#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
ما اهل بارانیم و اهل روضه هاییم
عمریست محتاج گداهای شماییم
آواره های کوچه ی حُسن بهاریم
کاسه بدست سفره های هل اتاییم
از روز اول خادم این خانواده
تا شام آخر هم مقیم این حراییم
ما نسل در نسل عاشق این خانه هستیم
مانند یک دیوانه از عالم جداییم
تا دست بر دامان مولایی کریمیم
بر سفره های عالم و آدم خداییم
از اولش هم قلب ما دست شما بود
توفیق ما و سلب ما دست شما بود
تا پای احسان شما پرواز کردم
این نامه را با نام مولا باز کردم
رویم سیاه آقا اگر حرف شما را
با دست کوتاه از سر خود باز کردم
غیر از شما دست کسی باران صفت نیست
نادانی من بود اگر هم ناز کردم
در زیر باران زمستان عاشقی را
با رخصت از چشم شما آغاز کردم
وقتی که آغوش بهارت گرمتر شد
تا پای احسان شما پرواز کردم
ای عالم و آدم گرفتار بقیعت
ما را ببر تا پشت دیوار بقیعت
#محمد_بختیاری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
دل من داره هوای یارو
با امید وآرزو میخونم
نیمه ماه رمضون افطارو
خونه امام حسن مهمونم
دل عاشقم ، دوباره میشینه
سرسفره ، کریم مدینه
از خدا میخواد،آقارو ببینه
میخونه،کسی که،میره به دیدار بقیع
نماز ،زیارت ،به پشت دیوار بقیع
یاحسن ،یاحسن،کریم آل علی
دل من دست به دعا بردارو
بگو ای خدا ازت ممنونم
نیمه ماه رمضون افطارو
خونه امام حسن مهمونم
به زیارتش ،دل من رسیده
همیشه برام،بهترین امیده
تا صداش کنم ،جوابم رو میده
یه عمره،دل من،شده یکی از مریداش
میبوسم ،یه شال،سبزو به روی شونه هاش
یاحسن ،یاحسن،کریم آل علی
میشینم تا خود صبح بیدارو
سر حرفم به خدا میمونم
نیمه ماه رمضون افطارو
خونه امام حسن مهمونم
از تو آسمون میرسه ندایی
با محبتش اگه آشنایی
یا حسن بگو میشی کربلایی
تو راه،عبورش،به زیر پاشه گل یاس
تو دست ،کریمش ،هواله ،کرب و بلاس
#محمد_طاهری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
عالم و آدم بداند من گداي مجتبايم
هر چه هستم هر چه باشم از براي مجتبايم
از تولد يا كه نه روز ازل تا روز محشر
عاشق و مجنون و مست و آشناي مجتبايم
رو گرفته ماهِ امشب از حلولِ ماهِ زهرا
در نماز و سجدهي شكرِ خداي مجتبايم
عِطرِ ياس و ياسمن زد بر مشامِ روزهداران
من چو مبهوتان ديگر در هواي مجتبايم
جان دهم گر جان پذيرد، پيش پايش دل بميرد
خود به مسلخ ميبرم چون من فداي مجتبايم
اي تو يوسفتر ز يوسف، با كرم كنعانيام كن
تا شود روزي بگويم خاكِ پايِ مجتبايم
چشمِ ابري من امشب پر ز بارانِ مدينه
سينه گويد عقده دارِ عقدههاي مجتبايم
فطرس از بس در گلويش غم چو بغضي خانه كرده
قطرهي اشكش بگويد بي صداي مجتبايم
#حسن_فطرس
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
ای ماه آسمانیِ ماه خدا! حسن
خورشید، مستمند تو از ابتدا حسن
روز نخست نقش جمال تو را کشید
نقاش حسن با قلم ابتدا حسن
از شرم آفتاب رخت خفت آفتاب
در پشت کوهها و پس ابرها حسن
ترسم از این که عقل، خدا خوانَدَت به جهل
از بس که دیده در تو جمال خدا حسن
از کائنات نغمۀ آمین شود بلند
دست تو تا بلند شود بر دعا حسن
افکنده گل صحیفۀ حسنت چو باغ گل
از بوسههای پشت هم مصطفا حسن
روح نبی، روان علی، قلب فاطمه
گیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسن
از صد هزار فیض مسیحا نکوتر است
دردی که با دعای تو گردد دوا حسن
باب تو باب حاجت ارباب حاجت است
ای عالمی به کوی تو حاجت روا حسن
جسم مسیح نه که روان مسیح هم
