#حضرت_رقیه_علیهاالسلام
#چارپاره
🔹طفل، بابا، آب🔹
دختری ماند مثل گل ز حسین
چهرهاش داغ باغ نسرین بود
جایش آغوش و دامن و بر و دوش
بسکه شور آفرین و شیرین بود
طفل بود و یتیم گشت و اسیر
جای دامان، مکان به ویران داشت
ماهِ رویش نبود بیپروین
ابرِ چشمش همیشه باران داشت...
پا پُر از زخم و دست، بیجان بود
جسم، شبگون و چهره، چون مهتاب
مینشست و به روی صفحۀ خاک
مشق میکرد، طفل، بابا، آب...
چشم خالی ز خواب، شد پُر اشک
گشت درگیر، بغض و حنجرهاش
دوخت بر راه دیده و کمکم
خود به خود بسته شد دو پنجرهاش
گر چه ویرانه در نداشت، به شب
بختِ آن طفل، حلقه بر در زد
دید، دختر ز پای افتادهست
با سر آمد پدر به او سر زد
من غذا از کسی نخواستهام
گر چه در پیکرم نمانده رمق
شوق و امید و عاطفه، گل کرد
دست، لرزید و رفت سوی طبق
بینِ ناباوری و باور، ماند
نکند باز خواب میبینم!
این همان غنچۀ لب باباست؟
یا سراب است و آب میبینم؟...
این ملاقات ماه و خورشید است
ابرها سوختند و آب شدند
بازدید پدر ز دختر بود
آب و آیینه بیحساب شدند
گفت نشکفته غنچهام، امّا
لاله در داغها سهیمم کرد
دو لبم یک سخن ندارد بیش
کی در این کودکی یتیمم کرد؟
چهرهام را چو عمه میبوسید
گریه میکرد و داشت زمزمهای
علّتش را نگاه من پرسید
گفت خیلی شبیه فاطمهای...
یاد داری مدینه موقع خواب
دستِ تو بود بالش سر من
روی دو پلکِ من دو انگشتت
که، بخواب ای عزیز، دختر من...
یاد داری که با همین لبها
بوسه دادی به روی من هر صبح
دست و انگشتهای پُر مهرت
شانه میکرد موی من، هر صبح
یاد داری که صبح و شب، هرگاه
میشدی بر نماز، آماده
دخترت میدوید و میدیدی
مُهر آورده است و سجّاده...
خاطراتیست خواندنی امّا
حیف، دفتر، سه برگ دارد و بس
سطر آخر خلاصه گشته، بخوان
دخترت شوقِ مرگ دارد و بس...
📝 #علی_انسانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#چارپاره
🔹آه از یتیمی!🔹
رفتی و با غم همسفر ماندم در این راه
گاه از غریبی سوختم گاه از یتیمی
گفتم غریبی، نه غریبی چاره دارد
آه از یتیمی ای پدر، آه از یتیمی!
من بودم و غم، روز روشن، شهر کوفه
روی تو را بر نیزه دیدم، دیدم از دور
در بین جمعیت تو را گم کردم اما
با هر نگاه خود تو را بوسیدم از دور
من بودم و تو، نیمهشب، دروازهٔ شام
در چشم من دردی و در چشم تو دردی
من گریه کردم، گریه کردم، گریه کردم
تو گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی
در این زمانه سرگذشت ما یکی بود
ای آشنای چشمهای خستهٔ من
زخمی که چوب خیزران زد بر لب تو
خار مغیلان زد به پای خستهٔ من
ای لاله! من نیلوفرم، عمه بنفشه
دنیا ندیده مثل این ویرانه باغی
بابا شما چیزی نپرس از گوشواره
من هم از انگشتر نمیگیرم سراغی
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_5913329063535051613.mp3
3.59M
#سبک_زمزمه_یازمینه
#حضرت_رقیه_س
#دست_عدو_سنگینه
بند اول✍
دلم گرفته بابا
توی دلم آشوبه
خوش اومدی مهمونم
به خونه ی مخروبه
😭
بابا
لبت پراز خونه
ببین
رقیه گریونه
شونه ندارم چه کنم موهات پریشونه
😭
نباشی همه روزام دیگه شبای تاره
غمم زیاده امون ازاین لباس پاره
باخنده عدو با دست میکرد بهم اشاره
بابا حسین حسین جانم
بند دوم✍
سه ساله دختر تو
ببین که آواره شد
گوشواره هامو بردن
گوشای من پاره شد
😭
بابا
سوخته شده موهام
بابا
نمی بینه چشمام
پرآبله شده بابایی
تموم دست وپام
😭
با تازیونه روشونه هام نشونه زدن
بابانبودی نامردای زمونه زدن
دیدن یتیمم منو به این بهونه زدن
بابا حسین حسین جانم
بند سوم✍
ببین شبیه زهرا
قدم شده خم بابا
شکسته دندون من موهام شده کم بابا
😭
بابا
دلم چه غمگینه
بابا
چشام نمی بینه
دستای اون مردک پست بدجوری سنگینه
😭
خدا می دونه چه تلخه درد اسیری
شبیه یه شمع بسوزی آب بشی بمیری
تو بغلت سرباباتو بگیری
بابا حسین حسین جانم
💠💠💠
✍ شعرای اهل بیت(ع)
#ابوذر_رییس_میرزایی
#علی_بهرامی_نیا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
326.2K
شهادت حضرت رقیه (س)
زمزمه
رویم شده نیلی پدر جان
از ضربه ی سیلی پدر جان
باباعدو.با ناسزا.با پامرا زد
هرمرتبه.سیلی به من.او بی هوا زد
من دیگه اون سه ساله.که دیده بودی نیستم
ببخش اگه نمیشه.بازم روپام بایستم
بابا حسین مظلوم
سفید شده تمومه موهام
ببین چقد شبیه زهرام
بابا ببین.تمومه این.تنم کبوده
این دختر.سه ساله ات.جرمش چه بوده
بال وپر منو سوخت.آن دختره یهودی
به دختر تو زد سنگ.بابا چرا نبودی
بابا حسین مظلوم
بگو سرت رو کی بریده
بگم کی موهامو کشیده
یه بغضیه.که این روزا.توی گلومه
خیلی دلم.خیلی دلم.تنگه عمومه
باباچرا لب تو.به رنگه ارغوونه
گمون کنم که جای.یه چوبه خیزرونه
بابا حسین مظلوم
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
Voice 057.amr
91.7K
زمینه حضرت رقیه (س)
گوشه ی ویران.باسرخونین.آمدی بابا
یک نظرگشته.صورتم همچون.مادرت زهرا
آمدی بابازسفر.دخترخودرا بنگر
قدم کمان شده ازغمها
بمیرم آخراز ماتم ها
من الذی ایتمنی
کودک شامی.گوشواره بر.من نشان میداد
آن زن شامی.بریتیمانت.قرص نان میداد
هردوگوشم پاره شده.دخترت آواره شده
غذای هرشب ما سیلی
چولاله صورتم شد نیلی
من الذی ایتمنی
یک شب ازناقه.برزمین خوردم.دردل صحرا
آمدآن زجرو.بالگدمحکم.زد مرا بابا
می کشیداو موی مرا.تازیانه زد زجفا
پرآبله شده پای من
لبت کبوده بابای من
من الذی ایتمنی
ابوذررییس میرزایی (بهار)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زبان حال حضرت رقیه (س)
سخت ترازکربلامصیبت شام بود
زینب تو ای پدر درملاعام بود
راس توازنیزه هاخورد به روی زمین
علت افتادنت سنگ لب بام بود
حضرت رقیه (س)
وقتی که می بوسید باباصورتم را
می گفت باخنده تو هستی مثل زهرا
حالا نمانده صورت وچشمی برایم
ازبسکه سیلی خورده ام از زجربابا
ابوذر رییس میرزایی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یارقیه (س)
وقتی تورفتی دخترت شدقد خمیده
توآمدی با پا نه بلکه سربریده
باباعدو دندان شیری ام شکسته
درخردسالی دخترت مویش سفیده
شیب الخضیبی ای پدر خدالتریبی
چون حنجرت ازگوشهایم خون چکیده
سیلی جواب گریه هایم بود بابا
ازترس زجرو حرمله رنگم پریده
آن شب که ازناقه فتادم دربیابان
آمدبه پیشم مادرت اما خمیده
پاهایم ازخارمغیلان زخم گشته
ازبس رقیه دردل صحرا دویده
آن کودک شامی به طعنه گفت بامن
بابا برای من لباس نو خریده
این دخترت ازکربلا تا کوفه وشام
چیزی به جزکعب نی وسیلی ندیده
دیدم که می زد برلبت اوخیزران را
ازاین مصیبت برلب من جان رسیده
ابوذررییس میرزایی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
record016.mp3
2.01M
#روضه #زمزمه
#حضرت_رقیه_س
سبک: می گذرد کاروان
شکر خدا عاقبت حاجت من شد روا
آمده امشب پدر از سفر کربلا
آمده اما چرا بی بدنش آمده
این همه خون از چه رو در دهنش آمده
بر روی این دندان و دهان
مانده جای چوب خیزران
رأس پدر در خرابه شد ماه من
کاخ ستم ویران شود از آه من
کشته مرا ای پدر موی پریشان تو
قاتل جانم شده آن لب و دندان تو
بعد تو روی سرم گرد اسارت نشست
کودکم اما دگر شیشه عمرم شکست
از زندگی سیرم ای پدر
با داغت می میرم ای پدر
من می میرم در محضرت بابا حسین
حرفی بزن با دخترت بابا حسین
مهدی شریفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#اشعار
🚩 زیارت اربعین
رُشد بشر به رهبری شَه دین است
کمال ما بر نظرش حتم، رهین است
حب حسین و آل او بر همه فرض است
خدمت ما به مکتبش نیز چنین است
عشق به محبوب خدا کار خدائی است
عنایت ماء مَعین به خاشعین است
موسِی عمران که شده پیمبر حق
اصل کمال و رشد او زصادقین است
