به عشق چای عراقی
به عشق بوی سیب
به عشق حرم حبیب
به عشق اصحاب
به عشق قتلگاه
به عشق خیمه گاه
به عشق تل زینبیه
به عشق عباس
به عشق مقام اکبر
به عشق مقام اصغر
به عشق نهر علقمه
به عشق مقام امام زمان
رفتم به کربلا
به حرم حسین رسیدم
دیدم چای ام سرد شد
بوی سیب ام نمی آید
از حبیب گذشتم
خیمه گاه یادم رفت
تل زینبیه ای نیست
مقام علی اکبر و علی اصغر رفت
نهر علقمه خشک شد
بین الحرمین در کار نیست
حضرت عباس را ندیدم
به حرم حسین که رسیدم
همه آنها را دیدم
در زیر رواق هستند
دور قبه حسین هستند
شب جمعه بود
ملائکه آنجا هستند
پیامبران به خاک نشستند
همه سر بزیر هستند
خدایا چه کسی نیست اینجا
تو که هستی
پس چرا ساکتند اینها
که ندا رسید فاطمه می آید
با ناله و آه این چنین می آید
گوید حسین من چه شد
نور دو عین من چه شد
ناگهان ولوله ای افتاد
صدای ضجه ها افتاد
همهمه سینه زدن ها آمد
اشک از دیده ها آمد
صدای یاحسین ها می آید
صدای یا بنی ولدی می آید
صدای لبیک یا حسین می آید
پرهای ملائک به پرواز آمد
گفتند از عرش ندا می آید
فرمان بالابردن اشک می آید
فرمان قبولی زوار می آید
جواب حاجت روا می آید
#شعر #ارسالی_مخاطب #امام_حسین
📜 @sheraneh_eitaa
رندی به راه عشق سبکبار میرود
کاول قدم به خانهٔ خمار میرود
اسرار خرابات و رموز دل عشاق
گفتن برِ بیگانه سزاوار نباشد
از قیل و قال مدرسه چون دل گرفت زنگ
بزدایمش به صحبت رندانِ باده نوش
چه جلوه کرد ندانم نگار عشوه گرم
که هر که را نگرم روی اوست در نظرم
#شعر #رضاقلی_خان_هدایت #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
چہ شیرین است خوابیدن کنار او که بیدار است
سرم بر روے پاهایش لبم مجنون دیدار است
شبتون در پناه حق
#عباس_عظیم_زاده #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
برخیز که خوشترین پگاه آمده است
هنگامهٔ صبحِ دلبخواه آمده است
برخیز و به مِهر پرده بردار از روی
خورشید به جستجوی ماه آمده است
#صفیه_قومنجانی #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند
اول به جان گمشدۀ خود دعا کنند
شد عالمی اسیر جمال تو، رخ نما
تا عاشقانه سیر جمال خدا کنند
روی تو را ندیده خریدار بودهاند
«تا آن زمان که پرده برافتد چهها کنند؟»..
آهسته چون نسیم گذر کن در این چمن
تا غنچهها به شوق تو آغوش وا کنند..
عهدی که بستهایم، فراموش کی کنیم؟
صاحبدلان به عهد امانت وفا کنند
از ما جمال خویش مپوشان که گفتهاند:
«اهل نظر معامله با آشنا کنند»..
«پروانه» سوخت ز آتش هجران ولی نگفت:
«شاهان کم التفات به حال گدا کنند»
#محمدعلی_مجاهدی #شعر #امام_زمان
📜 @sheraneh_eitaa
عشقبازی را چه خوش فرهاد مسکین کرد و رفت
جان شیرین را فدای جان شیرین کرد و رفت
یادگاری در جهان از تیشه بهر خود گذاشت
بیستون را گر ز خون خویش رنگین کرد و رفت
دیشب آن نامهربان مه آمد و از اشک شوق
آسمان دامنم را پر ز پروین کرد و رفت
پیش از اینها ای مسلمان داشتم دین و دلی
آن بت کافر چنینم بیدل و دین کرد و رفت
تا شود آگه ز حال زار دل، باد صبا
موبهمو گردش در آن گیسوی پرچین کرد و رفت
وای بر آن مردمآزاری که در ده روز عمر
آمد و خود را میان خلق ننگین کرد و رفت
این غزل را تا غزال مشک موی من شنید
آمد و بر فرخی صد گونه تحسین کرد و رفت
#شعر #فرخی_یزدی
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴«ما برای خواندن این قصه عشق به خاک، رنج دوران برده ایم.»
