eitaa logo
شاعرانه
27.4هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
762 ویدیو
76 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
می دهی درد سرم چند ای طبیب دردما را چاره باید ازحبیب دستم از دامان وصلش کوته است ای خدا یا وصل یا مرگ رقیب روز و شب نالم ز عشق روی او چون به گلشن در بهاران عندلیب نی عجب چشمش گر از من برد دل چشم مست اوبودعابد فریب حیف کو دور از لب ودندان ماست گو که به باشد زنخدانش ز سیب یک نگه کرد وزمن شش چیز بود دین ودل تاب وتوان صبر وشکیب می سزد از پی فراقش را وصال چون فرازی دارد از پی هر نشیب همچو من نبود بلنداقبال کس گر وصال او مرا گردد نصیب 📜 @sheraneh_eitaa
آنکه عشاق بود بنده رخسار بدیعش سعی ما با خط او نقش بر آب است جمعیش کس ندانم که نخواهد بود آن ترک مطاعش دل نباشد که نیابی بر آن شوخ مطیعش هرکه را چهر تو منظور چه زحمت ز خزانش هرکه را وصل تو مقدور چه حاجت به ربیعش یارب از کوی خرابات چه خیزد که به شوخی ینجه با زاهد صد ساله زند طفل رضیعش هرکه از بند بگریخت نیابند پناهش هر که از چشم تو افتاد نجویند شفیعش ندهی گوش گر از مهر تو بر ناله جیحون باری اندیشه کن از سطوت شهزاده رفیعش 📜 @sheraneh_eitaa
دلشده گانیم ما، بر سر کوی حبیب باک نداریم ما یک سر مو، از رقیب درد دل عاشقان به نشود از دوا درد سر ما مده بیش از این ای طبیب! داروی درد دل عاشق بیچاره نیست جز لب عناب گون یا، زنخ همچو سیب سرو ز رشک قدت مانده فرو پا به گل ماه ز شرم رخت گشته نهان در حجیب ساخته پا بستم آن گیسوی همچون کمند برده دل از دستم آن نرگس جادو فریب بس دل صید افکنان زیر کمند آوری گر تو به عزم شکار پای نهی در رکیب جان و دل خویش را برخی قاصد کنم گر ز سر کوی تو سوی من آرد کتیب خواهش «ترکی» بود از لب تو بوسه‌ای نیست تو را آن کرم، نیست مرا این نصیب 📜 @sheraneh_eitaa
‍ شب است و در شبِ من خوش نشینی‌ات زیباست شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ اندر تصوّراتم آن شکلِ ماهت آمد ناگه مقابل نور، موی سیاهت آمد صبحم پر از غزل شد، با یاد و خاطر تو در شعر تازه‌ام باز، ناز نگاهت آمد |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
عشق برتافت چنان صبر و شکیبایی را که به خود ره ندهم عزم و توانایی را فارغ از خون جگر، مردم چشمم نشود میل صحرا نبود مردم دریایی را شمع روی تو گذشت از برمن در شب تار برد، از دیده من قوت بینایی را راستی، سرو از آن در چمن آزاد آمد، که ز قد تو بیاموخت دلارایی را جور بیگانه برم یا ستم بار فراق؟ غم جانانه خورم یا غم رسوایی را؟ لذت عشق ندید آن دل سنگین که نبرد، زحمت عاشقی و غصه تنهایی را افسرا، با غم دلدار جفاجوی، بنه شیوه خویش پرستی و تن آسایی را 📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پارچه ۲۹تومانی شارژ شد 👆👆 عجله کن متراژ محدود اینم تو انبار بوده .000 هزار سوزن دوزی تیکه😳👆 پخش پارچه در قم بادو شنبه تخفیفی😍منتظرتونیم👇 https://eitaa.com/joinchat/2700607670Ceee274905d دنبال تولیدی پارچه بودید؟؟ پارچه کیلویی و ته طاقه داره👆
جانا ز که آموختی این عشوه گری را عشاق کشی خانه کنی پرده دری را سرو از تو خجل گشت چو سیب ذقنت دید آری چه کند سرزنش بی ثمری را هر لحظه دلم در خم موئیت کند جای خوش کرده فلک قسمت او در بدری را تا کی به فراق گل رخسار تو هر شب هم ناله شوم نالهٔ مرغ سحری را جور فلک و طعنه اغیار و غم یار یا رب چه کنم این همه خونین جگری را از بی خبری مدعیان بی خبرانند زان خرده گرفتند به من بی خبری را در دست مرا چون هنری نیست همان به بر حضرت او عرضه دهم بی هنری را آباد شدم از نظر پیر خرابات نازم روش رندی و صاحب نظری را دیوانه شود همچو صغیر آن که ببیند از چشم سیه غمزه آن رشگ پری را 📜 @sheraneh_eitaa
