eitaa logo
اشعار ناب آیینی
29هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
64 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
سخن از بانوی دین است که نورش یکتاست روشنی اش به جهان روشنیِ بی همتاست مدح او را نتوان گفت ز بس که والاست هر چه گوییم فقط عرض ارادت ازماست مادر نور همان مام تمام دنیاست همه ی نور وجودش ز وجود زهراست هر چه دارد همه در راه حبیبش داده یار بیمار که هستی به طبیبش داده ثروتش را که به مولای غریبش داده حق بر او رایحه ی دلخوش سیبش داده عطر زهرا و حسین و حسن از حضرت اوست بَه چه پاداش کرم نزد کریمان نیکوست او که خود در همه ایام بماند بر جا رفت تا دلبر خوش نام بماند بر جا رفت و از او غم و آلام بماند بر جا سوخت چون شمع که اسلام بماند بر جا پا به پا همره دلدار ز غم آزرده یک تنه توشه ی او را به حرا می برده هست اسلام اگر یکسره از بودن اوست جمله از جود و عطا و رفتن و پیمودن اوست دین که پابرجا شده حاصل فرسودن اوست لحظه ی دادن جان لحظه ی آسودن اوست انبیا در ره دین گر چه نتیجه دارند هر چه دارند ز ایثار خدیجه دارند عاقبت در ره دلدار فدا شد جانش با دل زخمی و خونبار فدا شد جانش بعد از او فاطمه بر یار فدا شد جانش وای بین در و دیوار فدا شد جانش مادر فاطمه جان در ره پیغمبر داد دخترش جان به ره بی کسی حیدر داد بر تو اِستَبرَق زیبای جنان گشت کفن آن چه جبریل بیاورد همان گشت کفن کربلا بر نوه ات خونِ روان گشت کفن بوریایی به تن شاه زمان گشت کفن در جهان هر چه به پا گشته غم و شیون و شین نیست والله غریبانه تر از داغ حسین http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اندوه رفتن و غم تو بیکران شده هر جا که بنگری ز عزایت نشان شده تنها نه بی قرار عزایت زمینیان گریان ماتمت همه ی آسمان شده بر گو چه گویم و چه دهم شرح این عزا از غصه ای که ماتم اهل جنان شده سالی که می روی همه حزن است و اشک و آه داغ تو بر رسول خدا بس گران شده خورشید مکه را شده ای ماه و رفته ای هر جا که او به امر خدایش روان شده تو بر مدار قلب پیمبر به گردشی گر چه مخالف ره او یک جهان شده هر چه که داشتی به رهش کرده ای فدا از تو بقای دین خدا بی گمان شده بی تو نبود دین محمد ، گمان کنم اجر تو برتر از همه پیغمبران شده زیر هجوم بارش سنگ جفا و جهل بال شکسته ات به سرش سایبان شده در کوچه های مکه طنین صدای تو یاد آور تلاش تو ای خسته جان شده بانوی مکه ای تو و زهرای تو ولی شهر مدینه رفته و بانوی آن شده اما چه بانویی که شکستند پهلویش او وارث غریبی ات ای مهربان شده http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برای آمدنت ای سوار می گریم نشسته ام به ره و بی قرار می گریم شنیده ام که جمعه ز کعبه می آیی بسوی قبله ی پُر از انتظار می گریم به کوچه های فراقت نشسته ام تنها در آرزوی تو بی اختیار می گریم به شال سبز تو دل را دخیل می بندم به مهربانیت ای غمگسار می گریم دوباره سفره ی افطار چیده شد بی تو به حال زار دلم زار می گریم چه لحظه ها که شما را ز یاد می بردم به تیره روزیم ای گلعذار می گریم شکستم دل تو ، شرمِ من کجا رفته برای این گُنَهِ بی شمار می گریم گرفته شام غریبان مادر خود را به حال فاطمه ی داغدار می گریم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به بازار تو آورده گنهکاری گناهش را چه خواهی کرد گر بینی تو اعمال تباهش را همینکه داخل مهمانسرای تو شدم شادم بروی این گدا هرگز نیاوردی گناهش را من آن هستم که هر چه فرصتم دادی گنه کردم چه عذری آورد آنکه تو دانی اشتباهش را پشیمانی سراپای مرا بگرفته می دانی پذیراشو از این بنده تو این روی سیاهش را بجز تو یک نفر هم هست اعمال مرا بیند چه سازم تا کریمانه به من بخشد گناهش را اگر پرسد چرا در پیش چشمانم گنه کردی به غیر آب گشتن من چه گویم سوز آهش را در این مهمانیت مهمان اربابی غریبم من نخواهم داد بر عالم من این فیض پناهش را دلم خواهد تمام هستی خود را فدا سازم که یک لحظه ببینم شیر خوار و خیمه گاهش را گریزی نیست مولای مرا از بودن و با من به هر جا می رود خواجه، بَرَد عبد سیاهش را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شکر