eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
992 ویدیو
54 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
برجان بشرشده شرر اسرائیل باشد همه جا زنگ خطر اسرائیل با غزه بیائید که فریاد کنان گوئیم همه که مرگ براسرائیل http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۹۷ شب قدر است و دل سرمست دلدار شب قدر است و دل مشتاق دیدار شب قدر است و دل مست رُخ یار شب قدر است و دل مجنون و بیمار شب قدر است و دل بی تاب و بیدار شب قدر است و دل آشفته و زار شب قدری که یار ما حزین است دلش دلتنگ هجران و غمین است شب قدر است و دل محبوب خواهد نگاری دلکش و مطلوب خواهد سرشک و دیده ی مرطوب خواهد دل ما دلبری بس خوب خواهد جهانی فارق از آشوب خواهد دلی بر یار خود مجذوب خواهد هر آن کس جذب دلبر شد بیاید دلی که مست حیدر شد بیاید شب قدر است و دل ها بی قرار است کجا مولای ما شب زنده دار است به هر جا هیت عالم را مدار است مدینه اشک ریزان بر مزار است و یا در سامرا ابر بهار است گمانم کربلا دلخون یار است نجف یا مشهد و یا کاظمین است ولی نه ، زائر قبر حسین است شب قدر است و دل ها شد حسینی پیمبر گفته او را " نورُ عَینی " به یادش دارم اشک و شور و شینی کنم یاد از شهیدان و خمینی مرا مانده کنون بد دوش دِیْنی الا ای که قرار عالمینی مرا همچون شهیدان با صفا کن دلم را راهی کرب و بلا کن شب قدر است و دلبر بی نشان است دلم آشفته ی صاحب زمان است یقیناً یارم امشب روضه خوان است به یاد لاله ها اشکش روان است غم کرببلا بس بی امان است خودش گفته دو چشمش خون فشان است شب قدر است و بارانی است حالش گمانم رنگ مشکین است شالش شب قدر است و کار یار آه است دل ما از گنه تار و سیاه است غمینْ صاحب زمان تا به پگاه است شب کرببلا دلْ تنگ ماه است اسیر ناله هایی گاه گاه است گمانم فاطمه در قتلگاه است شب قدر است و جان ها مست و شیداست که زهرا لیلة القدر دل ماست ۹۷ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بعدازشهادت حضرت علی علیه السلام_۲۳رمضان جایِ خالی پدر پُرشدنی نیست که نیست بعد تو جز غم و غصّه سخنی نیست که نیست همه یِ زندگیِ دخـترِ حیدر روضهَ ست عقده های دلِ من واشدنی نیست که نیست شبِ اِحـیا شده و روی سرم قرآن است جز الهی بِ علی دَمْ زَدَنی نیست که نیست جایِ تو نان وُ رطب برده برادر امشب شده وقت سحر امّا حسنی نیست‌که نیست دوسه‌روزاست‌ که می‌ترسم‌ از این شهر بگو.... در یتیمان یَلِ شمشیرزنی‌ نیست‌ که نیست نان‌ وُ خرمایِ‌تو شد نیزه‌ وُ تیر وُ شمشیر کربلا گوشه یِ گودال....تَنی نیست که نیست پسرَت بخشش وُ جود از خودِ تویاد گرفت پُرشده دست همه پیرهنی‌ نیست‌که نیست کـُشته یِ خـطِّ مقـدَّم که ندارد غسلی بوریا بعداً و اصلاً کـفنی نیست که نیست دَه سواره‌ که بِتازند در این یک گُلِه جا می شود گفت خدایا بدنی نیست‌ که‌ نیست شَب قدر است بخوان عهد بگو أدرکنی عـدل بی آمدنِ او شدنی نیست که نیست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟! اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟! خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش قسم به حرمت خون مدافعان حرم بنا نبود فقط خوب ها حرم بروند شبی بیا و مرا هم به کربلا ببرم تمام هستی من هست مادر و پدرم فدای حضرت ارباب مادر و پدرم اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟! هنوز نیمه ی شب های جمعه می آید نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رمضان سایۀ مهر از سرِ ما می‌گیرد بال رأفت که فروداشت، فرا می‌گیرد چون نگیرد دلم از رفتن ماه شبِ قدر؟ که خدا سایۀ مهر از سرِ ما می‌گیرد... نعمتی بود خداداده که کفران کردیم لاجرم نعمت خودداده، خدا می‌گیرد... لذت ذوق و صفای شب قدرش ندهند روزه آن کاو نه به ذوق و به صفا می‌گیرد رمضان جلوۀ جان می‌دهد و صیقل روح وه کز او آینۀ دل چه جلا می‌گیرد... رمضان دار شفایی‌ست که هر جان و دلی داروی دردی از این دار شفا می‌گیرد وآن که با جملۀ اعضا و جوارح، به جهاد روزه با سنگ تمام و به سزا می‌گیرد در شب قدر اگر دست دهد دامن دوست دادخواه دو جهان دست دعا می‌گیرد عرش رحمان به ندایی خفی آن شب خواناست وآن سراغی‌ست که از اهل وفا می‌گیرد روزه با فطره امان است و برات شب قدر هر که شد در دو جهان، کام‌روا می‌گیرد حقّ مظلوم ادا گر نکنی خود به وفا مطمئن باش که ظالم به جفا می‌گیرد غفلت از ساعت موعود خطایی‌ست عظیم آسمان بندۀ غافل به خطا می‌گیرد هر که حلوای ارادت به دهانش مزه کرد از خدا خلعت تسلیم و رضا می‌گیرد شاعران را صله از دست امیر است و وزیر «شهریار» این صله از دست خدا می‌گیرد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش دلم زبانهٔ آتش، دلم خرابهٔ شام مرا به خاطر این خانهٔ خراب ببخش ببین! خرابی من از حساب بیرون است مرا بگیر در آغوش و بی‌حساب ببخش تمام عمر حواست به حال و روزم بود تمام عمر خودم را زدم به خواب، ببخش اگر شکسته پر و روسیاه آمده‌ام مرا به نور حسین بن آفتاب ببخش حسین گفتم و گفتی حسین عشق من است مرا به عشق عزیز ابوتراب ببخش همیشه جانب او گفتم «السلام علیک...» مرا به لطف فراوان آن جناب ببخش شنیده‌ام که تو با کودکان رفیق‌تری مرا به گریهٔ شش‌ماههٔ رباب ببخش http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری از گناهی می‌روم سوی گناه دیگری لحظه لحظه پشت هم شیطان فریبم می‌دهد می‌گذارد بر سر هر راه چاه دیگری گریه باید کرد تنها در عزای تو حسین توبه غیر از این ندارد هیچ راه دیگری مثل حر من نیز برگشتم که غیر از خیمه‌ات نیست ما را در همه عالم پناه دیگری از سیاهی نیست بالاتر ولی رنگ غمت هست بالاتر ز هر رنگ سیاه دیگری؟ ای زمان در طول تاریخ اینچنین داری سراغ؟ بی‌کفن، لب‌تشنه، بی‌سر پادشاه دیگری؟ آه از آن ساعت از آن گودال و از آن قتلگاه آه از آن تل که خودش شد قتلگاه دیگری می‌کشیدند آه، هم شمشیرها هم نیزه‌ها از دل هر تیر برمی‌خاست آه دیگری کاش در آن لحظه‌ها یا خواهرش آنجا نبود یا نمی‌انداخت بر جسمش نگاه دیگری نقطۀ پایان دنیا نیست هرگز کربلا نه! جهان می‌ایستد در ایستگاه دیگری انتقام خون او را یک نفر خواهد گرفت از پس این ابرها پیداست ماه دیگری... http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شب جمعه دل ما گفت علی ع گفت حسین ع رو به درگاه خدا گفت علی ع گفت حسین ع از همه رانده شده چشم بر این در دارد بنده ای غرق خطا گفت علی ع گفت حسین ع این شب جمعه؛ شب قدر؛ شب توبه ی ماست دل ما بین دعا گفت علی ع گفت حسین ع پر زد از صحن نجف محضر شش گوشه ی شاه هر دل غمزده تا گفت علی ع گفت حسین ع روزه ام نذر پدر روضه ی من خرج پسر غم جدا غصه جدا گفت علی ع گفت حسین ع دل قرآن به سرم با دم سلطان نجف کنج ایوان ه طلا گفت علی ع گفت حسین ع اربعین پای پیاده لبم از خاک نجف تا خود کرببلا گفت علی ع گفت حسین ع مهدی فاطمه عج از توبه ی او راضی شد هر که در نزد رضا ع گفت علی ع گفت حسین ع من و سرمایه ی عمرم که دل دربه دری ست تو و لبخند رضایت "چه مبارک سحری ست" http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لیله القدر مقدر بنما یا الله اربعین پای پیاده حرم ثارلله سحری راه بیفتیم ز ایوان نجف همگی رو بسوی صحن اباعبدلله http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای کاش که نوری به نهادم برسد زادسفری بهر معادم برسد با این همه کوله بار عصیان شب قدر من آمده ام خدا بدادم برسد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فرازی از یک رسید جمعهٔ آخر سلام قدس شریف سلام قبلهٔ صبر و قیام، قدس شریف سلام بر دل پرخون مسجدالاقصی به مسجدی که خداوند گفت: «بارکنا...» سلام ما به تو و دست‌های بسته شده سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده اگرچه شعله به پا کرده فتنه هر طرفی اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر اگرچه تکفیر از پشت می‌زند خنجر نبرده‌ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس بگو به دشمن‌مان، انتقام، سنگین است و فتح آخر ما قبلهٔ نخستین است بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است بگو که دورهٔ کودک‌کُشی سرآمده است قسم به غیرت این کودکان سنگ به دست که نیست حاصل صهیونیان به غیر شکست دگر به محکمه‌های جهان، امیدی نیست بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقی‌ست دمی که تیغ قیام از نیام، برخیزد به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد زمان فتنهٔ شام است و ما سحرزادیم زمین اگر همه خاموش مانده، فریادیم به رغم توطئهٔ نابرادران، هستیم و در کنار تو ای قدس همچنان هستیم مباد آنکه رفیقان نیمه‌راه شویم شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم ببین که در غم تو لحظه‌ای نیاسودیم هنوز چشم‌به‌راهان صبح موعودیم... http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل جهان وارونه شد؛ این‌بار با سنگ آمده هابیل نِگین،‌ دست شیاطین و سلیمان اشک می‌ریزد و با فرعون می‌خندند فرزندان اسرائیل لب خاخام‌ها تورات را وارونه می‌خامد! کلیسا با دعا، رد می‌شود از غیرت انجیل درون آتش نمرودها این‌بار می‌سوزد گلوی «الخلیل» از ذبح فرزندان اسماعیل بیا ای تک‌سوار سبز! ای پایان این پاییز! بیا ای صبح پیدا در شب چشم انتظار ایل و «سبحان الذی اسری» بخوان تا «مسجد الاقصی» بخوان! ای خواندنت شیرین‌تر از تنزیل جبرائیل بیا ای منتقم! با ذوالفقار بی‌قرارت تا نماند روی نقشه لکه‌ای بین فرات و نیل فلسطین جوجه‌های کوچکش حالا ابابیل‌اند و خواب آخر پاییز می‌بیند سپاه فیل http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوبیت دعا بعد از شب قدر از کَفَم رفته شبِ قدر نظـر کن حـیدر چشـمِ بیـمار مرا باز تو تَر کن حـیدر روزی ام را تو رقم کن نجف و کرب و بلا قسمتم دیدن خورشید و قمر کن حیدر @sheareaeini
