته منبرم الحمدلله حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا دارم تمام ِ زیورم الحمدلله کنج خرابه آبرویم را نبُردند دشمن نگفته کافرم الحمدلله دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد قبرم همان دم شد حرم الحمدلله مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند باشد تنِ من محترم الحمدلله غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه مویم نپیچیده به هم الحمدلله تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد همراهِ سر از داغِ  دختر گریه میکرد شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دارد مسیح ما میاید دیگر از راه پس خیر میبیند گدا سرتاسر ار راه ما قبله خود را گرفتیم آخر از راه دست نیاز از ما و ناز دلبر از راه از شوق لبریز است چشم جاده حتی از خانه بیرون ریخت هر دلداده حتی این دختر زهرا که نه! زهراست اصلا در صبر عین زینب کبراست اصلا بین کریمان شهره در دنیاست اصلا جان علی موسی الرضای ماست اصلا ساکن شده اینجا! که چون باران ببارد.. در شوره زار شهر قم گندم بکارد در محملش امنیتی بسیار دارد اندازه یک شهر خدمتکار دارد هم ناقه ای آرام و بی آزار دارد هم اینکه راهی راحت و هموار دارد اهل محل نه بددهن نه لات هستند تا چند خانه دور و بر سادات هستند چشمی به ناموس خدا هرگز نخورده بر چادر او جای پا هرگز نخورده سیلی برویش بی هوا هرگز نخورده آسیبی از شلاق ها هرگز نخورده امن است راهش بی بروبرگرد اینجا سررا به زیر انداخته هر مرد اینجا دستی سوی معصومه طه نیامد پیش نگاهش خیزران بالا نیامد تا کاخ بالاجبار و با دعوا نیامد پای پیاده یک قدم حتی نیامد هرچند بی بی روزه بود اما غذا بود در هرشرایط احترام او به جا بود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مژده دهید باغ را، چون برکات میرسد این يَم و شوره زار را، قند و نبات میرسد قصدش اگرچه قم نبود، دست قضا ببین عجب! حضرت معصومه به قم، قبلِ وفات میرسد کشتیِ نوح آمده، بر روی ناقه جلوه گر این خبر از سَما رسید، راهِ نجات میرسد حُسنِ تمامِ اهلبیت، منبع جود و معرفت هم برکات آمده، هم حسنات میرسد بر دل عاشقان بَسی، از نفسِ مقدس اش با قدمِ مبارک اش، شور و نشاط میرسد بوی مدینه می وَزَد، از سرِ جاده بر مشام جاده شده معطرش، تا نفحات میرسد سجده كنيد جنيّان، همچو ملائكه بر او وقت رسیدنش به قم، وقتِ صلاة میرسد تشنه ی معرفت اگر، تشنه هنوز مانده است بر لب خشک او بگو، آب حیات میرسد بانوی قم کریمه است، مثلِ برادرش رضا بر سر زائران خود، حینِ ممات میرسد از طرف رضا بُوَد، به دستِ خواهرش اگر برای کربلا به ما، برگِ برات میرسد او نرسیده بر رضا، پس نَشود چُنین دگر حالْ بِدان که زائرش، بر عتبات ميرسد مژده به جمکران دهيد، از حرمِ کریمه اش غُصه مَخور که مهدی آن، جلوه ی ذات میرسد مُنتقمِ فاطمه و..، مُنتقمِ خونِ حسین تِکیه به کعبه میزند، با صلوات میرسد نزد کریمه ملتمس ، با ادب و تکیده باش از دل و جان قبول کن، هر چه برات میرسد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.. ای صبحدم همیشه جاوید بیا عطر خوش بوستان توحید بیا... دلها همه بیتاب شد از غیبت عشق باران شکوفـه های امیـد بیا... @mahman11
