eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
981 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
مهر تو خار نخل هایم را رطب کرد ما را گدای اول ماه رجب کرد آقای من مهر تو را واجب نوشتند یعنی تو را بر غیر تو غالب نوشتند سال هزار و سیصد و اندی گدایی ست روزی ماها از همین چندی گدایی ست من چهارده قرن دنبال شمایم مال خودم هم نیستم مال شمایم ماه رجب تا که به تو آغوش وا کرد با آبرو شد، خویش را ماه خدا کرد تو موسی دریا علم بی کرانی تو آسمان در زمین، فوق زمانی نام تو را همواره با مد می نویسم تا می نویسم یا محمد می نویسم ای گریه ی سجاده های نیمه شب ها اذن دخول اول ماه رجب ها ای سال ها شهر خدا دنبال نورت ای که برای مقدمت قبل از ظهورت... ...عرش الهی احترامش را فرستاد پیغمبر اکرم سلامش را فرستاد فرمود پیغمبر بزرگ عالمینم آری حسین از من و من نیز از حسینم آن کس که دارای تمام حُسن من بود آن کس حسن بود و حسن بود و حسن بود حالا حسین و مجتبی وصلت گزیدند با وصلتِ باهم محمد آفریدند تو مادری داری که مثلش هیچ زن نیست مانند او حتی در اولاد حسن نیست او همره بابای تو کرب و بلائی ست در عهد تو در منصب خیر النسائی ست در هر زمان مشغول تبلیغ خدایی با درد هم ترویج یاد هل اتایی شب می کنی تا سیدی مولا بگویی تب می کنی تا ذکر یا زهرا بگویی آنچه که زهرا مادرت دارد تو داری روز قیامت هم تو صاحب اختیاری تو مثل رأس جد خود اعجاز کردی بابی زحکمت بر نصاری باز کردی قربان اعجاز تو ای فرزند زهرا آخر مسلمان تو شد پیر نصارا تو آبرو بخشی به ما ای آبرو دار حاجت روامان کن که هستیم آرزودار نابودی وهابیت امید شیعه است روز سقوط کفر تنها عید شیعه است باید که بر این آرزوی خود بنازیم بهر تو و اجداد تو مرقد بسازیم همراه بابایت چهل سال و پس از آن بودی به یاد گودی گودال گریان تا زنده بودی آب دیدی گریه کردی تا کودکی بی تاب دیدی گریه کردی تو روضه خوان روضه ویرانه هستی تو داغدار عمه دردانه هستی تو علم خود را از همه گودال داری تو تا ابد بر خیزران اشکال داری 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آوازه عدالت و وجدان، ندای تو پیک امیدبخش بشر شد صدای تو در علم و دین نوابغ عالم، گدای تو ای جدّ و مادر و پدر من، فدای تو یک جدّ تو حسین و حسن جدّ دیگرت خوانند سبط خویش، دو سبط پیمبرت ای در کتاب حق به مَدیحت کلام ها از ما به حضرتت صلوات و سلام ها پیدا ز نسل پاک تو آمد امام ها پروردگان مکتب عِلمت هشام ها هر یک به علم خویش خردپرور عموم از یُمن دانش تو، شکافنده علوم ای معنی نماز بیا و نماز کن روی نیاز بر در آن بی نیاز کن دستی برای عرض تمنّا دراز کن روح دعا تویی، به دعا لب تو باز کن با هر نفس به پیکر ایمان حیات بخش اسلام را ز چنگ حوادث نجات بخش من کیستم که وصل تو را آرزو کنم زین کمترم که با تو دمی گفتگو کنم اما دقایقی که به سوی تو رو کنم از خاک دَرگهت طلب آبرو کنم هر چند رو سیاه ولی من موّحدم مدّاح اهل بیت، غلامت «مؤیّدم» سید رضا موید ای طلوع پنجمین عطر لبخند خدا پیچید در دنیای من پنجمین خورشید تا گل کرد در شب های من فصل وصل آمد، زمین پُر شد ز بوی ناب عشق جلوه گر شد از مدینه، ماه من، مولای من عصمتی روشن تبسّم کرد بر روی زمین حضرت حق گفت: او نوری ست با امضای من وارث بوی بهشت است و خِرَد میراث اوست سیب شیرینی ست او از شاخه طوبای من قاف غیرت، بحر حیرت، کهکشان حکمت است باقر نور است، بشنو از لبش آوای من فصل لبخند گل پنجم، امام باقر است پنجمین خورشید، زد لبخند بر دنیای من تشنه یک جلوه از خورشید سیمای توام ای طلوع پنجمین! ای حجّت فردای من ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آرم سخن به نام تو، یا باقرالعلوم تا گویم از مقامِ تو، یا باقرالعلوم گفتا نَبی سلام تو، یا