eitaa logo
شاعرانه
26.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
827 ویدیو
81 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو همان عطر گل یاس و نسیم سحری که اگر صبح نباشی نفسی در من نیست... |صبحتون پر از خیر و برکت ☃️❄️ 📜 @sheraneh_eitaa
تو را امام زمان گر در اختفاست صلاح صلاح ما همه آنست کان تو راست صلاح نمود غیبت تو سرّ جاعل الظلمات ظهور کن، بنما سرّ فالق الاصباح فروغ طلعت تو دیده را کند روشن حدیث لعل لبت روح را چشاند راح حضور تو ندهد دست تا نخواهد حق هزار سال اگر صد چو من کنند الحاح ز دیده‏ام شده یک چشمه در کنار روان که آشنا نتواند میان آن ملاح مرا اگرچه وصال شما میسر نیست به ذکر و فکر شما هست لیک امید فلاح به جز حدیث شما بر زبان فیض مباد همیشه تا که بود گردش مسا و صباح 📜 @sheraneh_eitaa
ز درد جور آن دلبر مکن ای دل شکایت‌ها که دردش عین درمانست و جور او عنایت‌ها کلیم درگه اویی گلیم فقر در برکش ز فرعونی چه می‌جویی سریر ملک و رایت‌ها خلیل عشق جانانی درآ در آتش سوزان نه نمرودی که تا باشی شهنشاه ولایت‌ها چه راحت‌هاست پنهانی جراحت‌های جانان را دریغا تو نمی‌دانی جفاها را ز راحت‌ها اگرچه ناز معشوقی کشد تیغ و کشد عاشق به هر دم می‌کند لطفی به پنهانی حمایت‌ها بیا وز عشق مویی را ز من بشنو به گوش جان حدیث لیلی و مجنون نشانست و حکایت‌ها منم مجنون آن لیلی که صد لیلی است مجنونش بیا در چشم من بنگر ز عشق اوست آیت‌ها سرشکم لعل و رویم زر شد از تأثیر عشق او بلی بر عشق آسانست از اینگونه کفایت‌ها بسوز دل چه می‌سازی عجب نبود حسین الحق اگر در جان اهل دل کند آهت سرایت‌ها 📜 @sheraneh_eitaa
ای علمت کنیت نام نبی خورده لبت آب زجام نبی مهدی دین هادی عالم توئی روشنی دیده آدم توئی حافظ شرعی وامام امم طاعت تو فرض همی بر ذمم جان توئی و هردو جهانت تن است مهر و مه از نور رخت روشن است آهن مریخ شده موم تو عیسی عقل آمده ماموم تو چرخ که این اوج فروشی کند بر در تو حلقه بگوشی کند عقل که لافش ز سروشی بود پیش تو در نکته نیوشی بود ای ملک و ملتت از خون دین خاک جهان کرده زمانه عجین فتنه بر اقطار جهان تاخته ست تیغ حوادث ز نیام آخته ست بهر چه یک لحظه بخون ستم گل نکنی خاک وجود و عدم ای پدرت رهبر افلاکیان سایه فکن بر سر این خاکیان شخص تو چون روح و جهان چون بدن در بدنش طرح تصرف فکن ما همه مقهور و توئی قهرمان خون دل ودین ز جهان واستان ظلم ز عدل تو سقیم المزاج خود ز چه عدل تو ندارد رواج عالم دین را بجهان شگفت ظلمت طوفان حوادث گرفت شرع تو کشتی ست بیا نوح باش ما همگی تن تو بیا روح باش اسب تو بر آخور عطلت چراست خود و رکاب مه و مهرت کجاست زین فلک چونت ابر باره نیست اشهب روز ادهم شب بهر کیست یار نشد دل تو بیا یار شو گردن غم بشکن و دلدار شو درد تو جان داروی جانهای ماست خاک درت آب روان های ماست دیده به دیدار بیا باز کن پرده آهنگ دگر ساز کن کن فکن خلوت اسرار باش ما همه مستیم تو هشیار باش تا که در افلاک بود نحس و سعد یا دی و امروز بود قبل و بعد سعد فلک باد به فرمان تو عیش جهان باد به دوران تو عیش گر آبستن کامت شود یاچومی فتح به جامت شود باد میسر ز تو تا صور عشق کار سقنفور ز کافور عشق روغن اشراق از آب تو باد در قدمت همچو رکاب تو باد 📜 @sheraneh_eitaa
برخیزم و دامن تو گیرم سر بر قدمت نهم بمیرم دل برده ز من رخ تو ناگاه پروای دلم نمی کنی آه ای از تو مرا هزار غم بیش بنگر تو به سوی بنده ناگاه نالم شب و روز در فراقت دارم چو به سینه درد جان کاه گشتم چو کواکب از دو چشمت سرگشته من فقیر ای ماه روزی که دوچار من شوی تو مستان و قبا گشاده در راه 📜 @sheraneh_eitaa
