eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
61 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
شب قدر است و دل ها بی قرار است دو دیده منتظر بر روی یار است دعای اول و آخر تویی تو شب قدر است و دل در انتظار است اگر چه عمر من پاییز ، اما اگر آیی شب قدرم بهار است بیا و قلبم و جانم را جلا ده صفای هر دلی وصل نگار است بیا که لیلةالقدرم تو هستی تمام هستی ام بر تو نثار است تو هستی محور ارض و سماوات نگاه آسمان بر این مدار است بیا و از غم جدت سخن گو همان که دیده بر او اشکبار است بیا مظلومی و رنج علی را بگو که بچه هایش سوگوار است حسینش یک طرف عباس یک سو حسن بر داغ او آیینه دار است سخن گاهی ز مظلومی حیدر گه از خاطره ای اندوه بار است به یاد فرق و پهلوی شکسته میان خانه زینب بی قرار است بیا تا روضه ی مادر بخوانیم که این داغ تمام روزگار است برای انتقام خون زهرا دو چشم ما به تو ای تکسوار است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شب قدرِه و دلم ، هوای کربلا داره سینه من میونش ، یه قلب مبتلا داره شب قدرِه و دلم داره محبت حسین مرغ دل می خواد برِه ، تا صحن بین الحرمین شب قدرِه و دلم مست ابالفضلِ ه بازم علقمه می خوام بِرم، به قبر سقا بنازم شب قدره و دلم امید مهمونی داره چشم من مثل بهار هوای بارونی داره شب قدره و دلم پر می زنه به هر طرف من می دونم که می خواد پر بکشه تا به نجف شب قدره و دلم می خواد بره تا مدینه می خواد احیا بگیره تا به سحر با مدینه شب قدره و دلم داره نوا و زمزمه لیلة القدر دلم هیچ کسی نیست جز فاطمه http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آه اِی غریب آشنا ، مولا ابا صالح بیا یار سفر کرده ی ما ، مولا ابا صالح بیا ای خاک راهت توتیا ، ای هر نگاهت کیمیا ای از تبار انبیا ، مولا ابا صالح بیا ای برتر از ادراک ها ، بالاتر از افلاک ها ای جاودانه مقتدا ، مولا ابا صالح بیا ای مظهر عشقِ تمام ، ای دورِ نزدیک ای امام ای آرزوی اولیا ، مولا ابا صالح بیا ای لیلة القدر دلم ، حلال هر چه مشکلم ای التیام زخم ها ، مولا ابا صالح بیا ای مرهم هر درد ما ، منظور آه سرد ما ای هر نگاه تو شفا ، مولا ابا صالح بیا مِهر و مه بدرم بیا ، ماه شب قدرم بیا آه اِی غریب آشنا ، مولا ابا صالح بیا http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
كیست این مرد كه شب كیسه‌ی خرما می‌بُرد روز می‌آمد و از سینه نفسها می‌بُرد كیست این مَرد كه تا تیغ به بالا می‌بُرد رزم را با مدد از حضرت زهرا می‌بُرد این خدا نیست ولی مقصدِ هر راه است این اَشهدُ اَنَّ علیّاً ولیّ الله است این كیست این شیر كه از خصم جگر در آورد از میانِ كمرش تیغِ دوسر در آورد از دلیرانِ عرب جمله پدر در آورد کار او بود که اسلام ثمر در آورد یاعلی روز و شب و شمس و قمر می‌گویند ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر می‌گویند آه همسفره‌ی کوری دل ویرانه کجاست نان پز خانه‌ی این جمع یتیمانه کجاست  مرکب بازیِ این طفل در این خانه کجاست شانه‌ی بارکش و دستِ کریمانه کجاست پیرزن پیش تنور است که آقایم کو کودکی چشم به راه است که بابایم کو گرچه از ضربه‌ی شمشیر سرش ریخت بهم زهر کاری شد و با سر جگرش ریخت بهم تا علی ریخت بهم دور و برش ریخت بهم دید چشمان طبیب و  پسرش ریخت بهم آه در آتش غم حاصل زینب را ریخت سر تکان داد طبیب و دل زینب را ریخت سوخت از حرف طبیب از خبرش عباسَش می‌زند روی سرش هِی به سرش عباسَش روضه خوانش حَسنش نوحه گرش عباسَش قلبِ او هست حسین و جگرش عباسَش وقت روضه شد و عباس به زانو اُفتاد رفت از حال علی  درد به پهلو اُفتاد وای از امروز حسن گوشه‌ی بستر اُفتاد باز هم یادِ غمِ بسترِ مادر اُفتاد خواهر اُفتاد زمین تا كه برادر اُفتاد یادِ روزی كه رویِ مادرشان دَر اُفتاد هیزم و آتش و كابوس عجب بد دردی است ضربِ نا مَحرم و ناموس عجب بد دردی است قنفذ از راه از آن لحظه كه آمد میزد تازه می‌كرد نفس را و مجدد میزد وای از دستِ مغیره چقدر بد میزد جای هركس كه در آن روز نمیزد میزد آخرین حرفِ علی  بود خواهش می‌كرد زینبش را به اباالفضل سفارش می‌كرد زینم آه ببینی غمِ حنجرها را می‌کشی روی جگر داغ برادرها را بعد از آن جمع کنی پاره‌ی پیكرها را میزنی چند گره معجرِ دخترها را میزنی داد به گودال حرامی نزنید تبر كوفی و سر نیزه‌ی شامی نزنید http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در شب قدر دلم را تو جلا بخش خدا قلب آلوده ی من را تو صفا بخش خدا کاش امشب بشود عاقبتم ختم بخیر زین سبب از کرمت کرببلا بخش خدا @sheareaeini
امیر المومنین(ع)-شهادت   هیچ كس غربت خونین تو را درك نكرد عشق و آئین تو و دین تو را درك نكرد گر چه بر مردم جاهل تو سلونی گفتی یك نفر دیدهٔ حق بین تو را درك نكرد بار برداشتی از دوش همه خلق و كسی كوله بار غم و سنگین تو را درك نكرد هر كه دلدادهٔ ایمان و ولای تو نشد معنی مكتب و آئین تو را درك نكرد همه دیدند كه خون دلت از فرقت ریخت یك نفر محنت دیرین تو را درك نكرد جز تو ای صبح سعادت به خدا هیچ كسی لذت رفتن شیرین تو را درك نكرد بعد پرپر شدنت ای گل ایثار، كسی چمن غرق ریاحین تو را درك نكرد ره به سرچشمه خورشید نیابد هرگز هر كسی مصحف زرین تو را درك نكرد جز تو كز حال «وفایی» همه دم با خبری هیچ كس حالت مسكین تو را درك نكرد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ساقی بریز باده که تازه گلو کنی شرمنده آمدم که مرا زیر و رو کنی پیمان شکن شدم سرِ این نفس، حق توست من را مؤاخذه سرِ این خُلق و خو کنی هر بار جای من، تو حیا کرده ای ولی دستِ مرا نشد که تو یک بار رو کنی هر شب به این بهانه صدایت زدم فقط تا با دلِ شکسته ی من گفت و گو کنی امشب نمی شود به نماز شب علی فکری به حال سائل بی آبرو کنی؟ مثل عبای کهنه ی حیدر، دل مرا آیا شود به دست کریمش رفو کنی؟ با روسیاهی آمده ام محضرت که تو با اشک روضه باز مرا شست و شو کنی ای روزگار... رحم به زینب نمی کنی؟! هر چه مصیبت است فقط سهم او کنی دیروز داغ مادر و امروز هم پدر بر این صبورِ غمزده، بغضِ گلو کنی فرقِ علی شکافته، حالا عقیله را نامردی است با پدرش رو به رو کنی **** بوسه بزن به رأس پدر چون که کربلا باید وصال رأس حسین آرزو کنی جز حنجر بریده که پیدا نمی کنی هرچه میان خونِ تنش جست و جو کنی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حدیثِ عشقِ تو نَجوایِ آسمانی هاست نوایِ عـرشِ مُعلّا علی علی مولا است عجب ندارد اگر ذکرمان شده بِ علی علی مسیرِ رسیدن به آستانِ خداست گرفته فاطمه در صحنِ مرتضی اِحیاءِ تمامِ معـنیِ شبهایِ قدر این آقاست صدایِ ضربه یِ قلبِ من است یاحیدر علی علی رجزِ پادگانِ کرب وُ بلاست به نامِ نامـیِ شاه نجف به نامِ علی "علی امامِ من است وُ منم غلامِ علی" دوباره قصه یِ تشییع می شود تکرار شبانه می رود از خانه شاهِ مردُم دار سکوتِ تلخِ اهالیِ خانه....بُغضِ شهر... ادامه دار شده روضه یِ در و دیوار به گـوشِ چاهِ غریبی نمی رسد آهی اذانِ شاه شده بُغض در گـلوی مِنار به رویِ شانه یِ لرزانِ مجتبی و حسین به سویِ مادرِ پهلو شکسته پَر زد یار تمامِ عرش شده خَم به احترامِ علی "علی امامِ من است وُ منم غلامِ علی" رسیده فصـلِ وصالِ ابوتراب وُ تراب آهای شیعه یِ مولا شدیم خانه خراب حسن به سَر زد وُ می زد حسین برسینه نَفَس کشیدن زینب از امشب است عذاب برایِ بستنِ زخـمِ سرِ امـیر آمد از آسمان گلِ یاسِ کبود او بی تاب یکی شکسته پَر است وُ یکی شکسته سَر است چکیده خونِ دلِ زخمِ کوچه در محراب به عشقِ فاطمه گفتم پس از سلامِ علی "علی امامِ من است وُ منم غلامِ علی" عـلی که رفت شدیِ وادیِ بَلا کوفه کشانده ای به حرم داغ وُ درد راکوفه اگر چه نانِ یتیم تو را علی می داد تو با یتیمِ علی می کنی چه ها....