eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
981 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا حقیقت نور است و مظهرش زهراست نبی عصارهء قرآن و کوثرش زهراست مـن از کتـاب ولایـت جـز این نمی‌دانم که این کتاب هم اول هم آخرش زهراست خـدا بـه خلقت پیغمبـر افتخار کنـد نبی است مفتخر از اینکه دختـرش زهراست نبی تمامی تـوحید را در او دیـده علی جمال خداوندْمنظرش زهراست حسین گفـت: بـه نزد ستمگران هرگز ذلیل نیست عزیزی که مادرش زهراست به هـر فلک که گذر کرد خواجه لولاک به چشم فاطمه بین دید محورش زهراست خوش آن بهشت که با بوی او معطر شد خوش آن فرشته که ذکر مکررش زهراست اگـــر ز آیـۀ تطهیــر پیکری سازند خـدا گواست که روح مطهّرش زهراست وجـود خواجۀ لولاک نخل توحیدی است کـه ریشه و تنه و شاخه و برش زهراست ز فضه گر سخنی نشنوید غیر از وحی بعید نیست به قرآن، که رهبرش زهراست علی ندیده عبادت نمی کند حق را شناخته‌ است خدا را که مظهرش زهراست چگونه نور نگیرد بشر ز اسلامش؟ نبـی که دختر اسلام پرورش زهراست پیمبری کـه مکرر بـه حضرتش صلوات یقیـن کنید که ذکر مکرّرش زهراست چنانکه احمد و حیدر به شیعه دو پدرند مسلم است دگر، شیعه مادرش زهراست مقامت و قدر و جلال را نگرید که بوسه گاهِ نبی دست دخترش زهرا ست سفر کنید به یاسین که شهر فاطمه است نظر کنید به قرآن که کوثرش زهراست علی بــه خانـۀ دربسته نیز تنها نیست سپاه جان به کف وکلِّ لشکرش زهراست بــه تیغ نطق و شرار خطابه اش سوگند که ذوالفقار علی نطق همسرش زهراست گلچین و تلفیق دو قصیدهء http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زهرا چو شمع سوخت و پیوسته آب شد  بعد از پدر به او ستم بی حساب شد  در بین دوستان خود از بس غریب گشت  از اشک غربتش، دل دشمن کباب شد  وقتی که دید دست علی درطناب بود  بر دور گردنش، غم عالم طناب شد  روز مدینه چون شب تاریک تیره ماند  یک لحظه تا کبود رخ آفتاب شد  واجب بود جواب چو مؤمن کند سلام  یارب چرا سلام علی بی جواب شد؟  دنیا گرفت فاطمه  را از علی، علی  سوزش به سینه ماند و چهل سال آب شد  آن لحظه ای که پشت در افتاد مادرش  انگار عرش بر سر زینب خراب شد  از آن شبی که فاطمه اش در تراب خفت  بغض شکسته هم نفس بوتراب شد  مولا همیشه بود عزادار فاطمه  تا آن شبی که صورتش از خون خضاب شد  "میثم"! به روی تربت پنهان فاطمه   هر روز اشک دیده مهدی گلاب شد  http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای دهم حجّت خدای ودود هادی ملک خالق معبود آفرینش یم عنایت تو هادیان بندۀ هدایت تو حلم ها لاله ای ز گلشن تو علم ها خوشه ای ز خرمن تو منجلی در تو نور کل علوم همه ی حسن چارده معصوم چشم دشمن به لطف و رحمت تو متوکّل حقیر عزّت تو ابر بارنده فیضی از جامت شیر درّنده در قفس رامت جامعه سطری از عبارت تو انبیا عاشق زیارت تو در خراسان، مدینه، سامرّا نجف و کاظمین و کرب و بلا زائرین هرکجا که مهمانند جامعه با دم تو می خوانند ای تو ابن الرّضای دوّم ما در امامان علیّ چارم ما به مزار مطهّر تو سلام به عروس و به خواهر تو سلام زده بر سر هوای سامره ام خاک پای گدای سامره ام سامره آفتاب سینه ی من کربلای من و مدینۀ من سامره شهر نور، شهر شرف سامره باغی از بهشت نجف سامره در زمین بهشت اله آسمان دو آفتاب و دو ماه تو علیّ علیّ و فاطمه ای تو چراغ هدایت همه ای به دعای تو سنگ گل آرد به ولای تو ابر می بارد ذکر حق چیست؟ ذکر خیر شما کیست میزان حق به غیر شما؟ بی دمت آدمی نمی ماند به خدا عالمی نمی ماند طایر وحی از تو دانه گرفت در ریاض تو آشیانه گرفت یم جود و فتوتید شما اهلبیت نبوّتید شما چشم دل بی چراغتان کور است شاهد من "کلامُکم نور" است... http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای جان جهان جان، محمّد (ص) با نام خدا بخوان محمّد (ص) ای باعث ممکنات اقراء ای خواجه ی کائنات اقراء ای قدر و جلالتت مبارک فرمان رسالتت مبارک ای رشته ی نّه فلک به چنگت تا چند مکان به تخته سنگت تو پیک مقدّس نجاتی تو روح حیات را حیاتی ای دُرّ یتیم و باب خلقت ای سینه ی تو کتاب خلقت ای گمشده آفتاب، احمد امشب زحرا بتاب، احمد ای در کنفت جهان هستی آغازگر خدا پرستی برخیز و به سوی کعبه کن رو تا بشنوی از بتان هوالهُو این غار که با تو کرده عادت دارد به نبوّتت شهادت این سنگ که بر رویش نشستی فریاد زند پیمبر استی ای کعبه ی کعبه دلبری کن برخیز و پیام آوری کن با نام خدای حیّ سرمد بگشای زبان بخوان محمّد (ص) کو از علق آدم آفریده کُن گفته و عالم آفریده ای وادی مکّه احمد است این ای غار حرا محمّد است این این تخته ی سنگ های غارند کاوای شهادتین دارند ای مردم مکّه حق پرستی تا چند به خواب جهل و مستی تا چند بشر زمعرفت دور تا چند حکومت زر و زور این کعبه که گِرد آن نشستید این لات و هبل که می پرستید دارند به لب ندای تهلیل از ختم رسل کنند تجلیل هر سنگ و درخت با محمّد فریاد زنند یا محمّد آیین تو تا ابد جهانی است دین تو هماره جاودانی است منجیّ بشر به بانگ تکبیر از کوه حرا شده سرازیر انوار نبوّتش زند برق هستی شده در فروغ او غرق دریاب خدیجه، شوهرت را تبریک بگو پیمبرت را این نور نبوّت است بشتاب خورشید اخوّت است بشتاب روزی که بشر در آب و گل بود این نور هماره مشتعل بود در خلوت دوست منجلی بود حق بود و محمّد و علی بود سوگند به عصمت محمّد احمد علی و علی است احمد سیر خط سرخ نور کردند تا عمق زمان عبور کردند از سنّ علی گذشته ده سال افتاده رسول را به دنبال دو شمس نبوّت و ولایت دو محور عالم هدایت او هستی و هستی آفرینش این نفس نفیس و جانشینش او بر همه تفلحُوا بیانش این سوره ی مؤمنون به شانش دو آیت حق دو یار نستوه گویی دو محمّد آید از کوه از جانب ذات حیّ دادار هنگام نزول وحی در غار احمد که زوحی منجلی بود در محضر او فقط علی بود در صورت هم خدای دیدند آوازه ی وحی را شنیدند ای عبد مطیع حیّ سرمد ای پیرو مکتب محمّد از خطّ علی مباش بیرون موسی نشود بدون هارون یک طایفه یارِ یارِ یارند یک سلسله یارِ یارِ غارند من عاشق روی یارِ یارم کاری نبود به یارِ غارم حیدر درِ باز شهر علم است گنجینه ی راز شهرِ علم است بر غیر خدا سجود ممنوع بی اذن علی ورود ممنوع از جانب در به شهر رو آر دزد است که می رود زدیوار ما مؤمن و تابع امیریم ما پیرو بعثت و غدیریم داریم به کف