ابو منصور محمد بن احمد طوسی (زاده شده پس از ۳۲۰ هجری قمری، درگذشته میان ۳۶۷ تا ۳۶۹ هجری قمری) با تخلص دقیقی از نخستین کسانی بود که پیش از فردوسی تلاش کرد داستان‌های ملی ایران را به شعر درآورد و از پیشگامان حماسه‌سرایی به زبان فارسی است. دقیقی با دربار شاهان سامانی در پیوند بود و به تشویق نوح دوم سامانی به نظم درآوردن شاهنامه ابومنصوری را آغاز کرد. اما پیش از آنکه آن را به پایان برساند، به دست غلام خود کشته شد. فردوسی در شاهنامهٔ خود داستان زندگی دقیقی را به کوتاهی نقل کرده و هزار (۱۰۰۰) بیتی که دقیقی سروده را هم در گشتاسپ‌نامه گنجانده و بدین‌گونه از ازدست‌رفتن آن‌ها جلوگیری کرده است. 📜 @sheraneh_eitaa
کاشکی اندر جهان شب نیستی تا مرا هجران آن لب نیستی زخم عقرب نیستی بر جان من گر ورا زلف معقرب نیستی ور نبودی کوکبش در زیر لب مونسم تا روز کوکب نیستی ور مرکب نیستی از نیکویی جانم از عشقش مرکب نیستی ور مرا بی‌یار باید زیستن زندگانی کاش یارب نیستی 📜 @sheraneh_eitaa
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعرخوانی خانم سمانه خلف زاده ولی در نبودنت همیشه بوده درد پشت درد ببین که بی تو روزگار با زمین ما چه کرد کجای آسمان نشسته‌ای ای آفتاب جان که ماه هم‌ پی تو شب به شب شده ست کوچه‌گرد بگو که جز نگاه تو و یا به جز پناه تو به چیست گرم،قلب ما در این هوا..هوای سرد سوار سبزپوش قصه با تو می‌رسد بهار بیا که فرش راه توست چشم‌برگ‌های زرد تو سرو قامتی و ما چنان نهال کوچکیم که فهم ما نمی‌رسد به درکت ای بزرگمرد 📜 @sheraneh_eitaa
ای دوست کسی که عشق در سر دارد دایم دل غمدیده منوّر دارد آسودهٔ هر دو عالم آمد به یقین در لنگر عشق هرکه لنگر دارد 📜 @sheraneh_eitaa
السلام علیک یا بقیة الله یا صاحب الزمان 🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾 در پرده ی اَسرارِ نهانی ، بفدایت دلواپس ما گمشدگانی ، بفدایت هر چند که در غیبت حق هست وجودت تابنده چو خورشید جهانی ، بفدایت رفت از کف ما عمر گرانمایه ز دوری بنشسته به رخ گَردِ خزانی ، بفدایت ما شائق دیدار توایم ای گل زهرا ما تشنه و تو آب روانی ، بفدایت یک لحظه نه ای غافل از احوال دل ما سر منشاء هر امن و امانی ، بفدایت ما عاشق و دلداده به فرمان تو هستیم این ارض و سما بلکه جهانی ، بفدایت فرزند علی بن ابیطالب و زهرا س خونخواه شهیدان و یلانی ، بفدایت گر لایق جانبازی و سرباز تو باشم جان را بسپارم به تو آنی ، بفدایت 🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹 📜 @sheraneh_eitaa
چو صبح از بام مشرق سر برآورد هزیمت بر سپاه شب در آورد سپاهی هر طرف کردند جولان درافکندند گوی زر به میدان زهر جانب پری رویان شیرین نشستند از زمین بر کوهه زین چو بر کردند مرکب از زمین شاد تو گفتی برگ گل را می برد باد به هر جا تاکسان را بد نظر باز پری از هر طرف می کرد پرواز تو گفتی بودشان هنگام جولان سر عشاق یکسر گوی چوگان و زین سو نیز چالاکان پرویز به میدان آمده از جای خود تیز همه یک یک به خوبی بی نظیری به شوکت هر یکی، مانند میری میان آن دو لشکر هم گل نو فکنده گوی در میدان خسرو چه خسرو کو هم از خوبی چو صد ماه ز مژگانها زده بر مردمان راه نه شیرین بردی از خلقی دل و دین که خسرو هم به خوبی بود شیرین ز خسرو وصف اگر گویم مبین دور که شیرین خود به شیرینی ست مشهور ز رویش آب، دست از خویش شسته هنوزش گرد گل عنبر نرسته خم زلفش به مه در گوی بازی خدنگش هر طرف در دلنوازی خطی بالای لب همچون پر زاغ ز خال عنبرش بر هر دلی داغ دهان و عارض او هر دو با هم تو پنداری سلیمان بود و خاتم نپنداری که بیش این بود و کم او که مردم را هم این خوش بود و هم او مگو دلها از ایشان بی قرارند که خوبان را همه کس دوست دارند چه گویم وصف این و مدحت آن یکی ماه و دگر خورشید تابان درین میدان که رفتی بر فلک گو گهی این دست بردی و گهی او میانشان حالهای بوالعجب شد ببازیدند گو، تا روز شب شد 📜 @sheraneh_eitaa
میپذیــرم رنگ شب را گر تــو باشـی مـاه من شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa