ورود حضرت معصومه(سلام الله علیها)
#ترکیب_بند
این دشت پر از زمزمۀ سورۀ نور است
این ماه مدینهست که در حال عبور است
این ماه مدینهست که بر هودجی از نور
میآید و این خطه پر از شادی و شور است
گل میدمد از ششجهت جادۀ ساوه
این دشت سراسر همه وجد است و سرور است
تسبیحکنان است در این بادیه، هر سنگ
صحرا همه در جاذبۀ فیضِ حضور است
آواز صبوحی زده باران سحرگاه
هر لالۀ این باغ یکی جام طهور است
چاووش! صلایی بزن آهنگ پگاه است
ای قافله! بشتاب که قم چشم به راه است
چون از سفر آن محمل مأنوس برآید
بس لالۀ خوشرنگ به پابوس برآید
بر ساحت سجادۀ او جلوه به جلوه
«سُبّوح» گل افشاند و «قُدّوس» برآید
در مجلس فیضش چه اشارات لطیفی
از عالَم معقول به محسوس برآید
این ماه درخشنده چه ماهیست که هر صبح
خورشید پی دیدنش از طوس برآید
آیینه در آیینه از ایوان بلندش
صد باغ پر از جلوۀ طاووس برآید
این روضه، سرای کرم ماست، بیایید
ای اهل حرم! این حرم ماست، بیایید
درهای بهشت از ملکوت تو گشودهست
صد دستهگل از دست قنوت تو گشودهست
در حلقۀ نورانی گلهای سحرخیز
سجادۀ تسبیح سکوت تو گشودهست
گلدستۀ نور تو گواه است که تا عرش
ایوان جلال و جبروت تو گشودهست
در فصل دعا، دست نیاز گل مریم
بر خان کریمانۀ قوت تو گشودهست
هر آیهای از سورۀ نورانی کوثر
فصلی به مقامات ثبوت تو گشودهست
این آینه تصویر به تصویر شکفتهست
تصویر تو در آیۀ تطهیر شکفتهست
✍🏻 زکریا اخلاقی
ورودحضرت معصومه(سلام الله علیها)
#مربع_ترکیب
اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم
بساط شعر کریمانه را رقم بزنم
و از نگاه پر از اشتیاق دم بزنم
به کاشی در ساعت نوشته است چنین
«سپهر سوده به خاک درش هماره جبین»
خدا کند که همیشه فدایتان باشم
کبوتری بشوم در هوایتان باشم
که خط آبی گلدستههایتان باشم
اسیرتان شدهام...؛ خاک پایتان باشم
رسیده از لب بابا به ما ارادت قبل
دو روز فاصله افتاده از زیارت قبل
نمک چشیدۀ مهر تو «حوضِ سلطان» است
همیشه شاعرتان قطرههای باران است
قرار آینهها روبروی ایوان است
ببین که قلب ترک خوردهام بیابان است
شبیه گرد و غبارم ولی پر از دردم
به خویش آمدم و در زمان سفر کردم
رساندهاند به قم ردّ پای محزون را
تو آمدی و به هم ریختی قانون را
نبردهای به خراسان، دل پر از خون را
ببین کنار خودت شوق اشعریون را
سلام خواهر خورشید، آمدی از دور
که با حضور تو بیتم شدهست بیتالنور
«رواق منظر چشم من آستانۀ توست»
رسالت سفر عشق روی شانۀ توست
تبسم همه از لطف بیکرانۀ توست
چه عاشقانه در این قلب شهر، خانۀ توست
رسید بارش باران عشق، هفده روز
کویر قم به نگاه تو ایستاده هنوز
میان حوض حرم شوق آسمان ماندهست
هنوز عطر گل «باغ بابِلان» ماندهست
کنار پنجرهها پلک نیمهجان ماندهست
صدای خستۀ یک دختر جوان ماندهست
که گفت: چادرتان جا برای ما دارد؟
خوشا به حال دلی که فقط تو را دارد
میان برف به سویت کشیده شد راهم
دخیل آینههایم، نفس نفس آهم
رسید تا به ضریح تو دست کوتاهم
به غیر سایۀ تو سایهای نمیخواهم
بگیر در حرمت دستهای خالی را
نبین گناه مرا و شکسته بالی را...