خدا با اینکه غرقِ در گناهم ده شب در این میخانه آقا داد راهم آغوش خود وا کرد من را هم بغل کرد اصلا نپرسید از خطا و اشتباهم با اینکه آلوده ترین مهمان اویم حرفی نزد از زشتی و روی سیاهم یک عمر غفلت کردم و یک عمر بخشید یک عمر در وقت گنه کرده نگاهم ای کاش از عصیان جدا گردم ببینم در سایه‌ی رحمت خدا داده پناهم بال و پرم زخمی شده نایی ندارم از اینکه بی بال و پرم من عذرخواهم دیگر دعاهایم خدایا کارگر نیست زیرا صفایی نیست در این سوز و آهم باید یکی دست مرا گیرد، و گرنه تا در گنه افتاده‌ام در قعر چاهم ذکر حسین این روزها باب نجات است تا با حسین هستم همیشه سر به راهم امشب دلم یاد غم عصر دهم کرد یاد امام بی کفن در قتله‌گاهم عصر دهم آقای ما را سر بریدند جسم عزیزش را به خاک و خون کشیدند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها از بس گناه بر دل خود بار می کنم خود را میان نفس گرفتار می کنم پل های بازگشت خودم را شکسته ام دارم علیه خویش فقط کار می کنم قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست در حیرتم چگونه لجن زار می کنم؟! تو عاشقانه حاجت من را نمی دهی من جاهلانه این همه اصرار می کنم من بنده ی توام، چه کنم؟! "دوست دارمت" باشد بزن... دومرتبه تکرار می کنم دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر سجده به پای حیدر کرار می کنم تشنه شدن بهانه ی ذکر مصیبت است یاد حسین لحظه ی افطار می کنم یاد مدافعان حرم آه می کشم گریه به یاد زینب و بازار می کنم اصلا کسی به عمه ی ما ناسزا نگفت سیلی به او زدند؟! نه... انکار می کنم دست خودم که نیست، فقط داد می زنم وقتی که یاد مجلس اغیار می کنم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باز كن در، منم منم يارب عبد آلوده دامنم يارب دلم آلوده است و با اين حال حرف دل با تو مي زنم يارب بهترين ميزبان تو هستي تو بدترين ميهمان منم يارب با تو پيوند دوستي بستم گر چه با خويش دشمنم يارب گر چه صدبار توبه بشكستم باز هم توبه مي كنم يارب كرمي كن بگير دستم را كه دگر توبه نشكنم يارب كاش پيش از گنه روان مي شد روح از غالب تنم يارب به كدامين گنه كنم اقرار كه بود روي گفتنم يارب معصيت ها چو مار پيچيدند همه بر دور گردنم يارب آه از آن لحظه اي كه مي گردد خانه گور مسكنم يارب با همه تيره روزيم چون شمع از شرار تو روشنم يارب خارهاي گنه به مهر علي گشته خوشتر زگلشنم يارب "ميثمم" جز به خاك پاي علي سر به جائي نيفكنم يارب http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مناجات با خدا در محضر تو جانان چیزی نگویم من آمدم پشیمان چیزی نگویم وقتی که تو خبیری از روزگارم از لحظه های عصیان چیزی نگویم عمری بود که نفسم ، داده فریبم ازخدعه های شیطان چیزی نگویم این غصه ی فراق و دوریِ از تو کرده مرا پریشان چیزی نگویم اصلا خودت که بهتر دانی که هستم از آن همه گناهان چیزی نگویم حرفی ندارم آنجا وقتی بپرسی پیش تو رب رحمان چیزی نگویم حتی اگر نبخشی، این بنده ات را حق داری و کماکان چیزی نگویم جز معصیت ندارم در کوله بارم در بین جمع خوبان چیزی نگویم من آمدم گدایی آدابش این است در ساحت کریمان چیزی نگویم چشمم به صحبت آمد ، باران گرفته بهتر که وقت باران چیزی نگویم از تشنگی روزه روضه بسازم در پیش شاه عطشان چیزی نگویم در لحظه های آخر یارب مدد کن جزیاحسین، حسین جان چیزی نگویم * مشرف به قتلگاه و روی بلندی از خواهری پریشان چیزی نگویم یک تشنه بین گودال ، افتاده خونی از ظلم نیزه داران چیزی نگویم زینب به کوفه و شام ... ، بهتر که دیگر از بزم میگساران چیزی نگویم - رمضان ۹۷ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دیگر از سوز و نوایم خبری نیست که نیست دیگر از صدق و صفایم اثری نیست که نیست در مناجات سحر ادعیه بال و پر ماست بهر رفتن به سما بال و پری نیست که نیست سابق از دیدۀ من اشک روان جاری بود ولی امروز دگر چشم تری نیست که نیست همه درها به رویم بسته شده جز این در به جز این باب دگر هیچ دری نیست که نیست وقت آن است که دیگر تو به دادم برسی غیر تو در دو جهان دادگری نیست که نیست روزۀ من تهی است و سپر