دوباره فتنه شد و مردم امتحان دادند و باز درس بزرگی به دشمنان دادند برای عزت این خاک سربلندِ کهن دوباره ملت ایثارگر، جوان دادند همین که آتش آشوب‌ها زبانه کشید میان شعله چه پروانه‌ها که جان دادند بگو به خصم که اینجا عراق و سوریه نیست هزار بار که این را نشان‌تان دادند به قصد خواری ما دشمنان چهل‌ سال است چه خرج‌ها که نکردند و هی زیان دادند دوباره فتنه شد و ملت امام حسین پیام عزت خود را به این جهان دادند خوش آن دمی که خبر می‌دهند پرچم را به دست صاحب خود صاحب‌الزمان دادند در این میانه ولی عده‌ای نمک‌نشناس برای دشمن این خاک دم تکان دادند به لطف فتنه، فرومایگان غرب‌زده مرام و مسلک‌شان را به ما نشان دادند دلم پر است از این نان به نرخ روز خوران که آبرو و شرف را به آب و نان دادند به غیر آتش خشم از قلم نمی‌آید دلم پر است، غزل گفتنم نمی‌آید آهای ملعبه‌های پلید پول‌پرست! بدون دغدغه‌های همیشه سرخوش و مست! شما آهای سلبریتیان بی‌هویت! وطن به سکه فروشان دور از آدمیت! آهای شایعه‌پردازهای مسئله‌ساز! آهای خانه‌براندازهای شعبده‌باز! شما که در وطن شیرها بزرگ شدید چه شد که همقدم و همصدای گرگ شدید؟ شما که نان همین انقلاب را خوردید چه شد که این همه خفّت به بار آوردید؟ وطن برای شما که شبیه یک هتل است چهار فصل هوای شما که معتدل است شما که سر به فلک می‌کشد درآمدتان بلندتر شده هر روز میز و مسندتان به جای اینکه به درد وطن بپردازید چرا به مردم خود هی لگد می‌اندازید؟ شما کجای قضایا و ما کجا هستیم؟ اگرچه معترضیم، از شما جدا هستیم کسی که شعله به پرچم کشیده از ما نیست گلوی هموطنم را بریده از ما نیست کسی که کرده جسارت به خیمه‌ی مولا که پاره کرده و آتش زده‌ست قرآن را کسی که امنیت شهر را به هم زده است که هرچه دشمن ما گفته او رقم زده است کسی که کرده اهانت به چادر زن ما نبوده هموطن ما و هست دشمن ما وطن! محاکمه کن رهبران غائله را وطن! نشان بده سرسختی مقابله را حجاب ‌و نان و معیشت که اصل مسئله نیست هدف نبودنِ این کشور غیور و قوی‌ست تو ای نظام مقدس! پر استقامت باش بس است رنج و غم، آماده‌ی حجامت باش شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 | این قوم، مرامش علوی بوده همیشه از بس‌که علی گفته، قوی بوده همیشه دعوا سر بنزین و حجاب و صف نان نیست دعوا سر ‎ بوده همیشه 🎙حاج 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این پرچم و کشور،همه جا محترم است خونِ شهدا محافظِ این علَم است فرماندهٔ عشق حاج قاسم فرمود: «جمهوری اسلامی ایران حرم است» شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این نغمه ها از عالم بالا می آید باچه شکوهی دختر موسا می آید دارد به سوی شهر قم زهرا می آید معصومه دارد با برادرها می آید صد طاق گل بین مسیر و بین جاده است دور و برش شکر خدا، مَحرم زیاد است ای خاک خشک قم ببین باران رسیده روزی رسان سفرهء ایران رسیده ای اهل گریه، خواهر سلطان رسیده با ذوق و شوق و بی سر و سامان رسیده قربان چشمان تر و شب زنده دارش جانم فدای آن غم و حال نزارش گل بود، اما نیمه های راه، پژمرد بسکه دلش را دوری یارش می آزُرد او را به روی دست خود، یک شهر می بُرد از کوچه رد می شد ولی سیلی نمی