لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی رحم ترین قطعه پاییز چنین است
بـاران بـزند شـعر بیـاید تـو نبـاشـی
#علی_جعفرزاده #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
آه من ، آخر گریبان تو را خواهد گرفت
گریه هایم ، سوی چشمان تو را خواهد گرفت
با دلم هر کار میخواهی بکن ، اما بترس
از گناهانی که دامان تو را خواهد گرفت
خنده بر لب داری و خنجر به دل ها می زنی
خودنمایی ، دین و ایمان تو را خواهد گرفت
بی گمان حس می کند گرمای دستان مرا
دست نامردی که دستان تو را خواهد گرفت
آتش عشقی که در این سینه روشن کرده ای
شعله اش ، موی پریشان تو را خواهد گرفت
من فقط می ترسم از روزی که عزراییل پاک
عاقبت می آید و جان تو را خواهد گرفت
#محسن_نظری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
راندی ز نظر، چشم بلا دیدهٔ ما را
این چشم کجا بود ز تو، دیدهٔ ما را
سنگی نفتد این طرف از گوشهٔ آن بام
این بخت نباشد سر شوریدهٔ ما را
مردیم به آن چشمهٔ حیوان که رساند
شرح عطش سینهٔ تفسیدهٔ ما را
فریاد ز بد بازی دوری که برافشاند
این عرصهٔ شطرنج فرو چیدهٔ ما را
هجران کسی، کرد به یک سیلی غم کور
چشم دل از تیغ نترسیدهٔ ما را
ما شعلهٔ شوق تو به صد حیله نشاندیم
دامن مزن این آتش پوشیدهٔ ما را
ناگاه به باغ تو خزانی بفرستند
خرسند کن از خود دل رنجیدهٔ ما را
با اشک فرو ریخت ستمهای تو وحشی
پاشید نمک، جان خراشیدهٔ ما را
#وحشی_بافقی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
هستی و نیستی چو شمع،
پرتویی از خیالِ توست
با شبِ من تو آمدی،
با سحرم تو میروی...
شبتون در پناه حق
#بیدل_دهلوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
صُبح و صُبحانہ و لَبخند و دِلے دَر تَبِ یار
بَہ چہ آغازِ قَشنگے ست ، در این روزِ قشنگ
| صبحتون پر امید 🌸🍃
#حمیدرضا_یگانه #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای عشق تویی بهانه ی هستی من
برشاخه ی تن جوانه ی هستی من
آرامش من نوای روحانی توست
همواره بخوان ترانه ی هستی من
#اکبر_علیرضایی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
خوشا آنانکه پا از سر ندونند
مثال شعله ، خشک و تر ندونند
کُنشت و کعبه و بتخانه و دیر
سرایی خالی از دلبر ندونند
#بابا_طاهر #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فاش می گوییم شما را یک کلام
شده دوران بزن در رو تمام
گر زنید از پشت یک خنجر به ما
صد زنیم از روبرو ما والسلام
#احمد_باقری_نهوجی #شعر #ارسالی_مخاطب #وعده_صادق
📜 @sheraneh_eitaa
جهان جای به تلخی است ، تهی بهر و پر دخت
جز این بود مرا طمع و جز این بودم الچخت
جز این داشتم اومید و جز این داشتم الچخت
ندانستم از او دور گواژه زندم بخت
#شعر #کسایی
📜 @sheraneh_eitaa
چو آمد سر ماه هنگام جنگ
ز پیمان بگشتند و از نام و ننگ
خروشی برآمد ز هر دو سپاه
برفتند یکسر سوی رزمگاه
ز بس ناله بوق و هندی درای
همی آسمان اندر آمد ز جای
هم از یال اسپان و دست و عنان
ز گوپال و تیغ و کمان و سنان
تو گفتی جهان دام نر اژدهاست
وگر آسمان بر زمین گشت راست
نبد پشه را روزگار گذر
ز بس گرز و تیغ و سنان و سپر
سوی میمنه گیو گودرز بود
رد و موبد و مهتر مرز بود
سوی میسره اشکش تیزچنگ
که دریای خون راند هنگام جنگ
یلان با فریبرز کاوس شاه
درفش از پس پشت در قلبگاه
فریبرز با لشکر خویش گفت
که ما را هنرها شد اندر نهفت
یک امروز چون شیر جنگ آوریم
جهان بر بداندیش تنگ آوریم
کزین ننگ تا جاودان بر سپاه
بخندد همی گرز و رومی کلاه
یکی تیرباران بکردند سخت
چو باد خزانی که ریزد درخت
تو گفتی هوا پر کرگس شدست
زمین از پی پیل پامس شدست
نبد بر هوا مرغ را جایگاه
ز تیر و ز گرز و ز گرد سپاه
درفشیدن تیغ الماس گون
بکردار آتش بگرد اندرون
تو گفتی زمین روی زنگی شدست
ستاره دل پیل جنگی شدست
ز بس نیزه و گرز و شمشیر تیز
برآمد همی از جهان رستخیز
ز قلب سپه گیو شد پیش صف
خروشان و بر لب برآورده کف
ابا نامداران گودرزیان
کزیشان بدی راه سود و زیان
بتیغ و بنیزه برآویختند
همی ز آهن آتش فرو ریختند
چو شد رزم گودرز و پیران درشت
چو نهصد تن از تخم پیران بکشت
چو دیدند لهاک و فرشیدورد
کزان لشکر گشن برخاست گرد
#شعر #فردوسی
📜 @sheraneh_eitaa
vahid.gif
8.1K
عمادالدین میرزا محمدطاهر بن میرزا محمدحسین قزوینی، متخلص به وحید، از شاعران،مورخان و سیاستمداران دوران صفوی است.
وی پس از طی مراحل ترقی در سال ۱۰۵۵ هجری قمری مورخ رسمی دربار شاه عباس دوم و مأمور نوشتن تاریخ سلطنت این پادشاه شد. او همچنین بعد از وزارت شیخ علیخان زنگنه یک چند با لقب اعتمادالدوله وزیر اعظم شاه سلیمان گشت و تا جلوس شاه سلطان حسین بر این مسند باقی ماند.
حزین لاهیجی در تذکرهٔ حزین از او با نام «وحید الزمان» یاد کرده و میگوید از تعریف بینیاز است.
بسیاری از ادیبان بعد از وی از جمله رضاقلی خان هدایت، وی را به پرگویی متهم کردهاند و اشعار وی را فاقد ارزش والای ادبی دانستهاند.
برادر وی «محمدیوسف»، مؤلف کتاب تاریخ خلد برین است.
وی دو «شهرآشوب» (کتابهایی در وصف صنوف و مردم شهرها) ساخته است
#معرفی_شاعر #وحیدالزمان_قزوینی
📜 @sheraneh_eitaa
با تار نظاره، رشته ی جان
افتاده بدست شعربافان
دایم باشد دلم دران کو
سرگشته دران به رنگ ماکو
دل را گردید آشیانه
تا رفت به شعرباف خانه
در بار، قماش های تابان
چون قوس و قزح کشیده الوان
مشغول به کار گشته اطفال
مانند پری که واکند بال
موزونی های قد طفلان
چون مصرع های شوخ دیوان
#وحیدالزمان_قزوینی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | با شعر عاطفی کم رابطهام. شعر من، شعر اندیشه است!
