eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
61 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز پُر از حال و هوای طوسم با صحن و سرا و گنبدت مأنوسم بدجور دلم هوایِ مشهد کرده در حسرتِ یک زیارتِ مخصوصم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خاک بودم سال‌ها از شوق گلدان شما در دل من بار خواهد داد احسان شما هرچه را آموختم از کودکی..، نام تو بود یا رضا گفته فقط طفل دبستان شما جای درس‌ومشق‌خواندن..، گنبدت را می‌کِشم دفتر من پُر شد از عکسِ شبستان شما اعتکاف مشهد ما از شروط بندگی‌ست من تمام عُمر را هستم مسلمان شما آمدم ای شاه...، یادش خوش! روانش شاد باد! هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما مهربانی، خصلت خدمتگزار کوی توست ای به قربان لب خندان دربان شما دردهای ایل خود را جمع کردم..، آمدم دربه‌در افتاده‌ام دنبال درمان شما هفت‌پُشت من نمک‌پروده‌ی این سفره‌اند آن‌قَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما! یک طرف معصومه‌خانم، یک‌طرف سلطان‌طوس... در حقیقت نامِ این خاک است: ایران شما! نوکر بی دست و پا آیا به دردت می‌خورد؟! آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما آی سلطان! دوستت دارم..، مرا باور بکن دوستت دارم..، قسم هم می‌خورم..، جان شما! روز محشر، خنده‌اش را فاطمه تضمین کُند هرکسی که چشم‌هایش گشته گریان شما بین صحن تو..، خودم را در نجف حس می‌کنم هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده یا علی‌موسَی‌الرِّضا! دستم به دامان شما رفته رفته دارد ایّام محرم می‌رسد... آه! می‌آید همان ماهِ پریشان شما ** حرمله، خولی، سنان، اَخنَس..، عقب‌تر می‌روند... شمر تنها می‌شود با جد عطشان شما عمه‌جانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست... وای از اهل حرم، وای از عزیزان شما ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گفتم نمانده است مرا راه پیش و پس آزاد کن کبوتر خود را از این قفس بیماری فراق برایم بس است بس (لطفی کن ای کریم و به فریاد ما برس) سلطان نظر به اشک من و ناله‌ام نمود دعوت به میهمانی هرساله‌ام نمود اینجا برای من، من بیچاره... جا که هست باشد مریض می‌شوم اصلاً شفا که هست گم می‌شوم میان حرم، آشنا که هست اصلاً چه احتیاج به مردم؟ رضا که هست زائر چرا به غیر رضا آرزو کند با آبروست هر که به این خانه رو کند باید که این جهان شود آماده‌ی فرج هیهات اگر به شانه گذاریم بار کج باز است تا ابد حرم ثامن الحجج باید همیشه روی به دارالشفا کنیم هیهات اگر که تکیه به غیر رضا کنیم سلطان! سلام باز به پابوس آمدم هر جور شد به عشق تو تا طوس آمدم امسال هم زیارت مخصوص آمدم اما ببین که با غم و افسوس آمدم غرق غم است قلبم و ناجور می‌زند دست خودم که نیست دلم شور می‌زند امسال هم خدا کند آدم کنی مرا نذر عزا و تکیه و پرچم کنی مرا نامحرمم مگر که تو محرم کنی مرا خرج عزای ماه محرم کنی مرا جان جواد روزی اشک مرا بده من التماس می‌کنمت کربلا بده کم کم ز راه می‌رسد آقای بی کفن مارا به قافله برسان یا ابالحسن دلتنگ روضه‌ایم و پریشان سوختن دلتنگ گریه بر غم آن پاره پاره تن ما از قدیم نوکرتانیم یا رضا محروممان مکن، نگرانیم یا رضا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کفتر ایوانم و یار ندیم رضا رزق مرا می‌دهد دست کریم رضا نیست اگر فرصتی بهر زیارت ولی بال زدم روز و شب دور حریم رضا شد پَر زخمی من مثل پَر جبرئیل بُرده مرا سمت عرش ذکر عظیم رضا هشت در از جنتش وا شده بر آسمان می‌وزد از این بهشت باز نسیم رضا می‌پَرم از مرقدش این‌طرف و آن‌طرف در همه‌جا می‌برم عطر و شمیم رضا خاک کف پای او سرمه‌ی چشم همه مرهم بالم شده خاک گلیم رضا این‌همه راه آمدم تا بشوم جَلد او با همه راه آمده قلب سلیم رضا سقف گدایی من زیر همان گنبد است هر دل آواره‌ای هست مقیم رضا هر که شبی رد شد از گوشه‌ی باب الجواد با همه‌ی کاهلی گشته سهیم رضا باز دو تا جلوه کرد آینه‌های حرم اسم رحیم خدا، اسم رحیم رضا غرق گناه آمدم باغم و آه آمدم صاحب امراضم و صاحب بیمه رضا سائل این سفره‌ام زود بلندم نکن سیر نخواهم شد از خوان نعیم رضا من شبی ایوان طلا خواستم از فاطمه باز نجف رفتم از صحن قدیم رضا حرف ندارد رضا، حرف مرا می‌خرد یک شب جمعه مرا کرببلا می‌برد ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چرخاند سمت گنبدت چشم ترَش را انداخت فوراً با ادب پایین سرش را از دارِ دنیا یک نفر مانده برایش آورده پابوسَت امید آخرش را بر ویلچر زل زد به ایوانِ تو! می‌دید- با حالِ حسرت زائرِ دور و برَش را پیچید بغضش را چنان همراهِ چادر فهمید سقّاخانه حالِ مضطرش را محض شفا رفت و برایش آب آورد «یا ضامن آهو» شنید و باورش را- بر پرچم سبزت گره زد زیر لب گفت: آقا ضمانت کن تبِ شعله ورش را بیتاب در گوشش زیاتنامه خواند و... گاهی نوازش کرد دستِ لاغرش را می‌دانم آخر این جوان در صحن کوثر می‌گیرد از دستت شفایِ مادرش را! ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرچه روی شانه بارم را به زحمت می‌کشم از رضا که دوستم دارد خجالت می‌کشم ای که بوده سایه‌ات در این بلایا بر سرم آخرش دیدی خودم را هم رساندم تا حرم غرق نعمت بودم و ناشکری من شد زیاد من پناه آورد‌ ام آقا به تو در این بلاد خیلی آقایی در آغوشت به دعوت آمدم بازهم من را پذیرفتی زیارت آمدم آمدم مهمانی‌ات با سر به زیری یا رضا دست‌هایم را سر پیری بگیری یا رضا بازهم نیمه‌نگاهی کن تو ای سلطان به ما روزهای خوبمان را باز برگردان به ما بارها حاجت گرفتم بین این صحن و سرا میل ایوان نجف دارم در این ایوان طلا یا علی موسی الرضا جان علی ما را بخر ما گرفتاریم یک شب کربلا ما را ببر ** صاحب احیا حسین و روح اَو اَدنا حسین از ته گودال خونین می‌رود بالا حسین موی او پیچیده دست قاتل از بالای سر سنگ خورده بارها از این و آن صد جای سر ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ هر کسی آمده از شاه و غلام و بَرده وسط صحن و سرای حرمت بی پَرده سر تعظیم به سوی قدمت خم کرده به امیدی به خدا عرض سلام آورده... ...زائری که همه‌ی دار و ندارش هستی همه جا و همه‌ی عمر کنارش هستی مُرده‌ام، آمده‌ام تا که تو جانم بدهی مثل فرشِ حرمت خوب تکانم بدهی راه گم کرده‌ام و راه نشانم بدهی به پناه آمده‌ام تا که امانم بدهی اشتباهات مرا حُسن عمل می‌گیری مهربانی و مرا زود بغل می‌گیری عرشیان خاک تو را نقش به رخساره زدند خادمان گوش به فرمان تو نقاره زدند حوض‌های حرمت یکسره فواره زدند شعله‌ی عشق به جان من بیچاره زدند برسان بر لب خشکیده‌ی ما پیمانه بده پیمانه‌ای از کوثر سقاخانه هر که بر پای تو افتاد، بها می‌گیرد  "یا رضا خانه‌ات آباد" نوا می‌گیرد با نخ پنجره فولاد شفا می‌گیرد وسط صحن گوهر شاد دعا می‌گیرد وا شده هر گره‌ی کور به نام پسرت ای فدای تو و این لطف و مرام پسرت خجل از روی تو هستم به جوادت سوگند مست گیسوی تو هستم به جوادت سوگند حاجی کوی تو هستم به جوادت سوگند همه جا سوی تو هستم به جوادت سوگند تا که شد سفره‌ی تو پهن، وفادار شدم بی بها بودم و در صحن، بهادار شدم نور رحمانی حق هستی و تابان هستی تو برای من قحطی‌زده باران هستی تا ابد