eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
612 عکس
154 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
شورذکرامیرالمؤمنین(علیه السلام)🏴 تو جان مصطفایی علی جان تجلّی خدایی علی جان تو روح انّمایی علی جان فروغ هل اتایی علی جان علی علی علی علی ذکر خلایق و کلّ عالمین علی علی علی علی مولا ابالحسن یا ابالحسین کن دعا تا که من سر به زیرت شوم پیروِ واقعی در مسیرت شوم جانم علی جانم علی... تو آن شهی که در وادی عشق به هر دمی غم تو فزون شد میام ذکر و حال مناجات ز جسم اطهرت جان برون شد تو دیده ای به کوچه ها اندوه و محنت و رنج بی قرین به کوچه ها پس از نبی زهرای تو شده نقشِ بر زمین استخوان در گلو داری و زمزمه قد کمانِ علی فاطمه فاطمه یا فاطمه یا فاطمه... به موقع شهادت تو بودی به فکر غربت نور عینت به فکر زینب قد خمیده به فکر نور چشمت حسینت به کوفه شد پس از حسین بر اهل بیت تو ظلم و هم جفا که بهر این همه ستم خون گریه می کند ختم الانبیا رأسِ بر نیزه و خندۀ دشمنان صحبت معجر و چشم نامحرمان جانم حسین جانم حسین
دم پایانی▪️ هر موقع که یابن زهرا/می کنه دلم هواتو میگیره حال و هوای/سحرای کربلاتو سحرای کربلایی/چقَدَه قشنگ و زیباس می وَزه نسیمش هر جا/واقعاً شبیه رویاس یاحسین عزیززهرا ای نسیم کربلایی/توغم دل و میدونی مثه اینکه داری امشب/برامون روضه میخونی ای نسیم کربلایی/چرا اِنقده حزینی مثه اینکه بی قرار ِ/پسر ام البنینی یاحسین عزیززهرا ای نسیم کربلایی/بشنو ناله های مارو نمیدونی حال و روز ِ/بد ِ ما جا مونده هارو برو و سلام مارو/برسون محضر ارباب بگو ای عزیز زهرا/سائلای عشق و دریاب یاحسین عزیززهرا درس مکتب حسینی/صبر و ایثار و جهاده ما باید عبد خدا شیم/این برامون اعتقاده ما باید بشیم ایشالا/بنده ی خوب خدایی در مسیر پاک تقوی/عاشقی کرببلایی یاحسین عزیززهرا توتیای چشمای ما/خاک بین الحرمینه نوای دلای عاشق/یا حبیبی یا حسینه ایشالا بریم همه تو/مسیر حقّ و سعادت به راه اسلام و ایمان/روزیمون بشه شهادت یاحسین عزیززهرا
ذکر ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)🍃 مهربان آقای بهشتی رو عالمی دارد از شمیمت بو یااباصالح یااباصالح یااباصالح یااباصالح ماه و خورشید از نورتان روشن از گل زیبایت جهان گلشن یااباصالح یااباصالح یااباصالح یااباصالح قلبمان با حس شما شاد است از همه غمها دور وآزاد است یااباصالح یااباصالح یااباصالح یااباصالح بر لبم باشد نام زیبایت تا ابد دارم ذکر و نجوایت یااباصالح یااباصالح یااباصالح یااباصالح جان و دل خواهد گفتگویت را تا ببیند یک لحظه رویت را یااباصالح یااباصالح یااباصالح یااباصالح از نگاهت هر مس طلا گردد یک نگه کن دردم دوا گردد یااباصالح یااباصالح یااباصالح یااباصالح شد مطاف من جمکران مولا عاشقت هستم بی کران مولا یااباصالح یااباصالح یااباصالح یااباصالح ✍️مجیدطاهری
ای زسر تا به قدم جانِ اباعبدالله روح پیغمبر و ریحانِ اباعبدالله سیرتت سیرت طاهائی و بازوت علی صورتت روضۀ رضوانِ اباعبدالله همه دم عاشق سرباختن و جان دادن همه جا گوش به فرمانِ اباعبدالله هر که بر دامن تو دست توسل آرد دست آورده به دامان ِ اباعبدالله داشتی جان به لب از تشنگی و می گفتی به فدای لب عطشان ِ اباعبدالله
می زند نیش، سکوتت به دل من، پسرم لب گشا کُشت مرا خنده دشمن، پسرم چشم خود واکن و یک بار دگر حرف بزن از لب تشنه و سنگینی آهن، پسرم بی تو از دیدۀ من قوّۀ بینائی رفت در عوض دیدۀ دشمن شده روشن، پسرم داغ مرگ پسرش را به دلش بگذارند آنکه بگذاشته داغت بدل من، پسرم پاره های تنت افتاده به هر سو گوئی برگ گل ریخته در دامن گلشن، پسرم کس ندیده است که از تیغ هزاران جلّاد اینهمه زخم رسد بر تن یک تن، پسرم نتوان گفت که از داغ تو بر من چه گذشت هیچکس را نَبُوَد تاب شنیدن، پسرم
آن جوان نازنين عازم ميدان گرديد و از پدر بزرگوار خود اجازۀ جهاد خواست، حضرت او را اذن میدان جنگ داد. على اکبر چون به جانب ميدان روان شد پدر مهربانش(امام حسین) نگاه مأيوسانه ای به آن جوان كرد و گریه کرد و محاسن شريفش را به جانب آسمان بلند كرد و گفت : خدایا! شاهد باش بر اين قوم جوانى به جنگ آنها می رودكه شبيه ترين مردم است در خِلقت و خُلق و گفتار به پيغمبر تو
گروهى را به خاك هلاكت مى انداخت، آن قدر از آنها كشت تا آنكه صداى ضجّه و شيونشان بلند شد، و بعضى روايت كرده اند كه صد و بيست تن را به خاك هلاكت انداخت. حرارت آفتاب و شدّت عطش و كثرت زخم ها و سنگينى اسلحه او را به خستگی آورد، لذا از ميدان به سوى پدر رفت و عرض كرد كه اى پدر! تشنگى مرا كشت و سنگينى اسلحه مرا به خستگی انداخت آيا ممكن است كه جرعۀ آبى به من دهی! تا در جنگ با دشمنان نیرو پيدا كنم ؟ امام حسین(ع)سيل اشكش از چشم سرازیر شد و فرمود: واغَوْثاه ! فرزندم جنگ را ادامه بده تا زمان کمی تا زود جدّت محمّد (ص)را ملاقات كنى و ایشان ترا به آبی سيراب كند كه هرگز تشنه نشوى!