#فرزند_ایران
#طاهره_صفارزاده
📜 @sheraneh_eitaa
چون یار به بوسه دادنم بار گرفت
زلفش بگرفتم از من آزار گرفت
چون یاری من یار همی خوار گرفت
زان خواست به دست من هی سار گرفت
#شعر #ابوالفرج_رونی
📜 @sheraneh_eitaa
کنون بشنو ای خال ِ آزاد مرد
که گلشاه دلخواه با او چه کرد
ربیع ابن عدنان چو از پیش اوی
سوی کینهٔ ورقه آورد روی
بپوشید گلشاه دست سلیح
ببر در حسام و به کف در رمیح
یکی خز کوفی به سر در ببست
بجست از بر بارگی برنشست
بسان غلامان تن خویشتن
بیاراست آن لعبت سیم تن
نهان از کنیزان و پیوستگان
نهان از غلامان و دربستگان
ز حی بنی ضبه آمد بدر
به تیره شب آمد به وقت سحر
ببسته به رسم عرب روی خویش
به دستار پوشیده گیسوی خویش
#شعر #عیوقی
📜 @sheraneh_eitaa
نمانده دین و ایمانی پس از آنکه تو را دیدم
نمانده سوبه چشمانم ، ز احوال تو پرسیدم
سپردم من ترا امشب به تنها خالق یکتا
ولی شرمم بود وقت نمازم با تو خندیم
#سمانه_افشاریان #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
عجب از چشمِ تو دارم که شبانش تا روز
خواب میگیرد و شهری زِ غمت بیدارند
شبتون در پناه حق
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شمع را خاموش باید آفتاب آمد به دل
اى مرا چون جانِ جانان صبح زیبایت بخیر
| صبحتون پر عشق 🌸🍃
#راحم_تبریزى #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
خاطرات زندهاند
نه اینکه ما آنها را
به یاد آورده باشیم
آنها نتوانستهاند ما را فراموش کنند.
#حیدر_ارگولن #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
«دست حق پشت و پناهت اي پسر
دين و ايمان تكيه گاهت اي پسر»
آن بسيجي نبض فردا را گرفت
نبض فردايي فريبا را گرفت
رفت تا در جبهه ها زيبا شود
نيمه گم گشته اش پيدا شود
خاك ايران را حمايت مي نمود
خونفشاني را روايت مي نمود
«تكه اي از آسمان مال من است
راه پرواز من از اين روزن است»
جبهه درها را به رويش باز كرد
او خودش را تا خدا آغاز كرد
بوي باروت و مسلسل، بوي خون
جانفشاني هاي پي در پي، جنون
واحد پول جنون پروانگي است
شعله هاي آتش و ديوانگي است
يورش دشمن، شقايقهاي سرخ
عشق تا اوج دقايقهاي سرخ
تانكها ناگاه پيدا مي شوند
بي خدا يي ها هويدا مي شوند
جز اسارت چاره اي ديگر نبود
نوجوان اما پر از دلدادگي است
او پر از انگيزه آزادگي است
داخل دستان او نارنجكي است
واي! اين با زندگي بيگانه كيست؟
او كه اين سان مست و بي پروا شده
او كه اين سان عاشق و شيدا شده
سنگر خود را رها كرد و پريد
پرده هاي خواب و رويا را دريد
تانك دشمن ناگهان آتش گرفت
نقشه گردنكشان آتش گرفت
يك كبوتر از ميان شعله ها
#شعر #شهید_محمدحسین_فهمیده
📜 @sheraneh_eitaa
لبخندِ من آغشته به بغضی ست که هرگز
راهی به جز از صبر برایش ننوشتم...
#شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
عشق روی تو نه در خورد دل خام منست
کاولِ حُسنِ تو و آخرِ ایامِ منست
از تو دارم هوسی در دل شوریده، ولی
راه عشقت نه به پای دلِ در دام منست
مگرم عقل شکیبی دهد از عشق، ارنه
بس خرابی کند این جرعه، که در جام منست
من حذر میکنم از عشق، ولی فایده نیست
حذر از پیش بلایی، که سرانجام منست
آفت سیل به همسایه رساند روزی
سخت باریدنِ این ابر که بر بام منست
روزگار از دل محنت کش من کم مکناد!
