eitaa logo
شاعرانه
27.4هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
762 ویدیو
76 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌از پشت پنجره ے نگاهت، آفتاب طلوع می ڪند! چہ قدر دل انگیز است صبــح از نگاه تـو.... |صبحتون بخیر و پر برکت🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
عمریست تا از جان و دل، ای جان و دل، می‌خوانمت تو نیز خواهان منی می‌دانمت، می‌دانمت گفتی اگر دانی مرا، آیی و بستانی مرا ای هیچگاهِ ناکجا، گو کِی، کجا بستانمت؟ 📜 @sheraneh_eitaa
بلدم شعر ببافم بلدم ناز کنم بلدی گیس ببافی..؟ بلدی باز کنی؟ تو که استاد سخن نام گرفتی امروز بلدی عشق خودت رو به من ابراز کنی؟ 📜 @sheraneh_eitaa
وصلِ تو کجا و منِ مهجور کجا دردانه کجا حوصلهٔ مور کجا هر چند ز سوختن ندارم باکی پروانه کجا و آتشِ طور کجا 📜 @sheraneh_eitaa
به یاد ساقی میخانه‌ام، شراب شراب مپرس حال دلم را که شد خراب خراب به آنچه دیده‌ام از خلق اعتمادی نیست که می‌زنند در این شهر بر نقاب نقاب ز دین‌فروشی اهل ریا نفهمیدیم کجا گناه گناه است و کی ثواب ثواب به بارگاه امیری دخیل باید بست که می‌دهد به سؤالات بی‌جواب جواب عجیب نیست که در شرح سطری از سخنش بیاورند رسولان بی‌کتاب کتاب فرشتگان مقرب هنوز هم در عرش به سر نهند در اندوه بوتراب تراب 📜 @sheraneh_eitaa
مرحوم عباسعلی براتی‌پور سال ۱۳۲۲ در تهران متولد شد و در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ به دلیل ایست قلبی درگشت. وی از اواخر دبيرستان به ادبیات علاقه پیدا کرد و دواوین شعرا را مطالعه کرد. پس از اخذ دیپلم به استخدام نيروی هوایی درآمد و با استعداد خوبی که داشت، در سال ۴۲ برای گذراندن دورۀ فنّی به کشور آمريکا اعزام شد. او حتی در خارج از کشور از سرودن غافل نشد. پس از پیروزی انقلاب انگیزه‌اش برای سرودن بیشتر شد و توانست قبل از بازنشستگی با درجۀ سرهنگی، اولین مجموعه کتاب شعرش را به چاپ برساند. براتی‌پور مدیر جلسات نقد و بررسی شعر حوزۀ هنری، مسئول صفحۀ ادبی روزنامۀ رسالت، عضو شورای شعر وزارت ارشاد و داور کنگره‌های شعر بوده است. «دل و دریا»، «ارغوانی‌ها»، «نقش مستوری» و «آیینه و ماه» از آثار او است. 📜 @sheraneh_eitaa
چه‌ زیباست‌ روی‌ تو در خواب‌ دیدن ‌فروغ‌ نگاه‌ تو در آب‌ دیدن ‌چه‌ زیباست‌ رخسار خورشیدی‌ تو پس‌ از پرده‌داری‌ مهتاب‌ دیدن ‌چه‌ زیباست‌ در چشمه‌ نور چشمت ‌شکوفایی‌ روشن‌ ناب‌ دیدن ‌چه‌ زیباست‌ دور از شکوه‌ حضورت ‌نگاه‌ تو در چشم‌ احباب‌ دیدن ‌چه‌ زیباست‌ تصویر روحانی‌ تو به‌ یکباره‌ در پیکر قاب‌ دیدن ‌چه‌ زیباست‌ در خلوت‌ دل‌ نشستن ‌جمال‌ تو دور از تب‌ و تاب‌ دیدن ‌چه‌ زیباست‌ در جست‌وجویی‌ عطشناک ‌لب‌ عاشقان‌ تو سیراب‌ دیدن ‌چه‌ زیباست‌ در چشم‌ دریایی‌ تو نگاه‌ خروشان‌ گرداب‌ دیدن ‌چه‌ زیباست‌ در اقتدای‌ نمازم ‌تو را در تجلای‌ محراب‌ دیدن ‌چه‌ زیباست‌ گر پا گذاری‌ به‌ چشمم ‌نشستن‌ کناری‌ و سیلاب‌ دیدن 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | یارم آمد پس از دو ثانیه رفت این نشد طرز رفت و آمد که😁 شعرخوانی طنز آقای ناصر فیض در حضور رهبر انقلاب 📜 @sheraneh_eitaa