باقرالعلوم وین بس به احترام تو، یا باقرالعلوم ای نام تو محمَّد و خوی تو احمدی ایثار دَرگهت، صلوات محمَّدی ای روشن از جمالِ تو افلاک، چون زمین حاکمِ به ممکناتی و، عالِم به عالَمین مشمول رحمت تو هم آن باشد و هم این تو پنجمین امامی و معصوم هفتمین سیمای تو که مَطلَعُ الاَنوار سرمدی ست آیینه کمال و جمال محمَّدی ست ای سر نهاده خلق به طوق ارادتت لطف و کرم سجیّت و جود است عادتت مِهر فلک پدیده نور سیادتت ماه رجب طلیعه روز ولادتت ماهی که باب لطف خدا، باز می شود با سال روز جشنِ تو، آغاز می شود ای باغ فَرّ و دینِ نبی را تو فرودین هم آسمان شرعی و هم آفتاب دین زینت فَزای انجمن زین العابدین چشم و چراغ محفل مولای ساجدین بر دو امام ذات شریف تو مُنتسب کَاندر ائمه نیست کسی را چنین نسب آوازه عدالت و وجدان، ندای تو پیک امیدبخش بشر شد صدای تو در علم و دین نوابغ عالم، گدای تو ای جدّ و مادر و پدر من، فدای تو یک جدّ تو حسین و حسن جدّ دیگرت خوانند سبط خویش، دو سبط پیمبرت ای در کتاب حق به مَدیحت کلام ها از ما به حضرتت صلوات و سلام ها پیدا ز نسل پاک تو آمد امام ها پروردگان مکتب عِلمت هشام ها هر یک به علم خویش خردپرور عموم از یُمن دانش تو، شکافنده علوم ای معنی نماز بیا و نماز کن روی نیاز بر در آن بی نیاز کن دستی برای عرض تمنّا دراز کن روح دعا تویی، به دعا لب تو باز کن با هر نفس به پیکر ایمان حیات بخش اسلام را ز چنگ حوادث نجات بخش من کیستم که وصل تو را آرزو کنم زین کمترم که با تو دمی گفتگو کنم اما دقایقی که به سوی تو رو کنم از خاک دَرگهت طلب آبرو کنم هر چند رو سیاه ولی من موّحدم مدّاح اهل بیت، غلامت «مؤیّدم» 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یک کربلا عذاب و عطش در مدینه ای آن روز شعله آمد و سوزاند خیمه گاه امروز مانده قبر تو بی شمع و بارگاه اصلاً سقیفه آمده همواره لج کند محتاج شیعه را به دعای فرج کند آقا بیا که آمدنت آرزوی ماست عمریست بغض دوری تو درگلوی ماستآغو؟از 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شبی بزرگ که رازی بزرگ در بر داشت رسید و پرده ز رازی چنان، خدا برداشت شبی خجسته که فردای آن، به دامن باز ز هر چه داشت جهان، گوهری گرانتر داشت هلال ماه رجب بود و بدر می تابید سپهر قدر و شرف، آفتاب دیگر داشت شب ولادت مولا امام باقر (ع) بود که خاک از قدمش جلوه مکرّر داشت خوش آن طلیعه که تا دید حضرت سجّاد عزیز فاطمه جا، در کنار مادر داشت پدر به روی پسر جلوه خدا می دید بنازم آینه ای را که در برابر داشت تو گفتی آن که غم روزگارش از دل رفت ز بوسه ای که ز رخساره پسر برداشت دو سبط ختم رسولان، دو رهبر خلقند زهی امام که نسبت از آن دو رهبر داشت سلام عالم و آدم بر او که جابر نیز بر او سلام، ز فرموده پیمبر داشت نشان زهد علی را به مسجد و محراب بیان علم نبی را به روی منبر داشت مرا چه حدّ سخن در مقام دانش او که مکتبش چو هشام فقیه پرور داشت وجود او، به همه ما سوا مقدّم بود اگرچه خلقت او را خدا مؤخّر داشت به علم او که شکافنده علوم نبی است خدای رونق اسلام را مقرّر داشت درون سنگر علم و عمل قیام نمود بسی مبارزه ها کاندرین، دو سنگر داشت ز آزمایش پرتاب تیر، شد معلوم که آن امام همی دست و تیغ حیدر داشت چه داغ ها که به جان و دلش ز غم ها بود چه خاطرات که از کربلا به خاطر داشت کمال و معرفتی را که یافت «روح خدا» ز قطره ای است که از بحر علم او برداشت امام ما که بزد پشت پا به شرق و به غرب طریق پیروی از آن بزرگ رهبر داشت متاب از در آل علی و زهرا روی که هر چه داشت «مؤید» ز فیض آن در داشت. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بــه ســر مى پــرورانــم مــن هــواى حـضـرت باقر بـه دل بـاشـد مـرا شـوق لـقــاى حـضــرت بــاقــر ز عشقش جان من بر لب رسيده ، كَس نمى داند كه نبود چـــاره ســاز من سواى حـــضــرت بــاقــر چــنـان بـگـرفته صـيت عـلميش آفــاق را يـك سـر كه پـيـچـيـده در ايـن عـالم صـداى حـضـرت بــاقـــر پـيـمـبـر گـفـت بـا جـابر، كـه خـواهى ديـد بـاقـر را سـلام از مـن رسـان آن گـه بــراى حضـرت بــاقــر سؤالاتــى كـه از وى كــرد دانـشـمـنـد نـصــرانى جـوابـش را شـنـيـد از گـفـتـه هاى حـضـرت بـاقــر مسلمان گشت راهب،ناگهان در مـحضـر آن شـه مـنــــوّر شـد دل او از ولاى حــضـــرت بـــاقــر بـه رسـتـاخـيز گـر خواهى نجات از گرمى محشر بـــرو در ســايــه ظــلّ همــاى حـضـرت بـاقــر جـلال و شــأن قـــدر آن امــام پــاك بـــازان را نمى دانــد كــسى غـيــر از خــداى حـضـرت بــاقر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صاحب علم الهی کیستی تو که نگاهت به حرم راه نماست طور سینای تو تصویرگر آینه هاست کیستی مرد که حاتم شب و روز خود را بر سر سفره اکرام تو مانند گداست مَثَلِ علم تمام علمای عالم پیش علمت مَثَلِ قطره کنار دریاست سی هزار از تو روایت شده از یک نفر است همه سر چشمه اش از علم الهی شماست حوزه و مجتهد و عالم و علّامه و علم همه از برکت یک لحظه عمرت برپاست عالمان پیش تو یک عمر تلمّذ کردند مذهب از سیره علمی شما پا برجاست السلام ای که تویی روح ولایت آقا این سلام از نظرم می گذرد کز طاهاست ثمر پاک ترین عشق شما هستی و مادرت سرور زن های دو عالم زهراست همه ارض و سما حول شما می گردد نظری کن که نظر بر دل عشّاق رواست نور در روح نماز تو تجلی دارد در زلالی نگاه تو خدا هم پیداست آنقَدَر مدح تو را گفتن و خواندن سخت است کین قلم جنس، فقط کار خود ذات خداست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در مکتب هست علم قطعا بهتر از ثروت غیر از ابوذرها، ابازرها به هم خوردند غیر از ابوذرها و سلمان ها، در این درگاه در کثرت خُدّام قنبرها به هم خوردند در رفت و آمدها به یاد مادر افتادم در رفت و آمدها که هی درها به هم خوردند ای وای، از آن کوچه های تنگ وقتی که بر روی نِیْ چون جام مِیْ سرها به هم خوردند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نور علم رجب عشق آمد و خاک کف پایت طلب کرد ما را اسیر زلف سلطان عرب کرد برکاممان با ذکر یا مولا رطب کرد ما را گدای اول ماه رجب کرد باتو دوباره عاشقی از سر بگیریم حاشا که ما سوی در دیگر بگیریم ماه رجب آمد خودش را با صفا کرد ماه رجب آمد به تو آغوش وا کرد او جرعه جرعه آبرویی دست و پا کرد با آبرو شد خویش را ماه خدا کرد دروازه ماه خدا نام شما بود عرش خدا بر قله بام شما بود خواهم شبیه سایه افتم زیر پایت یا چون کبوتر پر بگیرم در هوایت صدها غزل را هدیه آوردم برایت تا که شوم شاگرد این دانش سرایت ازلطف زهرا(س) خادم باقر(ع) شدم من داده قلم دستم اگر شاعر شدم من با علم خود چون مرتضی اعجاز کردی جنگی دگر با دشمنت آغاز کردی زخم زبان ها خوردی اما ناز کردی بابی ز حکمت بر نصارا باز کردی پیر نصارا شد به لبخندت مسلمان مارا اسیر نور لبخندت بگردان درتشنگی هایت تو از سقا بگویی از هرم آتش بر لب دریا بگویی شب تا سحر یاسیدی مولا بگویی تب میکنی تا ذکر یا زهرا(س) بگویی دانم ز بوی یاس خانه بی قراری از مادرت ارثیه داری هر چه داری آخر خدا بیت الحرامی را فرستاد همراه تو رکن و مقامی را فرستاد همراه جابر احترامی را فرستاد با لحن پیغمبر(ص) سلامی را فرستاد بر روی لب هایت فقط نور و غزل بود این از عنایات خدای لم یزل بود دیدم که با نازی شبیه مادر آمد او که کمان در دست سوی خیبر آمد گفتند: محمد(ص) یا نبی دیگر آمد دیدم که باقر نه! !