🔸دو سال بعد از اتمام جنگ، در بیست و ششم مرداد سال ۱۳۶۹، طی تبادل اسرا، اولین گروه از اسرای ایرانی زندان های رژیم بعث عراق، به خاک ایران برگشتند
🎙موسیقی متن بوی پیراهن یوسف اثر ماندگار استاد مجید انتظامی
کشیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را
کشاندی سمت خود، دادی به من پای لیاقت را
به پا میخیزم و پا در رکاب جاده میآیم
به پای عشق خواهم رفت راه بینهایت را
هوای روزگار من سیاه از دود غفلتهاست
شلوغیهای شهر از من گرفته کنج خلوت را
زمین گم میشود در ازدحام گامهای شوق
کم آوردهست جاده این همه شوق زیارت را..
نشاندی پرچم هیهات را بر قلهٔ عالم
به پای سر، سراسر فتح کردی قاف عزت را..
مرام ساقی تو رودها را تشنهٔ حق کرد
که از آن روز میجویند دریای حقیقت را
جهان خود را رها کرده... به راهت اقتدا کرده
ببین لبیکهای فرد فرد این جماعت را
::
امام صبح پیروزی به ما سر میزند روزی
به پایان میرساند اربعینها عصر غیبت را
#جعفر_عباسی #امام_حسین #اربعین #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
عشق به یک سو فکند پرده چو از روی ذات
شد ز میان غیر ذات جمله فعل و صفات
هر من و مایی که هست میرود اندر میان
چون که به آخر رسید سلسله ممکنات
دست ز هستی بشوی تا شودت روی دوست
جلوهگر از شش جهت گرچه ندارد جهات
همرهی خضر کن در ظلمات فنا
ور نه به خود کی رسی بر سر آب حیات
هر که به لعل لبش خضر صفت پی برد
یافت حیات ابد رست ز رنج ممات
سر به ارادت بنه در قدم رهروی
کز سخن دلکشش حل شودت مشکلات
بعد چهل سال زهد وحدت پرهیزکار
ترک حرم کرد و گشت معتکف سومنات
#شعر #وحدت_کرمانشاهی
📜 @sheraneh_eitaa
ملا فتحالله وفایی شوشتری (زادهٔ ۱۲۰۸ شمسی در شوشتر، درگذشتهٔ ۱۳۰۳ شمسی در نجف) شاعر، صوفی و عارف قرن سیزدهم هجری بود.
از حکیم وفائی شوشتری که در عصر قاجاریه میزیست چند اثر از جمله دیوان وفایی، سراج المحتاج، الطباق الذهب، شهاب ثاقب و رساله الجبر و التفویص بجای مانده است. کتاب دیوان وفایی در سال ۱۳۲۰ شمسی به چاپ رسیده و پس از آن به کوشش مهدی آصفی در سال ۱۳۷۸ شمسی بازنشر شده است.
#وفایی_شوشتری #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
بستهام باز، به پیمانهٔ می پیمان را
تا ز پیمانهٔ می تازه کنم ایمان را
جز دل من که زند، یکتنه بر آن خم زلف
کس ندیدهست که گو لطمه زند چوگان را
دل ربودی ز من و جان به تو خواهم دادن
منّت از بخت کشم چون بسپارم جان را
دید تا چاه زنخدان تو را یوسف دل
برگزید از همه آفاق چه و زندان را
گر رسد دست به آن زلف درازم روزی
مو به مو شرح دهم با تو شب هجران را
دوش گفتی بطلب هر چه که خواهی از ما
از تو بهتر چه بوَد تا که بخواهم آن را
گر اشاره ز لبت هست که جان باید داد
پیش مرجان تو قدری نبود مر جان را
به جحیمم مبر ای دوست که از همّت عشق
رشک فردوس به یاد تو کنم نیران را
گر به جنّت بروم باز تو را میجویم
طالب دوست «وفایی» چه کند رضوان را
#شعر #وفایی_شوشتری
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از خود در حیرت بودم. غمگین و افسرده و بههمریخته بودم و پریشانخاطر. تن در یاسوج و جان در نجف و کربلا. به ناچار تفأل کردم به «کوهزاد» با این نیّت که منِ لر که در یاسوج هم غریبهام، که هستم و آمد:
«از شانۀ صخرۀ عطشباری
آویخته پیچک نگونساری
گنجشک غریبیام که از دنیا
قانع شدهام به بوتۀ خاری»
و با هر بیت، اشک بیاختیار میآمد:
«چنبر زده بر دلم غمی، گویی