ای جذبهٔ ذی‌الحجه و شور رمضانم در شادی شعبان تو غرق است جهانم تقدیر مرا نور نگاه تو رقم زد باید که شب چشم تو را قدر بدانم روی تو و خورشید، نه، روشن‌تر از آنی چشم من و آیینه، نه، حیران‌تر از آنم در سایهٔ قرآن نگاه تو نشستم باران زد و برخاست غبار از دل و جانم برخاست جهان با من برخاسته از شوق تا حادثهٔ نام تو آمد به زبانم عید است و سعید است اگر ماه تو باشی ای جذبهٔ ذی‌الحجه و شور رمضانم پروردگارا؛ این ماه مبارک رو به پایان است… از بخشش و رحمت خود، ما و عزیزانمان را بی نصیب مگذار! «آمین» عید سعید فطر پیشاپیش بر شما عزیزان مبارک باد🌺🌺🌺🌺 📜 @sheraneh_eitaa
آمدی و دل ما بردی و رفتی ای ماه! با تو خوش بود سحرهای «بِکَ یا الله» چه سحرها، چه سحرهای خوشی بود و گذشت چه خبرها، چه سفرهای خوشی بود و گذشت نظر لطف خدا بود که افتاد به ما تشنگی، فرصت سیراب شدن داد به ما یاد جوع و عطشِ روز قیامت کردیم یاد ظهر عطش‌افروز قیامت کردیم... به خدا چلّه عشق است همین سی‌روزه می‌توان بار سفر بست همین سی‌روزه گفته بودم که فقط چند سحر فرصت هست چند بار ای دل من! بغض تو این ماه شکست؟ روزی‌ات شد سفری در دل شب، با مولا؟ سفری تا سحرِ «فُزْتُ وَ رَبّ» با مولا؟ تشنگی ذکر لب ما شده بود این یک‌ماه روزه شد روضۀ لب‌های اباعبدالله سوختیم آه به یاد لب عطشان حسین یاد لب‌های ترک‌خوردۀ طفلان حسین ای خوشا آن‌که سبکبار به عید آمده است آن‌که با وعده دیدار به عید آمده است آن‌که عیدانه ز لبخند امامش دارد چشم بر آمدن ماه تمامش دارد تو عزیز دوجهانی و فقیریم، فقیر یوسفا «أَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ»، تو ما را بپذیر نوبهارا! دل پرخون چمن را دریاب روزه‌داران فلسطین و یمن را دریاب طاقت امت جدّت به خدا طاق شده آه خونین‌جگرا‌ن، شعلۀ آفاق شده کاش آیینۀ دل، مات جمال تو شود عید ما رؤیت ابروی هلال تو شود... عید فطر آمده، باشیم به فکر فقرا عید فطرآمده، «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا» مردم ما دلشان صبر زلالی دارد سفرۀ کوچکشان نان حلالی دارد... معدن رنج، دل کارگران است هنوز چشم مردم به عدالت، نگران است هنوز سنگر توست همین میز و امیدی‌ست به تو آن سوی میزِ تو چشمان شهیدی‌ست به تو گره ار وا نکنی خود گره کار مباش برنمی‌داری اگر بار کسی، بار مباش عید شد، آمدن عید مبارک بادت وان مواعید که کردی، نرود از یادت عید رسوا شدن دشمن پیمان‌شکن است روز یکدل شدن و جشن خروش وطن است... دل به لبخند که بستیم؟ عدو غدار است! وقت اظهار«اَشداءُ علی الکُفار» است... پشت سر لشکر فرعون و مقابل، دریاست ذره‌ای ترس به دل راه مده، حق با ماست نیل اگر هست عصا در کف موسا هم هست مژده «إِنَّ مَعِی رَبِّی» آقا هم هست... از سوی کرببلا عازم راه قدسیم روز پیکار همه عضو سپاه قدسیم قدس ای قدس! پی یاری تو از همه سو می‌رسد لشکر پیروز «رِجالٌ صَدَقوا» می‌رسیم از ری و بلخ و نجف و شام و حجاز صف به صف تا که بخوانیم به صحن تو نماز مژده ای قدس که آیات رهایی با ماست بزن ای قلب فلسطین که صدایت زیباست رود، آن نیست که سنگی به رهش سد نشود رود، آن است که در راه مردّد نشود چشم این رود چهل‌ساله‌ به دریاست هنوز یک جهان، نهر دعا پشت سر ماست هنوز اولین بارقۀ صبح سپید است امید نفس زخمی جانباز و شهید است امید دشمنانی که گرفتند شهید از من و تو وای از آن دم که بگیرند امید از من و تو دل ما مانده به پیروزی فردا روشن دل ما روشن و راه حججی‌ها روشن 🎙اجرا شده توسط پیش از نماز عید فطر سال ۱۳۹۷ هنگام نماز عید فطر، زمانی که دست به سوی آسمان بلند کردید محتاج دعاهای خیر شما هستیم عید سعید فطر مبارک 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 📜 @sheraneh_eitaa
ای انبیا به درگه شاهانه ات مقیم من سائل سرای شما هستم از قدیم ما یک هزاره بی رخ ماه تو روزه ایم عید سعید فطر منی «ایُّهاالکریم» 📜 @sheraneh_eitaa
کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت ؟ که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت به قصه ی تو هم امشب درون بستر سینه هوای "خواب" ندارد دلی که کرده هوایت شبتون در پناه حق🌙 هنگام نماز عید فطر، زمانی که دست به سوی آسمان بلند کردید محتاج دعاهای خیر شما هستیم عید سعید فطر مبارک 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 📜 @sheraneh_eitaa
صبح شدصدهاحکایت دردلم باقی ست ؛ نیست؟ روشنی پیغام پایان غم شبگردهاست ! |صبحتون بخیر و پر برکت🌸🌿 📜 @sheraneh_eitaa
عید است و دلم خانۀ ویرانه بیا این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا یک ماه تمام میهمانت بودیم یک روز به مهمانی این خانه بیا آرزومندیم که خداوند طاعات شما را بپذیرد و شادی و مغفرت در این عید پربرکت نصیب راهتان گردد «حلول ماه شوال و عید سعید فطر بر شما مبارک باد» 🌸🎉🌸🎉🌸🎉🌸🎉 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به ذهن شب زده من ظهور کن مهتاب ز دشت تیره ظلمت عبور کن مهتاب دلم گرفته ، نگارم ، ببین که تاریکم به خاطر دل عاشق ، ظهورکن مهتاب. اللهم عجل لولیک الفرج 🎈🎊 حلول ماه شوال و عید سعید فطر مبارک باد ⭕️ افسوس که ماه رمضان رفت افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت افسوس که سی پاره این ماه مبارک از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت ماه رمضان حافظ این گله بُد از گرگ فریاد که زود از سر این گله شبان رفت شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت شیرازه جمعیت بیداردلان رفت بیقدری ما چون نشود فاش به عالم؟ ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان آن روز که این ماه مبارک ز میان رفت تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت از نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفت با قامت چون تیر درین معرکه آمد از بار گنه با قد مانند کمان رفت برداشت ز دوش همه کس بار گنه را چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت چون اشک غیوران به سراپرده مژگان دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب آنها که به صائب ز وداع رمضان رفت 📜 @sheraneh_eitaa