میگیرد از تبسم گرمت شفا، حسن
گر قاسمت به عرصۀ محشر قدم نهد
بهر نجات خلق کند اکتفا حسن
گویی که از لب تو عسل خورده مصطفی
از بس که داده بوسه دهان تو را حسن
یک جلوه از فروغ تو ماه است و آفتاب
یک صحنه از بقیع تو ارض و سما حسن
وقتی که جای دست خدا میشوی سوار
حیف است پا نهی به سر چشم ما حسن
باید رسول و حیدر و زهرا شوند گوش
تا ذات حق برای تو گوید ثنا حسن
باید نبی زیارت حُسن تو را کند
در لالهزار وحی به صبح و مسا حسن
زوار توست جان و رواقت بهشت دل
بالله بوَد مدینۀ تو قلبها حسن
گنجد چگونه عرش به یک گوشۀ بقیع؟
ای گوشهای ز خاک تو عرش عُلا حسن
روزی که نیست روز تو باشد کدام روز؟
جایی که نیست خاک تو باشد کجا؟ حسن
صلح تو کرد روز معاویّه را سیاه
صبر تو داد دین خدا را بقا حسن
از بامداد اول خلقت تو بودهای
بنیانگذار نهضت کرب و بلا حسن
آل نبی تمام کریمند و تو شدی
مشهور در کرامت و لطف و عطا حسن
خلقند میهمان و تویی میزبان خلق
ملک وجود آمده مهمان سرا حسن
عمری اگر که بند ز بندم جدا کنند
حاشا که لحظهای ز تو گردم جدا حسن
وهابیان به زائر تو راه بستهاند
سد میکشند دور مزار تو، یا حسن
بیچارههای کوردل پست، غافلند
دارالزیارۀ تو بوَد قلب ما حسن
دشمن چو دید خُلق خوشت را به خنده گفت:
غیر از تو کیست صاحب خلق خدا؟ حسن
سوگند میخورم به خدا نیست ناامید
هر کس که آورد به تو روی رجا حسن
دست بریدۀ پسر کوچکت بس است
در حشر بر نجات همه ماسوا، حسن
هر گوشه روز حشر، دراز است سوی تو
دست هزار «میثم» بی دست و پا حسن
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
مسير عشقبازان سوي يار است
زمين عشقبازي کوي يار است
به هر جان بنگري بيني خدا را
که دائم در تجلي روي يار است
اگر دعوت شدي در اين ضيافت
ز يمن مقدم نيکوي يار است
شب قدري که قرآن گشته نازل
همه قدرش ز عطر بوي يار است
اگر دلها در اين شبها خدايي است
بدان ماه مبارک مجتبايي است
*****
حسن سرمايه ي زهرا و حيدر
مبارک سوره ي قرآن داور
دليل برکت نسل محمد
حسن زيباترين تفسير کوثر
پس از جد و اب و ام، مجتبي هست
براي چهارده معصوم، سرور
ز يا محسن اگر حاجت بخواهي
قسم بر او بده، با ديده ي تر
بود نزد خدايش آبرو دار
به نام او گنه از دوش بردار
*****
خدا را شکر نامت بر لب ماست
که نام تو صفاي مکتب ماست
حسينت بر تو ما را رهنمون است
رسيدن بر تو اوج مذهب ماست
اگر اهل مناجات خدايي
نگاه تو صفاي هر شب ماست
نه که امشب، تمام عمر سوگند
حسن جان يا حسن جان يارب ماست
دو چشمت از گدا خسته نباشد
درت بر سائلان بسته نباشد
*****
نبي هنگام ديدار تو، مدهوش
که ديدار تو از سر مي برد هوش
بدي ديگران و خوبي خود
کني با حُسن خلق خود فراموش
ادب سازي کني، در کودکي هم
به نزد مرتضي هستي تو خاموش
بود عمري که از زهرا بخواهيم
کند ما را به راه تو کفن پوش
اگر از نام ثاراله مستيم
رهين لطف و احسان تو هستيم
*****
تو قرآن کريم و راستيني
خداوند کرم روي زميني
تمام سوره ي المؤمنوني
که فرزند اميرالمؤمنيني
ز تو کم خواستن نوعي گناه است
تو دست باز رب العالميني
تو آني که بدون شک بگويم
حسين و کربلا مي آفريني
تو با صلحي که اندر کوفه کردي
مسير عشق را مکشوفه کردي
*****
الا اي که به هر دوران غريبي
نشان تو بود، جانان غريبي
معاويه تو را بهتر شناسد
که تو در لشگر ياران غريبي
زيارتنامه هم حتي نداري
قسم بر تربت ويران غريبي
امام دوم خانه نشيني
ز نامردي نامردان غريبي
تو کودک بودي و غربت کشيدي
تو مادر را به خاک کوچه ديدي
*****
شاعر: #جواد_حیدری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#رباعی_صلواتی
در جود و کرم دست خدا هست حسن
دست همه را وقت عطا بست حسن
نوميد نگردد کسي از درگه او
زيرا که کريم اهل بيت است حسن
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
بر ماه تمام ماه رحمت صلوات
بر نور جمال حُسن و حکمت صلوات
در سفره ي ماه رمضان فيض حَسن
بخشيده به عرش و فرش ، نعمت ، صلوات
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
امشب ز سما نور خدا مي آيد
سر منشاء احسان و عطا مي آيد
در دهر تمام شيعيان مسرورند
زيرا که امام مجتبي مي آيد
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
نور خدا نخله ى سینا، حسن
هوش ربا، از دل موسى حسن
نغمه ى داوود از او پر ز شور
راز شفا بخشى عیسى حسن
داد سلامش، ز ادب چون خلیل
كرد سلام آتش او را حسن
نوگل و ریحانه ى ختم رسل
شاخه ى پر سایه ى طوبى حسن
یاسمن سرو قد سبز پوش
سیم تن گلرخ زیبا حسن
بنده ى محبوب خدا مجتبى
روشنى دیده ى زهرا حسن
در صفت جود یدالله را
آیت كبرى، ید بیضا حسن
شاه جوانان بهشت برین
سبط نبى فاطمه سیما حسن
كفه ى شاهین ترازوى عشق
هست حسین بن على با حسن
هر دو به عرش عظمت گوشوار
سرخ حسین آمد و خضرا حسن
هر دو یكى، هر دو نكوتر ز خوب
چون حسنین اند دو همتا حسن
تا نشود این یك از آن، اشتباه
یاء حسین است در اینجا حسن
گر نبود كوچكى سن و سال
نام حسین است به معنى حسن
فرق حسین است و حسن حرف یاء
این حسن است، آن دگرى یا حسن
من كه «حسان» این همه دارم گناه
كیست پناهم دهد الا حسن
#حبیب_الله_چایچیان (حسان)
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
گلی زیبا نمایان در چمن شد
شب میلاد مولایم حسن شد
شدم امشب سراپا مست نامش
یقین مرغ دلم گردیده رامش
نمی دانم چه گویم از وجودش
تمام عـــرشیان محو سجودش
حسن را لطف یزدان بی حساب است
که قدر و شان ایشان در حجاب است
حسن تنهاترین سردار دین است
که ایشان بی گمان حبل المتین است
ز مدحش بی گمان قاصر زبان است
حســـن دوم امام شیعیان است
#سید_کمال_الدین_خردمندان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
حس خوبی ست که امشب به زبان آمده است
در تن عاطفه ام، باز توان آمده است
به! چه فرخنده شبی و چه مبارک سحری!
که در آن عطر خوش خوش نفسان آمده است
چه نشستی که درِ میکده ها باز شده
آی مستان خدا! پیر مغان آمده است
بی نصیبم مگذارید ز جام کوثر
حال که صحبت مستی به میان آمده است
روزه دارانِ شبِ پانزدهم مژده دهید
نمکِ سفره ماه رمضان آمده است
سفره تکمیل شد و بزم خدا کامل گشت
سوره قدر شب پانزدهم نازل گشت
فصل تنهایی زهرا و علی سر شده است
شب این شهر چنان روز منور شده است
زودتر از همه مژده به پیمبر دادند
نوه ات آمده و فاطمه مادر شده است
نمک از روی تو می ریزد و خرمای لبت
رطب سفره افطار پیمبر شده است
طعم چشمان بهاری تو ای روح بهار
میوۀ نوبر هر روزۀ حیدر شده است
سفره ماه مبارک، برکت دارد، لیک
با قدم های شما با برکت تر شده است
چه اسیر و چه فقیر و چه یتیم آمده اند
بر در خانۀ ارباب کریم آمده اند
پادشاهیِ تو و من نیز همان مسکینی
که به جز عشق تو در سینه ندارد دینی
قدمت بر سر چشمم اگر ای مرد کریم
سحری هم به کنار دل من بنشینی
مستجاب است دعای من آلوده اگر
پای هر برگ دعا از تو بود، آمینی
به صف مشتریانت نظر اندازی، گر
ته صف یوسف دل باخته را می بینی
کوه کن می شوم از شوق شکر خندهٔ تو
آب افتاده دهانم چه قدَر شیرینی!
