eitaa logo
شعر شیعه
7.4هزار دنبال‌کننده
561 عکس
205 ویدیو
21 فایل
کانال تخصصی شعر آئینی تلگرام https://t.me/+WSa2XvuCaD5CQTQN ایتا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc جهت ارسال اشعار و نظرات: @shia_poem_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
مگر مولا بپرسد از کرم حال موالی را که غیر از او نمی گیرد کسی دستان خالی را کسی جز او نمی گیرد سراغ دردمندان را کسی جز او نمی فهمد چنین افسرده حالی را اگر دست کرم را وا کند انگشتر لطفش گشاید برخلایق باب فضل لا یزالی را نگاه مهر او بارانی از جود و کرم دارد ببارد گر به ما پایان دهد این خشکسالی را نمی گنجد مضامینش به شعر شاعران آری صفاتش برده بیرون از تصورها تعالی را علی علم است یا حلم است یا فضل است یا عدل است چه تمثیلی سزاوار آید این حد بی مثالی را ولی و والی و والا ،علی و عالی واعلا که دارد غیر مولا اینچنین اوصاف عالی را شراب نام او بخشیده ارزش جان عاشق را وگرنه بر نمی دارد کسی جام سفالی را علی حق است ، حقی آنچنان واضح که خورشیدش فروزان کرده مثل روز ، روشن این حوالی را میان صحن ، رو در روی ایوان از علی گفتن خدا از ما نگیرد لطف این نازک خیالی را به وقت مرگ‌ چون می آید او ، خوش باد جان دادن بیا ای مرگ و از ما بر نگیر این نیک فالی را 🌼 یــــاصـــاحـــــبـــ زمــــانــــ 🌼 💗🖤 @shia_poem
هر آن مجنون که مُهرِ مِهر حیدر خورده تقدیرش نخِ چادر نماز حضرت زهراست زنجیرش فرستاده کتابی را در آن مدح علی گوید خدا با اِنّما و هَل اَتی و تین و تطهیرش به حکم لا فتی الاّ علی دیگر جهان هرگز نه می بیند شبیهش را نه حتی مثلِ شمشیرش فقط با نان جو سر کرد آنکه فتحِ خیبر کرد کجا این قوت و این قوّت ملائک ماتِ تکبیرش دعا بر جان مادر می کند هرکه محّبِ اوست رسید از دامنِ مادر به قلب طفل تاثیرش چنان از نامِ او مستم، گرفته یاء او دستم علی نامش چنین کرده چه خواهد کرد تصویرش کند صیدِ دل این صیاد قابل با شمایل هم که خالش دانه، مو لشکر، کمان ابرو، مژه تیرش برای کوه او رفتن، گرسنه مانده ترجیحا به جز او را نمی خواهد گدای چشم‌ و دل سیرش علی هرجا رود بالا، شود حجت تمام آنجا چه باشد شیرِ میدان و چه باشد طفل بی شیرش @shia_poem
چه درهم کرده قاتل مصحف قرآن زینب را به خانه برده اند از سوی مسجد جان زینب را همه با چشم گریان می روند از خانه ی مولا چه می فهمد کسی حال دل ویران زینب را تمام دختران بابایی اند و خوب می فهمند چگونه این غم عظمی شکست ارکان زینب را دل بی رحمِ شهر کوفه بنگر خوب، شاهد باش که این داغ و بلا هم کم نکرد ایمان زینب را اگر خواهی ببینی روح زهرایی زینب را ببین پای ولی، قربانیِ طفلان زینب را الهی بگذرد این غصه و یک لحظه هم دیگر نبیند شهر کوفه دیده ی گریان زینب را الهی این برادرها همیشه محضرش باشند کسی خاکی نبیند لحظه ای دامان زینب را الهی تا نبیند آسمان کربلا بر نی سرِ از تن جدای دلبر عطشان زینب را @shia_poem
این روزها تمام تنم درد می کند مانند فاطمه بدنم درد می کند گفتم حسین بر کفنم جوشنی نوشت در دست بی کفن کفنم درد می کند زین خجلتی که می کشم از شیر خوردنم در پیش زینبم دهنم درد می کند من اهل یثربم دلم آنجاست زیر خاک بیچاره دل که در وطنم درد می کند زهرای سوخته به تن من حلول کرد باور کنید پیروهنم درد می کند یا زینبی که می کشم از دست کوفیان چون سنگ خورده ها دهنم درد می کند @shia_poem
⭕️ امشب حاجت‌هاى بزرگ بخواهیم! فكر نكنيم به سخت بودن و دور بودن و نشدنش!! براى “خداى ما” همه چيز آسان است، پس حاجت بزرگ بخواهيم؛ بزرگ به اندازه فرج امام زمان (عج) آجرڪ‌الله یابقیة‌الله @shia_poem
عاقبت همنشین دلتنگی راحت از بغض بی كسی ها شد استخوان سرش شكافی خورد زخم سربسته ی علی وا شد... @shia_poem
اشک ها از طرف فاطمه مامور شدند در عزای سرتو معتکف دیده شوند... @shia_poem
باید علی برای ظهورت دعا کند... حرف پدر به روی‌‌‌ِ پسر میکنداثر...🖤 یا عالی بحق علی عجل لولیک الفرج تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌱 🥀🍃🥀🍃  @shia_poem
با عشق علی دلت صفا خواهد کرد از غصه و غم تو را جدا خواهد کرد تو یک صلوات نذر حیدر بفرست بعدش به تو فاطمه دعا خواهد کرد روح الله قناعتیان @shia_poem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در بین آن جماعت لات و هبل شناس عمری غریب بوده شه لم یزل شناس کوفه همیشه آینه ی بی وفایی است از دیدگاه مردم ضرب المثل شناس نام تو گوهریست که همتا نداشته در ذهن با ذکاوت اصل از بدل شناس نهج البلاغه مرجع حل المسائل است یعنی که نیست غیر تو یک راه حل شناس از تیغ ذوالفقار تو عبرت گرفته اند مردان یل شناس و زنان جمل شناس بوی بهشت میوزد از وادی السلام ای بی خبر بکوش که باشی محل شناس حتی به قدر مزمزه ای حس نمیکند طعم کلام ناب تو را جز عسل شناس حی عَلی علی که اجل می رسد ز راه ای رهروان عاشق ضرب الاجل شناس @shia_poem
نگاهم کردی و دیگر نگاهم را عوض کردم به نور اشک ، دنیایِ سیاهم را عوض کردم همینکه اولین بار این گدا نام تو را برده درونم انقلابی گشت ، شاهم را عوض کردم نه تنها آرزوها را ، نه تنها خنده هایم را که حتی پای غمهای تو آهم را عوض کردم خدایم جهل بود از سنگ ، صدها مرتبه بدتر به امداد دعای تو اِله م را عوض کردم به زیر سقفِ ذلت بوده ام یک چند و حالا شکر به زیر پرچم سرخت ، پناهم را عوض کردم همه گفتند شغلت چیست ، گفتم خادم روضه که با این نوکریِ شاه ، جاهم را عوض کردم در این سختیِ راه کربلا آسایشی محض ست به گامِ اول راهم ، رفاهم را عوض کردم میانِ راه اگر گلزار نزدیک نگاهم بود به عشق دیدن گلدسته راهم را عوض کردم @shia_poem
باید سخن از حقیقت دین گفتن از حرمت قبلۀ نخستین گفتن امروز برای شاعران تکلیف است با لهجۀ شعر ، از فلسطین گفتن @Shia_poem