eitaa logo
یادمان شهدای فکه
1.2هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
70 فایل
🛤اینجا راهیست که به «کَرْبَلٰا» ختم میشود فکه‌ یعنی: رَمْل تشنگی عطش 🔻کپی از محتوای کانال = حلال✅️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌دستاورد دولت مردمی🪴 [به مردم بگویید تا یادشان بماند📋] 📸تورم نزولی؛ هدیه دولت سیزدهم به دولت بعداز خود
. [کودکانی که ادامه فریاد علی‌ِ کوچک حسین شدند] 🔹 ۱۸٠٠٠ کودک کشته شده هیچ تفنگی نداشتند! پلاکارد دست نویس پیرمرد انگلستانی رساترین صدایی که حقانیت حسین را فریاد می‌کشید، کودکی بود که هنوز زبان باز نکرده بود. سر به سر عمو و برادرهایش علم کربلا شده بود و چشم ‌های زلالش، دریایی از سخن بود که قساوت و بطلان راه دشمنان پدرش را نشان می‌داد. و حالا، تمام کودکان غزه، هم‌زبان با علی اصغر، حقانیت راه مقاومت را اثبات می‌کنند.
امضای تو بود رفتم اربعین.mp3
4.7M
ممنونم رومو نمیندازی زمین امضای تو بود رفتم اربعین برگشتم دوباره همسایه سلام اشکای منو ببین 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣
. |جعبه کمک های اولیه جهاد تبیین📦🌱| *قسمت‌‌سیزدهم سلام دوباره و عرض تسلیت ایام🖤 همونطور که خودتون شاهد هستید، این روزا درصد زیادی از مردم دنیا اطلاعات خودشون رو از داخل فضای مجازی دریافت می‌کنن‼️ البته شاید این اتفاق از نظر بعضیا خیلی هم خوشایند نباشه... ✅اما وقتی که خوب دقت کنیم، می‌بینیم که فضای مجازی می‌تونه هم چالش باشه🥴؛ هم فرصت💪 ؛پس همه چیز به من و شما که کنشگر هستیم بستگی داره🙃 اگر بتونیم از این زمینه به خوبی برای تهاجم به دشمن و دفاع در مقابلات تهاجمات دشمن استفاده کنیم؛ برنده این میدان ما خواهیم بود🙂 و گرنه که ...🤐 ✅فضای مجازی چندین برتری داره: ✓در دسترس ✓کم هزینه ✓پر بازدید ✓دارای قابلیت نوآوری و خلاقیت ✓‌و...
من درد آوردم که تو درمون کنی.mp3
5.46M
من درد آوردم که تو درمون کنی من اشک آوردم که تو بارون کنی من ترد شدم از دل دنیا ببین من جا ندارم که تو بیرون کنی 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣
نماهنگ دلتنگ حرمم.mp3
3.33M
دلتنگ حرمم دلم برا نسیم صبح حرمت پر میزنه دلتنگ حرمم دلم یه وقتایی میاد به گنبدت سر میزنه 🎙 #️⃣ #️⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃؛💫؛🍃 💫؛🍃 🍃 اعترافات ۱۰ خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعزیز قادر السامرائی ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔸 تیپ ۳۸ برای کمک به ما از عقبه واقع در استان بصره، آمد و در مبادی ورودی خرمشهر با ایرانیان درگیر شد. صدام به آنها وعده داده بود که پس از شکستن محاصره جوایز و مدال‌های مخصوصی به آنان عطا خواهد کرد. این بیچارگان تا به منطقه رسیدند آماده پیکار شدند، سلاح های آتشین خود را به کار گرفتند. توپ‌های ۱۰۶ خود را وارد عمل کردند و با شکلی منظم قصد ایجاد شکاف بین نیروهای ایرانی را کردند. فرمانده تیپ ۳۸ ، سرهنگ ستاد محمد سعيد، وقایع آن روز را چنین نقل می‌کرد: "همین که وارد عمل شدیم، ناگهان خود را در زیر آتش سنگین توپخانه ایران دیدیم و در دام پهن شده ای افتادیم. از پشت سر هم مورد تهاجم واقع شدیم و ناچار به داخل شهر رفتیم و در حلقه محاصره افتادیم. عجبا ما برای شکستن حلقه محاصره آمدیم و حالا خود در همین محاصره افتاده بودیم؛ نمی دانستیم بخندیم یا گریه کنیم!" نیروهایم را به داخل شهر و به سمت مسجد جامع هدایت کردم. داخل مسجد، درگیری خونینی با گروه دیگری از نیروهای عراقی داشتیم. هر دو طرف فکر می‌کردیم که طرف مقابل دشمن است! گلوله ها در مسجد رد و بدل می‌شد و افراد ما گمان می کردند که نیروهای محاصره کننده در مسجد کمین کرده اند. پس از کشته شدن تعداد زیادی از افراد معلوم شد که اینها گروهی از افراد جيش الشعبی هستند که فرمانده هاشان کشته شده و از سردرگمی به این مسجد پناه برده‌اند. دستور پیوستن این افراد را به تیپ صادر کردم؛ نیروی عظیمی تشکیل شد. پیش خود فکر می‌کردم که با این نیروی بزرگ می‌شود خط محاصره را شکست. بلافاصله در سایه آتش توپخانه و با روحیۀ بسیار ضعیف، دست به عملیات زدیم. فرمانده لشکر در تماس مستمر با ما بود و به ما می گفت که پس از شکست حلقه محاصره، به نیروهای مستقر در کنار رودخانه کارون بپیوندیم. تیپ ما به پیش رفت و مسافتی حدود سه کیلومتر را پشت سر گذاشتیم. تنها چیزی که فکر همه را مشغول کرده بود عقب نشینی و گریز از این مهلکه بود. پس از طی مسافتی در حدود سه کیلومتر، آتش سنگینی از پهلو ما گشوده شد. نبرد شدیدی در گرفت. بیست نفر از افراد ما کشته شدند. آنان را در میدان رها کردیم و به جنگیدن ادامه دادیم. به تعداد قربانیان لحظه لحظه افزایش می یافت. ناگهان سر یکی از سربازان‌از بدنش جدا شد. صحنه چنان وحشتناک بود که یقیناً با هیچ بیان و قلمی قابل وصف نیست. سرورم ای وطن ما همه قربانی توایم؛ سرورم ای وطن ما را با دندانهایت جویدی؛ آیا این درست است که وطن مردانش را بخورد؟ آیا این درست است که رؤسا برای آزادی خود فرزندان خویش را ذبح کنند؟ جملات فوق را یکی از سرهنگ‌ها در همین لحظات به زبان آورد. بیچاره به علت اوضاع بحرانی موجود دچار جنون شده بود. سعی کردیم او را به جای امن تری انتقال بدهیم؛ ولی با مقاومت خود مانع از این کار شد و عاقبت در رود کارون افتاد و غرق شد. در اوج درگیری با نیروهای جانبی، ناگهان فریادهایشان را شنیدیم که می‌گفتند ما عراقی هستیم، آری این دومین بدبختی ما بود که با تیپ ۳۳ نیروهای مخصوص درگیر شده بودیم. فرمانده تیپ ما سرهنگ الهیتی نیز کشته شد. فرمانده تیپ ۳۳ با دو دست بر سرش می‌کوبید و می گفت: خدا لعنتتان کند، بهترین سربازانم را کشتید، افسرانم را کشتید... ┄═• ادامه دارد •═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: از شُهدا غافِل نَشید..» شُهدا حَقیقتا در جَمع ما هستَند» •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
. در طول سالهای بعد از انقلاب اسلامی و حاکم شدن الگوی حکمرانی اسلامی سیاسی تحت عنوان جمهوری اسلامی، جریان روشنفکری برای مقابله با گفتمان انقلاب، الگوی گفتمان اسلام رحمانی را طرح کرده است. در دهه ۶۰ علی گلزاده غفوری، در دهه ۷۰ عبدالکریم سروش، در دهه ۸۰ مصطفی ملکیان و در دهه ۹۰ محسن کدیور، هر یک مبتنی بر دیدگاه خود قرائت رحمانی از دین را طرح و بسط داده اند. اسلام رحمانی طی سال های گذشته همواره به عنوان غیریت گفتمان اسلام سیاسی طرح شده. قرائت رحمانی در ذات و آموزه‌های خود تغییرات بنیادین در تفکر و رفتار پیروانش ایجاد می‌کن. گمان می‌رود یکی از اهداف طراحان اسلام رحمانی تغییر اندیشه مسلمانان و معرفت‌ دینی مؤمنان باشد. شواهد نظری و مواضع سیاسی رهبران اسلام رحمانی به گونه‌ای است که استحاله فکری و فرهنگی مسلمانان به ویژه نسبت به اسلام سیاسی و اندیشه مقاومت را به ذهن می‌اندازد. انحراف انقلاب اسلامی به عنوان نماد اسلام زنده، محرک و مدافع عدالت در جهان و تغییر گفتمان آن، افقی از هدف‌های ترسیمیِ این تقابل است.
. 🕊 تلاوت آیات‌ ؛ 💠 ۩ بــِہ نـیّـت‌         📚 🍀|شبتون شهدایی ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 یادش بخیر شب های عملیات از روزهای قبل که چند گام به منطقه عملیاتی نزدیک تر می شدیم، فعالیت بچه‌ها هم بالا می‌گرفت. یک جنب و جوشی بین ستادی‌های گردان راه می‌افتاد. و حسابی از خجالت دسته‌های گردان و تکه پرانی‌ها و متلک هاشون از دوره کم کاری‌مون در می‌آمدیم. تدارکات گردان با تکمیل لباس و خوراک و رساندن و تقسیم جیره جنگی و.. تسلیحات گردان با تامین و تمیز کردن اسلحه‌ ها و تامین مهمات و انتقال آنها به خط درگیری.. پرسنلی و تعاون گردان با چک کردن کارت و پلاک و گرفتن وسایل شخصی و وصیتنامه ها و پذیرش تازه واردهای شب عملیاتی و.. مخابرات گردان با هماهنگی خود با بیسیم‌چی‌های گروهانها و لشکر و نوشتن رمزمکالمه‌ها و فرکانسها و کشیدن تلفنهای قورباغه ای و چک کردن‌ها و.. اطلاعات گردان با آخرین بررسی های تغییرات زمین دشمن و راههای حمله و شناسایی خط دشمن و.. بهداری گردان با تقسیم باند و پد و آتل و برانکارد و پیدا کردن مقرهای بیمارستان های صحرایی و هماهنگی آمبولانس ها و راننده و حمل مجروح و .. و همه اینها در حالی بود که می‌بایست در حالت استتار کامل و کم تحرکی صورت می‌گرفت تا بیخودی منطقه برای دشمن آشکار نشود. حال و هوای اون شب‌های بچه‌ها و یک‌دل شدنشون رو جز اهلش درک نخواهند کرد. وقتی زیر پوستی نیم نگاهی هم به این داشتیم که: "فردا چه می‌شود! کی می‌ماند و کی می‌رود و آیا موفق می‌شویم!" ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄
🍂 یاد جبهه یاد یارانم بخیر یاد کوچ هم قطارانم بخیر یاد ایام خوش دلدادگی یاد دوران صفا و سادگی یاد ماندن ها درون دشت ها یاد رفتن های بی برگشت ها یاد سختی های میدان های مین یاد سنگرها و شب های کمین یاد آن ایام و دوران جنون یاد غلتیدن میان خاک و خون یاد شب های شلمچه یاد هور یاد معبرها و هنگام عبور یاد شب های مناجات و دعا یاد گریه های بی روی و ریا غ ع فتحی ▪︎ روزتان، سرشار از یاد شهیدان        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَینِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به مقتل شهید آوینی خوش آمدید👇 🆔https://zil.ink/shohada_fakeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ | شهدا دعایمان کنید! سفر حج که رفته بودند رفیق محمد پرسیده بود: «وقتی کعبه رو دیدی از خدا چی خواستی؟!» محمد هم گفته بود: «از خدا خواستم تا جایی که می تونم از دشمنان رو بکشم و خودم هم شهید بشم!» آن روز انگار مهر اجابت بر این دعای آشنا با صدای آشنا خورده بود و یادگار دفاع مقدس سالها بعد از شهادت رفقای جبهه‌اش در درگیری با گروهک پژاک به شهادت رسید🕊 هزار و یک که نه خیلی بیشتر میتوان از زندگی حاج محمد درس گرفت اما به قدر رزق امشبمان یکی را انتخاب میکنیم. یکی که باید در یک بودنش شک کرد❗️ «استقامت» همان راز خوشبختی که دست حاج محمد را ده ها سال بعد در دهه ۹۰ در دستان دوستان شهیدش در دهه ۶۰ گذاشت❤️‍🩹 سردار محمد جعفرخانی تمام این سالها حواسش به برگه اعزام همیشگی که تاریخ پایان نداشت بود. حواسش بود که کار برای انقلاب مرخصی ندارد که مرخصی رفتن های معمول هم خود برای انقلاب و کار انقلاب است✨🌱 خلاصه این روزها که نزدیک قله، هوای مه گرفته امتحان هایمان را سخت تر کرده است عجیب به همان «استقامت پای آرمان های انقلابِ» حاجی نیازمندیم. شهدا دعایمان کنید!🥲
. ✨💎بخشی از وصیت‌نامه شهید محمد جعفرخانی: •راه شهداء ما راه حقیقت و تنها راه سعادت و عاقبت به خیر شدن است؛ ان شاء الله، ان شاءالله شهادت نصیبمان شود، به حق حضرت زهرا(س). •به همه دوستان و اعضای خانواده ام وصیت میکنم که پشتیبان ولایت فقیه باشید و در همه حال با ولایت باشید... امروز مشعل روشنی بخش، ولایت است.
AUD-20210928-WA0038.mp3
1.21M
🏴صلوات خاصه آقا امام رضا علیه السلام ♦️شهادت امام مهربانی حضرت امام رضا علیه السلام تسلیت باد 🍃🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا