﷽
#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
واحد🎤
یکی با رویای حج آمد حاجت گرفت و برگشت
یکی با پای فلج آمد حاجت گرفت و برگشت..
یکی دیگر از تو میخواهد لیاقتِ شهادت
یکی میگوید شفاعت کن؛ آقا مرا قیامت..
یکی که من باشم و عمریست نیامده زیارت
وای ...
دلم تنگ ایوان طلای توست
نه تنها سَرم خاک پایِ توست
که من هرچه دارم برایِ توست
وای...
مرا زائرت کن خدایی کن..
کبوتر کن آقا هوایی کن!
اگر شد مرا کربلایی کن!
رضا جانم.. ای رضا جانم
دلم از باب الجواد آمدتا آبرو بگیرد
کنار حوضِ گوهرشادت آمد وضو بگیرد
چه میشد؟! چون کودکی هایَم دوباره میشدم گم
پدرِ من را تا ضریح تو بروی دست مردم!!
میاورد و میشدم مست تو ای امام هشتم..
وای....
همه ما گدایان سلطانیم
گدایان شاه خراسانیم
که عمری در این خانه، مهمانیم!
وای...
الا ای، ولیِ نعمت ایران…
تویی باعثِ برکتِ ایران
فدایی تو ملت ایران
غریب آقا ای غریب آقا…….
🎤حاج #میثم_مطیعی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
#واحد
Haj Meysam MotieeAUD-20211006-WA0070.mp3
زمان:
حجم:
6.3M
حاج میثم مطیعی
واحد
﷽
خداحافظی با دوماه
شور🎙
بازم وقت جداییمون شد نمیتونم
بازم میبینم همدیگه رو نمیدونم
بازم یک سالِ دیگه باید تحمل کرد
همش دوری باشه من زنده نمیمونم
گذشت مثل برق مثل باد مثل آه
گذشت فرصت نوکری این دو ماه
گذشت مهلت این دل رو سیاه
ای سیاهیا خداحافظ
ای کتیبه ها خداحافظ
ای پیرهن سیاه خداحافظ
****
پی کار هیئت میرفتیم چه روزایی
قرار روضه رفتن داشتیم چه شبهایی
میگن هر جا که اسمش باشه حرم میشه
توی آغوش ارباب بودیم چه رویایی
گذشت شب به شب با حسین زندگی
گذشت صبح به صبح نوکری خستگی
گذشت صبح و شب روضه خونگی
نذری دادنا خداحافظ
چایی ریختنا خداحافظ
جارو کردنا خداحافظ
****
فدای اونکه نوکر ها رو صدا کرده
یقینا دونه دونمون و سوا کرده
عزاداری ها ان شاء الله قبول میشه
به والله هر شب زهرا ما رو دعا کرده
گذشت بهترین گعده ی شب نشین
گذشت حرص و جوش، نزدیک اربعین
گذشت شش دهه تو بهشت رو زمین
ای میوندارا خداحافظ
ای علم کشا خداحافظ
اربعینیا خداحافظ
🎤
#حسین_طاهری
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
#خداحافظی
#وداع_با_محرم_و_صفر
السلام علیک یا رسول الله
زبانِ بسته به مدح محمد آرد نُطق
که نخل خشک پی مریم آورد خرما
✍️خاقانی
#گریز شهادت امام حسن(علیه السلام)
#مرثیه
#زبانحال
از لاله زار توحید آتش زبانه می زد
گل گشته بود پرپر بلبل ترانه می زد
در گلشن ولایت یک نو شکفته گل بود
گر می گذاشت گلچین آن گل جوانه می زد
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
قاتل گهی به کوچه گاهی بخانه می زد
گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو
گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
وقتی که باغ می سوخت صیاد بی مروت
مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد
با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را
از ناله ای که مادر در آستانه می زد
این روزها که میدید موی مرا پریشان
با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد
هنگام شرح این غم از قلب زار (میثم)
مانند خانۀ ما آتش زبانه می زد
✍حاج غلامرضا سازگار
#تضرع
#پیامبر(ص)
یا محمّد (ص) من به درگاهت پناه آورده ام
چلچراغ اشگ در این بارگاه آورده ام
دست هایم هر دو خالی، دیدگانم پر زاشک
خون دل، داغ جگر با سوز و آه آورده ام
من همه بارِ گنه، تو رحمةٌ للعالمین
رحمةٌ للعالمین، بار گناه آورده ام
اشگ خجلت، دامن آلوده، بار معصیت
جسم خسته، بارِ سنگین، رنج راه آورده ام
پرده های معصیت بستند چشمم را ولی
رو به این در، در هوای یک نگاه آورده ام
روسیاهم، معصیت کارم، بدم، آلوده ام
هر که هستم بر در رحمت پناه آورده ام
یا محمّد شستشویم ده به آب رحمتت
نامه ای چون رویم از عصیان سیاه آورده ام
چشم گریان من و گم گشته قبر فاطمه
یک فلک سیّاره در اطراف ماه آورده ام
یا محمّد (ص) بر تو و بر دخترت زهرا سلام
از خراسانِ رضا روحی فداه آورده ام
با همه آلودگی محصول من مهر شماست
میوه های نخل «میثم» را گواه آورده ام
✍حاج غلامرضاسازگار
امام حسن مجتبی(علیه السلام)
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
و آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت
خود را تهی زخون دل چند ساله کرد
نبود عجب که خون جگر، گر شدش بجام
عمریش روزگار همین در پیاله کرد
نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش
ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد
زینب درید معجر و آه از جگر کشید
کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد
هر خواهری که بود روان کرد سیل خون
هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد
یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت
آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت
✍وصال شیرازی