eitaa logo
شعر شیعه
7.5هزار دنبال‌کننده
580 عکس
207 ویدیو
21 فایل
کانال تخصصی شعر آئینی تلگرام https://t.me/+WSa2XvuCaD5CQTQN ایتا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc جهت ارسال اشعار و نظرات: @shia_poem_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
ما را که مُفلِسیم  اگر هم خریده‌اند لطفِ کریم بوده که دَرهم خریده‌اند عاشق شدیم اگر همه‌اش کارِ عشق بود عشاق را بدون نظر هم ، خریده‌اند ما جنس بنجولیم به دردی نمی‌خوریم ما را - بدون هیچ ثمر هم - خریده‌اند حتی قرار نیست دخیلِ درش شویم آن را که رد شده زِ گذر هم خریده‌اند پیشِ کریم فرق ندارد  زیاد و کم  از جبرئیل تا دو سه پَر هم خریده‌اند هِی بنده می‌خرند و هِی آزاد می‌کنند آزاد کرده‌اند اگر هم خریده‌اند گفتند ناسزا و ولی عاشقش شدند از بِین دشمنان چقدر هم خریده‌اند اصلا به کم نمی‌رود این دستِ با کرم ما را ببین به قیمت زَر هم خریده‌اند این عشق داغ ، سوختنش فرق می‌کند در پیش فاطمه حسنش فرق می‌کند اشراق می‌کنی و همه طور می‌شوند انگور زاده‌ها همه انگور می‌شوند اصلا نیاز نیست که ما دست و پا زنیم اسباب عاشقی خودشان جور می‌شوند با ابترانِ مکه بگو با همین حسن... امشب حسودهای علی کور می‌شوند دنیا به دست نسل خدیجه است ، هر‌که هست جز بچه‌های فاطمه هاشور می‌شوند یکجا محمد است و علی هست و فاطمه با جلوه‌ای که  نور علی نور می‌شوند برخیز از مسیر برو بند آمده است گیسو بهم مریز که مسحور می‌شوند باید که سجده کرد تو را قبل روز حشر یک روز عاقبت همه مجبور می‌شوند ما را به عشق پاره گریبان نوشته‌اند بشکاف سینه را که حسن جان نوشته‌اند باید که چشم‌های تو پیغمبری کند تو آمدی که فاطمه هم مادری کند مدیون توست خانه‌ی سادات بعد از این زهرا نشسته است علی پروری کند شهر مدینه با تو بهم ریخت حق بده در کوچه‌ها نبود کسی دلبری کند در هر سحر نسیم خدا می‌وزد که باز در بین گیسوان تو خنیاگری کند کُشتی بگیر تا که بگویند جان حسین تاکه حسین ، جای تو جلوه گری کن اینقدر هم بهانه به دست دلم مده هر روز سجده‌ات کند و کافری کند این نذر چشم ماست که جارو ببافد و هر صبح بِینِ صحن تو رفتگری کند ما را شریک خویش نموده عطای تو نیمه برای ماست و نیمی برای تو تا که عوض نکرده علی قبله‌گاه را پنهان بکن نقاب بزن قرصِ ماه را   باید جمل سوار ببیند حسن که هست پیچانده‌ای به تیغ خودت رزمگاه را راحت نشسته است علی بین رزم اگر رفته حسن بهم بزند صد سپاه را با نیزه‌ای که سینه‌ی لشگر شکافتی برهَم زدی تو هم آن فتنه‌گاه را هر جا زدی به پشت سرِ تو حسین بود دیدند وقت جنگ همه پادشاه را رم کرده‌اند پیش تو انبوه راه راه بردار از جماعت حیران نگاه را راهی نمانده است مگر تار و مارِ جهل بسته است ذوالفقارِ تو هر دو جناح را   دور و بر تو هیمنه‌ای از ملائکه است فهماند تیغ تو پسر فاطمه که هست باید برای خاک تو مرقد درست کرد شهری به وسعت دو سه مشهد درست کرد با اشکهای عاشق و با خشت‌های دل شهری به نام آل محمد درست کرد ایوان طلای شاه نجف را دوباره ساخت انجا برای فاطمه گنبد درست کرد با غنچه‌های یاس ضریح تو را کشید دورش رواقهای زبرجد درست کرد باید که  زائران تو را باخبر کنند نقاره خانه‌های زبانزد درست کرد در جمع خادمان مودب به سمت تو راهی برای رفتن و آمد درست کرد صحنی برای حضرت ام‌البنین ولی باید که بهشت سرآمد درست کرد باید حرم برای تو قبل از ظهور ساخت پایین پای فاطمه مسند درست کرد آوای کرببلا ، حرمین است یا حسن پنجاه هشت سال حسین است با حسن @shia_poem
✅تکریم امام حسین توسط امام حسن علیهماالسلام سید شریف محمد بن علی علوی در کتاب (التعازی) نقل کرده است : امام حسن علیه السلام برادر خود امام حسین علیه السلام را بزرگ می داشت و او را تعظیم می کرد بطوری که گویا آن حضرت بزرگتر از امام حسن علیه السلام است . ابن عباس گوید : سبب آن را از امام حسن علیه السلام پرسیدم ایشان به من فرمودند : (إنّی لأهابه کهیبه أمیرالمومنین علیه السلام). او هیبتی همانند هیبت امیرالمومنین علیه السلام در نظر من دارد .    معالی السبطین ص 59 ـ سفینه البحار ج 1 ص 613 https://eitaa.com/maghtal61
دور و بر کریمان گرچه پر از گهر بود اما نگاه آنها بر سنگ بیشتر بود تحویلمان گرفتند بالایمان نشاندند پیش بزرگواران انگار خاک زر بود بدنام شهر بودم اما به رو نیاورد ساقی بقول ماها دنبال دردسر بود! من هرچه رزق خوردم از این دل شکسته ست این کوزه ی شکسته  بشقاب کوزه گر بود صدها هزار غیبت  صدها هزار تهمت صدها هزار غفلت  پایان من شرر بود گفتم گناهکارم فرمود علی علی کن این بهترین خبر بود! این بهترین نظر بود! کوه گناه من را یک یاعلی به هم ریخت گفتم علی و مولا بخشید هرقدَر بود صد درد داشتم من مولا‌ نگفته حل کرد از مشکل بزرگم مولا بزرگتر بود این ماه روزه ما  با روضه شد مبارک از خیر روزه بهتر خیرات چشم تر بود مغرب زمان افطار گفتم وحسین و فورا.. در را زدند ودیدم ارباب پشت در بود زندان ماست دنیا کرببلا بهشت است آرامش دو گیتی تنها همین سفر بود امشب حرم قرق شد تا فاطمه بیاید از ناله بنیّ در صحن چه خبر بود یک‌مرد آبرو دار با سی هزار بد مست آقای ما اسیر اوباش دورو بر بود یک نیزه در گلو بود یک نیزه در دهان بود یک‌نیزه بین شانه یک نیزه در کمر بود تقسیم کار کردند شمر و سنان دوتایی دست سنان لباس و در دست شمر سر بود @shia_poem
بنده ات با یا الهی آمده نیمه شب با روسیاهی آمده داشتم یارب ترا، دارم هنوز راست می گویم گرفتارم هنوز از گدا جز درد بی درمان نخر گوهر چشم مرا ارزان نخر سال ها دنبال معراج توام خوبی اش این است محتاج توام سائل این خانه دلگیرش خوش است طفل دیوانه به زنجیرش خوش است قرب دارم، زار و مهجورم نکن از خودت یک ثانیه دورم نکن پشت این در، معطلم کن بیشتر مثل مردم آبرویم را نبر هیچکس جز تو هوایم را نداشت هرکه دیدم بنده را تنها گذاشت دست من خالیست دریا پُر نعم پای من لنگ است نزدیک حرم "دست من کوتاه و خرما بر نخیل" ای پناهِ بی پناهان، الدخیل گرچه کوهی از خطا آورده ام رو به درگاه رضا آورده ام بارها گفتم رضا گفتم حسین شد رضا درمانم و دردم حسین باز هم دارم هوای عطر سیب باز می گوید رضا یابن شبیب: تشنه ای در گودی گودال رفت آنقدر سنگش زدند از حال رفت عده ای پنجه به گیسویش زدند عده ای چکمه به پهلویش زدند شمر با ارباب عالم تُند شد خنجر او از خجالت کُند شد زنده بود و دست و پا می زد حسین مادر خود را صدا می زد حسین @shia_poem