خورد در قم، چهل تا قلدر جنگی نمی دید مثل مدینه کوچهء تنگی نمی دید شد تار اگر چشم تر او مثل زهرا... شد آب اگر که پیکر او مثل زهرا... نشکست هر دو زیور او مثل زهرا خونی نمی شد بستر او مثل زهرا داغی مگر بر سینهء او ماند اصلاً از محرم خود رو نمی گرداند اصلاً میخ از خجالت ذوب شد، در سوخت ای وای پرسوخت، پیکر سوخت، مادر سوخت ای وای سر سوخت، خواهر با برادر سوخت ای وای بیش از در و اطفال، حیدر سوخت ای وای این روضه طولانی است، خیلی غم رسیده دامان این آتش به خیمه هم رسیده باید به استقبال این غم، سال ها رفت زینب به جنگ اغلب جنجال ها رفت خیمه در آتش سوخت و خلخال ها رفت دست حرامی ها به سوی شال ها رفت می زد میان کوچه ها فریاد زینب هرجا کسی افتاد، می افتاد زینب شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اومدی پاییزمون بهار بشه دلای ما همه نو نوار بشه اومدی تا با تو و برادرت سفره ی موسوی برقرار بشه توو صفات تو خدا رو میبینم عمه ی کرب و بلا رو میبینم وقتیکه به گنبدت خیره میشم انگاری امام رضا رو میبینم میشه که حضرت زهرا به تو گفت پدرت همش فِداها به تو گفت بعضی حرفامو به هیچکی نمیگم باید این حرفا رو تنها به تو گفت همه خوبا همه حیرون تواند مریم و آسیه دربون تواند افتخار میرزا قمی ها اینه توی قبرستون شیخون تواند اونقدَر امامتو صدا زدی ناله ی رضا رضا رضا زدی مثل زینب تو هم آواره شدی به کوه و دشت و بیابونا زدی هرچی شد وارد مقتل نشدی دیگه گریون بالای تل نشدی سه روز و سه شب توی بیابونا پشت دروازه معطل نشدی توی قم بال و پرت ریخته نشد غریبه دور و برت ریخته نشد از رو پشت بومای خونه هاشون آب و آتیش رو سرت ریخته نشد توی قم بی احترامی ندیدی نگاه مردای شامی ندیدی توو خرابه های قم نبردنت بخدا بزم حرامی ندیدی به تو هیچکی کمتر از عزیز نگفت هیچکسی حرفای تند و تیز نگفت بین نا محرما یک برده فروش زبونم لال به شما... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقت است زبانوی کرامت بنویسم چون زائر در حال زیارت بنویسم بر جامعه شرحی به روایت بنویسم باخط شکسته دو سه رکعت بنویسم دیباچه ی وصف کرمش نور علی نور تحریر صفای حرمش نور علی نور در آینه اش لولو و مرجان متصور آیات خوش سوره ی انسان متصور در صحن عتیقش گل و ریحان متصور هر جا نگری شاه خراسان متصور قم گشته بهشتی که خدا در نظرش بود در دفتر معراج پیمبر خبرش بود تو نور زلالی که خدا هدیه نموده ست آن سوره ی والشمس تو را هدیه نموده ست از دامن صدیقه به ما هدیه نموده ست الحق که خداوند به جا هدیه نموده ست مائیم و دل ودسته گل روی تو بانو مدهوش تو و ضامن آهوی تو بانو بگذار تو را روح مناجات بخوانیم از مصحف اندیشه ات آیات بخوانیم انبوه احادیث و روایات بخوانیم مادر نشده عمه ی سادات بخوانیم ای از کرم و لطف تو دریا متصور با نام تو شد حضرت زهرا متصور هستیم چنان از خم کوثر متنعم بر سفره ی سادات سراسر متنعم هر دم ز عنایات برادر متنعم بر خوان کریمانه ی خواهر متنعم از مادری فاطمه سرشار حضوریم ما از کرم مادرمان مست غروریم از یمن شما شهر معطر شده بانو از آیه ی روی تو منور شده بانو فیضیه پر از روح مطهر شده بانو سرشار گل تازه ی قمصر شده بانو تو آینه ی روشنی از کوثری ای عشق سر تا به قدم فاطمه ی دیگری ای عشق شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋ سلام مولای من ، مهدی جان سلامی از ذره به خورشید ... سلامی از فرش به عرش ... سلامی از قفس به پرواز ... سلامی از التهاب به آرامش ... سلامی از طوفان به ساحل ... سلامی از درد به طبیب ... سلامی از رنج به نجات ... ✋سلامی از من به شما ‌مولای غریبم ...