زمام عزّت از ظهر غدیر و صبح بعثت دین مهر امیرمؤمنین است والله علی تمام دین است روزی که هنوز ما نبودیم لبریز زمهر دوست بودیم در محضر مصطفی رسیدیم «الحقُّ مع علی» شنیدیم ای رشته عالمت در انگشت ای مهر و مهت هماره در مشت ای خواجه ی کائنات، احمد ای خاتم انبیا، محمّد گردیده هزار و چارصد سال حق تو و عترت تو پامال مارانِ درون آستینت بودند هماره در کمینت برگرد سقیفه ها خزیدند تا پیکر عدل را گَزیدند بستند به سوی حرف حق گوش کردند غدیر را فراموش در بین تمام انجمن ها هارون تو شد غریب و تنها با توطئه ای که گشت آغاز بر خلق، درِ نفاق شد باز زین توطئه ظلکم ها به حق شد تا مصحف دین ورق ورق شد ماندند غریب تا قیامت قرآن و ولایت و امامت ای گمشده یک هزار بازآ از غار حرا دوباره بازآ با امّت خود بگو ولی کیست فریاد بزن بگو علی کیست یکبار دگر بگو به امّت قرآن نشود جدا زعترت اسلام و علی، کتاب و عترت هر چار یکی است در حقیقت سوگند به والضّحی و والطّور سوگند به نور و سوره ی نور سوگند به آفتاب رخشان سوگند به ماه نور افشان سوگند به سرِّ هفت حامیم سوگند به عادیات و تحریم سوگند به سوره ی محمّد (ص) سوگند به ایلیا و احمد سوگند به بیت و اعتبارش سوگند به رکن مستجارش سوگند به کعبه و خلیلش سوگند به وحی و جبرئیلش تا هست خدا و خلقت او ماییم و رسول و عترت او شیعه همه عزّت و جلالش قرآن و محمّد است و آلش در پیروی از کتاب و عترت یک نور بود غدیر و بعثت ما پیرو بعثت و غدیریم جز دامن مرتضی نگیریم داریم سه محور هدایت قرآن و نبوّت و ولایت «میثم» به خدای حیّ منان قرآن علی و است قرآن http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_صاحب_الزمان_عج رحمت به روح صائب شیرین سخن که گفت: عالم پُر است از تو و خالی است جای تو #استاد_سازگار http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید  شب را در این بهشت الهی سحر کنید  با زائرین این حرم الله سر کنید  مدح رضا چو آیة قرآن ز بر کنید  عید بزرگ شیعة آل پیمبر است  میلاد هشتمین حجج الله اکبر است  ای دل بگیر جان و به جانان نظاره کن  بر چهرة حقیقت ایمان نظاره کن  یک لحظه بر تمامی قرآن نظاره کن  در دست نجمه نجم فروزان نظاره کن  میلاد پارة تن زهرا و احمد است  شمس الشموس عالم آل محمد است  این مظهر جمال خداوند اکبر است  آیینة تمام نمای پیمبر است  خورشید نجمه یا مه افلاک پرور است  قرآن روی سینة موسی ابن جعفر است  بر خلق آسمان و زمین مقتداست این  جان رو نما دهید که روی خداست این  روشن هزار سینة سینا به نور او  چشم هزار موسی عمران به طور او  صف بسته اند خیل رسل در حضور او  دل بحر بی کرانه ای از شوق و شور او  ریزد برات عفو خدا از نظاره اش  دوزخ بهشت می شود از یک اشاره اش  هر قامتی که سرو لب جو نمی شود  هر صورتی که وجه هوالهو نمی شود  هر پادشه که ضامن آهو نمی شود  هر کس که نام اوست رضا، او نمی شود  در طوس پارة تن احمد بود یکی  آری رئوف آل محمد بود یکی  ای خلق خاک پای تو یا ثامن الحجج  جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج  قرآن پر از ثنای تو یا ثامن الحجج  ایمان بود ولای تو یا ثامن الحجج