#مناجات
#امام_حسین_علیه_السلام
#عرفه
هرقدَر محتاج اینجا با خجالت میرسد
پابه پای این خجالت ها به عزت میرسد
کاسه ها و کوزه ها را بشکن اصلا بر سرم
دل همینکه خُرد شد باران رحمت میرسد
گریه ام را دوست داری گریه بهتر میکنم
اشک کاری میکند آدم به جنت میرسد
من مسلمانم مسلمان امیرالمومنین
طفل از آقایی بابا به شهرت میرسد
دست ما بررشته چادر نماز مادر است
فاطمه راضی که باشد برگ دعوت میرسد
غالبا ازسوی مادر لطف بی حد میرسد
غالبا از ما به مادر شر و زحمت میرسد
هرزمان از چشمت افتادم حسین آمد کمک
بسکه این ارباب ما خیرش به رعیت میرسد
حاجیان دیگر هوای کربلا دارد حسین!
بوی اسپند محرم بوی هیئت میرسد!
تا محرم چند روزی مانده!یعنی زنده ام؟
راستی عمرم به عاشورای حضرت میرسد؟!
جای پای حضرت صدیقه را بوسیده است
خوش بحال هرکه لبهایش به تربت میرسد
کاش بودم زیر سقف آسمان کربلا
رحمت ارباب ما آنجا به غایت میرسد
گرچه انگشتش بریده دستگیر عالم است
منجی ما از ته گودال غربت میرسد
....
داد میزد که نرو فریادمیزد که نزن
خواهرش تادید شمر بی مروت میرسد
یک لباس کهنه دارد درنیاور از تنش
لعنتی!از خیمه زنها غنیمت میرسد
نیزه داران رفته اند و پیرها جا مانده اند
منتظر هستند تا کی وقت غارت میرسد
#سید_پوریا_هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_مناجات
#عرفه
با تَضرع ایستاد و رو به رویش حرف زد
با خدای خویش از راز مگویش حرف زد
دست بر زیر محاسن برد و گفتا: پیشکش
از خطوط صورت و زیر گلویش حرف زد
هربلایی بود را روز ازل با جان خرید
جان چه قابل، جان به کف از آبرویش حرف زد
از گلستانش ،جوانش از هر آنچه داشت گفت
از گل ششماههء خوش رنگ و بویش حرف زد
هق هق مولای ما آن دشت را شرمنده کرد
از علی اکبر و از خلق وخویش حرف زد
در مناجاتش گریزی زد میان قتلگاه
از همان سینه که می آیند رویش حرف زد
سينه ي خود را براي سم مركب ها گذاشت
لحظه اي كه از جنايات عدويش حرف زد
ماجرا را دید تا آنجا که بین راه شام
دختر آمد پای نیزه با عمویش حرف زد:
با عمو میگفت اینجا هستی و ما را زدند؟
از لبس از گونه اش از تار مویش حرف زد
یاد ضرب سنگ ها و خون پیشانیش بود
وقتي از نوع نماز و از وضويش حرف زد
شرح داد و شرح داد و شرح داد و شرح داد
از تمام ماجرا و مو به مويش حرف زد
#مجتبی_شکریان
#محمدمهدی_روحی
#محمود_گیو
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین
#مناجات
#عرفه
لبیک که در دل عرفات است و منایم
لبیک که از خویش نمودند جدایم
لبیک که سر تا به قدم محو خدایم
لبیک که امروز ندانم به کجایم
پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم
گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم
آن وادی سوزنده که دل راهسپارش
پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش
دارند همه رنگ خدائی زعبارش
هر کس به زبانی شده همصحبت یارش
قومی به مناجات و گروهی به دعایند
از خویش سفر کرده در آغوش خدایند
این جا عرفات است و یا روح من آن جاست
هم شده آتشکده هم دیده دو دریاست
پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست
این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست
این سوز حسین است که خود بحر نجات است
می سوزد و مشغول دعای عرفات است
دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود
ما غافل و در وادی مشعر خبری بود
در محفل حجاج صفای دگری بود
اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود
هر سوخته دل تا به سحر تاب و تبی داشت
اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت
ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید
آیا اثر از گمشدهۀ شیعه ندیدید؟
آیاد دل شب نالۀ مهدی نشنیدید
آیا زگلستان رخش لاله نچیدید؟
آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود
دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود
امروز به هر خیمه بگردید و بجوئید
گرد گنه از آینۀ دیده بشوئید
در داخل هر خیمه بگردید و بجوئید
یابن الحسن از سوز دل خسته بگوئید
شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید
از یار بخواهید رخ یار ببینید
امروز که حجاج به صحرای منایند
از خویش جدایند و در آغوش خدایند
لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند
در ذکر خدا با نفس روح فزایند
کردند پر از زمزمه و ناله منی را
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
این قافله از عشق به جان سلسله دارند
این قافله با قافله ها فاصله دارند
این قافله جا در دل هر قافله دارند
این قافله تا مسلخ خون هر وله دارند
این قافله تا کعبۀ جان خانه بدوشند
از خون گلو جامۀ احرام بپوشند
هفتادو دو حاجی همه با رنگ خدائی
از مکه برون گشته شده کربلائی
از پیر و جوان در ره معشوق فدایی
جسم و سرشان کرده زهم میل جدائی
اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش
پیداست شهادت زسفیدی گلویش
خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت
ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت
از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت
گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت
ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت
از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت
ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود
دیروز حسین بن علی بین شما بود
سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود
از روز ازل کعبۀ او کرببلا بود
امروز به هجرش همه گریان بنشینید
فردا سر او را به سر نیزه ببینید
در مکّه بپرسید ز زن های مدینه
زینب به کجا رفت کجا رفت سکینه
کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه
کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه
ای دخترکان یکسره با شیون و ناله
خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله
زین قافله روزی به مدینه خبر آید
کرببلا و بلا زینب خونین جگر آید
با آتش هفتادو دو داغ از سفر آید
از منبر و محراب نبی ناله برآید
تا حشر از این شعله بلرزد دل (میثم)
تنها نه دل (میثم) جان همه عالم
#غلامرضا_سازگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
أَشْكُو إِلَيْكَ غُرْبَتِي
وَ بُعْدَ دَارِي ...(دعای عرفه)
خـدایـا
دلم برایت تنگ شده
به تنهایی حسین رحم کن ...
#یـــومالعـــرفه...🧡
#عرفه💚
CQACAgQAAxkDAAFxP7piyKnVCpRAV780oKrvZglTjb-SOQACIgcAAvevGVHbE7SnFjYfWSkE.mp3
4.46M
🌟 #مناجات روز #عرفه
🍃دوباره آمده ام گرچه دیر برگشتم
🍃ولی شبیه گدا سر به زیر برگشتم
🎤حاج #مهدی_رسولی
👌بسیار دلنشین
💠اعمال شب و روز #عرفه
🌙شب #عرفه:
1_دعای(اَللّهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوی وَ مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوی...)
2_تسبیحات عشر(تسبیحات حضرت رسول علیه السلام )
3_دعای (اَللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وتَهَیَّاَ...)
4_زیارت امام حسین علیه السلام
🌟روز #عرفه:
1_غسل قبل از زمان زوال و غروب آفتاب
2_زیارت امام حسین علیه السلام
3_دو رکعت نماز و اقرار به گناهان و توبه
4_روزه (برای کسی که زمان دعا ضعف پیدا نکند)
5_تسبیحات عشر
6_سوره توحید و آیت الکرسی و صلوات هرکدام 100 مرتبه
7_دعای ام داوود
8_دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه
9_دعای (یا ربَّ اِنَّ ذُنُوبی لا تَضُرُّک..)
#عرفه
#یوم_الترویه
دوباره آمده ام ، بنده ای گنهکارم...
تمامِ آبرویم را به تو بدهکارم...
قبول کن عملم را ، بضاعتم این است
قبول دارم همیشه وبال و سَربارم...