ای که بر خیل جوانان بهشت آقایی
اولین سید آل علی و زهرایی
حسنی، چون که از احسان خدا بودی تو
میوۀ عرشیِ پیغمبر ما بودی تو
لقب سبزترین نور برازندۀ توست
قد یک عرش پر از عشق و صفا بودی تو
چند باری همه دارایی خود بخشیدی
از ازل در کرم، انگشت نما بودی تو
شبی افطار بیا خانه ی ما مهمان باش
چون که همسفرۀ بزم فقرا بودی تو
اهل این خاک نبودی و نگفتی آخر
مرد خاکی زمین اهل کجا بودی تو؟
ماورای همه افکار نگاه تو بُود
آخر عرش خدا، اول راه تو بود
گاه سوگند خدا گشتی و انجیر شدی
گاه با آیۀ طفلین تو تفسیر شدی
گاه با صلح زدی در دل دشمن، تنها
گاه در جنگ جمل دست به شمشیر شدی
زانو از غم به بغل گیری و سر بر زانو
به گمانم دگر از زندگیت سیر شدی
آه، آقای غریبم چه به روزت آمد
چه شد آخر که تو در کودکیت پیر شدی؟
قاب شد در نگهت چهره یاس نیلی
زده چشمان تو را برق شدید سیلی
#محسن_عرب_خالقی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
باز به من راه سخن باز شد
نای دلم زمزمه پرداز شد
روزه ام ،اما زمدیح حسن
یکسره قندست مرا در دهن
مرغ دلم نغمه خوش ساز کرد
تا حرم گمشده پرواز کرد
نیمه مهی کرده دلم اعتکاف
تاکه کنم گرد جمالش طواف
شهر نبی طور تجلا شده
غرق شعف خانه مولا شده
بهر علی نور بصر آمده
فاطمه را نیز پسر آمده
شمس نقاب از رخ خود وا نمود
تا که نگه بر مه زهرا نمود
قوس و قزح طاق دو ابروی او
بست زمین سلسله موی او
شمه ای ازنور رخش مهر و ماه
جمله گدایان درش شیخ و شاه
خیل ملک ساقی میخانه اش
عالمیان مست ز پیمانه اش
حضرت جبریل بود مست او
روزی میکال بود دست او
با ملک الموت اگر مرگ ماست
زندگی او به کف مجتبی ست
هست کریمان همه از هست اوست
بعد خدا رزق همه دست اوست
حاتم طائی به سر خوان او
حضرت داوود غزل خوان او
صد چو کلیم آمده بر درگهش
صد چو خلیل اند به قربانگهش
یوسف کنعان شده آواره اش
دست مسیحاست به گهواره اش
کیست حسن یوسف اهل ولاست
کیست حسن بانی کرببلاست
کیست حسن معنی حبل المتین
مرشد و پیر مه ام البنین
کیست حسن ثانی پیغمبر است
ثانی او نیز علی اکبر است
کیست حسن محرم اسرار مام
بعد علی حضرت دوم امام
کیست حسن نیست بجز یک کلام
حضرت زهراست علیها سلام
#یاسر_رحمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
چونانكه خالق احد ذوالمنن يكي است
بين تمام حُسن فروشان حَسن يكي است
عالم اگر شود زگل دل چمن چمن
در باغ حسن مثل تو سرو چمن يكي است
بين هزار خرمن گل مثل بوي تو
بوي لطيف عطر گل ياسمن يكي است
تو ماه عالمي و هزارانت انجمن
گويند متفق كه مه انجمن يكي است
هر كس كه ديد روي تو را بين پنج تن
اقرار كرد كآينة پنج تن يكي است
ماه خدا دو نيمه شد و گفت آسمان
هرچند از ستاره پُري ماه من يكي است
گرچه تو و علي و نبي را سه پیکر است
جان تو و علی و نبی در بدن یکی است
آن چارتن كه زير كسا باتواند پنج
يك نور واحديد همانا سخن يكي است
اسرار غيب آينه اي روبروي توست
عين اللّهي و پيش تو سِرّ و علن يكي است
صبر تو بست دست تو را ورنه دست تو
با دست هاي حيدر خيبر شكن يكي است
هرجا سفر كنم دل من در بقيع توست
آري بر اين مسافر تنها وطن يكي است
مردي چو جدّ و باب و حسين و تو نيست نيست
چونانكه مثل حضرت صديقه زن يكي است
مِهر تو ثبت مُهر مسلماني من است
بي تو طريق كفر و مسلمان شدن يكي است
هرچند نيست قابل وصف تو يا حسن
اينجا عقيق "ميثم" و دُرّ عدن يكي است
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اَللّهُمَّ صَلّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم
غزل – مناجات و روضه اباعبدالله غروب عاشورا
دارد زمان از دست من در می رود انگار
ساعات بخشش رو به آخر می رود انگار
از چـشمهایم می چـکد اشک فـراق یار
این کاسه یِ صبر است که سرمی رود انگار
وقتی مـناجاتم نمیگیرد دل بی تاب ....
سوی حـریم شاه بی سر می رود انگار
به یازده که می رسـم خیـلی پریشانم
دست پلـیدی سوی معـجر میرود انگار
پای برهـنه می دود بر روی خـاک و خار
دخـتر سراغ شیرِ خیبر می رود انگار
هر کس بگوید یا علی پهلو و بازویش...
روی کبودش هم به مادر می رود انگار
بحران بی آبی که طی شد میرسد آتش
از دامـنی تا مـوی دخـتر میرود انگار
سر می کـِشم جام غم ارباب بی سر را
انگشت و انگشتر که یکسر می رود انگار
سـرها به روی نیـزه تا بازار میآینـد
زخـم زبان خـیلی جـلوتر میرود انگار
قاریِّ قرآن روی نیـزه ندبه خوانی کرد
جانم برای ندبه خـوان درمیرود انگار
#مناجات_رمضان
#امام_حسین
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای یاس نشان، عجب گلابی داری
اَحلی من عسل، عجب شرابی داری
نامَت حسن است و مجتبی هم لقبَت
به به که چه اسم و رسم نابی داری
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
خدا به طالع تان مُهر پادشاهی زد
به سینه ی اَحدی دستِ رد نخواهی زد
گدا ز کوی تو هرگز نرفته ناراضی
عزیزفاطمه! ازبس که دست و دلبازی
مدینه شاهد حرفم، فقیر سرگشته
همیشه دستِ پُر از محضر تو برگشته
به لطف خنده تان شامِ غم سحر گردد
نشد که سائل تان ناامید بر گردد
در آسمان سخاوت یگانه خورشیدی
تمام زندگیت را سه بار بخشیدی
خدا به شهدِ لبت مزه ی رطب داده
کریم آل محمد تو را لقب داده
تبسم نمکینت چه قدر شیرین است!
دوایِ درد یتیم و اسیر و مسکین است
خوشا به حالِ فقیری که چون شما دارد
در این حرم چقدر او بروبیا دارد!
به هر مسافر بی سرِ پناه جا دادی
به دستِ عاطفه، حتی به سگ غذا دادی
گره گشایی ات از کار خَلق، ارث علی ست
مقام اولیِ جود و بخششت ازلی ست
به حجِ خانه ی دلبر چه ساده می رفتی!
همه سواره، ولی تو پیاده می رفتی
شما ز بس که کریم و گره گشا بودی
دلِ کویر به فکرِ پیاده ها بودی
چه قدر مثلِ علی از زمانه رنجیدی
سلام داده، جواب سلام نشنیدی
امامِ برهه ی تزویرهای بسیاری
به وقت رفتن مسجد زره به تن داری
امام رأفتِ دورانِ بی مرامی ها
نشسته ای سرِ یک سفره با جزامی ها
خیال کن که منم یک جزامی ام آقا!
نیازمندِ نگاه و سلامی ام آقا
قسم به حُرمت این ماهِ حق نگاهی کن
به دستِ خالی این مستحق نگاهی کن
بگیر دستِ مرا دست بسته ام آقا
ضرر زدم به خودم، ورشکسته ام آقا
کریم شهر مدینه، برس به فریادم
به جانِ مادرت آقا، غریب افتادم
خودت غریبی و با دردم آشنا هستی
رفیقِ واقعیِ روزهای بی دستی
دل از حسابِ قنوت تو سود می گیرد
دعایِ دست رحیمت چه زود می گیرد!
برای مدح تو گویند شعر احساسی
به واژه هایِ در و میخ و کوچه حساسی
چه شد غرور تو آقا شکست در کوچه؟
بگیر دستِ مرا با خودت ببر کوچه
چه شد؟که بغضِ گلوگیر گوشه گیرت کرد
کدام حادثه این گونه زود پیرت کرد!
#وحید_قاسمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات
#پنج_تن
#سید_الشهدا علیه السلام
با یا علی، خدا را با اشک چشم خواندم
با فاطمه دعا را با اشک چشم خواندم
وقت اذان مغرب، چشمم به سفره تا خورد
آیات هل اتی را با اشک چشم خواندم
دل مرده بودم اما زنده شدم دوباره
تا ختم الانبیا را با اشک چشم خواندم
دیدم دلم گرفته، ذکر حسن گرفتم
با دوست ربنا را با اشک چشم خواندم
وقتی در اوج گرما بی تاب و تشنه بودم
سالار کربلا را با اشک چشم خواندم
فورا مرا خریدند، هربار پنج تن را
پنهان و آشکارا با اشک چشم خواندم
وقتی دلم شکست و یاد حسین کردم
با خویش روضه ها را با اشک چشم خواندم
عالم به گریه افتاد، تا شرح غارت آن
مظلوم سر جدا را با اشک چشم خواندم
حتی کفن نکردند آن پیکر رها را
جریان بوریا را با اشک چشم خواندم
از غربتش زبانم وقتی به لکنت افتاد
باقی ماجرا را با اشک چشم خواندم
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات
#سید_الشهدا علیه السلام
یا رب از این فعل کمم، اخلاص و قربت را نگیر
هر چیز می گیری بگیر اما حلاوت را نگیر
چیزی ندارم آورم بر محضرت جز چشم تر
از آسمان دیده ام باران رحمت را نگیر
مشغول دنیا شد دلم با غفلت از "یَومُ النّشور"
از خاطرِ آشفته ام یاد قیامت را نگیر
یک عمر با سرپیچی ام بیچاره و رسوا شدم
شرمنده ام یا سیدی از من اطاعت را نگیر
خیلی سرِ این بی حیا بودن تو را آزرده ام
جان علی دیگر بیا از من نجابت را نگیر
تازه به این ماه علی خو کرده ام ای ذوالکرم
دارد به پایان می رسد، ماه ضیافت را نگیر
من هر چه بد باشم، علی دارم، نجف دارم، خوشم
جانم بگیر و در عوض حب ولایت را نگیر
دیدی نشد هم آخرش بوسه به شش گوشه زنم؟!
باشد... از این هجران زده بوسه به تربت نگیر
نان شب این سفره هم شد گریه بر داغ "حسین"
لطفی کن و از سفره ام این نان هیئت را نگیر
مست مناجات است او، ای نیزه دار بی حیا
از حنجر خشکیده اش صوت و فصاحت را نگیر
زهرا مکرر با وضو شانه به مویش میزده
ناپاک زاده شرم کن، گیسوی حضرت را نگیر
چیزی نمانده از تن و عمامه و خود و زره
ای ساربان، بس کن برو، دنبال غارت را نگیر
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مناجات با خدا - شب دوازدهم رمضان
همینکه چشم گشودم دوازده شب رفت
چقدر فکر تو بودم دوازده شب رفت
شب دوازدهم آمد و دلم تنهاست
هنوز این دل دیوانه عاشق دنیاست
به جای اینکه خودم باشم و خودت تنها
به جای اینکه به تنگ آیم از غم دنیا
فقط به طرز عجیبی شدم گرفتارش
طبیب گشته و ما گشته ایم بیمارش
بهانه ای دگر آمد شب توسل شد
دو دست من طرف دست های تو پل شد
بده به دست گدایت هر آنچه می خواهی
تو که به درد دل بنده خوب آگاهی
اگر مدد ندهی روز بنده ات تیره ست
و نفس بر من بیچاره عاقبت چیره ست
آهای بنده ی بیچاره مقصدت اینجاست
یگانه راه سعادت برای بنده ،خداست
تلاش می کنی و این تلاش بیهوده است
دوای درد تو در دست های معبود ست
به هر دلیل تو که آمدی در این مجلس
دعای توبه بخوان تا دلت شود خالص
به زور شب پره را رو به آفتاب نکش
فقط ریا نکن و جانماز آب نکش
دوای درد گنه کار نسخه ای ساده ست
رحیم باش به حال هر آنکه افتاده ست
دوباره روضه نخوان یک حسین هم کافی ست
برای حال و هوای دلی که آماده ست
#مهدی_رحیمی_زمستان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا
#رمضان
#شب_سیزدهم
#روضه_سیدالشهداء
سیزده شب با تو بودم از سرِ شب، تا سحر
یاد تاریکیِ قبرم بودم هرشب تا سحر
دیدم آلودهتر از من بینِ خوبان تو نیست
ناله بر احوال خود کردم مرتب تا سحر
جامهی تقوای من را دست عصیان پاره کرد
زین سبب در کنجی افتادم مُعَذَّب تا سحر
با همه شرمندگی یکبار دیگر رو زدم
دستگیری کن ز من، یاربی یارب تا سحر
سیزده شب رفت و، بارم روی دوشم مانده است
دارم استغفار امشب هم روی لب، تا سحر
نوبتی هم باشد آقا، نوبت من آمده
لاعلاجم که نشستم بینِ مَطَّب تا سحر
روضهخوان تا گفت اَلعَفوَ الهی بِاالحسین
حسرت طوف حرم را خوردم اغلب تا سحر
سیزده روز از عطش، لبهای خشکم شاهد است
گریه کردم بر غم سالار زینب تا سحر
بشکند دستی که بنویسد بدون معجر است
عمهی ما روز و شب بوده مُحَجَّب تا سحر
از فشار سُمِ اسب و، خاک مقتل، مانده است
روی جسم شاه، رَدّ پای مرکب تا سحر
#کربلایی_رضا_باقريان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#میلادیه_امام_مجتبی_علیه السلام
دومین نخل ولا
آسمان امشب زمین را تا تماشا می کند
ماه را درخانه ی زهراتماشا می کند
خانه ی زهرای اطهر را زبس نورانی است