در آن شهری که بانوی بهشتی چون تو هم باشد سزاوارست نام هر خیابانش "ارم" باشد رسیدی تا نشان ما دهی آن قبر پنهان را بنا این است در قم، فاطمه صاحب حرم باشد تبسم میکند ناخواسته...در قلب زائرها مگر صحن تو اصلا میگذارد درد و غم باشد؟ ندیدم هیچ شب در حوض، کامل انعکاسش را همان بهتر قد مهتاب هم پیش تو خم باشد حریم آسمانی تو "پروین" دارد و خوب است اگر نام یکی از باب ها باب القلم باشد کرامت میکنی تا گاه از نزدیک و گاه از دور تنور شعرمان گرم است ای خورشیدِ بیت النور به دریا میزند اینجا دل، آهوی بیابان هم به پابوسی میاید از مسیر دور، باران هم زیارت میکنندت عاشقان در باد و بوران هم ز تو رو برنمیگرداند این زلف پریشان هم هدایت شد به راه راست در شهرت خیابان هم قمت را مطلع خورشید میداند خراسان هم به شوقت غرق "بهجت" شد دلِ تنگِ "گذرخان" هم کنار این حرم مست است "قبرستان شیخان" هم صفائی چون "صفائیه" ندارد باغ رضوان هم دل "آذر" به تو گرم است در فصل زمستان هم رسیدی با چنان حجبی که تا پایان دوران هم نبیند گرد محمل را نگاهِ "چارمردان" هم نشسته عطر جنت در حریمت روی هر دامان شمیمت پرکشیده تا خودِ "بلوار پردیسان" قمت مانند مشهد شوکتی دارد که حیرانم برایت در زیارت "آمدم ای شاه..." میخوانم چنان خوبی که یادم میرود پیش تو مشکل را تویی آنکه امین الله دستت میدهد دل را سلام ای گرد و خاک صحن هایت سرمه افلاک سلام ای آستان قدسیِ تو مدفنِ لولاک چه القابی: کریمه، مرضیه، معصومه، مقدامه گرفته زائرت از آتش دوزخ امان نامه شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در غروب گرفته پاییز.. نفس روشن بهار رسید آی مردم به جاده اش بروید.. خوش بحال شما نگار رسید این سکوت عبث شکستنی است آسمان زمزمه فرستاده مرتضی یک علی به ایران داد فاطمه فاطمه فرستاده کوثر موسوی آل الله آیه ی نوری خدا امد مردها صد قدم عقب بروید بانوی ما به شهر، تا آمد چشمه میجوشد از مناجاتش خاک سبز است از قدمهایش مرد و زن جمله چشمها بسته همه کوراند از تماشایش اهل قم!این امانت رضوی بین شهر شما تک و تنهاست حرمتش را همه نگه داریست چادرش آبروی اهل ولاست نکند دور او شلوغ شود.. نکند محملش تکان بخورد.. آی زنها حواستان باشد دم افطار آب و نان بخورد خانه اش که شدست بیت النور نبردیش به سمت ویرانه دور باشد ز آیه تطهیر چشم سنگین مرد بیگانه اهل قم!