انیس و مونس دل های بی قراری تو برای اهل وِلا ، لطف کردگاری تو به چشم دشمن بدکار ، ذوالفقاری تو برای هر دو جهان شاه و ، شاهکاری تو تو را به چادر زهرا قسم شها برگرد دوای سینه خیرالنسا بیا برگرد شکوه کعبه تویی،مکه و منایی تو صفای مروه تویی،زمزم و صفایی تو صلاة و قبله تویی،مظهر خدایی تو رکوع و سجده تویی،بهترین دعایی تو متی تری ؟ که به صف ایستاده ایم همه متی نری ؟ که به پایت فتاده ایم همه بیا که خاتمه هستی تو بر مصیبت من تو آگهی به خدا، از درون و نیت من فراریم ز دروغ و تویی حقیقت من من از تبار یقینم ، بیا بصیرت من جهان پر است از اهریمنان و جُز غم نیست کسی به غیر خودت منجی دو عالم نیست برای لغزش آلوده سِتر یعنی تو نماز نافله و شفع و وتر ؛ یعنی تو گلاب و مشک تویی، اصل عِطر یعنی تو برای منتظران عید فطر یعنی تو بیا که عید نداریم بی عیادت تو بیا که حاجت ما نیست جز زیارت تو 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | قسمت این است تو بیدار کنی دنیا را بشکنی هیبت پوشالی آمریکا را 🔹شعرخوانی حماسی محمدرضا بذری در مصلی تهران 📜 @sheraneh_eitaa
ای هلالی که تماشای رخت دلخواه است هله ای ماه! خدای من و تو الله است روز عید است و قنوت است و دعای من و تو اهل جود و جبروت است خدای من و تو.. و له الشکر که یک ماه مرا مهمان کرد و له الحمد گناهان مرا پنهان کرد بسته شد پنجرهٔ عرشی راز رمضان الوداع ای سحر راز و نیاز رمضان الوداع ای شب الغوث شب خَلِّصنا شب قدری که نشد قدر بدانیم تو را بزم قرآن به سر و بندگی درگاهش لیلة القدر و نوای «بک یا اللهش» دم گرفتیم شب گریه به آواز جلی «بعلیٍ بعلیٍ بعلیٍ بعلی» دم گرفتیم به ذکری ابدی و ازلی «بحسین بن علیٍ بحسین بن علی» سخت دلتنگ توایم ای مه کامل! رمضان! ای که از همدمی‌ات نرم شد این دل، رمضان الوداع ای که لبم را به عطش خوش کردی در دلم شوق گنه بود تو خامُش کردی تشنگی را تو چشاندی به من از روی کرم تا ز یادم نرود تشنگی اهل حرم یا رب ار هست مرا جرم نبخشیده هنوز عیدی‌ام را بده و در گذر از آن امروز کاش فیض سحر و روزه بماند با ما نور این طاعت سی روزه بماند با ما دل ببندیم به شیرینی امساک ای کاش روزی ما نشود لقمهٔ ناپاک ای کاش ای خوشا روزهٔ هر روزهٔ چشم و دل و کام ای خوشا شیوهٔ پرهیز ز شبهه، ز حرام نگذاریم که آید به سر سفره ما لقمهٔ دوزخی «رشوه» و زَقّوم «ربا» پی هر لقمه مبادا که دهان بگشاییم ما که پروردهٔ نان و نمک مولاییم کار و همت همهٔ رنگ و بوی این خاک است عرق کارگران آبروی این خاک است به عمل کار برآید به سخندانی نیست پینهٔ دست کم از پینهٔ پیشانی نیست کارگر، گرچه عرق، آب وضویش باشد عرق شرم مبادا که به رویش باشد آه از آن دست پر از پینه که حسرت بکشد پدری کز زن و فرزند خجالت بکشد ای نشسته صف اول! نکنی خود را گم پی اقدام تو هستند هنوز این مردم چند روزی تو مقامی به امانت داری منصبت را نکند طعمهٔ خود پنداری راه می‌جویی اگر، شیوهٔ مولاست دلیل قصهٔ آهن تفتیده و دستان عقیل.. پلک بر هم مگذارید که فرصت رفته‌ست پلک بر هم زدنی فرصت خدمت رفته‌ست ما نه آنیم که آموختهٔ غرب شویم پی هر وسوسه‌ای سوختهٔ غرب شویم سیلی از کوخ‌نشین، کاخ‌نشین خواهد خورد و زمین‌خوار سرانجام زمین خواهد خورد.. اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری‌ست قرص خواب است ولی چارهٔ ما بیداری‌ست تا ابد تربیت از مهر ولی می‌گیریم مشق از غیرت ابروی علی می‌گیریم ما بر آنیم که در مکتب او دیده شویم با علی اصغر و قاسم همه فهمیده شویم تا ابد سستی تسلیم مبادا با ما وحشت از حربهٔ تحریم مبادا با ما.. عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست بارها عهد شکست و نشکستیم ای دوست هر چه می‌شد بَرَد از کیسهٔ ما بُرد که بُرد «بُرد بُرد» این بُوَد آری همه را بُرد که بُرد گفته بودند که دشمن به تجارت آمد پیر ما گفت که البتّه به غارت آمد خواب دیدند صَلاح از طرف بیگانه‌ست به خود آییم نجات همه در این خانه‌ست کارزار است، قدم قاطع و محکم بردار سخن از صلح بگو، اسلحه را هم بردار! راه ما راه حسین است و به خون روشن شد تکیه بر تیغ زد آن دم که جهان دشمن شد نه به دل راه بده واهمه از اخم عدو نه دلت غنج رود باز به لبخندی از او دل به لبخندش اگر باخته‌ای، باخته‌ای! گر ز اخمش سپر انداخته‌ای باخته‌ای! غم مخور، سست مشو، با صف اعدا بستیز مژدهٔ «لا تهنوا» می‌رسد از جا برخیز تا بدانند که هان لشکر احمد ماییم رزمجویان و دلیران محمد ماییم ذوالفقار علوی بود برون شد ز نیام مرحبا، دست مریزاد، سپاه اسلام.. اینکه چون صاعقه آمد به سرت تکفیری ذوالفقار است که از غرّش آن می‌میری.. دشمن از ابلهی‌اش در طمع خام افتاد تشت رسوایی‌اش اما ز سر بام افتاد.. رقص شمشیر چو در خیمهٔ دشمن برپاست سپر انداختن و طعنه به شمشیر خطاست آری آرامش ما مرد خطر می‌طلبد صبح پیروزی ما خون جگر می‌طلبد «می‌وزد از همه جا بوی گل یاس شهید از کجا آمده‌اند این همه عباس شهید ذوالجناح از نفس این‌بار نخواهد افتاد علم از دست علمدار نخواهد افتاد» در دفاع از حرم، آیینهٔ آن سقاییم همچو عباس، علمدار ولایت ماییم این زره پشت ندارد منگر برگردیم تیغ در دست، به ره، منتظر ناوردیم قدس ای قبلهٔ آغاز که پایان با توست مهر باطل شدن فتنهٔ شیطان با توست تو کلید همهٔ گمشدگی‌ها هستی قدس ای قدس! تو آزادی دنیا هستی منشینید به غم، شام بلا می‌گذرد راه ما از سفر کرببلا می‌گذرد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سروده مشترک جمعی از شاعران: آقایان علی‌محمد مؤدب، رضا وحیدزاده میلاد عرفان پور، محمدمهدی سیار 📜 @sheraneh_eitaa
عید فطر و عید رحمت آمده‌ عید فرصت، عید نعمت آمده‌ عید پاکی و طهارت آمده عید شادی و مسرت آمده عید دوری از گناهان آمده عید عترت ،عید قرآن آمده عید فطر وعیدجود بی حساب عید فطر و عید خوب انتخاب عید فطر و عید دوری از عقاب عید فطر ، عید دعای مستجاب عیدعشق و عیددوری از گناه بردن دل سوی درگاه الاه عید فطر، روز رهایی آمده روز حق ، روز خدایی آمده روز عشق و آشنایی آمده از سوی داور صدایی آمده پاکی طینت مبارک بر شما این همه عزت مبارک بر شما روزه دارانی که گشته بی شکیب بار دیگر آمده‌ عید حبیب آنکه باشد برهمه دلها طبیب جود و احسان خدا باشد عجیب آمدی و باز افلاکی شدی با نگاهش بنده پاکی شدی حق به تو بنموده جود و التفات بر تو نوشانده خدا آب حیات بنده اش را داده از دوزخ نجات نام او حلال جمع مشکلات بوده ای مهمان حی لم یزل بنده اش را دوست دارد از ازل بر همه یزدان عنایت می‌کند لطف وجود بینهایت می‌کند بندگانش را حمایت می‌کند هر دلی رااوهدایت می‌کند تو کنون برگشته محبوبش شدی شکرلله بنده خوبش شدی بوده ای از لطف و احسان خدا در کنار سفره ،مهمان خدا بوده ای در تحت فرمان خدا مانده ای بر عهد و پیمان خدا نور خود را بر دلت تابیده است او تورا ازلطف خودبخشیده است مهرحیدر در دلت اعجاز کرد باب رحمت را به رویت باز کرد این دلت سوی خدا پرواز کرد عشق را با نام او آغاز کرد مهر حیدر داده بر قلب تو شور آتش دوزخ نموده بر تو نور همچو پیغمبر بود خیر کثیر در کرامت باشد حیدر بی‌نظیر دردو عالم برهمه باشد امیر دستگیر هر کبیروهرفقیر هر دلی رااوخدایی میکند ازهمه مشکل گشایی میکند او بود ختم رسل را یادگار مردی و مردانگی را افتخار شیعه را داده ولایش اعتبار دستگیر شیعه در روز شمار حب اوغم از دل عالم برد اوبد و خوب جهان را می خرد عالمی شرمنده ایثار او تا ابد شد جاودان آثار او تکیه گاه اهل دل دیواراو ماگدایان سربازاراو مرتضی راتاابدداریم دوست روزمحشردستگیرشیعه اوست من(رضا) هستم گدای مرتضی مهر او بنهاده در قلبم خدا گشته ام بر درگه حیدر گدا بروجودم داده مهراوضیا تا نفس آید مرید حیدرم ریزه خوار سفره پیغمبرم 📜 @sheraneh_eitaa
فریبا یوسفی شاعر ، نویسنده و منتقد ادبی متولد سال 1349 در تهران و دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است . فریبا یوسفی در سال 89 برنده جایزه پروین اعتصامی شد و بعدها داور این جشنواره نیز بود. 📜 @sheraneh_eitaa
نه خوابم می برد نه می برد مرگم به بیداری به این حال معلق تا کی ام بیدار می داری؟ فقط یک پنجره کافی ست تا خورشید برگردد به این شب های سیمانی و ساعت های دیواری هوا ! گاهی هوا ! گاهی هوا ! گاهی هوا ! گاهی نفس بفرست ! مُردم آه ! از این آه ِ تکراری برایم چشمگی کن تشنگی را از لبم بردار بجوش آنگاه شعری باش _ رودی جاودان جاری_ نه تقویم و نه تاریخ و .. زمان یک برگ یک برگ است زمین یک فصل یک فصل است با آینده ی تاری ... که خواهد برد با هر فصل ما را رو به خواب مرگ که خواهد برد با هر مرگ ما را رو به بیداری.. 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی فریبا یوسفی به مناسبت عید سعید فطر، خوانش غزلی از حافظ 📜 @sheraneh_eitaa
وصل تو دوایی است که بیمارش نیست حسن تو متاعی است که بازارش نیست عشق تو کمندی که گرفتارش نیست حمد تو زبانی است که گفتارش نیست 📜 @sheraneh_eitaa
چشم هایی چه فریبنده و شیطان داری قامتی سبز تر از سرو خرامان داری عطر گیسوی تو پر کرده هوا را ، نکند لای موهای خودت قمصر کاشان داری چشم هایت ، عسل ناب ِ سهند و سبلان و … لبانی که به شیرینی سوهان داری گونه هایت گل من ! ساوه و گل های انار عطر باران زده ی جنگل گیلان داری جاده چالوس ِ تنت فصل غزلخوانی هاست این همه شیفته و مست و غزلخوان داری شهر با آمدنت یکسره آشوب شده لشکری پشت خودت مثل رضا خان داری باغبان ! خانه ات آباد ، دل از ما برده -سیب لبنان که در آغوش فراوان داری بذل کرده است سمرقند و بخارا… حافظ تو چه چیزی کم از آن دختر افغان داری اصفهان با همه ی جاذبه اش می داند آنچه خوبان همه دارند ، دو چندان داری ” فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم ” توی رگ های خداوند تو جریان داری 📜 @sheraneh_eitaa