هدایت شده از دکترمجیدطاهری
امام حسن مجتبی(علیه السلام)
مرثیه🍃
واقعاً چقدر باید بر مظلومیت کریم اهل بیت(علیهمالسلام) گریست که در خانه نیز امنیت نداشت! خانه و همسری که باید محل آرامش و امنیت هر مردی باشد....امام کاسۀ آب یا شیری از جُعده گرفت و نوشید و هنگامی که احساس مسمومیت نمود، نگاهی به جعده انداخت و فرمود:«ای دشمن خدا مرا مسموم کردی! به خدا که دیگر همسری چون من نخواهی یافت و آن فاسق به عهد خویش با تو وفا نخواهد کرد!...در اطراف بالین امام(علیهالسلام) برادران و خواهران و فرزندان وی جمع بودند؛ حضرت گاه نگاهی به حسین(علیهالسلام) گاه به زینب(سلامالله علیها) گاه به عباس(علیهالسلام) و فرزندانش که به زودی یتیم میشدند میانداخت...اثر زهر در بدن امام(علیهالسلام) چنان کاری بود که وقتی حال وی به وخامت گذاشت طشتی آوردند و حضرت لختههای خون را برگرداند. با اینکه در پیرامون او برادران، برادرزادهها و بستگان بودند خواهر تحمل این وضع را نداشت. مادرانِ با محبتی چون امالبنین(سلاماللهعلیها)، ام سلمه(سلاماللهعلیها) و عمهها همچون صفیه(سلاماللهعلیها) بودند که او را دلداری دهند؛ اما غروب عاشورا در کربلا در کنار جسم برادرش حسین(علیهالسلام) هیچ کس نبود که زینب(سلاماللهعلیها) سر بر سینۀ او گذارد و گریه کند...
شد از غم دو طشت دلم طشت پر زخون
خون جگر مدام فرو ریزد از عیون
در حیرتم به زینب مضطر چه ها گذشت
آن دم که اوفتاد نگاهش برآن دو طشت
یک طشت را زخون جگر دید لالهگون
یک طشت را بدید در آن ریش پُر زخون
یک طشت را بدید پُر از پارۀ جگر
یک طشت را بدید در آن رأس چون قمر
(صغیر اصفهانی)
📓(قهرمانی نژاد، 1389، 127)
قهرمانی نژاد شایق، بهاءالدین، (1389). مصائب اهل بیت(علیهمالسلام)، روضههای صحیح اهل بیت(علیهمالسلام)، تهران:بینالملل.
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
#امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه
هدایت شده از دکترمجیدطاهری
مرثیه امام حسن علیه السلام.m4a
زمان:
حجم:
6.32M
مرثیه امام حسن مجتبی(علیه السلام)
هدایت شده از دکترمجیدطاهری
نوحه ترکی🎤
باحال وهوای بقیع نوحه ای برای امام حسن(علیه السلام) باگریز به تنور خولی
قان آغلاگوزوم ماه مدینه حسن ئولدی
گون گورمدی غم چکدی غریب وطن ئولدی.
قان آغلا کی آغلاربوگجه گویده ملک لر
همناله دی زهرایه بوماتمده فلک لر
مولایه عزاداریدی دریاده سمک لر
گویا هاموسی سسده دی شاه زمن ئولدی
قان آغلاگوزوم شاهد روز ازل ئولدی
هردردی قصیده ولی عمری غزل ئولدی
جودوکرم وحسنیده ضرب المثل ئولدی
زهرا بالاسی دلبر وجه الحسن ئولدی
حیرت یئری واردور حسنه اولمادی چاره
گویلرده ملک یئرده بشر قیلدی نظاره
کوزه سوئی دریا اوره گین سالدی شراره
اودلاندی دل بند دل بوالحسن ئولدی
افسوس اولوب شمع وفا ظلمیله خاموش
صدیقه ی کبرانی ائدیب زاروسیه پوش
دنیانی ائدیب باده ی هجرانه قدح نوش
مستانه الهی یولونی طی ائدن ئولدی
بیر عمرجگرقانی یئدی صاحب عصمت
دیلدن اونی سالدی وطنینده غم غربت
اولدی اونا جان یولداشی دردیله مصیبت
قلبینده بویوک داغ کیمی دردی چکن ئولدی.
انصافیدی بیرداغلی جگرزهریله دولسون؟
انصافیدی ظلمیله طراوت گلی سولسون؟
شایسته دی گل زینت باغ وچمن اولسون
اما ستمیله گل حلمی اکن ئولدی
صیداجل اولدی ئوزی صیاد معانی
حمدایلدی جان اوسته خداوند جهانی
قالمیشدی اونا خاطره کوچه جریانی
سالدی یادا زهرانی انیس محن ئولدی
زهرا آدی گلدی یادیما کوفه نی سالدی
مطبخده خانم قانلی باشی سینیه آلدی
سسلندی اوغول گورنه گونه فاطمه قالدی
گوردی باشووی بیرده بو الده ئولن ئولدی
کیم بیلدی روا چولده توکه قانووی اوغلوم.
قانیله تیکه بیربیره مژگانووی اوغلوم
تاگوردی گوزوم قانلی بیابانووی اوغلوم
آیا نه گناه اوسته دئدیم بیکفن ئولدی؟
✍️داودبیدق داری
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#نوحه
#ترکی
السلام علیکِ یا سکینه بنت الحسین سلام الله علیها؛
از نسل آفتابی و آیینهی وقار
چون کوه پایداری و چون سرو استوار
در بیکرانِ عصمتِ تو غرق میشوند
ماهِ پُر از تکسُّر و خورشیدِ شرمسار
ای اقتدار فاطمه در هر نگاهِ تو!