کمرم شکست عشقت، صنما کمر ندارم جگرم شد از غمت خون، به خدا جگر ندارم تو مرانم از دَرِ خود ، گنهی ندیده از من که به غیر درگهِ تو ، به دری گذر ندارم تو ز جان من چه جویی که ز جان کناره جستم تو چه پرسی از دل من که ز دل خبر ندارم تو که ماندت سراپای به نیشکر چه دانی که تنم ز غم چو نی گشت و به لب شکر ندارم چو ز شست برگشایی تو خدنگ غمزه جانا دل خود نشانه سازم که جز این سپر ندارم نظر از طریق پاکی به جمال نازنینان بطلب ز پاک بینان که من آن نظر ندارم به شب فراقت ای مه ز دعای صبحگاهی همه تیر آهم اما به دلت اثر ندارم قدر و قضا مرا خواست نشان تیر عشقت نظر از قضا نپوشم حذر از قدر ندارم طلبند خلقی الهامی اگر ز بحر گوهر شده‌ام به بحر غم غرق و سر گهر ندارم 📜 @sheraneh_eitaa
تیغ است و آتش است و هزاران فدایی است هر جا که نام اوست هوا کربلایی است زیباتر از شکفتن لبیک یا حسین این هم‌مسیر بودن و این هم‌صدایی است.. از هیچ‌کس سؤال نکن ساکن کجاست از قلب غرب آمده یا آسیایی است این‌یک سفیدپوست و آن‌یک سیاه‌پوست فرقی نمی‌کند، دلشان نینوایی است جای قرارِ هر پرِ در باد دربه‌در آغوش بازِ آن حرم کهربایی است ای ابرهای در حرکت! اجتماعتان عاشق‌ترین پدیدۀ جغرافیایی است 📜 @sheraneh_eitaa
حاج ملا احمد بن محمد مهدی فاضل نراقی متخلص به صفایی (زادهٔ ۱۴ جمادی‌الثانی سال ۱۱۸۵ یا ۱۱۸۶ ه‍.ق – درگذشته ۱۲۴۵ قمری) دانشمند و مجتهد شیعه، نویسنده و شاعر دورهٔ قاجار بود. 📜 @sheraneh_eitaa
دوش می رفت به صد ناز جوانی به رهی زلف پرتاب به رخ، خنده مستانه به لب من عصا بر کف و قد خم شده و موی سفید می دویدم به دو صد لابه و عجزش ز عقب چون مرا دید چنین گفت صفایی چه تو راست که به دنبال من آیی به چنین رنج و تعب تو بدین هیئت اگر عشق نبازی چه شود با چنین حال دگر وصل جوانان مطلب 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعر مرحوم استاد مهدیخانی در وصف کودکان شهید در غزه 📜 @sheraneh_eitaa
بال و پرم به شوق حرم باز می شود وقتی سفر به عشق تو آغاز می شود اینک به ره زدم به هوای حریم تو شاید که لحظه ای بشوم هم ندیم تو ای آرزوی خسته دلان لحظه ای مدد بر این ضعیف زار و گرفتار حال بد ای قبلگاه مردم مظلوم بی پناه مقصود هر جلالت دربار و بارگاه ای ضامن رهیده آهو ز جور تیر ای مامن و امید گدا و شه و امیر ما را به لطف و مهر خودت بارور نما ما را به پای بوسی خود مفتخر نما اینک (فدک) به شوق وصالت قدم زند رو سوی بارگاه شما نوحه دم زند.... 📜 @sheraneh_eitaa
ای سید والا گهر نیک نسب تو شمسی و سادات زمان چون کوکب چون رادنیا شاه جهان شرفی زآنت شده سیده جهان شاه لقب 📜 @sheraneh_eitaa
خوشدلم از این که هستم باحجاب کرده ام با چشم باز این انتخاب هر چه محبوبم بگوید آن کنم طاعت حق از دل و از جان کنم شاهدانی هست بر این ادعام چادر مشکی و کفش بی صِدام روسری های صد و چهل سانتی ام یا که جوراب ضخیم پنتی ام سخت میگیرم به خود با آب و تاب چون یقین دارم که در روز حساب می‌شود منظور هر سختی که هست سختی گرمای چادر ؛ ساق دست هر چه سختی هست با جان میخرم تا که راضی باشد از من دلبرم! 📜 @sheraneh_eitaa
‍ جهان به خواب و شبی چشم من نیاساید چو دل به جای نباشد، چگونه خواب آید؟ شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ صبح و غزل و ترانه ای می دانم گلخنده ی عاشقانه ای ، می دانم هر صبح که از بستر خود برخیزم بر بودنِ من بهانه ای ، می دانم |صبحتون پر از عشق و آرامش🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