گمانم حیدر آمد گفتا هشام او را که از نسل بهار است هم صاحب علم و یقین هم ذوالفقار است فرقی ندارد پیش ما نزدیک، دوری نازم تو را که معدن علم و شعوری تو شارح تورات و انجیل و زبوری هر پنج نوبت با خدا در کوه طوری تو آیه های ناب قرآن کریمی مفهوم بسم الله الرحمن الرحیمی گفتم که آتش، در دلت آتش به پا شد بغضت پر از فریاد های بی صدا شد در پیش چشمت سر به روی نیزه ها شد طوفان اشکت راهی کرب و بلا شد از کودکیت تا به پیری گریه کردی عمری بر احوال اسیری گریه کردی بر درگهت عمری پر از سوز و گدازیم دستان خالی آمده غرق نیازیم یک آرزو مانده که بر صحنت بنازیم یک گنبد و گلدسته مخصوصت بسازیم بر التیام زخم تو مرهم گذاریم کنج حیاط صحن تو مریم بکاریم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نوه حضرت حسین از آسمان ترنم باران چه دیدنی ست این بار طعم رویش گل ها چشیدنی ست آمد خبر که از طرف عرش یک پسر بر جمع خانواده مولا رسیدنی ست ناز قدوم این نوه حضرت حسین صدها نفر شبیه خودم سر بریدنی ست او آمد و به نام خداوند لب گشود تکبیر جمع عرش نشینان شنیدنی ست آرام جا میان دو دست پدر گرفت با ناز ناز طفلک زهرا کشیدنی ست مستم اگر زباده یک جرعه ازخم است جشن ولادت ولی الله پنجم است نام تو نام حضرت پیغمبر خدا محو توام تو بنده زیباتر خدا هستی برای خلق جهان با علوم خود بعد از پیام بر - تو پیام آور خدا یک عالمه طراوت و سرسبزی و بهار آورده ای برای من از محضر خدا با آن همه روایت سبزی که ازتو هست آسان تر است رفتن تا آخر خدا من از کنار خانه تو نه نمی روم تا که رسانی ام تو به دور و بر خدا مستم اگر زباده یک جرعه از خم است جشن ولادت ولی الله پنجم است ای یادگار واقعه کربلا سلام با غصه و مصیبت و غم آشنا سلام بر آن دل شکسته دوران کودکیت از ما همیشه و همه دم هر کجا سلام یادت نمی رود دم دروازه های شهر با سنگ داده اند به روی شما سلام جابر رسید و گفت که ای باقرالعلوم بر تو رسانده است رسول خدا سلام قبر بدون شمع و چراغ بهشت ماست ما زائر مزار تو هستیم با سلام مستم اگر زباده یک جرعه از خم است جشن ولادت ولی الله پنجم است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فرخنده فیضِ فرخ و فرزانه ای حرفی نزن از تشنگی دریا رسیده از بی پناهی ها مگو مأوی رسیده پیغمبر آمد خیر نازل شد از آن پس فیض مدام از عالم بالا رسبده فرخنده فیضِ فرخ و فرزانه ای که آوازه اش تا سدره و طوبی رسیده آن مدعی کز نسل احمد حرف می زد حالا ببیند چارمین آقا رسیده این چارمین حیدر نصب این پنجمین دُر از کوثر پر گوهر زهرا رسیده داعیه داری که به علمش ناز می کرد کارش به شاگردی این آقا رسیده با کعب الاحبار و هریره دین نمی ماند با قال باقر شیعه تا اینجا رسیده لطفش همیشه شامل حال گداهاست از لطف و از آقایی اش بر ما رسیده یا باقر العلم النبیّین یا محمّد فرقی نداری در حقیقت با محمّد دریای علمت تا ابد ساری و جاری تو مثل زهرا کوثری، دنباله داری در جهل تاریک و خزان معرفت ها با یک بغل نور آمدی، گرم و بهاری مثل پیمبر دست مردم را گرفتی با تو سر راه آمده عبد فراری وقتی تو آقای منی، در خانه تو با آبروتر از گدایی هست کاری؟ از تو نوشتم دفترم شد آسمانی یک آسمان لبریزِ حس بی قراری از تو نوشتم یادم آمد که غریبی افتاد از دستم قلم در یک کناری یک دست روی سینه و دست دگر را در پنجره های ضریحی که نداری از حال و روزت در بقیع آتش گرفتم نه سایبانی، نه چراغی، نه مزاری 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مولود ماه اول رجب روشن تر است این پسر از ماه صورتش گردن کشیده ماه خودش هم به رویتش ماه رجب به ماه عرب چشم دوخته معلول خیره ست به دقت به علتش ماه تمام اول ماه رجب رسید قد قامت الصلوة به قد و به قامتش شد اولین محمد بعد از پیامبر آمد ز دست های علی هم نبوتش چون آفتاب وقت طلوع و غروب خویش عمری نشسته کوه دو زانو به خدمتش پلکش دلیل روز و شب است و به این دلیل باید که کوک کرد زمان را به ساعتش در آفتاب ظهر، زمین سایه اش کم است خاص است قهر حجت و عام است رحمتش از شرق تا به غرب جهان، نه بزرگتر قلب من و تو است حدود حکومتش قارون اگر شود همه عمر چون گداست در محضر تو هرکه بنازد به ثروتش این سو پدربزرگ حسن آن طرف حسین باید که غبطه خورد به شکل سیادتش بوده علی اگرچه پسرخوانده نبی گشته محمد اِبْنِ علی با ولادتش داییش قاسم است و رقیه ست عمه اش از این مسیر رفته به زهرا شباهتش همبازی رقیه و دلواپس عمو شد شرح روضه مدت عمر امامتش در ظاهرش گرفتن مجلس برای علم در اصل شرح روضه فقط بوده علتش تا روضه حسین شود زنده نُه امام مسموم هم شوند می ارزد به قیمتش 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گل زهرای مرضیه گوهر از بطن دریا تا هویدا می شود امشب جمال ایزد منان تجلا می شود امشب ملک در باغ رضوان است دست افشان، که از ره کِی گل زهرای مرضیه شکوفا می شود امشب به یمن مقدم باقر، امام پنجم شیعه مدینه باز هم عرش معلا می شود امشب زمین و آسمان را نورباران کرده حق، زیرا علی بن الحسین این بار بابا می شود امشب ملایک صف به صف استاده، در کف جام مِی دارند دوباره آبِ کوثر هم گوارا می شود امشب علی و فاطمه بانیِ این جشن و سرور هستند چه جشنی در ثریاّ باز بر پا می شود امشب خدای حلم و علم و حکمت از ره می رسد وقتی تمام علم در یک جمله معنا می شود امشب ز دامان عروسی پاک دامن در اذانِ صبح گلی زیبا به عالم باز اِهدا می شود امشب نیازی نیست دریا موج بردارد به پای او دو چشم مادرش آنگونه دریا می شود امشب گدایی پشت دربِ خانه بنشسته به امیّدی تمام شهر هم آید پذیرا می شود امشب زمستان هم که باشد روزهای عاشقی گرم است که با لبخندِ گرمش فصلِ گرما می شود امشب امامِ باقر از ره می رسد ظلمت عَدَم گردد و درد عاشقی با او مداوا می شود امشب بشارت می دهد جبریل بر زهرا و بر حیدر که یک غنچه ز نسل فاطمه وا می شود امشب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قربان آقایی که بی منت عطا دارد در روستا اندازه دنیا گدا دارد دستی که آوردیم سویش پرشد و برگشت یک دست هم در محضر خوبان صدا دارد تا حضرت سید محمد دستگیر ماست این دردهای لاعلاج ما دوا دارد آنقدر قربانی برای نذر اوردند حس میکنی دورو بر صحنش منا دارد فیروزه ای رنگ است اما منشا نور است خورشید هم از یمن این گنبد نما دارد هرناامیدی با امید ازین حرم رفته به به چقدر این آستان حاجت روا دارد هرچند درهای حریمش سوخت درآتش اما به دل داغی ز قبر مجتبی دارد عالم بسوزد در غم آن قبر خاکی که مهدی برایش شب به شب بزم عزا دارد قبر غریب شهر یثرب سالیانی هست فرقی اساسی با غریب کربلا دارد اینجا فقط خاک است هرجا چشم میبیند نه زائری دارد نه یک زائرسرا دارد از ریسه بندان و چراغانی نگو اصلا وقتی فقط این خاک نور ماه را دارد نه دسته سینه زنی اینجاست نه هیئت نه روضه خوانی که دل شور و نوا دارد زهرا ولی جای همه سر میزند اینجا با این که قدش خم شدست و درد پا دارد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صحبت از عاشقی و عشق جگر می‌خواهد دم زدن از لب معشوق شِکر می‌خواهد بال در بال مَلِک دور مَلَک چرخ زدن نظر حضرت حق، همّت پَر می‌خواهد به هواخواهی از یار، علمدار شدن سینه‌ای همچو ابالفضل سپر می‌خواهد آسمان موهبتی باز فرستاد زمین صید این موهبت ای دوست هنر می‌خواهد نیست معلوم حسن باز نوه خواسته است یا دل حضرت سجاد پسر می‌خواهد دامن فاطمه‌ای باز قمربار شده علی دوم زهراست، پسردار شده پسری آمده همنام رسول دو سرا احمد دوّمی از نسل علی و زهرا آمده تا که به اسلام اصالت بدهد آمده تا که بود پرچم دین پابرجا خاک می‌خورد علوم نبوی روی زمین آمده تا که تکانی بدهد دنیا را کیست او، آنکه بفرمود نبی در وصفش باقرالعلم نبییّن و به «اَیٍّ بقرا» شیعه شد زنده به هر جمله