نفسم نیست بهر این نفس خرابم سپری نیست که نیست ظلمت محض شده قلب من از فعل حرام ولی افسوس که نور قمری نیست که نیست به خداوند قسم غیر حسین بن علی در جهان اسم سزاوارتری نیست که نیست تا که در دایرۀ رحمت این آقاییم با نگاه کرم او خطری نیست که نیست ولی افسوس که در کرب و بلا می‌دیدند بدنش روی زمین بود و سری نیست که نیست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلبر دلش گرفته دلدار گريه كرده عاشق هميشه وقت ديدار گريه كرده . به آشتى بنده ، مشتاق تر خدا بود از توبه گنهكار ، غفار گريه كرده . درد مريض را جز درد آشنا نفهميد گاهى طبيب هم با بيمار گريه كرده . شرمنده از گناهان دانى مثال ما چيست؟ خانه خراب زيرِ آوار گريه كرده . شب زنده دارها را طورى دگر خريدند طوبى برآنكه تا صبح بيدار گريه كرده . يك شهر را دعاى يك مست زنده كرده مستى كه در مناجات هشيار گريه كرده . در كسوت گدايى حرفى بلد نبوديم سائل هميشه جاىِ اصرار گريه كرده . با گريه طفل هرچه كه خواسته گرفته حاجت گرفته كودك ، هربار گريه كرده . مارا فقط دعاى زهرا نجات داده مادر براى طفلش بسيار گريه كرده . بر حال مادر ما در بين آتش و خون ديوار دم گرفته ، مسمار گريه كرده . كفاره گناهِ مارا حسين داده ارباب بين گودال خونبار گريه كرده . يك ياحسين گفته وا كرده روزه اش را آن تشنه كه زمانِ افطار گريه كرده . آب فرات آخر تا خيمه ها نيامد با مشك از خجالت صدبار گريه كرده . كف مى زدند لشكر ، قلب رباب مى سوخت او بينِ خنده هاى اغيار گريه كرده . زير عبا چه چيزى پنهان نموده ارباب سرخ است چشمهايش انگار گريه كرده . گهواره بعد اصغر ، در دست ابن سعد است گهواره در حراجِ بازار گريه كرده . . http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صبح شهادت سکوت سرمه‌ای سد می‌کند راه صدایم را بخوان از چشم‌هایم قطره‌قطره حرف‌هایم را چنان دل را به دریای حضورت می‌زنم امشب که کتمان می‌کند شن‌های ساحل ردّ پایم را نمی‌افتم به چاه جهل اگر در راه، از لطفت بگیری دست‌های لب به لب پر از دعایم را مرا در بر بگیر ای آسمان آبی روشن عوض کن در حصار ابرها حال و هوایم را مرا سرگرم عیش و نوش دیدی بارها، اما نیاوردی به رویم، ای همه خوبی، خطایم را پس از عمری مسلمانی مبادا گم کنم در شهر میان برج‌های قد علم کرده خدایم را سر از سجاده تا صبح شهادت برنمی‌دارم مگر رنگین کنم با خون، شب بی‌انتهایم را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ماهی و دلگرمی خورشید از تو بوده پشت و پناه وحی و توحید از تو بوده توفیق دین بی شک و تردید از تو بوده کمتر سخن در مدح و تمجید از تو بوده بانوی با خیر و فضیلت یا خدیجه! ای دست و بازوی نبوت یا خدیجه!   تو اولین بنیانگذار عشق بودی عشقت محمد بود و یار عشق بودی پروانه ای دور مدار عشق بودی از جان و از دل پای کار عشق بودی سرمایه ات را در دکان عشق دادی عاشق شدن را تو نشان عشق دادی زن بودی و "مردی" به مردان یاد دادی بانو! به زنها دین و ایمان یاد دادی عاشق شدن را به جوانان یاد دادی آدم‌شدن را هم به انسان یاد دادی گویند شغل انبیا آموزگاریست شأن شما هم کمتر از پیغمبران نیست درظلمت شب می شدی مهتاب بانو مادربزرگ حضرت ارباب، بانو! بعد از تو عالم می شود بی تاب بانو از داغ تو دردانه ات شد آب بانو بعد از شما دختر شدن هم دردسر داشت خواهر شدن، مادر شدن هم دردسر داشت رفتی و "عام الحزن" شد هر سال بی تو احمد شده یک بلبل بی بال بی تو زهرای تو هی می رود از حال بی تو روزی همین زهرا ... ته_ گودال... بی تو... آتش به جان ها می زند با شور و شینش عالم به هم ریزد از داغ حسینش گودال و زهرا و حسین و شمر و خنجر یک گام عقب تر چشم های خیس خواهر شمشیر دارد می برد... الله اکبر ناگاه بالا می رود از نیزه ها، سر زینب کنار قتلگاه از دور می دید از بس تنش را زیر و رو کردند پاشید سر رفته و از این بدن چیزی نمانده بر پیکرش از پیرهن چیزی نمانده بس نیزه خورده از دهن چیزی نمانده جز بوریا جای کفن چیزی نمانده دار و ندار خیمه ها رفته به غارت این بچه ها ماندند و یک رخت اسارت http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7