دین را به جز ولای تو اصل و اصول نیست  تهلیل بی ولای تو هرگز قبول نیست  گردون هماره دور زند در طریق تو  خورشید خشت گوشة صحن عتیق تو  با آن همه کرامت و لطف دقیق تو  خود را شمرده اند گدایان رفیق تو  دستی که دست لطف خدا می شود تویی  شاهی که خود رفیق گدا می شود تویی  یکسان بود به وقت عطای تو خاص و عام  فرقی نمی کند به درت شاه یا غلام  سلطان ندیده ام ز گدا گیرد احترام  پیش از سلام زائر خود را کند سلام  پیوسته دست بر سر زوار می کشی  تو کیستی که ناز گنه کار می کشی  پاییز بوستان دل ما بهار توست  در شهر طوسی و همه عالم دیار توست  گل بوسة امام زمان بر مزار توست  شیعه به هر کجا که رود در کنار توست  چشم و چراغ و محفلم اینجاست یا رضا  هر جا سفر کنم دلم اینجاست یا رضا شرمنده ام از این که بپرسند کیستم  از ذره کمترم نتوان گفت چیستم  در پرتو کرامت خورشید زیستم  روزی که نیستم به کنار تو نیستم  با یک دم تو صبحدم عید می شوم  در آفتاب صحن تو، توحید می شوم  گل از نسیم صبح بهشت تو بو گرفت  خورشید پیش روی تو از شرم رو گرفت  ماه از فروغ خشت طلایت وضو گرفت  بی آبرو ز خاک درت آبرو گرفت  من دور گندم کرم تو کبوترم  ردّم نکن که از همه بی آبروترم  ای نقش دیده و دل ما جای پای تو  روح الامین کبوتر صحن و سرای تو  مضمون بده که از تو بگویم برای تو  "میثم" کجا و گفتن مدح و ثنای تو  راهم بده که ذاکر ناقابل توام  انگار اینکه خاک ره دعبل توام 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لال است آن‌زبان که نگوید ثنای‌تو  کور است دیده‌ای‌که‌ببیند سوای‌تو  رحمت‌به‌روح"صائب"شیرین‌سخن که‌گفت:  «عالم‌پر است از تو وخالی‌است جای‌تو»  از آن‌سری،که‌پای گذاری‌به‌چشم ما  ای‌چشم‌جبرئیل امین! جای پای تو   هرشب،دلم‌مسافرسرداب‌سامره‌ست همچون‌کبوتری که پرد در‌هوای تو   شب‌های جمعه ناحیه خوانند انبیا  در صحن سیّدالشّهدا با صدای تو  ای کاش در کنارحرم،صبح‌جمعه‌ای  تو بر حسین گریه کنی، ما برای تو  هرنیمه‌شب که بهرظهورت،دعاکنی  آمین فاطمه است، جواب دعای تو   دارند التماس دعا از تو دوستان  هر لحظه در زیارت کرببلای تو  بگذارما به جای توگرییم بر حسین تبدیل تابه‌خون نشود،اشک‌های‌تو  "میثم"اگر به‌کعبه بود،‌لحظة ظهور  زیبد کند هزار سر و جان فدای تو 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هرکه را چشم و خط و خال سیاهش ندهند تا گدایش نشود ره سوی شاهش ندهند هر که را اذن نگه بر رخ ماهش ندهند ،،تا کسی را به سر کوی تو راهش ندهند گریه و سوز دل و ناله و آهش ندهند،، شکر حق شاعریت را به دلم بسته رقم تا نفس هست دم از دوست زند دست و قلم دل من با غزلی سوی تو بگذاشت قدم ،،به غباری که ز کویت به رخم ماند قسم هرکه خاک تو نشد عزت و جاهش ندهند،، هرکه باشد ز سحر تا به شبانگه ساجد ذکر و مدح تو به لب داشته باشد حامد دل بشکسته اگر هدیه بیارد عابد ،،کوه طاعت اگر آرد به قیامت زاهد بی تولای تو حتی پر کاهش ندهند،، تانگاهم به می و ساقی کوثر چو علی ست غزلم مورد الطاف و عنایت ز نبی ست گاهگاهی دل من زائر کوی رضوی ست ،،تو نوازش کنی آن را که نگاهش به تو نیست تو دهی راه کسی را