ببین نشسته ام حالا کنارِ سفره ی عشق
شبیهِ ابر ، برای حسین میبارم...
حسین یارِ من است و منم غلامِ حسین
خوشا به حالِ منی که حسین شد یارم
قسم به خونِ گلوی حسین ، یا اللّٰه!
ببخش معصیتم را ، ببخش رفتارم
اگر حسین نباشد ، کجا رَوَد دلِ من؟
که بی وجودِ گل فاطمه ، گرفتارم
میان روضه دلم میرود همان جا که ،
دو دست بر کمرش گفت : «ای علمدارم...
بلند شو که سکینه عجیب مضطرب است
بلند شو نفسم ، ای همه کس و کارم
بلند شو ، کمرم تیر میکشد عباس...
ببین که خنده کنان ، میدهند آزارم!
صدای خواهرم از خیمه میرسد بَر گوش
که ناله میزند: عباس... میر و سردارم»
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عرفه
#امام_حسین
ای نگار عرفاتی لک لبیک حسین
چشمه ی آب حیاتی لک لبیک حسین
خط پیشانی تو مظهر وجه الهی
بس که مستغرق ذاتی لک لبیک حسین
ز ازل بندگیم نوکری خانه ی توست
حقاً ارباب صفاتی لک لبیک حسین
بین طوفان گنه غرق شدم کاری کن
ای که کشتی نجاتی لک لبیک حسین
کاش سر تا به قدم گریه شوم آب شوم
تو قتیل العبراتی لک لبیک حسین
باز از قافله کرب و بلا جا ماندم
کن عطا برگ براتی لک لبیک حسین
قاسم نعمتی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عرفه
#حضرت_مسلم
هواى وصل تو ما را کشانده تا اینجا
کریم شهر گدا را کشیده تا اینجا
ز بسکه دست گرفتى همین بزرگى تو
گداى بى سر و پا را کشیده تا اینجا
همینکه گفت گنهکار یا کریم العفو
دل شکسته خدا را کشیده تا اینجا
شمیم پیرهن یوسف اید از عرفات
صداى روضه شما را کشیده تا اینجا
یقین کنم که تا دسته ها به راه افتاد
نواى ما شهدا را کشیده تا اینجا
حسین گفتن ما مسلمیه هر سال
نسیم کرب و بلا را کشید تا اینجا
صداى پاى محرم به گوش مى آید
حسین قافله ها را کشیده تا اینجا
بنى گفتن یک مادرى شب جمعه
چقدر اهل بکا را کشیده تا اینجا
سخن ز موى پریشان زینب کبرى
امام صاحب عزا را کشیده تا اینجا
به یار نیزه سوارش به گریه زینب گفت
کمند زلف تو ما را کشیده تا اینجا
ز روى بام کسى ناله زد حسین ببخش
که نامه هام شما را کشیده تا اینجا
عزیز من نگرانم دلم چه بى تاب است
دگر زمانۀ آوارگى ارباب است
قاسم نعمتی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عرفه
#امام_حسین
عرفه روضه ی زینب چقَدَر می چسبد
عرفه دیده ی بارانی و تر می چسبد
عرفه بال بگیرم ز دم روضه ی تو
بزنم تا حرم پاک تو پر می چسبد
عرفه گریه کنان خاک بریزم بر سر
گر بماند ز غمت در دل اثر می چسبد
خواندن خطبه و رسوا شدن اهل عرب
نام این کار گذارید هنر، می چسبد
سر ارباب جدا شد جلوی نهر فرات
روضه خوان روضه بخوان روضه ی سر می چسبد
قتلگه بودم و دیدم که کسی می گوید
سر بریدن جلوی چشم پدر می چسبد
نیزه در دست کسی گفت به صد خوشحالی
زدن نیزه به بالای جگر می چسبد
ناگهان گفت رقیه به یکی از اعراب
زدن عمه ی ما بین گذر می چسبد ؟
یک حرامی به خودش گفت که این زینب هم
گر بگیرد ز لگد درد کمر می چسبد