جبرئیل از عالم بالا تماشا می کند
دومین نخل ولا را رحمت اللعالمین
درکنار نخله ی طوبا تماشا می کند
گلشن روی حسن دارد تماشا وعلی
بررخ این یاس بی همتا تماشا می کند
گاه می بوسد رخش را گاه با شوق وسرور
فاطمه رخسار ماهش راتماشا می کند
تا که دردامان زهرا هست گوئی مرتضی
گوهری را در دل دریا تماشا می کند
لب به خنده واکند این غنچه ی زیبا جمال
تا ورا صدیقه ی کبری تماشا می کند
مصطفی گاهی لبش را برلب او می نهد
گاه نور چهره ی او را تماشا می کند
هرکجا امشب برای مجتبی جشنی بود
سوی آن بزم وفا زهراتماشا می کند
گلشن عصمت تجلی بخش طور عشق بود
جانب طور وفا موسی تماشا می کند
این مسیحا دم هرآن گه لعل لب را واکند
با ارادت سوی او عیسی تماشا می کند
آفرین گوید به اخلاص کریم اهل بیت
چون که اورا خالق یکتا تماشا می کند
دیدنی شد او زبس درصحنه ی جنگ جمل
جبرئیل اورا درآن غوغا تماشا می کند
آن که گردد پیرو این رهبر ایمان وعشق
جای خود درجنّت اعلا تماشا می کند
با ارادت هرکه آید درگلستان بقیع
گلشن فردوس را یک جا تماشا می کند
ای «وفایی» غم مخور در روز میران عمل
مجتبی با لطف خود مارا تماشا می کند
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
محیط رحمت
بیا که ماه خدا رحمتی دگر دارد
شکوه دیگری وعزتی دگر دارد
بیا به پای دل خود مدینه کزشادی
به هرکه می نگری عشرتی دگر دارد
بگو به ماه ننازد به روی زیبایش
که ماه روی حسن طلعتی دگر دارد
زبس که دیدن او برنبی دل انگیز است
برای دیدن او رغبتی دگر دارد
مه خداست اگر چه مه دعا ونماز
دعا به مهر حسن لذتی دگر دارد
به آسمان سرافراز دین علی سوگند
که سرو قامت او رفعتی دگر دارد
به شأن او چه بگویم که ایزد متعال
زخلقتش به بشر منتی دگر دارد
گه ولادت او کی زآستانش دل
به جز زیارت او حاجتی دگر دارد
به روز حشر چواعمال ما بسنجد دوست
ولا ومهر حسن قیمتی دگر دارد
به بال عشق «وفایی» به شوق قبر حسن
بیا بقیع که او غربتی دگر دارد
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
ترکیب بند میلاد کریم اهل بیت علیه السلام
گوهرمرج البحرین
آن روز مدینه جلوه ای ناب گرفت
از پرتو او شکوه ، مهتاب گرفت
نورش که به ساحل سپیده تابید
یک جلوه ی جاودان وجذاب گرفت
یکباره خدا زحسن رخسار حسن
پرده زفریبایی اعجاب گرفت
آنقدر نکو بود که تصویرش را
درچشم وعلی وفاطمه قاب گرفت
این مهر که آمده ضیا العین است
او گوهر ناب مرج البحرین است
زیباست اگر خُلق عظمیش خوانند
آئینه ی رحمان ورحیمش خوانند
آقای جوانان بهشت است وسزاست
گرصاحب جنات نعیمش خوانند
بر قدر ومقام او کجا ره یابند
گر یوسف وعیسی وکلیمش خوانند
از بس که زبانزداست درجود وکرم
باید که به هرکجا کریمش خوانند
از بس ملکوتی جلوات است حسن
شایسته ی صدها صلوات است حسن
این نور تلألویی زشمس وقمر است
آئینه ی خورشید نشان سحر است
محراب دعا غرق نماز شب اوست
انوار الهی ز رخش جلوه گر است
درسیرت وصورت به پیمبر ماند
در صولت ودرشجاعت او چون پدراست
درجنگ جمل تمام لشگر دیدند
بر دوش حسن پرچم فتح وظفر است
وقتی شتر جمل بدستش خوابید
تکبیر میان دشت وصحرا پیچید
می رفت که دین زفتنه خسران یابد
دین ضربه خورد ، زخم فراوان یابد
می رفت که اسلام به تاراج رود
این درد محال است که درمان یابد
می خواست که جریان اصیل اسلام
در رگ رگ این زمانه جریان یابد
با مصلحت اندیشی خود با صلحش
می خواست که اصل فتنه پایان یابد
این نرمش قهرمانه ای بی بدل است
این شیوه ِی قهرمان جنگ جمل است
ای آن که دلت به عشق او مرهون است
هرکس که ازاو دور شود مغبون است
صلحش به همانند قیام است بدان
حکمی که امام می دهد، قانون است
هرکس که نگشت پیرو راه امام
از دایره ی ولایتش بیرون است
سوگند به شور نهضت سرخ حسین
اسلام به صلح حسنی مدیون است
تنها نه همین هر دو برادر بودند
درصلح وقیام خود برابر بودند
ما پرتو انوار حسین وحسنیم
عمری است گرفتار حسین وحسنیم
ما سائل این دریم با آن که همه
شرمنده ی ایثار حسین وحسنیم
ما موسوی واز رضویون هستیم
یا ازگل گلزار حسین وحسنیم
ما در ره اهل بیت ثابت کردیم
باجان همه جا یار حسین وحسنیم
صدشکر ازآن لحظه که اورا خواندیم
در راه ولایتش «وفایی» ماندیم
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان
وقتی برای آمدنت منتظر کم است
دیر آمدن برای تو حق مسـلم است
#عماد_بهرامی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات
#غزل
اگرچه در شب دلتنگی من صبح آهی نیست
ولی تا کوچههای شرقی «العفو» راهی نیست
مرا اشراق رویت کافی است ای نور قدوسی!