درد عشق تو، که قوُتِ سحر و شام منست
نامه سهلست نبشتن به تو، لیکن از کبر
هرگز آن نامه نخوانی، که درو نام منست
گرد عاشق شدن و عشق نگردد دیگر
اوحدی، گر بچشد زهر، که در کام منست...
#اوحدی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تقی پورمتقی سال ۱۳۴۰ در شهرستان خشکبیجار از توابع رشت چشم به جهان گشود. او تحصیلات کلاسیک را تا مقطع دیپلم ادامه داد و سپس به تحصیل در حوزۀ علمیه روی آورد. زمانی که در دبیرستان بود سرودن را آغاز کرد. حیطۀ تخصصی او شعر کودک و نوجوان است و در این زمینه با نشریات مختلفی همکاری کرده است. «گل باد باران»، «آوازهای ارغوانی»، «ابرهای دورهگرد شاعرند» و «چشم در چشم سکوت» از آثار او است.
#معرفی_شاعر #تقی_متقی
📜 @sheraneh_eitaa
«چالش»
ای عقل! به عشق او گرفتار شدی
با عشق، قدم قدم قدم یار شدی
در چالش عشق و عقل سردار شدی
زین روست که سربلند اعصار شدی.
#تقی_متقی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | تنهایی مرا
به تماشا گذاشتی
وقتی مرا در آینه تنها گذاشتی
شعرخوانی آقای احمد شیروانی
📜 @sheraneh_eitaa
افسوس بر آن دیده که روی تو ندیدهست
یا دیده و بعد از تو به رویی نگریدهست
گر مدعیان نقش ببینند پری را
دانند که دیوانه چرا جامه دریدهست
آن کیست که پیرامن خورشید جمالش
از مشک سیه دایرهٔ نیمه کشیدهست
ای عاقل اگر پای به سنگیت برآید
فرهاد بدانی که چرا سنگ بریدهست
رحمت نکند بر دل بیچاره فرهاد
آنکس که سخن گفتن شیرین نشنیدهست
از دست کمان مهرهٔ ابروی تو در شهر
دل نیست که در بر چو کبوتر نطپیدهست
در وهم نیاید که چه مطبوع درختی
پیداست که هرگز کس از این میوه نچیدهست
سر قلم قدرت بی چون الهی
در روی تو چون روی در آیینه پدید است
ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدهست
با این همه باران بلا بر سر سعدی
نشگفت اگرش خانهٔ چشم آب چکیدهست
#سعدی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
4271.mp3
3.94M
🎙 | خوانش: محسن لیله کوهی
افسوس بر آن دیده که روی تو ندیدهست
یا دیده و بعد از تو به رویی نگریدهست
...
📜 @sheraneh_eitaa
من خسته ام از جان و دلم محو کسانی ست
که در خلوت خود هم یادِ منِ دلخسته ندارند...
#شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
به یاد شهید آرمان علی وردی
🌹🌹🌹
کیست آن یار و یاور جانان
قهرمان بزرگ دین داران
آنکه جان را فکنده در معرض
پایمرد و دلیر و با ایمان
با خدا و دلاور و محبوب
ناخدای شجاع مظلومان
غیرت و همتش بجوش آمد
آرمانش به ما شده رخشان
آنکه با عشق حضرت سلطان
یا علی گفت و رفت از این ویران
عاقبت بین ناکسان افتاد
شد شکنجه بدست نامردان
مرد و مردانه سوی داور رفت
در دل فتنه های بی سامان
جان پاکش بسوی داور رفت
جسم پاکش فتاده در تهران
شیر مرد دلیر این خط ها
شاهد شاخص همه دوران
مدفنش در بهشت زهرا شد
پایگاه عزیزمان ایران
امتی سوگوار جانش شد
خسته و دلشکسته و نالان
یاد او زنده مانده در دلها
نام او شد هماره جاویدان
تا ابد بین عاشقانش ماند
اسوه ی پاک مردم ایران
#محمدصادق_ربانی #شعر #شهید_آرمان_علی_وردی
📜 @sheraneh_eitaa