گر زمن جان طلبد سر بنهم فرمان را گوی گو گردن تسیلم بنه چوگان را با لب نوش ت من آب خضر نستانم کی مریضت زمسیحا طلبد درمان را مانی از گرد گل روی تو بیند خط سبز خط بطلان زند از شرم نگارستان را رمضان میرسد ای ساقی مستان مددی که زپیمانه می تازه کنم پیمان را بیتو می خوردن من کی زچه باور داری گر بگویند که خائیده کسی سندان را مژه برهم منه ای چشم پی منع سرشک که بخاشاک نبندند ره طوفان را غیرت عشق چه شد یوسف و زندان نه سزاست ای زلیخا که بزنجیر کشد مهمان را مطرب از پرده عشاق بزن شور حجاز که سر طوف خرابات بود مستان را نقش تو بود بدل دیده از او عکس گرفت ورنه در دیده چرا جای بود انسان را یک جهان در بگمانند و حکیمان گریان بتکلم بگشا آن دو لب خندان را سودها برد زسودای تو آشفته بنقد گر بکفر سر زلفین تو داد ایمان را گفتمش دل بود آرام گه تو بنشین گفت کس جا بخرابه ندهد سلطان را ساقی آن باده سرشار مغانی بمن آر تا کنم وصف بمستی ولی امکان را مظهر سر ازل شاه رضا والی طوس که بسامان ببرد هر سر بی سامان را 📜 @sheraneh_eitaa
هر کجا هست دل آزار، دل زاری هست پای مگذار در آنجا که دل آزاری هست شود از مرغ هوا قدرت آزادی سلب اندر آن باغ که صیاد ستمکاری هست ز آه سرد دل ما این همه غافل منشین ایکه امروز ترا گرمی بازاری هست فرصت از دست مبادا دهی ای بلبل مست تا که در ساحت گلشن ز گل آثاری هست هر که گفتت: بره یار وفادار بمیر گو: در این شهر مگر یار وفاداری هست؟ نشود دستخوش غارت گلچین (صابر) آن گلستان که حفاظش در و دیواری هست 📜 @sheraneh_eitaa
اربعین آمد و دلم پر زد تا هوای حرم،قدم برداشت توشه راه عاشقان،عشق است بار آذوقه بیش و کم برداشت گام ها را متین و آهسته در مسیر حرم هدایت کرد پرچم یا حسین همراهش روی هر دوش،تا حرم برداشت گریه می کرد،در عزای حسین چشم خونبار و پای خونی اش عرق عشق، جای شیره شرم دشت چون دجله گشت،نم برداشت آری آری « فدک» تو جا ماندی از سفیران عشق و عقل و جنون گر چه جای تو نیز خالی بود زائری جای تو، قدم بر داشت 📜 @sheraneh_eitaa
ابرها زائر آن خاک معطر هستند روضه‌خوانان بدن‌های مطهر هستند بادهایی که سراسیمه حرم می‌آیند جزئی از لشکریان تنِ بی‌سر هستند رودهایی که به عشق تو حرم می‌آیند قطرهٔ کوچکی از این همه لشکر هستند نخل‌ها، زلف پریشان شده و آشفته کوه‌ها، از غم و اندوه تو مضطر هستند محشری کرده به پا داغ غمت راه‌به‌راه فرش تا عرش در این پهنهٔ محشر هستند.. سفره‌ای پهن شده از نمک و نان شما همه مهمان سر سفرهٔ مادر هستند اربعین تو به صف کرده همه دل‌ها را عالمی راهی این خاک معطر هستند 📜 @sheraneh_eitaa
میرزا عبدالحسین کرمانی معروف به میرزا آقاخان کرمانی (زادهٔ ۱۲۳۲ هجری شمسی در بردسیر کرمان، مقتول به سال ۱۲۷۵ هجری شمسی در تبریز) نویسنده، آزادی‌خواه، منتقد و از شخصیتهای دورهٔ مشروطهٔ ایران است. 📜 @sheraneh_eitaa
سر نامه بر نام زروان پاک که رخشید ازو هرمز تابناک خداوند زاووش و کیوان پیر فروزندهٔ ماه و ناهید و تیر وز او آفرین باد بر ایزدان که هستند فرمانبرش جاودان هم امشاسپندان با زور و دست که دارند بر کوه ها را نشست وهومانو آن پیک هوش و خرد کزو برتر اندیشه برنگذرد دگر ثاریوهرا سروش شهان کزاو گردد آباد ویران جهان سپندار میتا شه زندگی که جان ها ازو یافت پایندگی فراواشی امشاسفند روان که آخر شتابد سوی آسمان بسی باد نفرین ناخوب و زشت ابر انگرومانیوس پلشت که اهریمنانند او را رهی ز نور و فروغ است جانش تهی اکومانو آن دیو تیره روان که از زهر تن‌ها کند ناتوان دگر زیری آن مایهٔ بغض و کین کز او شد پر آشوب روی زمین دگر سااورو آن بد بدکنش که آز و فریب است او را منش همان اندریمان ناپاک رای که جور و ستم ماند از وی به جای 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | • سیّد اسماعیل حمیری بی‌شک از بدیع‌ترین شاعرانی‌ست که مضمونش هنوز بکر است و تورّق دیوانش بر اهل ذوق واجب می‌نماید. 💠 بیت این است: یَتلونَ بِأخلاقِ النبی و فِعلَه فالنّعل تَشبُهُ فی المِثالِ طِراقَها اینان ( اهل بیت علیهم السلام ) آنچنان در اخلاق و کردار پیامبر را در پی می‌آیند که تای کفشی، تای دیگر را 📜 @sheraneh_eitaa