قال الباقر شیعه باقی است به ابقای کلام آقا آمده روشنی چشم رسول ثقلین نوه مشترک و وارث خون 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شهر مدینه غرق شادى بود آن شب آکنده از بانگ منادى بود آن شب آن شب شفق آیینه‌دار لطف حق بود چشم انتظار جلوه نص علق بود آن شب قلم، شمشیر خود را تیز می‌کرد پیمانه اندیشه را لبریز می‌کرد آن شب منادى داد عدل و داد می‌زد بین زمین و آسمان فریاد می‌زد کاى اهل عالم قلب عالم منجلى شد نام محمد زنده از نام على شد ماه رجب را عزم جولان ساز گردید یعنى گره از کار رجعت باز گردید باید زمان آیینه‌دار راز گردد درهاى رحمت بر رخ ما باز گردید باید سحر شعر طلوع فجر خواند بهر سپیده، آیه‌هاى قدر خواند اینک شکوه علم را تفسیر باید کلک قضا را قدرت تحریر باید آلاله باید باده، در پیمانه ریزد گلواژه‌ها در مقدم جانانه ریزد کامشب شب مرگ غم و وقت سرور است هنگامه آزادى و میلاد نور است جولان جشن پنجمین مولاست امشب عید علوم کل ما فیهاست امشب امشب شب پیدایش بحر العلوم است آکنده از شور و شعف، قلب عموم است خورشید علم از شهر یثرب سر زد امشب ارض و سما، فریاد شادى بر زد امشب ماه جمادى عزم رفتن ساز کرده دریاى هستى را سرا پا ناز کرده آیینه‌دار نهضت فرداست امشب میلاد پیک روز عاشوراست امشب هنگامه شادى زین العابدین است میلاد مسعود امام پنجمین است آمد به دنیا آنکه نامش جاودانى است روشنگر آئین و راه زندگانى است آمد به دنیا مظهر یکتاپرستى احیاگر دین خدا در ملک هستى آمد به دنیا تشنه جام محمد (ص) همفکر و هم‌آئین و همنام محمد (ص) از کوشش او دین حق پاینده گردد از دانش او علم و دانش زنده گردد احمد به وصفش با على تفسیر گوید زهرا ز یمن مقدمش تکبیر گوید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بوی نسیم فصل بهار آمد و عالم معطر است بوی نسیم صبح بسی روح پرور است گویا زخلد می وزد این باد مشک بیز کاین سان دماغ ابر ز بوی خوش تر است هم این زمین مرده شده احیا زفیض او هم این جهان پیر، جوان بار دیگر است نرگس گشوده چشم تماشا به روی گل سوسن به صد زبان، پی مدحش ثناگر است با صد نوا به شاخ گل ارغوان، هزار طوطی به نغمه بر سر شاخ صنوبر است نور خدا، امام هدی، باقرالعلوم هادی دین و وارث علم پیمبر است بابش علی و جدّ کبارش بود حسین زین العباد را پسر و باب جعفر است در جاه و رتبه صد چو سلیمان، به عّز و جاه در زیر بال طایری از کویش اندر است هم لطف اوست مونس یونس، به بطن حوت هم در طریق، هادی خضر و سکندر است مفتاح قفل گنج سعادت، به دست اوست بر پا از او بنای شفاعت، به محشر است کی با شهان، گدای درش را مثل زنم چون بر در گدای درش، صد چو قیصر است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چهره تابان از روشنی طلعت رخشنده باقر شد نور علوم نبوی بر همه ظاهر در اوّل ماه رجب از مشرق اعجاز گردید عیان ماه تمام از رخ باقر منشق شده از نور «علیّ بن حسین» است این نور که نورانی از او گشته ضمائر بر «فاطمه ی بنت حسن» بس بُوَد این فخر کاورده پدید این مه تابنده باهر باقر» لقب و کنیه «ابو جعفر» و او را بوده است لقب های دگر، هادی و شاکر از هر بدی و عیب و زلل اوست مبرّ جان و تنش از «یُذبَّ عنکم» شده ظاهر دریای علوم است و زُداینده اوهام گفتار حکیمانه او زیب منابر از یک نفسش زنده کند صد چو مسیحی از یک نظرش دیده اعمی شده باصر یاد آمدش از چهره تابان محمّد با چشم بصیرت نگهش کرد چو «جابر عالم همه شد روشن از آن نور خدائی شد بارور از او شجر دین و شعائر خوش باد، زمینی که هم آغوش شد او را خوش آنکه به سوی حرمش گشته مسافر دیگر غمی از محنت ایّام ندارد هرکس به حرمخانه او گشت مجاور وصفش نتوان گفت «حسان» با سخنی چند چون، قصّه بلند است و زبان، الکن و قاصر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شب میلاد فصل پنجم روی بال فرشته های خدا هم صدا با دعای ماه رجب بفرستید با ملائک عرش صلواتی به وسعت امشب شب میلادهایمان مثل شب دلدادگی، شب وصل است این بهاری که از خدا داریم یک بهار چهارده فصل است آری امشب که جشن می گیریم شب میلاد فصل پنجم ماست گل بریزید روی خاک بقیع که بقیعش بهشت مردم ماست اسمتان مثل اسم پیغمبر در میان نوشته های خداست نامتان هم همیشه در همه جا ذکر خیر فرشته های خداست چارمین میوه ی دل حیدر چارمین نور چشمی مادر جابر آورده پیش محضرتان اشتیاق سلام پیغمبر از پدر هیبت حسینی را در رگ و خون و جان و تن دارید از طریق سیادت مادر سیرت و صورت حسن دارید آب یعنی که روشنایی علم علم یعنی که نور پاک شما پس عصا را شما زدی بر آب تا گذر کرد حضرت موسی حرف حرف کلامتان آقا روی دل ها طبیب می ریزد قوم جابر به شوق می آید از درختی که سیب می ریزد نامتان را به زیر لب می برد که به آتش پرید ابراهیم گوشه ای از شکوه نور شماست ملکوتی که دید ابراهیم بی ولای علی و مهر شما فایده ای نمی کند ایمان دین چه چیزی است جز ولای شما یا چه چیزی است جز محبتتان وقتی از کوچه ها عبور کنید کوچه از شوق می شود دریا بسکه در وصفتان به هم گفتند اشبه الناس به رسول خدا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تولد قلّه های علم و عمل یعقوب آل فاطمه حالا پدر شده آمد محمدی که به او روح پیکر است نسل رسول، نسل علی، نسل فاطمه بسته به این ولادت و مولود انور است هم هاشمی ست، هم علوی، هم محمدی نسلش حسینی و حسنی، فخر داور است اول محمد آمد و بعدا، علی ولی اینجا علی ز قبل محمد مصوّر است او زاده ی خلیلِ سرافرازِ نینواست آزاده ی ذبیحِ خدا، سبط صفدر است او ناشر حقایق دین محمدی اگر علوم خداوند اکبر است آگاه از عوالم غیب و شهود اوست از قلّه های علم و عمل اوست برتر است در یک کلام، مرتبه ی باقر العلوم مولای هفت سرور و بابای جعفر است در وصف او هر آنچه سخن هست نارساست جز اهل بیت هرچه بیان است بی بر است قرآن هر آنچه وصف اولواالامر می کند درباره ی پیمبر و آل پیمبر است. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غرق نور و شادی شهر مدینه غرق شادی بود آن شب آکنده از بانگ منادی بود آن شب آن شب شفق آیینه دار لطف حق بود چشم انتظار جلوه نص علق بود آن شب قلم، شمشیر خود را تیز می کرد پیمانه اندیشه را لبریز می کرد آن شب منادی داد عدل و داد می زد بین زمین و آسمان فریاد می زد کای اهل عالم قلب عالم منجلی شد نام محمد زنده از نام علی شد ماه رجب را عزم جولان ساز گردید یعنی گره از کار رجعت باز گردید باید زمان آیینه دار راز گردد درهای رحمت بر رخ ما باز گردید باید سحر شعر طلوع فجر خواند بهر سپیده، آیه های قدر خواند اینک شکوه علم را تفسیر باید کلک قضا را قدرت تحریر باید آلاله باید باده، در پیمانه ریزد گلواژه ها در مقدم جانانه ریزد کامشب شب مرگ غم و وقت سرور است هنگامه آزادی و میلاد نور است جولان جشن پنجمین مولاست امشب عید علوم کل ما فیهاست امشب امشب شب پیدایش بحر العلوم است آکنده از شور و شعف، قلب عموم است خورشید علم از شهر یثرب سر زد امشب ارض و سما، فریاد شادی بر زد امشب ماه جمادی عزم رفتن ساز کرده دریای هستی را سرا پا ناز کرده آیینه دار نهضت فرداست امشب میلاد پیک روز عاشوراست امشب هنگامه شادی زین العابدین است میلاد مسعود امام پنجمین است آمد به دنیا آنکه نامش جاودانی است روشنگر آئین و راه زندگانی است آمد به دنیا مظهر یکتاپرستی احیاگر دین خدا در ملک هستی آمد به دنیا تشنه جام محمد (ص) همفکر و هم آئین و همنام محمد (ص) از کوشش او دین حق پاینده گردد از دانش او علم و دانش زنده گردد احمد به وصفش با علی تفسیر گوید زهرا ز یمن مقدمش تکبیر گوید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قمر