که فیض دیگران -چون شمع- گاهی هست گاهی نیست
برای آن کسی که لای شببوها تو را میجست،
به غیر از متن خوشبوی شقایق جانپناهی نیست
نظربازی نباشد در مرام عاشقان، هیهات!
که چشمم بیتماشای تو در بند نگاهی نیست
کجا باید تو را پیدا کنم؟ هرجا که آهی هست
کجا باید تو را پیدا کنم؟ هرجا که راهی نیست
#طیبه_عباسی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#ولادت
#مثنوی
ای مستجابُ الدَّعوه! ای نخل اجابت!
ای حضرت اعجاز! دریای صلابت!
ای روشنای چشم پیغمبر! حسن جان!
ِدُردانه ی زهرایی ِحیدر! حسن جان!
ای ماهرو تر از تمام ماهرُخ ها!
آگاه از مرقومه ی بال مَلَخ ها!
خدمت گزاران تو جبرائیل هایند
فرّاش هایت جمله میکائیل هایند
ای تحت امر تو جوانان بهشتی
ای تحت فرمان تو باران بهشتی
ای سجده ی طولانی پیغمبر نور!
زینت ده محشر، فراز منبر نور
تو بارها رفتی به حج، پای پیاده
بوسید گامت را مکرر، خاک جاده
عیسای آل الله! یحیای محمد!
ای پیکرت چون قد و بالای محمد
پی کرد برق تیغ تو پای جمل را
شد شاهد چالاکی ات صفین، آقا!
ای مهبط غمهای جاویدان آدم!
پیچیده عطر غربتت در کل عالم
پشت عدو را خم نمودی با سیاست
ای مستحق خلعت سبز امامت
صلح تو کشتی شد میان موج گرداب
شد نقشه های شوم دشمنهات بر آب
از نای قلب عاشقان بر تو " سلامت ... "
بر دشمنانت صد هزاران بار " لعنت ... "
ای همنشین با دردمندان و اسیران!
مشکل گشای بی نوایان و فقیران!
فرقی ندارد که مسلمان یا یهودی
تو کاشِفَ الْهَم بر تمام خلق بودی
ای کهکشان جود و لطف و غمگساری!
رنگین کمان صبر و حلم و بردباری!
ای جانشین حیدر کرار؛ لبیک!
ای از کرم، شب تا سحر بیدار؛ لبیک!
مهمان نواز بی ریای شهر اسلام!
ای بانی هر روزه ی افطار و اطعام!
ای روز میلاد تو روز نیمه ی ماه
با تو فزون تر شد ز قبلش ماه، دلخواه
تو دلبر و دلدار اربابم حسینی
تو سرور و سالار اربابم حسینی
عباس، سرباز کیانت بود آقا
زینب، یکی از شیعیانت بود آقا!
سقای ایثاری؛ به ظرف قلب عباس
می ریزد از آب وضویت رنگ اخلاص
انجیر استثنائی وَالتّین طاها!
ای لوءلوء تابنده ی دریای زهرا!
تو جلوه ی مشکات رب العالمینی
آقای ابناء امیرالمومنینی
"طوبی لِمَن" در مدفن پاکت مقیم است
هر یک ملک پیش تو چون یک یاکریم است
صلّی علیكَ مِنْ اله الْحق، حسن جان!
ما را به محشر کن به خود ملحق، حسن جان!
#محمد_علی_نوری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7