به سجده میروم و مثل ابر میبارم
مطهّر است دلم، حال بهتری دارم
به نور مسجد بالاسرت گرفتارم
ستارگان حرم روشناند و بیدارم
چه سرخوشانه کسی گفت در دل حرمت
که درسِ خارج ماه است داخل حرمت
نه حاج مولویام من، نه مثل کوثریام
نه مثل میثم و پروانه مست نوکریام
کنار توست که مشتاق لطف مادریام
نگاه کن به دل کوچک و کبوتریام
تمام حرف دلم را شنیدهای بانو
و لحظه لحظه به دادم رسیدهای بانو
✍🏻علی پورزمان
برای #لبنان
یک کاسه خون... چشم غروبآلود آفاق است
هر صبح و شب دنیا به خون تازه مشتاق است
رو میکند هر روز طرزی تازه از کشتن
ماییم و حیرت بس که این سلاخ خلاق است
از چشم ما گر بنگری این زخمها مرهم
از چشم ما گر بنگری این زهر تریاق است
این چشمهای غرق خون، دستان بیپیکر
تعبیر بانگ «کُلّنا عباس» عشاق است
رفتهست آه کودکان تشنه تا عیّوق
ای اذن میدان! طاقت عباسها طاق است
✍️محمد مهدی سیار
●انالله و انا الیه راجعون●
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا از مؤمنان مردانى هستند كه به پيمانى كه با خدا بسته بودند وفا كردند. بعضى بر سر پيمان خويش جان باختند و بعضى چشم به راهند و هيچ پيمان خود را دگرگون نكردهاند. احزاب۲۳
■سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان،سید مقاومت به لقاء الله پیوست.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.■
⚘کانون فرهنگی ولایت⚘
شهید #سیدحسن_نصرالله
چه دارد میشود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله!
خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله!
خبر، از انفجار قلبها و خانهها دادند
خبر، بمب است و ویران کرده ما را نیز، نصرالله!
پسِ آن دودها ما «جاءَ نصرالله» میگفتیم
که ما را جز قنوتی نیست دستآویز، نصرالله!
لبی واکن جهان ماندهست دلتنگ رجزهایت
مپرس از کاسهی صبری که شد لبریز، نصرالله!
بگو از مرکز فرماندهی -از آسمان- با ما
چه خواهی کرد با اهریمن خونریز، نصرالله
حسین آمد به بالین تو این ساعت گوارایت
تو و دیدار یار و گریهی یکریز، نصرالله
خودت را سالها مجبور قید زیستن کردی!
چه شد یکسو نهادی جامهی پرهیز، نصرالله!
از این پس، ضاحیه در حاشیه هرگز نخواهد ماند
که قلب ماست بیروتِ شهادتخیز، نصرالله!
✍ #میلاد_عرفان_پور
باسلام
دوستان، چندسال است که اشعار فراوانی در موضوعات مختلف در این کانال قرار داده شده که می توانید با جستجو استفاده نمایید.
🌺موفق باشید🌺
#غزل
#پندیات
دلا ز معرکۀ محنت و بلا مگریز
چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز
تو راست معجزه در کف، ز ساحران مهراس
عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز
تو موج غیرت و عزمی، ز بحر بیم مدار
حذر ز غرش طوفان مکن، ز جا مگریز
ز سستعهدی ایام دلشکسته مشو
نشانه باش چو پرچم، ز بادها مگریز
چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه
به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز
تو از تبار دلیران خیبر و بدری
چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا، مگریز
به نوشخند منافق ز ره کناره مگیر
به زهرخند معاند به انزوا مگریز
چو ره به قبلۀ امن است، پایمردی کن
خطا مکن، ز توهّم به ناکجا مگریز
چو تیر، راهِ هدف گیر و بر هدف بنشین
ز کجروی به حذر باش و از خدا مگریز
«امین» خلق و امانتگزار یزدان باش
به صدق کوش و خطر کن، ز مُدّعا مگریز
✍🏻سیدعلی خامنه ای