eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
984 ویدیو
48 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ إنالله و إنا إلیه راجعون! آجـرک الله یا‌بقیـة‌الله آجـرک الله یاصاحب‌الزّمان أعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیه‌السلام◼️ 🏴 #عاشورا #حادثه_عظیم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
⚫️ ای وای حسین (ع) ... 🍂 پیکرت در قتلگاه افتاده بود و سر نداشت آن طرف بر نیزه‌ای دیدم سرت پیکر نداشت بی برادر بودی و مظلوم، گیر آوردنت گفتم ای قصاب‌ها آخر مگر خواهر نداشت ؟! نیزه نیزه «حا و سین و یا و نونت» سرخ شد کاتبِ این آیه؛ از خون، جوهری بهتر نداشت خطبه‌ای می‌خواند، از شأنِ تو روی سینه‌ات آه، آیا سرزمینِ کربلا منبر نداشت ؟ سر بریدن؛ آخرِ کار حرامی‌ها نبود قاتلت بعد از سرت دست از تن تو بر نداشت هیچ کس را رد نکردی از در احسان خود پیکرت پیراهن و انگشتت انگشتر نداشت غارتم کردند، اما چادرم از سر نرفت پس غلط گفتند، اینکه خواهرت معجر نداشت مثل من می‌گفت، آیا این حسینِ فاطمه‌ست ؟! مادرت می‌دید، جسمت را؛ ولی باور نداشت گوشه‌ی گودال، ذکرِ «یا بُنَیَّ» می‌گرفت هیچ کس جز من خبر از نوحه‌ی مادر نداشت حنجرت را بوسه‌ای دادم به جای صورتت خواهرت؛ ای بی سرِ من ! چاره‌ای دیگر نداشت http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هزار بار تنت جا به جا شد و ديدم سرت جدا شد و رَختَت جدا شد و ديدم لبت كه تشنه شد و خشك شد به هم چسبيد به زور ِ نيزه دهان تو وا شد و ديدم حسین جان گره معجر مرا شل کرد همین که پیرهنت نخ نما شد و دیدم سر تو نیزه و شمشیر ها گره خوردند شلوغ بود و صدا در صدا شد و دیدم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#روضه_مجسم هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد #مُقبل_كاشاني http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#پنجشنبه_است💐 🌸ثانیه هایمان سخت بوی دلتنگی می دهد و عده ای آن طرف چشم به راه هدیه ای تا آرام بگیرند....📣 ❣با فاتحه و صلواتی هوایشان را داشته باشیم🙏 🕊دیر یا زود ما هم رفتنی هستیم🍃 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سجده گاه ملائک است اینجا یاکه گردیده قبله گاه نور در سکوت سحر به گوش دلم صوت قرآن رسد ز کنج تنور * ای عجب مطبخ همین عصرم طور موسی شده در این دل شب بین داغی خاک وخاکستر شد لبی گرم نالة یارب * کیستی ای سر بدون بدن خیره خیره شده نگاه تو در مناجات امشبت آمد بوی بی مادری ز آه تو *** قحط آغوشِ مِهر بوده مگر سر به خاک سیه گذاری تو تو یتیمی قبول ، مادر نه دختری خواهری نداری تو http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند ما که از کوچه فقط خاطره بد داریم شود این حادثه تکرار خدارحم کند یک و زن و قافله و خنده نامحرم ها بر اسیران گرفتار خدا رحم کند یک شبه پیر شدی یا زتنور آمده ای یک سر و این همه آزار خدا رحم کند نیزه داران همه مستند نیفتی پایین حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد بر من و زلف ِ خم یار خدا رحم کند ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند دست انداخت یکی پرده محمل را کَند جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند زنی از بام صدا زد که کدام است حسین نوبت من شده این بار خدارحم کند یک نفر گفت اگر بغض علی را داری سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پیرمرد ِ بلا کشیده منم پسرِ شاه سربریده منم روضه خوانی که هرچه می گوید با دوچشم کبود دیده