عمه همین بانو وسط شام دیده اش تر بود با لباس اسیر رد میشد دستهایش براش معجر بود شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آئينه توحيد به قم مي آيد يا خواهر خورشيد به قم مي آيد نذر نفحات فاطمي اش صلوات با آمدنش عيد به قم مي آيد هم زمزمه‌ي سبز بهاران با تو هم روح بلند چشمه ساران با تو از راه رسيدي و کويري تشنه جنت شده، اي حضرت باران با تو تا خاک مرا سرشت، يا معصومه روي دل من نوشت: يا معصومه يک پنجره پرواز مرا خواهد برد از صحن تو تا بهشت، يا معصومه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خدا پوشانده بر آن قد و بالا رخت ایمان را پدر خوانده ست در او آیه آیه شرح قرآن را چه لطفی سایه اش افتاده یارب برسر این شهر که غم لبریز شادی می کند حال پریشان را ندارم غیر باران محبت پیشکش چیزی خداوندا مگیر از من چراغ چشم گریان را به صحنش عقل من از کوچه ی زنجیر برگشته گواه آورده در درگاه او چاک گریبان را به جا مانده ست شعله جای دل در سینه از شوقش فرستادم به جای نامه مد آه سوزان را به جایی که قدم بگذارد آن بانوی پاکی ها کرم در لحظه خالی می کند از شرم میدان را هزاران بار حل کردند زائر های گریانش در این آیینه کاری روضه ی شاه خراسان را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تویی که بر باده ی فیض ، واسط کبریا شدی رحمت بیکران حق ،به جمع ماسوا شدی روح کرامت و سخا ، ز جانب خدا شدی به نغمه های عرشیان، همیشه در نوا شدی دمی که از امام خود ، به امر حق جدا شدی به دوره ی فراق او ، یکسره در دعا شدی نامه رسید و دعوتی ، ز یار آشنا شدی بهر وصال یار خود ، همسفر بلا شدی به خاطر حضرت عشق ، وارد ماجرا شدی شبیه یک پرنده ای ، به آسمان رها شدی آمدی از مدینه و زائر کربلا شدی سوی خراسان به سفر ، به جانب رضا شدی تا به بیابان هدفِ ، هجمه ی ناروا شدی بعد هجون دشمنان ، شاهد کشته ها شدی چو ماه و انجم آمدی ، به جمع مردم آمدی چه خوب شد بانوی من ، به جانب قم آمدی تا که ورود تو به قم ، به مردمان خبر رسید از پر هر فرشته ای ، به شهر صد گُهر رسید فوج ملک نغمه کنان ، ز عرش بر گذر رسید دمی که هودَجت ز ره ، به صد شکوه و فَر رسید تا که لجام مرکبت ، به دست صد قمر رسید بهر صلا به مقدمت ، صوت سروش سر رسید به خیمه یاد تو که چون ، نسیمی از سحر رسید طنابی از گیسوی حور ، ریسه ای از هنر رسید ندا ز آسمان زدند ، که نور از سفر رسید به خانه ات به بیت نور ، فاطمه ای دگر رسید دوباره زینبی ز ره ، به شهر قم اگر رسید برای مقدم تو بود ، اگر که سیم و زر رسید به شرح اسماء خدا ، صفات تو به بر رسید جوهر هر کتابتی، به لوح اگر اثر رسید قلم تویی کرم تویی ، حریم و هم حرم تویی واسطه ی فیض خدا ، به ذره ی عدم تویی مِهر اگر رضای توست ، بر او چو ماه بوده ای کعبه اگر وجود اوست ، تو قبله گاه بوده ای به سوی آن کعبه ی خود ، پر از نگاه بوده ای تو چشمه ی نور به هر ، شام سیاه بوده ای کشته ی غربت رضا ، بر او گواه بوده ای شهیده ی وصال او ، میان راه بوده ای به وقت جان سپردنت ، چو بی پناه بوده ای شبیه عمه زینبت ، اسیر آه بوده ای ولی مگر به شهر قم ، بین سپاه بوده ای؟ شاهد طعنه هایی از ، قوم تباه بوده ای ؟ شاهد قتل دلبری ، چه دل بخواه بوده ای؟ شاهد قتل او کجا ، به قتلگاه بوده ای ؟ کجا میان شعله ها ، به خیمه گاه بوده ای؟ گواه کشتن کسی ، چه بی گناه بوده ای ؟ اگر که از برادرت ، به تیغ غم جدا شدی مگر که زائر سری ، به روی نیزه ها شدی ؟ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آمدی و حق بده چشمان ما حیران شود مقدم زهرایی تو خوب گل باران شود یا خلیله آمدی در حیرت این دشت داغ تا کویر تشنه ی قم خانه ی رضوان شود تاهمیشه معجزه با چشم هایت ممکن است باید انسان با نگاه لطفتان انسان شود مطمئناً هرکسی چشمش به ایوان تو خورد دردهای بی دوایش یک به یک درمان شود خوشبحال شاعری که با شما همسایه است خط به خط اشعار او شیرین تر از سوهان شود باید از "قم" قلب خود را راهی "مشهد"کند عاشقی که قصد کرده زائر سلطان شود لطف کردی بانوی رحمت که از شب تا سحر خاکبوس مقدم تو خطّه ی ایران شود یا کریمه محضر تو عرض حاجت می کنم با همین عرض ادب دارم عبادت می کنم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ سلام اى گل نرگس، اى كه شيرين ترين انتظار، انتظار توست و بهترين منتظر، منتظر توست مى توانم در يك كلمه پر معنا بگويم گر عشقى هست و عاشقى نام تو معشوق و من عاشق و شيفته توأم اَلَّلهُم‌ عجِّل‌‌ لِوَلیِک الفرَج🌷
بسم‌الله الرحمن الرحیم هم غمِ اشک دو خواهر ، دو برادر را کشت هم فراق دو برادر که دوخواهر را کشت هر دو تا داغِ بزرگیست برای زهرا وای از غصّۀ اولاد که مادر را کشت خواهری در قُم و از هجرِ برادر جان داد کوفه و شام هم آن خواهرِ دیگر را کشت آه ای حضرت معصومه بمیرم بی بی غربت تو به خدا شیعۀ حیدر را کشت پیش چشمت به رضای تو جسارت شد ؟ ... نه دید زینب که عدو سبط پیمبر را کشت کرد خورشیدِ سرش بر افقِ نیزه طلوع گیسوی درهمِ او خواهرِ مضطر را کشت جان گرفت و به لبش آیۀ قرآن گل کرد خیزران صوت رسای لب و حنجر را کشت دلِ شب داخلِ ویران ، سر خونینِ حسین در طبق آمد و این منظره دختر را کشت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم‌ الله الرحمن الرحیم خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن از کودکی نازِ برادر را کشیدن خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت با پای دل صحرا به صحرا را دویدن خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی ای کاش وقت احتضار من بیایی قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله زخمی نشد بال و پرم الحمدلله قم احترامم حفظ کرده تا که دیده من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند مانند زهرا مادرم الحمدلله باضربۀ سیلی میانِ کوچه ای تنگ خونی نشد چشم ترم الحمدلله بین در ودیوار با داغیِ مسمار زخمی نگشته پیکرم الحمدلله دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست خاکی نگشته معجرم الحمدلله ماخاطراتی تلخ از بازار داریم باز است هرسو معبرم الحمدلله تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله در کوچۀ تنگ یهودی ها نرفتم آتش نیفتاده سرم الحمدلله بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم محمل نگشته منبرم الحمدلله حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا دارم تمام ِ زیورم الحمدلله کنج خرابه آبرویم را نبُردند دشمن نگفته کافرم الحمدلله دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد قبرم همان دم شد حرم الحمدلله مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند باشد تنِ من محترم الحمدلله غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه مویم نپیچیده به هم الحمدلله تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7