شاه رئوفی و رضاجان هستی تو مرا جانی و جانانی و سلطان هستی بی تو من دلهره‌ی کرب و بلا را دارم با تو من تذکره‌ی کرب و بلا را دارم ** جهت گریه‌ی ما تا به ابد معلوم است بین ما گریه برای دگران مذموم است بیشتر آن چه که در روضه‌ی ما مرسوم است روضه‌ی یابن شبیب تو بر آن مظلوم است روضه خواندی و همه اهل مصیبت شده‌ایم گریه‌کن‌های لب جد غریبت شده‌ایم قدرت بر روی پا، پاشدنش را بُردند وقت غارت شد و کل بدنش را بُردند ته گودال عقیق یمنش را بُردند نیزه‌داران ز تنش پیرهنش را بُردند خون او با جگر بادیه آمیخته شد آیه‌های بدنش سخت به هم ریخته شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چرخاند سمت گنبدت چشم ترَش را انداخت فوراً با ادب پایین سرش را از دارِ دنیا یک نفر مانده برایش آورده پابوسَت امید آخرش را بر ویلچر زل زد به ایوانِ تو! می‌دید- با حالِ حسرت زائرِ دور و برَش را پیچید بغضش را چنان همراهِ چادر فهمید سقّاخانه حالِ مضطرش را محض شفا رفت و برایش آب آورد «یا ضامن آهو» شنید و باورش را- بر پرچم سبزت گره زد زیر لب گفت: آقا ضمانت کن تبِ شعله ورش را بیتاب در گوشش زیاتنامه خواند و... گاهی نوازش کرد دستِ لاغرش را می‌دانم آخر این جوان در صحن کوثر می‌گیرد از دستت شفایِ مادرش را! ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرچه روی شانه بارم را به زحمت می‌کشم از رضا که دوستم دارد خجالت می‌کشم ای که بوده سایه‌ات در این بلایا بر سرم آخرش دیدی خودم را هم رساندم تا حرم غرق نعمت بودم و ناشکری من شد زیاد من پناه آورد‌ ام آقا به تو در این بلاد خیلی آقایی در آغوشت به دعوت آمدم بازهم من را پذیرفتی زیارت آمدم آمدم مهمانی‌ات با سر به زیری یا رضا دست‌هایم را سر پیری بگیری یا رضا بازهم نیمه‌نگاهی کن تو ای سلطان به ما روزهای خوبمان را باز برگردان به ما بارها حاجت گرفتم بین این صحن و سرا میل ایوان نجف دارم در این ایوان طلا یا علی موسی الرضا جان علی ما را بخر ما گرفتاریم یک شب کربلا ما را ببر ** صاحب احیا حسین و روح اَو اَدنا حسین از ته گودال خونین می‌رود بالا حسین موی او پیچیده دست قاتل از بالای سر سنگ خورده بارها از این و آن صد جای سر ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گفتم نمانده است مرا راه پیش و پس آزاد کن کبوتر خود را از این قفس بیماری فراق برایم بس است بس (لطفی کن ای کریم و به فریاد ما برس) سلطان نظر به اشک من و ناله‌ام نمود دعوت به میهمانی هرساله‌ام نمود اینجا برای من، من بیچاره... جا که هست باشد مریض می‌شوم اصلاً شفا که هست گم می‌شوم میان حرم، آشنا که هست اصلاً چه احتیاج به مردم؟ رضا که هست زائر چرا به غیر رضا آرزو کند با آبروست هر که به این خانه رو کند باید که این جهان شود آماده‌ی فرج هیهات اگر به شانه گذاریم بار کج باز است تا ابد حرم ثامن الحجج باید همیشه روی به دارالشفا کنیم هیهات اگر که تکیه به غیر رضا کنیم سلطان! سلام باز به پابوس آمدم هر جور شد به عشق تو تا طوس آمدم امسال هم زیارت مخصوص آمدم اما ببین که با غم و افسوس آمدم غرق غم است قلبم و ناجور می‌زند دست خودم که نیست دلم شور می‌زند امسال هم خدا کند آدم کنی مرا نذر عزا و تکیه و پرچم کنی مرا نامحرمم مگر که تو محرم کنی مرا خرج عزای ماه محرم کنی مرا جان جواد روزی اشک مرا بده من التماس می‌کنمت کربلا بده کم کم ز راه می‌رسد آقای بی کفن مارا به قافله برسان یا ابالحسن دلتنگ روضه‌ایم و پریشان سوختن دلتنگ گریه بر غم آن پاره پاره تن ما از قدیم نوکرتانیم یا رضا محروممان مکن، نگرانیم یا رضا ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خاک بودم سال‌ها از شوق گلدان شما در دل من بار خواهد داد احسان شما هرچه را آموختم از کودکی..، نام تو بود یا رضا گفته فقط طفل دبستان شما جای درس‌ومشق‌خواندن..، گنبدت را می‌کِشم دفتر من پُر شد از عکسِ شبستان شما اعتکاف مشهد ما از شروط بندگی‌ست من تمام عُمر را هستم مسلمان شما آمدم ای شاه...، یادش خوش! روانش شاد باد! هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما مهربانی، خصلت خدمتگزار کوی توست ای به قربان لب خندان دربان شما دردهای ایل خود را جمع کردم..، آمدم دربه‌در افتاده‌ام دنبال درمان شما هفت‌پُشت من نمک‌پروده‌ی این سفره‌اند آن‌قَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما! یک طرف معصومه‌خانم، یک‌طرف سلطان‌طوس... در حقیقت نامِ این خاک است: ایران شما! نوکر بی دست و پا آیا به دردت می‌خورد؟! آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما آی سلطان! دوستت دارم..، مرا باور بکن دوستت دارم..، قسم هم می‌خورم..، جان شما! روز محشر، خنده‌اش را فاطمه تضمین کُند هرکسی که چشم‌هایش گشته گریان شما بین صحن تو..، خودم را در نجف حس می‌کنم هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده یا علی‌موسَی‌الرِّضا! دستم به دامان شما رفته رفته دارد ایّام محرم می‌رسد... آه! می‌آید همان ماهِ پریشان شما ** حرمله، خولی، سنان، اَخنَس..، عقب‌تر می‌روند... شمر تنها می‌شود با جد عطشان شما عمه‌جانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست... وای از اهل حرم، وای از عزیزان شما ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ هر کسی آمده از شاه و غلام و بَرده وسط صحن و سرای حرمت بی پَرده سر تعظیم به سوی قدمت خم کرده به امیدی به خدا عرض سلام آورده... ...زائری که همه‌ی دار و ندارش هستی همه جا و همه‌ی عمر کنارش هستی مُرده‌ام، آمده‌ام تا که تو جانم بدهی مثل فرشِ حرمت خوب تکانم بدهی راه گم کرده‌ام و راه نشانم بدهی به پناه آمده‌ام تا که امانم بدهی اشتباهات مرا حُسن عمل می‌گیری مهربانی و مرا زود بغل می‌گیری عرشیان خاک تو را نقش به رخساره زدند خادمان گوش به فرمان تو نقاره زدند حوض‌های حرمت یکسره فواره زدند شعله‌ی عشق به جان من بیچاره زدند برسان بر لب خشکیده‌ی ما پیمانه بده پیمانه‌ای از کوثر سقاخانه هر که بر پای تو افتاد، بها می‌گیرد  "یا رضا خانه‌ات آباد" نوا می‌گیرد با نخ پنجره فولاد شفا می‌گیرد وسط صحن گوهر شاد دعا می‌گیرد وا شده هر گره‌ی کور به نام پسرت ای فدای تو و این لطف و مرام پسرت خجل از روی تو هستم به جوادت سوگند مست گیسوی تو هستم به جوادت سوگند حاجی کوی تو هستم به جوادت سوگند همه جا سوی تو هستم به جوادت سوگند تا که شد سفره‌ی تو پهن، وفادار شدم بی بها بودم و در صحن، بهادار شدم نور رحمانی حق هستی و تابان هستی تو برای من قحطی‌زده باران هستی تا ابد شاه رئوفی و رضاجان هستی تو مرا جانی و جانانی و سلطان هستی بی تو من دلهره‌ی کرب و بلا را دارم با تو من تذکره‌ی کرب و بلا را دارم ** جهت گریه‌ی ما تا به ابد معلوم است بین ما گریه برای دگران مذموم است بیشتر آن چه که در روضه‌ی ما مرسوم است روضه‌ی یابن شبیب تو بر آن مظلوم است روضه خواندی و همه اهل مصیبت شده‌ایم گریه‌کن‌های لب جد غریبت شده‌ایم قدرت بر روی پا، پاشدنش را بُردند وقت غارت شد و کل بدنش را بُردند ته گودال عقیق یمنش را بُردند نیزه‌داران ز تنش پیرهنش را بُردند خون او با جگر بادیه آمیخته شد آیه‌های بدنش سخت به هم ریخته شد ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7