که پناهش ندهند،، روی قلبم شده حک من غم تو دارم دوست قصه ی وصل من و هجر تو چون سنگ و سبوست شاه بیت غزل دفتر من آن ابروست ،،کافر و مومن و غیر و خودی و دشمن و دوست هیچکس نیست که در کوی تو راهش ندهند،، به سر زلف سیاه تو شده دل در بند آخر افکند مرا موی سیاهت به کمند خواستم بوسه بچینم ز ضریح دلبند ،،به غبار حرم کرببلایت سوگند هرکه خاکت نشود عزت و جاهش ندهند،، درد اگر از تو بود رد بکنم مرهم را شادی از غیر نخواهم ز تو خواهم غم را بده بر چشم و دلم چشمه ای از زمزم را ،،تلخی عشق حلاوت ندهد میثم را تا که سوز سحر و اشک پگاهش ندهند،، استقبال از 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. حدیث عشقِ تو دیوانه کرده عالَم را به خون نشانده همه دودمانِ آدم را غم تو ، موهبت کبریاست در دل من نمیدهم به سُرورِ بهشت این غم را .. غبار ماتمِ تو آبرو به من بخشید به عالمی ندهم این غبار ماتم را .. یادم نمیرود که همه عزتم تویی من پای سفره ی تو شدم محترم حسین .. لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان‌تر از پدر و مادرم ، حسین دمِ مردن تو اگر پا به سرم بگذاری عمرِ جاوید به شیرینی آن یک دم نیست به همت جواد افشانی 👇 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. امام حسن عسکری(علیه السلام)-ولادت الا که موسم شادی و همدلی آمد زمان ناد علیاً سینجلی آمد زمین سامره را سینه منجلی آمد دهم ولی خداوند را ولی آمد که دومین حسن از چهارمین علی آمد بر آن علی، به گل روی این حسن صلوات ولى ذات خدا، شاه انس و جان است این جهان جان نه، که جان همه جهان است این چراغ اهل زمین ماه آسمان است این به جسم شرع و تن اهل دین روان است این امام ما پدر صاحب الزمان است این بر آن امام و بر این صاحب زمن صلوات چراغ دیده رخ دلربای این پسر است تمام عالم خلقت برای این پسر است چو ذات حق به دل خلق جای این پسر است دل شکسته دلان آشنای این پسر است سخن اگر به مدیح و ثنای این پسر است به صفحه و قلم و منطق و سخن صلوات وزیده بوی گل مهر او ز هر چمنی نیافریده خداوند همچو او حسنی خوشا زبان و خوشا منطق و لب دهنی که در ثنای وجودش برآورد سخنی به یاد رویش هر جا که هست انجمنی سزد فرشته فرستد بر انجمن صلوات سلام خلق و درود خدا به جان و تنش فدای لیلهء میلاد و صبح آمدنش جمال آینهء ذات حیّ ذوالمننش به باغ وحی دمد بوی گل ز پیرهنش وجود مهدی موعود سرو نسترنش به باغبان و بر این سرو نسترن صلوات ز پرده چهره چو بی‌پرده همچو ماه نمود دل امام دهم را به یک کرشمه ربود شهادتین ز لبهای جانفزاش سرود به فاطمه به علی بر ائمه گفت درود سپس به خواندن قرآن دهان چو غنچه گشود به آیه آیهء قرآن، بر آن دهن صلوات خدا ستوده به قرآن خود عیان او را رسول خوانده امام جهانیان او را ستوده حجّت حق صاحب الزّمان او را پدر گرفته در آغوش خود چو جان او را نهاده بوسه به حسن و لب و دهان او را بر آن لبی که ورا گشته بوسه زن صلوات الا که حجّت ذات خدای دادگری ز سروران جهان تا جهان به پاست، سری سران خلق سراسر ستاره، تو قمری به فاطمه پسری و به مهدیش پدری ز وصف خوبتران زمانه خوبتری به حضرت تو ز دادار ذوالمنن صلوات سلام باد به جان و درود بر بدنت روان عیسی مریم ز فیض پیرهنت هزار موسی عمران به طور، هم سخنت نشان بوسه داوود بر لب و دهنت گرفته یوسف صدیق جان ز فیض تنت تو را ز جمله نبیّین به جان و تن صلوات ز آب جوی تو خضر وجود رخ شوید به شوق کوی تو پیر طریق ره پوید زمان به گردش خود گردد و تو را جوید بهشت، لالهء خود از دم تو می‌بوید ز زلف پر شکنت عطر تازه می‌روید به عطر تازهء آن زلف پرشکن صلوات خوشا دلی که بود باغ جنّت غم تو خوشا گلی که گرفته است فیض از دم تو دل هزار سلیمان اسیر خاتم تو سلام بر تو و بر مهدی مکرّم تو ثنای تو است نه تنها به نظم «میثم» تو تو را ز پیر و جوان و ز مرد و زن صلوات گلچینی از یک مسمط . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#زبانحال جابر نتوان گفت چه آمد به سر ما کز جور خزان ریخت همه برگ و بر ما غلتید به خون، پیکر پاک پدر ما شد قاتل او با سر او همسفر ما ما زخم زبان در ملأ عام شنیدیم بی جرم وگنه، از همه دشنام شنیدیم (از کجای این سفر برات بگم) از زمزمه و گریه ی آهسته بگویم از دست به زنجیر ستم بسته بگویم از کعب سنان و بدن خسته بگویم از بارش سنگ و سر بشکسته بگویم اینها همه از دخت علی خم نکند پشت ای لاله ی پرپر شده، داغ تو مرا کشت ما بر کف پا نقش گل از آبله دیدیم رأس شهدا را جلوی قافله دیدیم کعب نی شادی و کف و هلهله دیدیم یک سلسله را بسته به یک سلسله دیدیم دادند به ما جا به ره ظلم ستیزی خواندند عزیز دلمان را به کنیزی تنها نه در امواج بلا یاد تو بودم از لحظه ی میلاد، گرفتار تو بودم شبها به بر فاطمه بیدار تو بودم با هر نگهم طالب دیدار تو بودم دردا که دگر انس به داغ تو گرفتم برگشتم و از خاک، سراغ تو گرفتم ای کاش جدا می شد، پیش از تو سر من می رفت فرو تیر غمت بر جگر من می ریخت چو نخل قد تو برگ و بر من می شد ز ازل کور دو چشمان تر من من روی زمین، پیکر صد چاک تو دیدم آویزه به دروازه، سر پاک تو دیدم ای پای سرت خصم زده نای و دف و چنگ ای بر سر نی گشته جبینت هدف سنگ ای طلعت زیبای تو گردیده ز خون رنگ برخیز برادر که دلم تنگ شده، تنگ بردار سر از خاک که روی تو ببوسم برخیز که رگ های گلوی تو ببوسم من کوه بلا را به سر دوش کشیدم یک گام نلرزیدم و یک دم نبریدم در طشت طلا تا گل رخسار تو دیدم فریاد زدم پیرهن صبر دریدم چون چوب به لب های تو می خورد به شدت من بر سر خود می زدم، اطفال به صورت در شام بلا بود، بلا بود، بلا بود بالله قسم سخت تر از کرب و بلا بود ظلم و ستم و کفر و ظلالت به ملا بود خورشید رخت جلوه گر از طشت طلا بود آئینه صفت، چشم تو در دور زدن بود دیدم نگهت در همه احوال به من بود باز آمده ام تا ز من از شام بپرسی از بودن ما در ملأ عام بپرسی از خنده و از طعنه و دشنام بپرسی از خون سر و سنگ لب بام بپرسی اما دگر از قصه ویرانه نپرسی ای گوهر یکدانه ز دردانه نپرسی این دختر باز آمده از شام خرابت این فاطمه و نجمه و کلثوم و ربابت برگشته ز ره، قافله ی پر تب و تابت گل ها همه بر خاک فشانند گلابت جا مانده یکی در یتیم از صدف تو در شام بلا گشته سفیر از طرف تو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7