گاهگاهی نگاهمان به در است بر قدمهای یار در سفر است این گدای قدیمیِ مضطر سر راهت نشسته منتظر است چشم امید به لطف تو دارد ملتمس بر تو در دل سحر است کاش آقا که دست من گیری چونکه پایم همیشه در خطر است هر زمان نام تو به لب آید از فراقت دو دیده پر گوهر است گر بیفتم ز چشم تو آقا همه عمرم فنا و بی ثمر است کِی شود بر رُخت نظاره کنم روی تو بِه ز شمس و صد قمر است زائرم کن به کربلا با خود ای خوش آن دل که با تو همسفر است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زیاد خون به دلت کرده ام حلالم کن تو خوب بوده ای و من بدم حلالم کن چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم در آسمان و زمین محترم ، حلالم کن نه مقبلم نه کمیتم نه محتشم اما به سوز شاعری محتشم حلالم کن همه امید من این چشم های دریایی است میان گریه شبی باز هم حلالم کن تو از سلاله ی زهرای مهربان هستی به حق فاطمه ی بی حرم حلالم کن مرا به خیل گناهم نگیر آقا جان تو را به چادر زهرا قسم حلالم کن به مشک پاره ی عباس و چشم پر خونش تو را به حق دو دست قلم حلالم کن http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در من سراغی جز گُنه کاری نداری جا مانده تر از من گرفتاری نداری با این همه حالا که برگشتم، گلایه از توبه های زشتِ تکراری نداری تو آنقدر خوبی که حتی از نشستن با بندهی آلوده ات عاری نداری با رو سیاهِ مستحقِ سرزنش هم قصدی به غیر از آبروداری نداری نه قهر، نه خط و نشان با این همه جُرم از من به جز آمرزش اصراری نداری کِی سخت گیری می کنی با این که پیداست شرمنده تر از من بدهکاری نداری گفتی که هر کس میهمانت شد عزیز است یعنی که به خوب و بدش کاری نداری درهای دوزخ بستی و نازم خریدی انگار که اصلاً گنه کاری نداری در سفرهی پر فیضِ این شبهایِ رحمت جز دستگیری غیرِ ستاری نداری باید که خیلی پَست باشم این شبِ قدر گر شک کنم که دوستم داری نداری http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هنوز زنده ام و فرصت رهايي هست براي رفتن تا كوي دوست پايي هست هنوز ذكر علي يا علي به روي لب است هنوز وقت سحر حرف ربنايي هست براي روز مبادا كه دستمان خالي است به لطف مادرشان اشك روضه هايي هست گدايي در اين خانه راه قرب خداست هنوز شكر خدا فرصت گدايي هست هنوز راه شهادت به روي ما بازاست هميشه در گذر عشق كربلايي هست من از نكير و سوال و جواب مي ترسم دلم خوش است در آن لحظه ها رضايي هست... هنوز ذكر بُنيّ به گوش مي آيد هنوز در ته گودال هم صدايي هست يكي نبود بگويد دگر نزن نامرد ميان اين همه نيزه شكسته جايي هست؟! اگر كه پشت سر نائبش قدم بزنيم براي يار سپاهش شدن رجايي هست   http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همیشه بال و پرم را به آسمان دادی هر آنچه خواسته بودم، به من همان دادی به جای شکر، گناهم به محضرت آمد غضب نکردی و این بار هم امان دادی همیشه از دلم آقا تو را برون کردم ولی به جای عقوبت مرا مکان دادی اگر چه وقتِ شریفم به معصیت پر شد تو بودی آنکه مرا مهلت و زمان دادی درست وقت دعا کِسلَتَم فزون تر شد ولی برای دعا هم کمی توان دادی به وسعت دل صحرا گناه بخشیدی به وسعت همه‌ی عمر آب و نان دادی صفاتِ نوکریَم را به جا نیاوردم چه شد که محتضری را دوباره جان دادی به ورطه‌ی گنه و معصیت رهم گم شد حسین آمد و او را به من نشان دادی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن بر در این خانه من بهر امیدی آمدم پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن دست خالی آمدم، با دست خالی می روم یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن جان آقای خراسان، جان سلطان غریب هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو کن من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین گریه کن های غم کرببلا را عفو کن جان آن که دست و پا می زد به زیر تیغ و تیر حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از تو شرمنده شدمْ من به خودم بد کردم ماهِ رحـمت سِـپری شد و نـَشد برگردم در مـناجات تو بودم پیِ حاجات خـودم آخـر ماه فقط .... رویِ سیاه آوردم تو غفوری تو رحیمی تو رئوفی تو کریم من سراپا غم و آهم من سراسر دردم گونه یِ سرخ من از شرمِ حرم زرد شده از خودم خسته ام از توبه یِ خود دلسردم زیرِ دِیْنِ تواَم العـفو الهی بِ حسین بنده ای عاصی ام امّا نوکر این مَردم همه یِ توشه یِ این بنده شده شش گوشه دل به لطف و کـرمِ شاه حرم خوش کردم تَهِ گودال زمین خورد که من برخیزم دست وپا زد که نگویم دست و پا گم کردم متوسّل به شهیدم.... به سرِ بر نیزه عهد بستم کمکم کن به سویت برگردم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگر بناست در آخر مرا بسوزانی چه بهتر است در اوج دعا بسوزانی همان زمان که برایت قنوت میگیرم میان محفل ذکر و ثنا بسوزانی اگر بناست دل آخر اسیر شعله شود دگر ز آتش عشقت چرا بسوزانی قسم به وجه کریمانه ات ز تو دور است گدای بزم مناجات را بسوزانی تو مهربانتر از آنی بعید میدانم میان آتش قهرت مرا بسوزانی برای فاطمه بد میشود اگر من را به پیش دشمن خیرالنسا بسوزانی مبر تو آبرویم را به نزد اربابم نمیشود که مرا بیصدا بسوزانی به دوزخم نبری حاضرم وجودم را به یاد خیمه گه کربلا بسوزانی میان آتش خیمه زنی اسیر شده خدا ز شدت سیلی سه ساله پیر شده http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلم ز کوثر رحمت پیاله میخواهد جلا ز حضرت جل جلاله میخواهد بدون سوز درون دم مزن ز عشق خدا که عاشقی دل همرنگ لاله میخواهد نگاه خیس گنهکار سرشکسته ز غم ز نور جلوه ی عفو تو هاله میخواهد دریدن همه ۷گانه های حجاب سلاح گریه و سرباز ناله میخواهد خودت بیا و بپوشان گناه پنهان را رضایتت قسم بر سه ساله میخواهد بیا که ماهی زخمی در عمق اقیانوس برای سیر در امواج باله میخواهد تمام خواهش یک ماهه طاعتم این است دلم برای زیارت حواله میخواهد بدون واسطه هرگز جمال بخشش نیست کمی کرامت دست سه ساله میخواهد جنان شكسته شدم از غمت كه مدهوشم بیان خستگی ام صد رساله میخواهد میان پنجه غربت مبین مچاله شدم ببین سه روزه چگونه هزار ساله شدم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غير از تو نيست دادرسى در كنار من كارى بكن سياه شده روزگار من ديگر شبيه قبل حسابم نمى كنى پيشت چقدر كم شده است اعتبار من بى تو شبيه بچه ى در راه مانده ام دائم بمان به روى سرم، سايه سار من من "حق شناس" و "مجتهدى" كه نمى شوم نورانيت ببخش به چشمان تار من جنس خراب پيش تو آورده ام بخر افتاده است محضر تو كوله بار من هر سمت مى روم جلويم ايستاده اى ختمِ به توست لحظه به لحظه فرار من از فيض گنبد و حرم سيّدالكريم دارد هواى كرب و بلا را ديار من كِى مى شود حسين مرا هم صدا كند؟ كِى مى شود كه سر برسد انتظار من؟ اصلاً براى چه بدنم را كفن كنند؟ وقتى كه بى كفن شده دار و ندار من در احتضار رفت تنت زير سمّ اسب پس روضه اى بپاست دَمِ احتضار من http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رفتی ای ماه خدا ماه جلی ماه مهمانی حق ماه علی مه عشق و مه شور و مه نور مه دلدادگی و ماه سرور مه عفو و مه غفران گناه ماه دلبستگی دل به الاه با نوایی همه لبریز دعا داشتم در دل شب با تو صفا همنوا با دل زارم بودی چلچراغ شب تارم بودی همه شب با دل پر از غم و آه خجل از معصیت و بار گناه می زدم توبه به هر شعله نفس رو به درگاه تو می کردم و بس اینکه سرمست ز صهبای توام عاشق خلوت شب های توام می روی ای مه پر قدر و بها ای صفا بخش دل و دیده ما اشک ما بدرقه راهت باد نرود خاطره هایت از یاد بشود گر ز من این عمر تمام می خورم حسرتت ای ماه صیام تا شوم بار دگر مهمانت ز کرم ریزه خور احسانت http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دارد بساط ماه خدا جمع می شود از سفره نان و آب و غذا جمع می شود آن دامنی که دست کرم پهن کرده بود دارد ز دست های گدا جمع می شود فرصت گذشت این رمضان هم تمام شد زیباترین بهانه ما جمع می شود یک ماه شهر ما نفس راحتی کشید اما چه زود حال و هوا جمع می شود نزد طبیب حال دلم خوب می شود وقتی طبیب هست شفا جمع می شود من تازه انس تازه گرفتم به نام تو ربّ کریم سفره چرا جمع می شود؟ دیگر ببخش هرچه نبخشیده ای زما دیگر ببخش هرچه گدا جمع می شود مارا بخر ؛ بیا و معطل نکن مرا لحظه های لطف و صفا جمع می شود امشب که رفت جز عرفه ،ای خدای من دریای رحمت تو کجا جمع می شود این بار من که ریخته در راه آخرش با رحمت امام رضا جمع می شود امشب که رفت وعده ما در محرم است در صحن ارک اهل عزا جمع می شود آخر به لطف فاطمه این جمع بی ریا در صحن شاه کرب و بلا جمع می شود ؟؟؟؟؟ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به پاى درد و دل بنده چاه کم آورد. مقابل جگر من که آه کم آورد. به پيش هيچ کسى کج نگشت گردن من ولى مقابل اين بارگاه کم آورد. تمام شد رمضان, تازه ما شروع شديم به شب نشينى عشاق ماه کم آورد به بارگاه کريمت گناهکار آمد ولى ببخش اگر که گناه کم آورد. شدم شبيه به "جون"غروب عاشورا کنار نور تو رنگ سياه کم آورد اگر نگاه کنى کم مياورم حتما زهير در قبل يک نگاه کم آورد. براى کوه گناهى به کاه راضى شد بدا بحال هر آنکس که کاه كم آورد خدا زياد کند بين توبه ها کم را زمان توبه چه خوب ست گاه کم آورد. زمان توبه من هم نريخت گريه من همينکه رفت دم قتلگاه, کم آورد. خودت بيا و بگو ياعلى بلندم کن دوباره بنده تو بين راه کم آورد  http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دیدی رمضان رفته و پر باز نکردم تا خیمه گهِ سبز تو پرواز نکردم ماه تو گذشت عاشقی آغاز نکردم من پُست غلامیِ تو احراز نکردم ساقی بده جامی که تو را درک نکردم شاید که دگر میکده را درک نکردم من لایق مهمانی ات ای یار نبودم من قابل الطاف تو ای یار نبودم بودم به حضور تو و انگار نبودم در محضر تو بودم و انگار نبودم من بار دگر خسته و تنها شدم ای وای شرمنده ی تو یوسف زهرا شدم ای وای شب های مناجات و دعا رفت ز دستم فیض سحر ذکر خدا رفت ز دستم