#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
روضه به پا شد دوباره
دل مبتلا شد دوباره
بر تو سلام اى محرم
وقت عزا شد دوباره
جارى دو درياى موّاج
از چشم ما شد دوباره
ذكر لب سينه زن ها
يا ليتنا شد دوباره
هر كوچه با بيرقِ غم
كرب و بلا شد دوباره
مادر به شوق زيارت
غرق نوا شد دوباره
با پخت و پزهاى نذرى
حاجت روا شد دوباره
بايد به طعنه زدن ها
بى اعتنا شد دوباره
چون اشك ما گوهرى شد
چون مشى ما نوكرى شد
...
اى دلبر بى قرينم
خاك تو مهر جبينم
من بى تو غرق تباهى
من با تو اهل يقينم
تو عشق را ترجمانى
من با تو عاشق ترينم
روحى و نفسى حسينٌ
شد نقش روى نگينم
از ساغرت جرعه نوشم
از خرمنت خوشه چينم
شد روضه ها سرپناهم
شد كربلا سرزمينم
مهر تو شد ارمغانم
اى بانى اربعينم
قربان دست كريمت
جا مانده دل در حريمت
...
عشقت برايم ملاك است
قلبم برايت هلاك است
تسبيح بعد نمازم
ياعشق روحى فداك است
شور جنون بين عشاق
تا نقطه ى اشتراك است...
ما را ز طعنه چه بيم است
ما را ز مردن چه باك است!
اى كه ز غوغاى داغت
جن و ملك سينه چاك است
اى زيبِ دوش پيمبر
از چه تنت روى خاك است؟
بر روى نيزه هنوزم
ماه رخت تابناك است
ماييم جان بر كف و بس
در اين عزاى مقدس
#محمدحسين_مهدى_پناه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ورود_به_کربلا
#ورودیه
و این پایان راه ماست بگشایید بار اینجا
که دارم وعده از آغاز با پروردگار اینجا
هر آنکس را هوای عشق بازی نیست برگردد
که حتی از برادر هم ندارم انتظار اینجا
بیابان است آری خشک و بایر خالی خالی
ولی خواهد شد از خون شهیدان لاله زار اینجا
همین صحراست ای مردم منای آل پیغمبر
به روی خاک خواهد ریخت خون این تبار اینجا
عطش اینجاست اشک اینجاست خون اینجاست این یعنی
بلا اینجاست کرب اینجاست داغ بی شمار اینجا
همان ساعت که چون برگ خزان از اسب میافتیم
دو چشم فاطمیات است چون ابر بهار اینجا
نگه هرگز نخواهد داشت دشمن حرمت ما را
که میخندند این مردم به اشک داغدار اینجا
به دختر بچه هاشان قول سوغات از طلا دادند
نمیماند به گوش دخترانم گوشوار اینجا
نوامیس علی را چند روز بعد نامحرم
به چشم خویش خواهد دید بر مرکب سوار اینجا
#سیدمحمدحسین_حسینی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ورود_به_کربلا
#ورودیه
#بین_راه
به دلهای غمین صوتی حزین است
زبان حالِ زهرا اینچنین است
حسینم در مسیر کربلا بود
میان راه طوفانی بپا بود
بسویش قاصدی آمد شتابان
به آهِ دل صدا میزد: حسین جان
چو طوفان از دل صحرا گذر کرد
صدای ناله ای جلبِ نظر کرد
نوای خواهرت از محمل او
شنیده میشد از سوز دل او
دمادم با نوای نینوایی
صدا میزد برادر جان کجایی
چرا دیگر نمیبینم جمالت
چرا محرومم اینک از وصالت
عجیب از این خبر دلها بهم ریخت
دلِ دلداه ی زهرا بهم ریخت
شتابان در کنار محمل آمد
فرود از اسب، در آن منزل آمد
به امر حضرتش، طوفان شد آرام
به بانو گفت با تکریم و اِکرام
چه شد خواهر که اینسان بیقراری؟
چرا اشکِ تو شد اینگونه جاری
در آغوشِ برادر جا گرفت و...
زبانِ شِکوه اَش، بالا گرفت و...
صدا زد: یاحسین ای نور دیده
فقط خواهر دمی رویت ندیده
از این طوفان دلم در تاب و تب شد
همه عالم به پیشِ دیده شب شد
ندیدم ساعتی ماهِ تمامم
بخود گفتم که شد کشته امامم
خدا را شکر در این دشت و صحرا
ترا دیدم دوباره، ماهِ زهرا
مشو دور از حرم، ای سرورِ من
نگردد سایه اَت کم، از سرِ من
□ □ □
ولی دست قضا، غم را رقم زد
گلِ زهرا به یک صحرا علَم زد
غبارِ غم به صحرا در گرفت و...
عدو از ماهِ زهرا، سر گرفت و...
زمین گلگون شد از خونِ خدایی
غبارِ غم شد و روزِ جدایی
زمین و آسمان یکجا بهم ریخت
دوباره زینب کبرا بهم ریخت
دگر خواهر، برادر را نمیدید
عزیزِ جانِ مادر را نمیدید
سپاهی بِینشان حائل شد ای وای
که روی سینه اَش، قاتل شد ای وای
به صدرِ او رسیده پای چکمه
نباشد سینه ی او جای چکمه
ز خیمه دختِ زهرا میدوید و...
به مقتل، خصم خنجر میکشید و...
محاسن بود در دستِ حرامی
جدا شد از قفا، رَاسِ امامی
صدای مادرش پیچید هر سو
حسینِ من سرت کو، پیکرت کو
"اگر کشتند چرا آبت ندادند
چرا زان دُرّ نایابت ندادند"
"اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسمِ صد چاکت نکردند"
#محمود_ژولیده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ورود_به_کربلا
#ورودیه
رسید بالاخره قافله کنار فرات..
سلامتی حسین و قبیله اش صلوات!
رباب امده با اصغرش خوش امده است
رقیه امده با اکبرش خوش امده است
چقدر خوب که جمع بزرگ ها جمع است
تمام قافله پروانه عمه هم شمع است
به بنده ها برسان جلوه ی رب آمده است
خبر کنید زنان را که زینب امده است
چه با شکوه میاید ز محملش پایین
سر تمامی مردان مقابلش پایین
حجاب دختر حیدر هزار پرده ی نور
ز قد و قامت این زن نگاه عالم دور
رکاب دار ابالفضل و پرده دار حسین
شکوه این زن ابالفضل و اقتدار حسین
چرا کسی نمیاید سلامشان بکند
سلامشان بکند احترامشان بکند
بزرگ بانوی این قافله پریشان است
خدا بخیر کند خیره بر بیابان است
گمان کنم خبر سر براش اوردند
خبر ز غارت معجر براش اوردند
رسانده اند خبر را که ای صبور حرم
شکسته میشود این سمت ها غرور حرم
اگر چه امده ای با دوصدجلال اینجا
به عصر روز دهم میروی ز حال اینجا
همان زمان که حسینت میان گودال است
همان زمان که تنش زیر چکمه پامال است
همان زمان که همه درمیان آشوبند
به بوسه گاه نبی نیزه نیزه میکوبند
لباس کهنه او از تنش جدا شده است
بروی جسم شریفش برو بیا شده است
کبود میشود از تازیانه پیکر تو
سری به نیزه بلند است در برابر تو
#سیدپوریا_هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ورود_به_کربلا
#ورودیه
گرچه می دانم جدایی هست تقدیرم حسین
فکر هجران تو کرد از زندگی سیرم حسین
کربلا گفتی دلم آتش گرفت و سوختم
کربلا گفتی و بغضی شد گلو گیرم حسین
من به عبدالله جعفر گفته ام روز نخست
زندگانی بی برادر می کند پیرم حسین
خسته بودم ، روی ناقه خواب چشمم را گرفت
خوابِ دیدم از گلویت بوسه می گیرم حسین
خواب دیدم تو میان قتلگاه افتاده ای
ای برادر، ظاهرا اینجاست تعبیرم حسین
خواب دیدم روی تل دارم خودم را می زنم
شمر دارد می کند پیش تو تحقیرم حسین
چادرم را در تمام عمر نامحرم ندید
وای اگر نامحرمی بندد به زنجیرم حسین
التماست می کنم من کربلا را ترک کن
جان زینب جان زینب ، بی تو می میرم حسین
#محمدعلی_قاسمی_خادم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#الدخیلڪ_یا_رقیه🌹🍃
بیٺ الغزل هر غزل ناب رقیہ سٺ
خورشید علے اصغر و مهتاب رقیہسٺ
نزدیڪ ترین راه به الله حسین اسٺ
نزدیڪ ترین راه بہ ارباب رقیہسٺ
#ریحانة_الحسیݧ_ع🥀
#شب_سوم #محرم💔🥀
#رقیہ_خاتوݧ🥀
اشعار ناب آیینی
🚩🏴 چند تن از شهدای کربلا را میتونید نام ببرید و میشناسید؟ 🤔 بچه #شیعه باید همه شهدای کربلا و مرام ش
🚩🏴 چند تن از شهدای کربلا را میتونید نام ببرید و میشناسید؟ 🤔
بچه #شیعه باید همه شهدای #کربلا و مرام شونو بشناسه
هر شب یک شهید را در کانال بصیرت معرفی میکنیم با هشتگ #شهدای_کربلا
🚩 شهید دوم: #اسلم_بن_عمرو شهید ایرانی کربلا.. او که خودش و خاندانش آزاد شده امام حسین بودند..
#حضرت_رقیه_شهادت
توان نمانده بگیرم تو را در آغوشم
هنوز درد بد نیزه مانده بر دوشم
سر تو خوب شلوغ است،من خبر دارم
ولی نگو که مرا کرده ای فراموشم
پس از تو ای پدر تشنه لب،لبم شاهد
به غیر زخم زبان شربتی نمی نوشم
هنوز در اثر مشت های نامحرم
تمام روز کنار خرابه مدهوشم
چرا شبیه گذشته دگر نمی شنوم؟
صدای عمه ضعیف است یا که من گوشم...؟
از آن شبی که مرا زجر بی حیا ترساند
به هر صدای بلندی ز ترس می جوشم
خراش پنجه ی آن گرگ هار را بابا
ز چشم زخمی تو با دو دست می پوشم
#حسن_کردی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7