جعفر ابوالفتحی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عرفه
#امام_زمان_عج
کنار بیت خدایی به یاد ماهم باش
به مروه یا به صفایی به یاد ماهم باش
در استلام حجر نیز یادی از ما کن
همین که گرم دعایی به یاد ماهم باش
چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم
تو کعبۀ دل مایی به یاد ماهم باش
به ما که رو نگشودی ، به ما نگاهی کن
ز ما اگر که جدایی به یاد ما هم باش
کنار زمزم اگر یاد کام خشک حسین
نظر به آب نمایی به یاد ماهم باش
کنار حجر همان لحظه ای که اشک فشان
به سید الشهدایی به یاد ماهم باش
دمی که از در باب السلام اشک فشان
به سوی بیت می آیی به یاد ماهم باش
کنار قبر رسول خدا کنار بقیع
مقیم کرب و بلایی به یاد ماهم باش
مقیم شهر نجف کاظمین سامرا
کنار قبر رضایی به یاد ماهم باش
چنان که گرم دعایی به ما دعایی کن
همین که یاد خدایی به یاد ماهم باش
استادحاج غلامرضاسازگار
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عرفه
#امام_حسین
یا حسین اِبن علی اُخرُج اِلی ارضِ البَلا
قَد یَراکَ اللهُ مَقتولاً بِاَرضِ الکربلا
مِن سُیوفِ الخَصمِ مَطروحاً و مُلقاً فِی الثّرا
جسمِ تو صد چاک چاک و رأسِ تو گردد جدا
اشکِ خون می بارد آقا در فرازِ هر دعا
شد توسل با دل و جانش به درگاهِ خدا
بار اِلها! این حسین و این تو و اَمرِ قضا
هر چه باشد با دل و جانم رضایم بر رضا
ناگه از جانِ رسالت بر وی آمد این ندا
میوه ی جانِ پیمبر حجِ خود را کن رها
ترکِ این منزل، سفر کن سوی قومِ اشقیا
تا که اصلِ حجِ تو کامل شود در کربلا
قُرهًُ العینِ من ای فرزندِ زهرایِ بتول
باید این حجِ تو در کرببلا گردد قبول
باید از داغِ تو گردد سینه ی زینب ملول
غارتِ بیگانه گردد خیمه ی آلِ رسول
یا حسین اِبن علی اُخرُج اِلی ارضِ البَلا
قَد یَراکَ اللهُ مَقتولاً بِاَرضِ الکربلا
مِن سُیوفِ الخَصمِ مَطروحاً و مُلقاً فِی الثّرا
جسمِ تو صد چاک چاک و رأسِ تو گردد جدا
چون خدا خواهد ببیند تا تو را صد پاره تن
ظالمان غارت کنند از پیکرِ تو پیرَهن
در دلِ دشت و بیابان بی حنوط و بی کفن
تا بتازد نعل سمِ اسبها را بر بدن
تا حسین عزمِ سفر کرده به سویِ کربلا
تا ز لب جاری نموده ذکرِ تسبیح و ثنا
بانگِ حُزّانِ ملائک از منا تا کربلا
تا به گوشِ کعبه و تا زمزم و سعی و صفا
زین مصیبت ناگهان عرشِ خدا لرزان شده
دردِ این هجرت وجودِ جبرئیل نالان شده
فاطمه در اشک و آه و مرتضی گریان شده
بر حسینش نوحه گر پیغمبرِ سبحان شده
آن امامِ عشق گوید زینب و عباسِ من
جمله هم پیمان شویم ای لاله های یاسِ من
کن علَم بر پا برادر ماهِ نیک اَنفاسِ من
زینبِ محمل سوارم ای گُلِ احساسِ من
یا حسین اِبن عَلی اُخرُج اِلی ارضِ البَلا
قَد یَراکَ اللهُ مَقتولاً بِاَرضِ الکربلا
مِن سُیوفِ الخَصمِ مَطروحاً و مُلقاً فِی الثّرا
جسمِ تو صد چاک چاک و رأسِ تو گردد جدا!
هستی محرابی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7