یک ماه نه یک عمر صفا رفت ز دستم همسفرگیِ با شهدا رفت ز دستم جامانده ترین رهروِ این جاده منم من از پا و نفس بین ره افتاده منم من افسوس که رفته ز کفم حاصلم ای دوست آلوده نمودم به چه سرعت دلم ای دوست بیمار گناهم چه کنم غافلم ای دوست بنما تو به درک عرفه شاملم ای دوست راضی شو ز من گرچه گنهکار و حقیرم بنگر به «أجِرنا» پیِ احسان مجیرم من جز تو کسی را گل زهرا نستایم شکرانه به جا آورم از این که گدایم با عشق تو می سوزم و می سازم و آیم تا آنکه زنی در حرمت قفل به پایم بگذار سحرها به قنوت تو بمانم مثل تو سحر ناله ی العفو بخوانم شب های زیارت ز دل خسته دلان رفت هم ناله شدن با نفس سینه زنان رفت گریه ز غم قافله ی اهل جنان رفت تا اینکه براتی ز تو گیریم زمان رفت هرکس که از او قلب تو دلدار رضا شد داریم یقین روزیِ او کرب و بلا شد دست کرمت گر ز کسی دست نگیرد بیچاره شود زار و گنهکار بمیرد خوش بخت هر آنکه دلت او را بپذیرد از لوث گنه پاک شده عید بگیرد بر ما که فقیران ره تزکیه هستیم عیدی بده ما مستحق فطریه هستیم ای آن که تو صاحب به زمین و به زمانی هستی به کنار همه و باز نهانی فرزند رضا ضامن عشاق جهانی ای کاش نمازی به صف فطر بخوانی تا آنکه به دست دل تو دل بسپاریم سر بر قدمت یوسف زهرا بگذاریم   http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتِ خداحافظیه، مهمونی ام تموم شد! حسرتِ این روزایِ خوش، بغضی توی گلوم شد صاب خونه ممنون توأم، هیچ چیزی کم نذاشتی با اینکه لایق نبودم، سنگ تموم گذاشتی  نمی تونم دل بِکنم، جدایی خیلی سخته!  بدرقه رفتن اینطوری، خدایی خیلی سخته! ماه رمضون کجا میری!؟ نرو دلم می گیره از این به بعد باز غروبا، بی تو دلم می گیره تا سال بعد چیکار کنم! زنده شاید نباشم با چشم گریون دوباره، از تو باید جداشم حرف جدایی که میشه، دلم عزا می گیره دلم به یادِ روضه های کربلا می گیره ** حسین من نرو بمون، سایه ی روسرم باش حالا که عباس ندارم، پناه این حرم باش دلم شده پشتِ سرت، مثل موهات پریشون خودت بگو چیکار کنم، تنها تو این بیابون داداش نرو تورو خدا، نذار که در به در شم نذار با شمر و حرمله، تا کوفه همسفر شم   http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به قربان افطار و خرما و نجوای تو سحرهای پر گریه و سوزش و آه تو کجا می نشینی اذان ها ، فدایت شوم به قربان آن سفره ی سرد و تنهای تو #پروانه_غریبی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بی تو ای جان جهان، جان و جهان را چه کنم؟ خود جهان می گذرد، ماندن جان را چه کنم؟ ماه شعبان و رجب، نم‌نم اشکی شد و رفت خانه ابری‌ست خدایا! رمضان را چه کنم؟ شانه بر زلف دعا می‌زنم و می‌گریَم موسی من! تو بگو روز و شبان را چه کنم؟ صاحب «حیّ علی...»! لقمۀ نوری برسان سحر از راه رسیده‌ست، اذان را چه کنم؟... کاشکی جرم عیان بودم و تقوای نهان پیش تقوای عیان، جُرم نهان را چه کنم؟ کاش می‌شد که سبک‌تر شوم از سایۀ خویش آفتابا! تو بگو خواب گران را چه کنم؟ زخم شمشیر اگر قوت سحرگاه من است وقت افطار ولی زخم زبان را چه کنم؟ رنجه از طعنۀ پیران پریشان نشدم با چهل چلّه جنون، پند جوان را چه کنم؟ غرقۀ موج رجز، گم شدۀ بحر رَمَل سینه خالی ز معانی‌ست، بیان را چه کنم؟ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7