لم داده به روی صخرهای ماری
خاموشم و سینهام پر از نغمهست
چون چلچلۀ شکستهمنقاری»
و با بیت بعد، یاد این مصرع خود از مثنوی «سیاکو» افتادم و عنانم از کف رفت:
«منمه بی چار و چدر چی دال پیری
هام دلیز خوم چی دس بسی اسیری»
گریستم مصرع به مصرع:
«سر برده به زیر بال خود روحم
مانند عقاب پیر بیماری»
و تا آخر این مویه بود و به تعبیر خود شاعر:
«این شعر غزل نمیشود، بگذر
بذر علفی است در نمکزاری»
📜 @sheraneh_eitaa
تا ریشه درون خاک داریم
از حادثه ها چه باک داریم؟
با هرکه حسینی است قلبش
ما نقطه ی اشتراک داریم
در راه دفاع از ولایت
یک ملت سینه چاک داریم
آزادی قدس در سر ماست
اندیشه ی سبز و پاک داریم
یا حضرت «صاحب الزمان(عج)» را
بر گردن خود پلاک داریم
ما منتظر ظهور یاریم
از حادثه ها چه باک داریم
#محمدجواد_منوچهری #شعر #امام_زمان #فلسطین
📜 @sheraneh_eitaa
گفتم
گلِ فراموشی را بچینم
برای خودم.
دیدم
که پیشتر
در قلبِ او روییده است.
#ایزومی_شیکیبو #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
جهان اگرچه که در ظاهر امنوآرام است
ولی بدون تو در هالهای از ابهام است
تمام آنچه که دربارهی تو میدانیم
اگر درست تامل کنیم، اوهام است
قسم بهدوستی گرگومیش صبحوغروب
که غیر بام تو هر بام دیگری دام است
در این زمانهیشهرت خوشابهحال دلی
که آشنای تو و بین خلق گمنام است
تفاوتی نکند پیر یا جوان بودن
کسی که از غم هجران نمرده ناکام است
در این تلاطم امواج تند سردرگم
خیال هر اقیانوس با تو آرام است
برای سوختن آمادهاند عشاقت
چرا که پخته شدن آرزوی هر خام است
سپیدهوار سر از شب برآر ای خورشید
که آفتاب جهان بیتو بر لب بام است
#مجتبی_خرسندی #شعر #امام_زمان
📜 @sheraneh_eitaa
سلام ای ماهِ تابان در شـبِ تار
در این صبحی که سرشارم ز یادت
قــدم بر دیدگانی خستـــه بگذار
#رضا_رضایی #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
آرام باش عزیزکم!
هنوز هم روح و جانام لبریزِ عشق توست
هنوز هم سرگشتهی عشق والای توام
هنوز هم در رؤیاهایم از آنِ منی
ای تو دلاورم... شاهزادهام!
اما من... اما من...
میترسم از عاطفهام
از احساسام
میترسم دلافگار شویم از اشتیاقمان
میترسم از وصالمان
از همآغوشیمان
و به نامِ عشقِ شگفت
که به سانِ بهار جوانه زده است
در ژرفنایمان
و چون خورشید میدرخشد
در نینیِ چشمانمان
و به نامِ شیرینترین داستانِ عشقِ روزگارمان
از تو میخواهم بروی...
تا عشقمان زیبا بماند
و دیر...
از تو میخواهم بروی...
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
سپاهِ عشقِ تو مُلکِ وجود ویران کرد
بنای هستیِ عمرم به خاک یکسان کرد
چه گویمت که چه کرده است خواهی ار دانی
بدان که آنچه که ناید به گفتوگو آن کرد
چه کرد عشقِ تو عاجز ز گفتنم آن کرد
به من که دورهٔ شومِ قَجَر به ایران کرد
خدا چو طُرّهٔ زلفت کند پریشانش
کسی که مملکت و ملّتی پریشان کرد
الهی آنکه به تنگِ ابد دچار شود
هر آن کسی که خیانت به مُلکِ ساسان کرد
به اردشیرِ غیورِ درازدست بگو
که خَصم مُلکِ تو را جُزوِ انگلستان کرد
خرابی آنچه به دل کرد والیِ حُسنش
به اصفهان نتوان گفت ظلّ سلطان کرد
چو جغد بر سرِ ویرانههای شاه عباس
نشست عارف و لعنت به گورِ خاقان کرد
#عارف_قزوینی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
با تو حرف میزنم
با تو حرف میزنم
از ته این دلام
میدانم جواب نمیدهی
جواب چطوری بدهی
وقتی که تو را خیلیها با فریاد
میخوانند!