کوفه مفسِّرِ غم وُ قـرآنِ بانوانِ شهر کشیده ای سرِ بازار بی حـیا کوفه سری به نیزه بلند است وُ شهر می خندد رقیّه خورد زمین....می زنی چرا کوفه؟ دعایِ ندبه نوای عَـلیَ الدَّوامِ علی "علی امامِ من است وُ منم غلامِ علی" http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به خاک تربتت بابا نهادم تا سر خود را شنیدم نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را نظر بر دیدۀ گریان مادر کردم و دیدم که می شوید به اشک دیده زخم شوهر خود را امامی مهربان بودی که کردی در شب قتلت به آب و دانۀ مرغان سفارش دختر خود را به یاد غربت مادر فتادم پای تابوتت چو دیدم گریه های بی صدای خواهر خود را ملاقات خدا رفتن عذار لاله گون خواهد از آن شستی به خون، در سجده روی انور خود را ز تو پوشید دائم روی سیلی خورده را مادر تو هم امشب نشان او مده زخم سر خود را به گلزار جنان محسن در آغوشت چو بنشیند ببوس از جانب من روی تنها یاور خود را تو پیشانی سپر کردی به شمشیر عدو، من هم نهم با کام عطشان زیر خنجر حنجر خود را بود در خاطرم زخم جبینت خاصه آن ساعت که گیرم در بغل نعش علی اکبر خود را غذای آخر تو شیر بود و یاد من آمد که باید پیش تیر از شیر گیرم اصغر خود را زبان طبع (میثم) را به محفل ها دُر افشان کن که ریزد بر قدوم خاندانت گوهر خود را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به جگر سوز آتشین دارم توبه را با گِلم عجین دارم آه از روز واپسین دارم لشگر نفْس در کمین دارم در دلم ترس، بیش از این دارم ترس دارم از آن زمانی که می‌برندم به آن مکانی که نه کسی هست نه زبانی که گوید العفو، بیش از آنی که به لحد چهره بر زمین دارم شده‌ام بنده‌ای گریزان و دلشکسته ترین پریشان و مثل دریاچه‌ای خروشان و خسته از حیله‌های شیطان و عرق شرم، بر جبین دارم نفْسِ من تا جسورتر می‌شد دل زارم که خیره سر می‌شد وَ گناهم که بیشتر می‌شد ناله‌هایم چه بی اثر می‌شد اینچنین شد دلی غمین دارم بینِ این چشم، حلقه زد تا اشک شستشو داد معصیت را اشک ما نوشتیم یا مَلَک یا اشک؟ گِلِ آدم سرشته شد با اشک راستی هم که آفرین دارم روز محشر که می‌شود بر پا در همان روز، روزِ وانفسا با دو دست بریده‌ی سقا (( دوستان را جدا کند زهرا )) راستی،! مادری چنین دارم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لااقل این روزها خوب است عطشان می‌شوی در مرام نوکری پاره گریبان می‌شوی در کنار آب لب تشنه شدن بیهوده نیست این‌چنین، همدرد سالار شهیدان می‌شوی این لبِ خشکیده را نذر لبی خشکیده کن خود به خود با گفتن یک آب، گریان می‌شوی آب می‌نوشی بگو جانم فدایت یاحسین بی طبیب و نسخه اینجا زود درمان می‌شوی این کرمخانه گدا را مثل آقا می‌کند مور هم باشی اگر، روزی سلیمان می‌شوی هر که هر جا می‌رسد با او به جایی می‌رسد خاک پای او شوی یک روزه سلمان می‌شوی پلک چشمت زخم بردارد اگر در ماتمش شامل فرمایش شاه خراسان می‌شوی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خوبیِ این روزها در معصیت بخشیدن است با لبِ تشنه، لبِ لب تشنه‌ها را دیدن است توبه‌های کال، ما را از نفس انداخته حال، وقت توبه‌های راستین روییدن است معنیِ این روزه داری‌های معنادار چیست نیمه شب‌ها یار را بوییدن و بوسیدن است آنقدَر بد کرده‌ایم و آنقدَر او خوب بود این چه رسم نامه‌ی اعمال را پیچیدن است حیف، این ساعات را در خوابِ غفلت بوده‌ام غافلم از اینکه این ایام را فهمیدن است سفره آماده، غذا آماده، اما حیف حیف این چه وقتِ گرم عصیان بودن و خوابیدن است ما که از افعال خود این روزها آگه تریم کِی زمان شکوه و از خود چنین پرسیدن است نوکر از ارباب باید ارثِ لاهوتی بَرَد ارث ما در عالم زر تشنه لب خشکیدن است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7