eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
612 عکس
154 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماه پرفیض رجب، ماه نبی، ماه خداست ماه توبه، مه رحمت، مه ذکر است و دعاست ماه از خویش بریدن به خدا پیوستن ماه آنکس که به حق واصل واز خویش جداست ماه میلاد شریف دو محمّد دو علی که پر از جلوۀ ماه رخشان ارض و سماست (اولین روز از) این ماه، جمال ازلی در تماشای رخ حضرت باقر پیداست دوم ماه رجب عید بزرگی دگر است عید میلاد علی‌ بن‌ جواد بن رضاست سوم ماه رجب آن دهمین حجب حق جگرش لختۀ خون از شرر زهر جفاست دهم ماه رجب با گل رخسار جواد موج‌زن رایحۀ عطـر ولایت به فضاست بارک‌الله که در سیزده ماه رجب عید میلاد علی، مظهر رب الاعلاست کعبه آغوش گشوده چو گریبان از هم که ز قلب حرم‌الله، علی عقده‌گشاست صاحب‌خانه ندا داد که ای بنت اسد خانه از ماست ولیکن متعلق به شماست قدر و جاه تو بود فوق مقام مریم پسر تو علی است و پسر او عیساست نجل پاک تو امام است به نجل مریم گرچه او مریم و عیساش پیام‌آور ماست این پسر رکن و مقام است و حطیم و زمزم این پسر حجر و حجر، مروه و مسعا و صفاست نیمۀ ماه رجب روز وفات زینب او که دخت علی و مادر صبر است و رضاست زینب، آن فاتح میدان اسارت که هنوز زنده از خطبۀ او واقعۀ کرب‌و‌بلاست شیردخت علی و فاطمه و اخت حسن که حسین دگر است و نفسش عاشوراست بیست و پنج رجب از بهر محبان علی روز اندوه و غم و ناله و اشک است و عزاست روز آزادی زندانی زهرای بتول روز قتل خلف حضرت صادق، موساست گوییا در دل تاریک سیه‌چال، هنوز بانگ العفو بلند از دو لب آن مولاست آن که دربارۀ وی آمده ساق مرضوض چشم‌ها گر ز غمش خون بفشانند رواست روز بیست و ششم ماه رجب داغ پدر بر دل و بر جگر سوختۀ شیر خداست بر دل ختم رسل داغ ابوطالب ماند آن که ایمانش فوق همۀ ایمان‌هاست بیست و هفت رجب است عید بزرگی دیگر عید مزمل و مدثر و نور و طاهاست عید بعثت که نبی رخت رسالت پوشید به! چه عیدی که به از عید صیام و اضحاست عید پرواز بشر، عید نزول قرآن عید نابودی بت، عید تجلای خداست بیست و هشت رجب آغاز فراقی‌ست بزرگ که حسین‌بن‌علی عازم دشت و صحراست کاروان پسر فاطمه هنگام سحر سر به کف دارد و عازم به سوی کرب‌و‌بلاست عزم حج دارد و در اول ره می‌بیند قتلگاه است بر او مروه، صفا تشت طلاست هم‌قدم زینب و عباس و علی‌اکبر پیش رویش علی و پشت سر او زهراست گاه بر فرق علی‌اکبر خود می‌نگرد گاه می‌گرید و چشمش به دو دست سقاست گاه در سینه کند نوک سنان را احساس گاه بیند که بریده سر پاکش ز قفاست سر به کف داشتن و تیر گرفتن به جگر سپر سنگ شدن حج امام شهداست «میثم!»آن تربت شش‌گوشه بود در بر تو وای من! از چه ندیدی حرم یار کجاست؟ (حاج غلامرضاسازگار) توجه*** :جمعۀ اول این ماه.....تغییر داده شده به:«اولین روز از این ماه»
یا مَن اَرْجوهْ ! ببین دیدهٔ گریان دارم ذکرِ اَلعَفو به لب،حاجتِ غفران دارم همه خوبان به مناجات و دعا مشغولند من زِ تأثیرِ گنه حالِ پریشان دارم بسکه نَفسانیَتَم شعله به جانم انداخت خجلت از عترت و شرم از رخِ قرآن دارم یادِ تاریکی قبر و لحد و حشر و صراط دلِ آتشکده و سینه سوزان دارم خسته از معصیتم، کن به گدا لطف حسین من به آقاییِ بی حدّ تو ایمان دارم بدم اما ز غمِ کرببلایت عمری است ناله بر مرثیه های لبِ عطشان دارم یادِ آن پیکرِ زیرِ سُمِ اسبان رفته در دل غمزده ام درد فراوان دارم باحذف دوبیت، به دلیل ایراد قافیه
نوحه امام هادی(علیه السلام) یا حجت بن الحسن ای نور دیده عزای جدّ غریب تو رسیده ای اُمید همه سرت سلامت مهدیِ فاطمه سرت سلامت واویلا واویلا آه و واویلا... مسموم ِ زهر جفا شد امام ِ ما گریان شد از غربتش حیدر و زهرا گرچه از داغش هر دیده پُر آب است غصه ی ما از آن بزم شراب است واویلا واویلا آه و واویلا... گریه کن ِ این دو غم شد هر خاص و عام یک بزم شراب اینجا یکی هم در شام اولاد زهرا با چشمان ِ گریان لبهای خونین و چوب خیزران واویلا واویلا آه و واویلا...
شور شهادت امام هادی(علیه السلام) یا زهرا بیا      امشب سامرا       داره کوچه هاش        بوی کربلا چی بگم از این درد بی حساب         ای وای ای وای ای وای آقامون و بردن بزم شراب         ای وای ای وای ای وای چه غمی تو نگاشه        ناله ای تو صداشه امون از دل زینب رو لباشه وای غریب آقا... آه از غصه هاش     در پیش نگاش      کندن قبرشو      تو زندون براش دل آقامون و آتیش زدن     ای وای ای وای ای وای بی اجازه تو خونش اومدن     ای وای ای وای ای وای امون از زهر کینه      آرزوش فقط اینه بمیره دم آخر تو مدینه وای غریب آقا...  روز خوش ندید    طعنه هی شنید     پشت مرکبِ دشمن می  دوید شبیه رقیه پریشونه    ای وای ای وای ای وای آقامونو بردن تو ویرونه    ای وای ای وای ای وای میزنه دیگه ناله    رو لبش یه سئواله که چه کرد سر بابا با سه ساله وای غریب آقا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرثیه امام هادی (علیه السلام) کسی کـه بندۀ خاص خدای یکتا بود وجـود اطهر او در هجوم غـم ها بـود هماره ذکر خداوند بـر لبش گل کـرد همیشه گلشن محـراب از او مصفا بـود زخاک سامره اش نور بر فلک تابد که او تجّلی آئینه های تقوا بـود اگرچه ریخت شبانه به خانه اش دشمن نداشت بیم ز خصم و به یاد زهرا بـود ز زهر دشمن ظالم، ز پا فتاد کسی که پاره های دل او   پُراز خدایا بـود * صلی الله علیک یا علی بن محمد ایها الهادی النقی     *درحجرۀ دربسته رو به قبله نشسته و قرآن می خواند که به خانه اش حمله کردند و امام را با سر و پای برهنه به حضور آن حاکم ظالم آوردند؛ ملعون در کنار سفرۀ شراب نشسته بود ، حضرت را به حرام دعوت کرد ؛ امام هم به خواستۀ او شعری خواند که تمام مجلس را به گریه درآورد: بَاتُوا عَلَى قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ            غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ‏ [گردنكشان] بر قله كوهساران شب را به روز آوردند در حالى كه مردان نیرومند از آنان پاسدارى مى‏كردند، ولى قله‏ ها نتوانستند آنان را از خطر مرگ برهانند.   نه تنها این بار، بلکه بسیار به حضرت ظلم و جسارت کردند؛ می خواهیم به حضرت عرض کنیم یا امام هادی شما را به مجلس شراب بردند و آزُردند؛ اما خانوادۀ شما نبودند این صحنه را ببینند، دلها بسوزد برای آن آقایی که سر بریده اش را به مجلس شراب آوردند، ودر حضور خانواده اش با چوب خیزران به لبهاش می زدند. بزم شراب ... تشت طلا ... چوب خیزران می زد یزید بر لب او پیش دخترش دخترامام حسین داشت نگاه می کرد:  نزدیک بود تا که کنیز کسی شود رنگش پرید و زد گره ای زیر معجرش  همۀ شهدا از این اشکها فیض ببرند همۀ گذشتگان هم...یا امام هادی! سر داشتی به روی تن اما حسین نه صد شکر داشتی بدن اما حسین نه هم آب بود هم دهن اما حسین نه کردند بر تنت کفن اما حسین نه همه صدا بزنند یا حسین!...