eitaa logo
شاعرانه
25.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
836 ویدیو
81 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق تو مهربان را باید بہ جان خریدن باید براے یوسف از چاه دل بریدن آقا بگو ڪجایے ما منتظر نشستیم از تو بہ یڪ اشاره از ما بہ سر دویدن 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مفاتیح الجنان.pdf
18.23M
💠دانلود مفاتیح الجنان «نگارش آسان» 🔹ترجمه فارسی: مهدی الهی قمشه‌ای 🔹خط: ابوالحسن مظفری 📜 @sheraneh_eitaa
وقت سحر، به آینه‌ای گفت شانه‌ای کاوخ! فلک چه کجرو و گیتی چه تندخوست ما را زمانه رَنجکِش و تیره روز کرد خُرَم کسیکه همچو تواَش طالعی نکوست هرگز تو بارِ زحمتِ مردم نمی‌کشی ما شانه می‌کشیم به هر جا که تار موست از تیرگی و پیچ و خَم راههای ما در تاب و حلقه و سر هر زلف گفتگوست با آنکه ما جفای بُتان بیشتر بریم مشتاق روی تُست هر آنکس که خوبروست گفتا هر آنکه عیب کسی در قفا شمرد هر چند دل فریبد و رو خوش کُند عدوست در پیشِ روی خَلق بما جا دهند از انک ما را هر آنچه از بَد و نیکست روبروست خاری به طعنه گفت چه حاصل ز بو و رنگ خندید گل که هرچه مرا هست رنگ و بوست چون شانه، عیب خلق مکن مو به مو عیان در پشت سر نهند کسی را که عیبجوست زانکس که نام خلق بگفتار زشت کُشت دوری گُزین که از همه بدنامتر هموست ز انگشت آز، دامن تقوی سیه مکن این جامه چون درید، نه شایستهٔ رفوست از مهر دوستان ریاکار خوشتر است دشنام دشمنی که چو آئینه راستگوست آن کیمیا که می‌طلبی، یار یکدل است دردا که هیچگه نتوان یافت، آرزوست پروین، نشان دوست، درستی و راستی است هرگز نیازموده، کسی را مدار دوست 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
احمد حسین‌پور علوی معروف به احمد علوی متولد سال ۱۳۵۴ می‌باشد. گرچه در قم سکونت دارد اما اصالت وی به یزد بازمی‌گردد. او سرودن را از جوانی آغاز کرد و بیشتر در موضوع شعر آیینی فعالیت دارد. علوی کارشناس رشتۀ روانشناسی است و سالیانی است با علاقۀ وافر مشغول تدریس به دانش آموزان مقطع ابتدایی است. او به دلیل طبع شاعرانه و بداهه گویی که دارد در عرصۀ مجری‌گری نیز فعالیت می‌کند. «سادات ببخشند»، «علوی‌ها» و «گلوگاه» سه مجموعه شعر او است. 📜 @sheraneh_eitaa
چشیدم در حریمت طعم عشق لایزالی را کشیدم در غل و زنجیر نفس لاابالی را خداوندا به شوق بارش باران الطافت تحمل کرده‌ام این سال‌های خشک‌سالی را زمانه از تو دورم کرده و شیطان فراوان است نمی‌جویم تو را، گم کرده‌ام سیر جلالی را چه شب‌های درازی را که بی یاد تو سر کردم ببخش این سرکشی، این سرخوشی، این بی‌خیالی را برای درد دل کردن در این دنیای وانفسا به غیر تو ندیدم هرچه گشتم این حوالی را چهل سال است بی‌تابانه دنبال تو می‌گردم چگونه شرح باید داد این آشفته‌حالی را.. مرا تنها دو رکعت عشق روزی کن که دلتنگم تداعی کن برایم باز گلبانگ بلالی را رهیده تیر عمرم از کمان و راهی گورم نیاوردم به دست ارزان من این قد هلالی را به سمتت آمدم با کوله‌باری از نبودن‌ها فقط روی سیاه آوردم و دستان خالی را من از دیدار عزرائیل و از محشر نمی‌ترسم که دارم بر سر خود سایۀ مولی‌الموالی را 📜 @sheraneh_eitaa
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| دلبسته ی عشقیم، گرفتار شماییم شعرخوانی یکی از حضار در محفل قرآنی در محضر رهبر انقلاب 🌙 📜 @sheraneh_eitaa
شد درد حواله از ازل بر تن ما عشاق کنند وام از خرمن ما بر گردن چون تویی گرانی حیفست گر درد تو خون ماست بر گردن ما 📜 @sheraneh_eitaa
مستیم..،دورِ صدهزارم را نگیر از ما لطفاً شراب ناب این خُم را نگیر از ما پاسخ نمی گویی سلام باده نوشان را؟!... یا ربّنا!فیض علیکُم را نگیر از ما در اشک ها دنبال لبخند تو می گردیم ای ایُّهاالرحمن!تبسم را نگیر از ما از طعنه های خلق تا خود جاده ای وا کن راه فرار از سنگ مردم را نگیر از ما یک روز از ما نیز دودِ وصل برخیزد... آتش نمی خواهیم..،هیزم را نگیر از ما دریا به لطف موج هایش پاک خواهد شد وقت مناجات این تلاطم را نگیر از ما عبد گنهکارت زبانِ توبه اش،گریه است در نیمه ی شب این تکلم را نگیر از ما طفلی که سیلی خورده را باید نوازش کرد تنبیه کن!..،شوق ترحم را نگیر از ما ما را "دعای فاطمه" گِرد هم آورده است زیباترین "اصلِ تفاهم" را نگیر از ما وقت وضو خاک نجف طاهر تر از آب است جان علی!فیض تیمم را نگیر از ما حالا که قسمت نیست یک شب کربلا باشیم برگِ برات شاه هشتم را نگیر از ما عمری دم افطارها گفتیم:یا عطشان... تا وقت مُردن این تداوم را نگیر از ما ▪️ ▪️ آن کهنه پیراهن که غارت شد به جای خود... گریه بر آن انگشترِ گُم را نگیر از ما 📜 @sheraneh_eitaa
آن روزها مادر در یک تشت پرآب با کمی صابون و چند تکه لباس خورشید را می شست آن روزها همه ی لباسهای من بوی آفتاب می داد. 📜 @sheraneh_eitaa