منم آنکه از ناقه دید بانوئی پایِ یک بوسه شد خمیده منم آن امامی که با تنی تب دار عقبِ ناقه ها دویده منم آنکه وقت فرار از خیمه نالة دختران شنیده منم آنکه در بین بوریا دلِ شب پیکر یک امام چیده منم آنکه درگوشة خرابة شام دفن کرده گلی شهیده منم همة روضه ها کنار ولی آنکه بازار شام دیده منم روضه را باز میکنم امشب سخن آغاز میکنم امشب روضه در یک کلام وای از شام دردِ بی التیام وای از شام کاش مادر مرا نمی زائید ناله های مدام وای از شام ناسزاهای بد به ما گفتند همه جایِ سلام وای از شام آن دیاریِ که کرده بازی با آبروی امام وای از شام قافله تا غروب گیر افتاد کوچه ها ناتمام وای از شام دخترِ فاطمه اذیت شد از نگاهِ حرام وای از شام گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود آتشِ رویِ بام وای از شام جایِ حیدر زگیسویِ دختر می گرفت انتقام وای از شام در میان ِ چهار هزار رقاص گریه در ازدحام وای از شام سر وتشت و پیاله های شراب چوبِ بی احترام وای از شام لعنتی در کنارِ سر میریخت میِ باقیِ جام وای از شام سرخ موئی اشاره کرد و یزید گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام من چهل سال گریه میکردم با همین یک کلام وای از شام http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#السلام_علیکِ_یا_ام_المصائب_یا_زینب_کبری_س خواهم بغل بگیرمت  اما نمیشود یک لحظه شمر از بدنت پا نمیشود با این هزارو نهصدو پنجاه زخم تیغ تیری دگر به پیکر تو جا نمیشود #حسین_نوری http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#یا_صاحب_الزمان درسی که مرور می‌کنی عاشوراست هر جا که عبور می‌کنی عاشوراست ای وارث زخم‌های هفتاد و دو تن! روزی که ظهور می‌کنی عاشوراست #جلیل_صفربیگی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حسین_جان😭 چون چاره نیست میروم و می‌گذارمت ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت 🔹اشعار ناب آئینے🔹👇 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگرچه شمع از آتش به رویِ سر دارد منم همان که زِ غم شعله بر جگر دارد پس از تو نوبتِ سی‌سال گریه‌یِ من بود پس از تو در همه احوال گریه‌یِ من بود شبیه گریه‌یِ طفلانِ خیزران خورده شبیه گریه‌یِ پیرِ زنِ جوان مُرده تمام شهر از این گریه‌ها خبر دارد که گریه بر جگرِ سنگ هم اثر دارد پس از تو گوشه‌یِ سجاده‌ام پُر از اشک است پس از تو قامتِ اُفتاده‌ام پُر از اشک است پس از تو صحبت بازار می‌کنم هر روز شکایت از غمِ انظار می‌کنم هر روز نسیم گِردِ سرِ اطهرِ تو می‌چرخید چقدر بر سَرِ نیزه سَرِ تو می‌چرخید میانِ شعله من و ساربان تَهِ گودال برای بُردنِ انگشترِ تو می‌چرخید به زیرِ ناقه به زنجیر پایِ من را بست کسی که دور و بَرِ خواهرِ تو می‌چرخید پس از اصابتِ هر سنگ گونه‌ات می‌ریخت به رویِ نیزه کمی حنجر تو می‌چرخید نرفته از نظرم کوچه کوچه دنبالِ... عزیزِ کوچک خود همسر تو می‌چرخید نرفته از نظرم مجلس شراب و رُباب به نیزه‌اش سَرِ آب آورِ تو می‌چرخید دو دستِ من به غُل و جامعه به گردن بود که چشمشان به سویِ دختر تو می‌چرخید شبی به کُنجِ تنور و شبی به رویِ طَبَق چقدر دستِ غریبه سَرِ تو می‌چرخید تمامِ شهر از این گریه‌ها خبر دارد که گریه بر جگر سنگ هم اثر دارد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من از دیارِ غم و روزگارِ بارانم من از اهالیِ اشک و تبارِ بارانم کسی نمانده برایم غریب می‌میرم کسی نمانده بگویم چقدر دلگیرم کسی نمانده بسوزم که عُقده وا گردد کسی نمانده زِ قلبم غمی جدا گردد قسم به سرخیِ چشمم  به گرمیِ آهم نرفته از نظرم خاطراتِ جانکاهم چگونه با که بگویم غروب غمگین است غمی که مانده به دوشم چقدر سنگین است من اشکِ بی کسیِ خیمه‌گاه را دیدم میانِ خیمه ولی قتلگاه را دیدم که ذوالجناح پُر از خون ولی سواری نیست به جای جایِ تو غیرِ زخمِ کاری نیست حرامیان همه بر گِردِ پیکرش بودند تمام نیزه به‌دوشان پِیِ‌سرش بودند به یک طرف به جگر شعله خواهرش می‌زد به یک طرف به سر و سینه مادرش می‌زد چگونه با که بگویم غروب را دیدم به رویِ نیزه سری از بدن جدا دیدم صدای هلهله‌ها تا به گوش ما آمد صدای حرمله از پشت خیمه‌ها آمد به پشتِ خیمه نوکِ نیزه‌ای زمین می‌خورد کسی به خنده سرِ کوچکی به نِی می‌بُرد حرامیان نه فقط گاهواره می‌بُردند لباس را زِ تَنی پاره‌ پاره می‌بُردند به رویِ دوش همه تازیانه می‌آمد زِ گوشهای همه گوشواره می‌بُردند درونِ خیمه زمین‌گیر بودم اما سوخت تمامِ بستر من با خیام یکجا سوخت زِ داغ تاول آتش صدای ما می‌سوخت میان شعله سر و دست و پایِ ما می‌سوخت چگونه با که بگویم حکایتِ سر را حکایت عطش و خیزران و پیکر را زمانِ غارت ما بود و خنده‌ی دشمن که دید چشم غریبم دو چشمِ خواهر را نمیرود زِ خیالم دَمی که می‌دیدم به سمت نیزه‌ی بابا نگاهِ دختر را دوید کودکی و یک نفر به دنبالش گرفت پنجه به زلف و کشید معجر را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زمین کربلا تب دارد آیا، یا تو تب داری؟ دل زینب فدایت پا برون از خیمه نگذاری بخوان در نیمه‌شب‌هایم «الهی لا تؤدّبنی» بگو صد بار دیگر «ربِّ خلِّصنا من النارِ» غل و زنجیر بر گردن چهل منزل بیا با من که فردا باز فردا یوسف تنهای بازاری تو تبدار اباالفضلی که سقا بود و عطشان بود تو بیمار حسینی؛ راست می‌گویند بیماری تو را هر روز عاشوراست... یا سبوحُ یا قدّوس ملائک بر سر سجاده‌ات جمعند بسیاری... http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بعد از آن واقعهٔ سرخ، بلا سهم تو شد پیکر سوختهٔ کرب‌وبلا سهم تو شد بعد از آن واقعه، هفتاد و دو آیینه شکست ناگهان داغ دل آینه‌ها سهم تو شد بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت خطبهٔ اشک برای شهدا سهم تو شد بعد از آن واقعه در هرولهٔ آتش و خون در شب خوف و خطر خطبهٔ «لا» سهم تو شد بعد از آن واقعه در فصل شبیخون ستم خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد خیمهٔ نور تو در فتنهٔ شب سوخت ولی کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای زینت سجادهٔ عشق از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای کاش که می‌مردم من مصلحت نیست بگویم که چه‌ها سهم تو شد بعد از آن واقعهٔ سرخ حقیقت گل کرد کربلا در تو درخشید خدا سهم تو شد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آرزوی کوه‌ها یک سجدۀ طولانی‌اش آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانی‌اش دست‌هایش شاخهٔ طوباست مشغول دعاست ماه و خورشید و فلک در سایهٔ نورانی‌اش... می‌وزد از منبرش فریادهای «یاحسین» شام‌ها ویرانهٔ هر خطبهٔ توفانی‌اش در کلامش ضربت شمشیر حقّ حیدر است عبدوَدها کشته، از شور حماسی‌خوانی‌اش اوست فرزند منا و مکه، فرزند صفا چشمه‌ها می‌جوشد از هر واژهٔ قرآنی‌اش http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرچه از دست خودم یه خرده دلخور اومدم راستش و بخواى برا عرض تشكر اومدم نه گداىِ خوبیَم نه عاشقى خوب بلدم اومدم ده‌شب عزاداریمو تحویلت بدم یه دهه سینه‌زنى و گریه هرچى بود گذشت شب هفتمى كه چشم به راش بودم چه زود گذشت به صدام تو روضه جون تازه دادى مهربون برا نوكرى بهم اجازه دادى مهربون قسمتم شد كه با گریه خیمه رو علم كنم واسه سینه‌زناى جد تو چایی دم كنم راه دادى تا خودمو پا این علم دٌرٌس كنم شعر بگم نوحه بخونم و دو دم دٌرٌس كنم واسه مزد نیومدم، گفتى ولی به هرجهت نمك سفرتونم از خودمون بخواین فقط جواب حرفاى توى دلمو خودت بده من گداى خودتونم صلمو خودت بده حرفاى دلم باید كه هر گوشش بیتى بشه اولش مى‌خواستم این ترانه هش(ت) بیتى بشه ولى این یادم اومد روبروى باب‌الجواد روزى كن از این به بعد تنها بیام حرم زیاد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آگه چو شد از حالت بیماری او دامن به کمر بست پیِ یاری او چون دید کسی بر سر بالینش نیست سرگرم شد آتش به پرستاری او #محمدعلی_مجاهدی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#بِأَيِّ_ذَنْبٍ_قُتِلَتْ ... کودکی بی گناه را کشتید شده امروز مثل عاشورا همگی انتقام میگیریم... کشتن تک تک شما با ما #محمد_حبیب_زاده http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
(س) ای که نورِ تو شده پوشش روی سر من کاش می‌شد که شود خرج سرت معجر من بس که مشغول حسین و سر بُبریده شدم بوسه بر تو نشده قسمتم ای دلبر من به حسین عاقبتِ کار برادر گفتی گِله دارم که نگفتی تو به من، خواهر من http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دست ما بسته چرا خنده به ما میکردند سر روی نیزه و با سنگ , جفا میکردند پای ما خار مغیلان همه پر آبله بود خارجی مردم بی رحم صدا میکردند می رسیدیم به هر شهر امان از مردم شادی و هلهله با کینه به پا میکردند بسته بودند به هم پای اسیران بلا کودکان با نفسی حبس دعا میکردند نیزه بود و سر خورشید, و این ,مردم پست هر یکی رقص کنان شور به پا میکردند میکشیدند چنان زیورمان را از گوش بین خود کور دلان گنج جدا میکردند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از یُمنِ ذکر تو ندای رب گرفتیم از مهر روی تو چنین مذهب گرفتیم ما ذاکر ذکر خدای آسمانیم از لحظه ای که نام تو بر لب گرفتیم تا سر رسد ایام هجران تو ای دوست هر روز و شب نغمه ی یارب گرفتیم بر لب نوای یا اِلاه و یا اِلاه است ما محفل انس تو را هر شب گرفتیم در شام تنهایی و روز بی کسی ها شور تو را هر دم به تاب و تب گرفتیم بر پادشاهان جهان برگو بیایند ما در مقام نوکری منصب گرفتیم حالا بیا در حلقه ی چشم انتظاران در روضه ای که ذکر یا زینب گرفتیم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به نام تو السلام ، حسین علیه السلام فدای این ذکر و نام ، حسین علیه السلام بر آن سرت السلام ، به پیکرت السلام به محضرت السلام ، حسین علیه السلام تویی تو مولا فقط ، در همه دل ها فقط عشق تو دارد دوام ، حسین علیه السلام قطره همه یَم تویی ، در همه عالم تویی مظهر عشقِ تمام ، حسین علیه السلام دل حرمت می شود ، سهم غمت می شود ناله و اشک مدام ، حسین علیه السلام سینه سرایت بُوَد ، اشک عزایت بوَد کوثر نابی ز جام ، حسین علیه السلام اول اسماء تام ، آخر لطف و مرام "عشق فقط یک کلام " حسین علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از سوز هجر تو گریبان چاک کردم قاب تو را با اشک چشمم پاک کردم تو رفتی و جایت یقیناً در بهشت است من در خیالم آرزوها خاک کردم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرازهمه سو ملتمان را بزنند حاشا که شرف، عزتمان را بزنند آفات زمانه گرچه بسیار بود مگذار رگ غیرتمان را بزنند #حاج_سید_هاشم_وفایی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7