تمام آنچه من میخواهم اجازهییست
بدهی اینجا منتظر بایستم
که علامتی به من بدهی
از ته این دلام از
خودت.
#گونار_اکلوف #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
سلام روزتون بخیر و خدا قوت
خواستم بدونم شما بدرخواست اعضا مطالب مناسبتی هم تو کانالتون میذارید؟
✍🏻سلام بله میگذاریم
📜 @sheraneh_eitaa
ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است
این تاول است در کف پا یا جواهر است
راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش
دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است
دلهای شستوشو شده و پاک، بیشمار
چشمی که تر نگشته در این جاده نادر است
سیر است گرچه چشم و دلت از کرامتش
در این مسیر سفرهٔ افطار حاضر است
وقتی که در نگاه تو مقصد حرم شود
پاگیر جاده میشود آن دل که عابر است
آن دل که میگریزد از جبر روزگار
در جستجوی ردّ قدمهای جابر است...
با آب و تاب سینهزنان گرم قل قل است
کتری آب جوش که در اصل شاعر است
فنجان لب طلا پر و خالی که میشود
هر بار گفتهام نکند چای آخر است
#میثم_داودی #شعر #اربعین #امام_حسین
📜 @sheraneh_eitaa
میرزا محمدتقی مامقانی یا میرزا محمدتقی حجة الاسلام، متخلص به «نیر» و مشهور به «نیر تبریزی» در ۱۲ جمادی الاولی ۱۲۴۸ ه.ق در شهر تبریز به دنیا آمد. تحصیلات را نزد پدرش آغاز کرد. او تا سال ۱۲۶۹ ه.ق به یادگیری مقدمات مشغول بود و در این سال پدر را از دست داد.
وی که برای تکمیل تحصیلات خود در ۲۲ سالگی عازم عتبات عالیات شده بود، در محضر عالمان آن سامان به کسب معارف دینی پرداخت و پس از اخذ درجه اجتهاد به وطن مراجعت کرد.
این فقیه، محدث، حکیم و شاعر زبردست به سه زبان فارسی، عربی و ترکی شعر میسرود. اشعار عاشورایی نیر امتیاز ویژهای دارد.
«دیوان نیر تبریزی» از سه بخش عمده تشکیل شده است: ۱. آتشکدهٔ نیر (مثنوی عاشورایی) ۲. لآلی منظومه ۳. دیوان غزلیات.
او پس از گذراندن ۶۴ بهار از زندگی در ۱۲ رمضان المبارک ۱۳۱۲ ه.ق در تبریز دار فانی را وداع گفت. بنا به وصیت خودش، جنازهاش را به نجف اشرف منتقل کردند و در قبرستان وادیالسلام به خاک سپردند.
#نیر_تبریزی #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
جدا از چشمِ او ، تن در تب و جان بر لب است امشب
شبی کاو را ز پی صبحی نباشد آن شب است امشب
ببین بر چنبر کاکل رخ آن ماه سنگیندل
مبند ای ساربان محمل قمر در عقرب است امشب
جرس در ناله و صبح وداع و جسم و جان در پی
مخسب ای دل که وقت ذکر یارب یارب است امشب
خدا را آسمان لختی عنان صبح در هم کش
که پنهان با لبش دل را هزاران مطلب است امشب
به هنگام رحیل آهستهتر ران ناقه را جانا
که پای رفتنم لرزان ز تیمار تب است امشب
ز هجر وصل او امشب میان گریه میخندم
که دستی بر دل و دستی به سیبِ غبغب است امشب
تو هم افتان و خیزان به که پویی از قضای دین
چو جان پا در رکاب و دل روان با مرکب است امشب
دلا این تیرِ آه از سینه سر بر کن ، که نیّر را،
سخنها با سپهر و جنگها با کوکب است امشب
#شعر #نیر_تبریزی
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | چند بیت از اشعار نیر تبریزی در وصف امام حسین (ع)
📜 @sheraneh_eitaa