مدرک عشقی که گرفته به دو عشرین
نشانهی معرفتش به راکعین است
عالم تکوین به همین ازمنه کامل
وفق چنین واقعهای سیر جنین است
سیر صعودی بشر به حب مردی است
کز ید باکفایتش فتح مبین است
حسین سردار ره صفا و صدق است
توصیهی زیارتش به اربعین است
زیارت سبط نبی فیض الهی است
عامل این توصیهدان، مرد یقین است
جابر انصار، قرین شهدا گشت
سفارش موکَّدش به متقین است
زيارت زائر حق ز حق پرستی است
رو به زیارت حسین اصل همین است
زيارت قتیل عشق ، کمال جویی است
زائر دشت کربلا روح امین است
بیا زیارت صفا، صفا کن ای دوست
اجازهی غم و عزا ز شاه دین است
هرکه به اصل اشک و غم خدشه نماید
وفق مراد خائنین ز خائنین است
بیا زیارت سر شکسته از کین
زائر کوی عشق او به حق قرین است
سعادت ما به جهان معرفت اوست
نشان معرفت ببین به نصر دین است
#کوچک مبتلای غم نالد و گوید
خور به فراز نی شدن چه دل غمین است
✍ اربعین ۱۴۳۴ه.ق
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 زمینه ایام شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
🏴بند اول
امام حسن جان
نداری دیگه نفس
بریدی از همه کس
دنیا براته قفس
امام حسن جان
پاره شده جگرت
فدای چشم ترت
زیاده درد سرت
آقا غریبی و تنهایی
شکسته از غم زهرایی
تو خسته از همه دنیایی
حسن جانم
تو بی قراری دم آخر
دلت گرفته برا مادر
تو میری با یه دل مضطر
حسن جانم
جانم حسن
تو ضریحی نداری
جانم حسن
خسته از روزگاری
جانم حسن
مثل ابر بهاری
مولا/ غریب عالم یاحسن
🏴بند دوم
امام حسن جان
سینه برات میزنم
بقیع شده وطنم
فداییه تو منم
امام حسن جان
شبت نمیشه سحر
زهری که کرده اثر
تو بستی بار سفر
به یاد کوچه ها گریونی
میخوای بری و پریشونی
روضه ی مادرو میخونی
حسن جانم
خونه تو تشتی که میبینم
منم یه خواهر غمگینم
باغم کنار تو میشینم
حسن جانم
ای وای من
نفست تو بریده
ای وای من
خواهر تو چی دیده
ای وای
رنگت از زهر پریده
مولا / غریب عالم یاحسن
🏴بند سوم
داداش حسین جان
من رسیدم ته راه
اینم ستاره و ماه
قاسم و عبدالله
داداش حسین جان
برای کربلاتن
فدای بچه هاتن
هرجا بری باهاتن
برید شما توی کربلا
وقتی که میشه عمو تنها
وصیتامو کنید اجرا
عزیزانم
تو اون هیاهو تو اون غوغا
به جای من میون صحرا
برید به زیر تیغ اعدا
عزیزانم
من میرم و
بدنم تیر بارونه
من میرم و
دلم اینجا میمونه
من میرم و
عمو تنها میمونه
مولا / غریب کربلا یاحسین
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی مجید آقاجانی
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 زمینه یا شور هفتم ماه صفر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
🏴بند اول
با خاطرات کوچه ها،جون میدم
با زهر همسر ای خدا،جون میدم
هستم غریب خونه من،مادر جان
بیا به بالینه حسن،مادر جان
بیا ببین تو حال زارم
سبز شده مادر بدنه من
توو طشتی که آورده زینب
میریزه خون از دهنه من
مادر بیا ببین
میسوزه قلب من
تا روی پای تو
باشه سر حسن
ای غریب وطن
جانم آقا حسن
🏴بند دوم
یه عمره که میسوزم و،میمیرم
به کوچه چش میدوزم و،میمیرم
من بودم و نامرد اومد،وای مادر
دیدم به مادر سیلی زد،وای مادر
باعث راحتیم به والله
نوشیدنه این زهر کین شد
مرگه من اونجا بود که دیدم
مادر من نقش زمین شد
نامرد گذاشته بود
رو چادر تو پا
میخندید اون همش
به حال و روز ما
ای غریب وطن
جانم آقا حسن
🏴بند سوم
من با دو چشمای ترم،جون میدم
میشه نبینی خواهرم،جون میدم
من واسه تو دلواپسم،خواهر جان
به کربلا نمیرسم،خواهر جان
جون حسن قسم عزیزم
گریه نکن زینب آروم باش
نگهدار این اشکاتو واسه
کرب و بلا عزیز داداش
میبینی جسم بی
سر توی قتلگاه
لا یوم کیومک
یا اباعبدالله
بی حرم یا حسن
بی کفن یا حسین
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7