ای زینبِ رُباب و حسین! ای بزرگوار!
سجادهی تو بستر اشکِ شبانه است
بالیده از نمازِ تو بر خویش کردگار
از اینکه زود محو جمالِ خدا شدی
بابا به ذاتِ پاک تو میکرد افتخار
ای خندهی تو مایهی آرامش رباب!
از گریهی تو قلب حسین است بیقرار
بابا تو را به خاطر دین بُرد کربلا
چون با صبوری تو شد اسلام نامدار
تقویمِ خاطراتِ سپیدت تمام شد
برگشت سمتِ تو ورقِ سرخِ روزگار
وقتِ وداعِ با پدرت خیسِ اشک شد
آن چشمهای پُر غم و لبریزِ آبشار
بغضِ تو را به ورطهی فریاد میکشید
زینی که واژگون شد و اسبی که بیسوار...
خیمه به خیمه می دوی و جا گرفته است
در قابِ هر نگاهِ تو تصویرِ غصهدار
آتش گرفت دامنِ هر خیمه را ولی
با قطره قطره اشکِ تو شد شعلهها مهار
آغوشِ کودکانِ بدونِ پدر شدی
بودی تو نورِ عشق در آن تیره کارزار
آه از تو برنخاست در آماجِ دشمنی
تا زیرِ تازیانه نیفتی از اقتدار
تنها مطیعِ عمهی مظلومهات شدی
روحِ ولایت است که در توست آشکار
تو زندهای ولی وسطِ شهرِ مردگان
تو روشنی ولی وسطِ دشتِ پُر غبار
با واژههای تیز به جنگِ ریا برو
وقت است تا درآوری از کوفیان دمار
در شام گَردِ ریب و دو رویی فرو نشست
برخاست از کلام تو چون بوی ذوالفقار
تو کوثرِ حسینی و لبریزِ از حیا
باید بترسد از تو یزیدِ شرابخوار
هر بغض میفشرد غمت را به روی هم
اشکت شبیه بود به خونِ دلِ انار
بر منبر آنکه سبِّ علی کرد و هجو گفت
لعنِ سکینه ماند برایش به یادگار
هر روزِ تو به خدمتِ سجاد می گذشت
بانی روضه بودی و یکعمر سوگوار
شوقِ مسیر حج به تو معراج را چشاند
پُر شد مشامت از نفسِ آفریدگار
#محمد_رضا_طالبی
📚کانون فرهنگی آموزشی ولایت
برگزار می نماید!
◀️کلاس های آموزش تخصصی مداحی اهل البیت(علیهم السلام)
📙(جهت خواهران گرامی)
🔸توسط استاد مجرب و مربی خانم
⚡️(با ارائۀ مدرک رسمی)
🕒سه شنبه ها از ساعت ۹صبح تا۱۲
👈تلفن:۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰
آدرس:
تهران
میدان امام حسین(علیه السلام)
کنارگذراتوبان امام علی(علیه السلام)
خیابان ثارالله(علیه السلام)غربی
پلاک۱۱۱
هدایت شده از دکترمجیدطاهری
غزل نوکران درگاه🍃
به نوکری تو خط سیادتم دادند
زکودکی به ولای تو عادتم دادند
در آستان تو اول مرا پذیرفتند
سپس اجازه ی عرض ارادتم دادند
مرا چه زهره که گویم غلام کوی توام
زلطف توست اگر این سعادتم دادند
محبت تو که گنج خداست در دل من
سعادتیست که پیش از ولادتم دادند
خدای را به ولای تو بندگی کردم
به یُمن عشق تو حال عبادتم دادند
شدم به عشق تو آواره تا به هر قدمی
هزار بار ثواب شهادتم دادند
چه از تو خواسته «میثم» که از تو نگرفته
که هر چه خواستم از آن زیادتم دادند
✍️حاج غلامرضاسازگار
باحذف یک بیت
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
#غزل
#امام_حسین_علیه_السلام
زمزمه🎤
زبا ن حال حضرت رقیه (علیها سلام)
عمه بیا تماشا یارم ز ره رسیده
گردیده میهمانم امشب سر بریده
خوش آمدی پدرجان امشب دراین خرابه
ازشوق دیدن تو جانم بلب رسیده
بابا در انتظارت شب تا سپیده بودم
این روز را من ای کاش هرگز ندیده بودم
بابا ببین رسیده هنگام چیدن گل
با دیدن سر تو حالی نداره بلبل
گردیده روی ماهم مانند لاله نیلی
باشد بصورت من آثار ضرب سیلی
بابا بدست دشمن اگرچه من اسیرم
دور سرت بگردم پروانه سان بمیرم
امشب در این خرابه ذکر پدر بگیرم
اشک غم از دو چشمم شب تا سحر بگیرم
گرد فراغ رویت بنشسته بر عذارم
امشب غمی ندارم هستی تو در کنارم
بابا چرا نیامد اکبر برادر من
ساقی نموده پر غم از غصه ساغر من
ممنونم ای پدر جان از من خبر گرفتی
دختر ناز خود را امشب به بر گرفتی
با اشک دیده شویم غبار روی ماهت
آتش زند بجانم شرار هر نگاهت
✍️شیدا نیشابوری
گوشواره:باباحسین حسین جان
#زمزمه
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها