#امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات
#غزل
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست
خوابمان برده ست…در اینجا کسی هشیار نیست
تو دعامان می کنی,ما بی محلی می کنیم
هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست
بی قراری از غم هجر تو کار عاشق است
من که عاشق نیستم,وقتی که حالم زار نیست
آخرش می میرم و رویت ندیده می روم
ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست
زحمتت دادم,برایت درد سر بودم ببخش
در میان نوکرانت مثل من سربار نیست
باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین
توبه و بد قولی من که همین یکبار نیست
من فقیر و رو سیاهم,بی نوایم…بی کسم
هم نشینی کریمان با فقیران عار نیست
این دل ویرانه را آباد کن یابن الحسن
بهر این ویرانه دل غیر از شما معمار نیست
دست من در محضرت خالیست می دانم ولی
مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست
من که سر تا پا گناهم….غیر گریه بر حسین
مرهمی بر زخم های این دل بیمار نیست
زینب و دروازه ی ساعات و یک شهر شلوغ
یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست
بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا
جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست
مثل اینکه باز از زوار او جا مانده ام
قسمتم کرب و بلا در اربعین انگار نیست
#علی_سپهری
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آئینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها
وقت ضیافت آمد و در پشت در ماندم
تنها میان این قفس بی بال و پر ماندم
جا ماندم از کرب و بلا و در به در ماندم
این روزها جانم به لب آمد اگر ماندم
انگار که روی زمین تنها ترین هستم
محروم از خیر کثیر اربعین هستم
مونس ندارم غیر این چشمان گریانم
خیره شدن بر عکس شش گوشه است درمانم
زوار، راهی بهشتند و پریشانم
خیلی خجالت می کشم من از رفیقانم
کارم فقط اشک است و ناله از فراق دوست
تربت ببوسم هر سحر از اشتیاق دوست
اصلا ندیده پستی و روی سیاهم را
دیده همیشه خواهش و شوق نگاهم را
قبل از دعایم داده هر آنچه بخواهم را
او مطمئنا خوب می داند صلاحم را
من راضی ام بر آن چه که جانان پسندیده
امسال قربانش شوم هجران پسندیده
تنها پناه و ملجأ جا مانده ها مشهد
در وقت غربت دلخوشی هر گدا مشهد
شاه خراسانی صدا زد که بیا مشهد
تنها شدم رفتم به جای کربلا مشهد
خیلی رئوفانه به فریادم رسید آقا
خیلی عطوفانه سرم دستی کشید آقا
دستم به دامانت رضا کاری برایم کن
قدری از این درد و غمِ در سینه ام کم کن
و انظر إلیَّ...سائلت را باز محرم کن
سلطان! برات کربلایم را فراهم کن
تسکین هر درد و غمی روضه است، می دانی
ابن شبیبم، چند خطی روضه می خوانی؟
فابک علی المظلوم.. جدم دست و پا می زد
فابک علی المحروم.. زینب را صدا می زد
فابک علی المهموم.. خولی بی هوا می زد
فابک علی المغموم.. پیری با عصا می زد
او نیزه می خورد و علی آن لحظه آن جا بود
عطشانِ زیر دست و پا فرزند زهرا بود
#علی_سپهری
#صلوات
🔹️ #اشعارناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحيم
#اخلاقی_و_اندرز
#حضرت_رقیه_س_شهادت
شعر از گروه "یا مظلوم"
شاعران: #مرضیه_نعیم_امینی، #ابراهیم_لآلی، #محسن_همتی، #امیر_علوی، #حسین_زارع_زاده، #رضا_قربانی، #علی_مستوفی، #علی_سپهری، #یاسین_قاسمی
▶️
کنج عُزلت گُزین و تنها باش
بین گمنام هاش پیدا باش
پی سیر و سلوک اگر هستی
خاک شو محضرش تمنا باش
آخرت میوه ی همین دنیاست
پس از امروز فکر فردا باش
نمک عاشقی به رسوایی ست
با جماعت نباش و رسوا باش
دست، پیش کسی دراز نکن
سائل دست های سقا باش
علف هرز هم اگر بودی
در زمین حسین زهرا باش
گرچه اصلا به تو نیازی نیست
پای کار حسین اما باش
زیر خنجر به فکر ما بوده
ما به فکر گناه... ما را باش
میل داری به روضه ی رضوان
هر کجا روضه بود آنجا باش
هدف از گریه خنده ی زهراست
بی خیال ثواب عقبی باش
گریه کن پا به پای طفلی که
گریه میکرد با سر باباش
گفت حالا که آمدی بابا
یا مرا با خودت ببر یا باش
به من و روسریم فکر نکن
فکر بی معجری زن ها باش
⏹
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات
#حضرت_زینب_س_شام
دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم
غرق محبتیم...به دنبال وصلتیم
هجران کشیده ایم...گناهی نکرده ایم
از دوری نگار پر از درد غربتیم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گیسوی یار بود که ما را اسیر کرد
لطفش مدام باد ! که خود بی لیاقتیم
سینه زنیم و یکسره معراج می رویم
سرمست،بین میکده گرم عبادتیم
"ما بی حسین معنی دیگر نمی دهیم"
بی عشق یار تیره و تاریم...ظلمتیم
لطف حسین بوده که درهم خریده است
لطف حسین بوده که مشمول رحمتیم
با "یا حسین" مرده ی مان زنده می شود
چون عاشقیم...عارف و صاحب کرامتیم!
ما را علی برای حسینش بزرگ کرد
از کودکی بزرگ شده بین هیأتیم
زهرا اجازه داده که ما گریه می کنیم
در بین روضه ها همه تحت عنایتیم
منصب چه منصبی!همگی عبد زینبیم
ما نوکریم و تا به قیامت رعیتیم
در روز حشر که همه از هم فراری اند
ذیل نگاه عمه ی سادات راحتیم
***
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بزم شراب و می به خدا جایمان نبود
مایی که کوه و مظهر ایمان و عفتیم
دیدی حسین مردک شامی به ما چه گفت؟
نفرین به حرف هاش...گمان کرده کلفتیم
شاعر: #علی_سپهری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_مدح
#غدیریام
مست از سبوی دلبرم، از این چه بهتر!
سرخوش ز جام کوثرم، از این چه بهتر!
چیزی ندارم محضر حیدر بیارم
غیر از دو چشمان ترم، از این چه بهتر!
از اول عمرم عبای وصله دارش
سایه کشیده بر سرم، از این چه بهتر!
مِهر علی شد مُهر تأییدی برای
دامان پاک مادرم، از این چه بهتر!
قنبر غلام حضرت پروردگار و...
...من هم غلام قنبرم، از این چه بهتر!
پوزه کشیدن بر درش چیز کمی نیست
کلب سرای حیدرم، از این چه بهتر!
من را نگاه فاطمه عبد علی کرد
با لطف زهرا نوکرم، از این چه بهتر!
وقت سحر با "یا علی" در سجده هایم
از رب خود دل می برم، از این چه بهتر!
او فاتح قلب من است و من اسیرِ
زلف امیر خیبرم، از این چه بهتر!
وقتی قسیم النار و الجنة علی شد
مشتاق روز کیفرم، از این چه بهتر!
هجر نجف خاک غریبی بر سرم کرد
در به درم...غم می خرم، از این چه بهتر!
مرد است و قولش، او خودش گفته می آید...
...در لحظه های آخرم، از این چه بهتر!
#علی_سپهری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_سکینه #مرثیه_حضرت_سکینه
امشبم را سحر نمیآید
خواب، در چشمِ تر نمیآید
مدحش از من که بر نمیآید
چون سکینه دگر نمیآید
دختر شاه...گوهر نایاب
بیقرینه... درست مثل رباب
روضه میخواند، روضه با احساس
روضهاش داشت عطر و بوی یاس
شرم یک مرد... روضهای حساس
وای از مشک پارهی عباس
روضهی دست و چشم و مشک عمو
روضهی قطرهقطره اشک عمو
روضهخوان چشمهای خود را بست
مادرش دست میزند بر دست
رأس اصغر به روی نیزه نشست
پای نیزه قد سکینه شکست
خواهر اصغر است حق دارد
به خدا خواهر است حق دارد
به روی ناقه خواند نافله را
دور ناقه شنید هلهله را
چه کند خندههای حرمله را
چشم دشمن به سوی قافله را
مثل یک مرد... مثل عمهی خود
صبر میکرد... مثل عمهی خود
قلبش از غصهها کباب شده
بعد سقا فقط عذاب شده
مثل او از خجالت آب شده
وارد مجلس شراب شده
خیزرانِ یزید پیرش کرد
حرف مردی پلید پیرش کرد
دختر بیقرینهی پدرش
روضهخوان مدینهی پدرش
همهجا شد سکینهی پدرش
یادش افتاده سینهی پدرش...
... زیر پای سوارها افتاد
روی گل، ردِ خارها افتاد
یادش افتاد آه آهِ حسین
غرق در خون همهسپاه حسین
بود یک نیزه تکیهگاه حسین
داد میزد که قتلگاهِ حسین...
... پر شد از خونِ زخمهای تنش
پر شد از تیر و نیزهها بدنش
وسط حجرهی محقر خود
چشم گریان... میان بستر خود
باز در لحظههای آخر خود
یادش افتاد داغِ خواهر خود
کنج ویرانه خواهرش جان داد
سر بابا برابرش... جان داد
🔸شاعران:
#علی_سپهری #محمدجواد_شیرازی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات
#علی_سپهری
بی سر و سامانم و خیلی پریشانم حسین
غرق در عصیانم و خیلی پشیمانم حسین
سفره ی دل را همیشه پیش تو وا میکنم
مونس تنهایی ام... گرمی مژگانم حسین
با همه آلودگی ام دوستت دارم حسین
دوست داری نوکرت را، خوب می دانم حسین
جان من این چند قطره اشک را از من نگیر
چون که با این اشک ها لبریز ایمانم حسین
کشته ی اشکی و من پاره گریبان تو ام
ای تمام حاجت چشمان گریانم حسین
خوش به حال نوکری که پیر این درگاه شد
در حرم یا بین روضه ها بمیرانم حسین
هر شب جمعه که دلتنگ حریمت می شوم
از سر شب تا سحر هر لحظه می خوانم: حسین
"نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم"
کربلایم را بده... دیگر مرنجانم حسین
وقت هر درد و غمی فرمود: "فابک للحسین"
روضه ی روز و شب شاه خراسانم حسین
دست و پا کمتر بزن، خواهر فدای پیکرت
ای غریب مادرم...گیسو پریشانم...حسین
پنجه ی گرگی به جان زلف تو افتاده است
تو ته گودال و من پاره گریبانم حسین
یک طرف آتش گرفته روسری دختران
یک طرف آتش گرفته صحن دامانم حسین
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7