ماه رجب بیا به پای دل خود سفر کنیم امشب ز کوچه های مدینه گذر کنیم امشب خدا به زین عبادش عطیه ای بخشید بیا تمام جهان را خبر کنیم امشب بیا سلام و درود و تهیت خود را نثار این پدر و این پسر کنیم امشب در آسمان ولا مهر و مه هم آغوشند بیا نظاره شمس و قمر کنیم امشب دگر به دیدن باغ بهشت حاجت نیست اگر به باغ ولایت نظر کنیم امشب برای این که بگیریم عیدی از زهرا سزد ارادت خود بیشتر کنیم امشب بپاس مقدم دریا شکاف علم و کمال ز اشک شوق نثارش گهر کنیم امشب شب ولادت او در مدینه جشنی نیست بیا ز غربت او دیده تر کنیم امشب تمام فرصت ما وقف خدمت بر اوست چه حاجت است که کار دگر کنیم امشب اگر که چشمه ای از معرفت شود پیدا نهال مهر ورا بارور کنیم امشب کنار خرمنی از عشق او بیا بنشین که فکر توشه راه سفر کنیم امشب بگو به خلق(وفائی) ز جای برخیزد لباس خدمت بر او به بر کنیم امشب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بر لب ساحلی که جا ماندم شادم از اینکه کشتیم آمد باید امشب به آسمان بروم چون که ماه بهشتی ام آمد باید این شهر را مناره کنیم آسمان را پر از ستاره کنیم یا من ارجو لکل خیر بیا تا به سمت شما اشاره کنیم روی بال فرشته های خدا همصدا با دعای ماه رجب بفرستید با ملائکه ها صلواتی به وسعت امشب شب میلادهایمان مثل شب دلدادگی، شب وصل است این بهاری که از خدا داریم یک بهار چهادره فصل است آری امشب که جشن می گیریم شب میلاد فصل پنجم ماست گل بریزید روی خاک بقیع که بقیعش بهشت مردم ماست اسمتان مثل اسم پیغمبر در میان نوشته های خداست نامتان همیشه در همه جا ذکر خیر فرشته های خداست چارمین میوه دل حیدر چارمین نورچشمی مادر جابر آورده پیش محضرتان اشتیاق سلام پیغمبر از پدر هیبت حسینی را در رگ و خون وجان و تن دارید از طریق سیادت مادر سیرت و صورت حسن دارید آب یعنی که روشنایی علم علم یعنی که نور پاک شما پس عصا را شما زدی بر آب تا گذر کرد حضرت موسا حرف حرف کلامتان آقا سمت دلها طبیب می ریزد قوم جابر به شوق می آید از درختی که سیب می ریزد نامتان را به زیر لب می برد که به آتش پرید ابراهیم گوشه ای از شکوه نور شماست ملکوتی که دید ابراهیم بی ولای علی و مهر شما فایده ای نمی کند ایمان دین چه چیزی است جز ولای شما یا چه چیزی است جز محبتتان ؟! وقتی از کوچه ها عبور کنید کوچه از شوق می شود دریا بسکه در وصفتان به هم گفتند اشبه الناس به الرسول خدا با سرشک شما شروع شده خط سرخ غروب های منا چشمتان گریه می کند هر شب پای گودال عصر عاشورا کربلا کربلا سفر کردید از دل شام هم گذر کردید راستی چگونه این همه راه با سر روی نیزه سر کردید پیش راس بریده در آن شب با رقیه پدر پدر کردید آه بعد ساعتی که گذشت به رقیه ، به سر نظر کردید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عطر لبخند خدا پیچید در دنیای من پنجمین خورشید تا گل کرد در شب های من آیه ای نازل شد از سمت بلوغ آسمان روشنی پاشید بر آیینه ی سیمای من فصل وصل آمد، زمین پُر شد ز بوی ناب عشق جلوه گر شد از مدینه، ماه من، مولای من عصمتی روشن تبسّم کرد بر روی زمین حضرت حق گفت: «او نوری ست با امضای من» وارث بوی بهشت است و خِرَد میراث اوست سیب شیرینی ست او از شاخه ی طوبای من قاف غیرت، بحر حیرت، کهکشان حکمت ست باقر نور است، بشنو از لبش آوای من فصل لبخند گل پنجم، امام باقرست پنجمین خورشید، زد لبخند بر دنیای من تشنه ی یک جلوه از خورشید سیمای توأم ای طلوع پنجمین! ای حجّت فردای من ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
روزگاران ، هر چه می‌دانست را وقف دین و مردم مؤمن نمود خواست در گیتی بماند ماندگار داد آموزش به طُلّابش چنین با علی باشید تا کامل شوید چون علی جسم خدا در عالم است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7