eitaa logo
شـــهــــدای مسـجدسـلیمان
1.7هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
شهدای مسجدسلیمان به حول و قوه الهی برای آشنایی با سبک زندگی شهدای مسجدسلیمان ارتباط با ما: @mandir_268 دعوت شهدا هستید 👇 به ما بپیوندید🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* 🌷معرفی شهید🌷 🌷در سال ۱۳۴۷ شهید ایرج (عبدالطاهر)خدادادی در منطقه ای عشایری از توابع چهارمحال و بختیاری دیده به جهان گشود او پس از طی دوره ی دبستان که همزمان با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بود، جهت ادامه تحصیل به مسجدسلیمان رهسپار شد، در این دوره ها شهید ایرج با مبانی انقلاب آشنا گشت و از آنجا که سابقه تدین و انقلابی گری را در خانواده داشت به سرعت با مبانی نظام جمهوری اسلامی آشنا و کم کم مقالات متعددی را در روزنامه ها به چاپ رساند. روح مقابله با ظلم و اشرافیگری در این شهید آنچنان پرورش یافته بود که در بسیاری از مقاطع نامه های سرگشاده ای را به برخی مسئولان نظام متذکر می شد. او پس از طی دوره های دبستان و راهنمایی وارد فضای معنوی حوزه مقدسه المهدی (عج) شد. ورود شهید ایرج خدادادی به حوزه علمیه روح بلند و پر معنویت او را جلای مضاعف بخشید و با اخلاق وعرفان اسلامی آشنا گشت. 🌷او در بخشی از وصیت نامه خود اینچنین آورده است: امام زمان (عج) را هر کس نبیند طلبه نیست، و باید برود سراغ کارهای دیگر، من در تمام چهار سال طلبگی ام آرزویم این بود که آن چهره ی مبارک را ببینم که رویت آن خیلی آسان و راحت است و بیان آن خیلی مشکل! 🌷 سرانجام روح بلند شهید در عملیات کربلای پنج در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۴ آسمانی شد. 🌷نثار ارواح طیبه شهدا علی الخصوص شهید منظور 🌷صلوات🌷 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
تو هم از اینکه بدنت ضعیف شده و خیلی سریع سرمامیخوری 🤧🤒❄️ خسته شدی؟؟؟ مجبوری تا یه کوچولو سرما میخوری این دکتر و اون دکتر بری آخرشم بعد از کلیییی دارویی که خوردی هنوز خوب نشدی؟!🤕 👈👈👈 دوست داری با چند تا راهکار ساده کمکت کنم تا هم سیستم ایمنی بدنت قوی بشه، هم اگه مریض شدی سریع با درمانهای خونگی بدون عارضه بهبود پیدا کنی😃💪 پس با ما همراه شو تا خیلی راحت از پس سرماخوردگی و آنفولانزا بربیای💪✨ 🔖کارگاه آموزشی درمان‌های خانگی سرماخوردگی و آنفولانزا🌬 و روش‌های تقویت سیستم ایمنی بدن 💊💉 با حضور: دکتر مهدیه منجزی‌خواه پزشک عمومی @harimhayaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•|🕊💚|•° اگہ میخواهید ڪارتان برڪـت پیدا کند.. به خانوادھ-'👨‍👩‍👧‍👦'- شہـ♥️ـدا سر بزنید! سَــربــآز @SAR_BAAZIR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 یادی کنیم از سردار شهید ذبیح‌الله عالی که به کارگزینی نامه نوشت: حقوقم زیاد است، در اسرع وقت از حقوقم کسر نمایید ... 🇮🇷 خـــــ⚘ــوش‌خبـر 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3193438243C5161aeab75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا✨ 📝خاطراتی از عملیات کربلای ۵(برادردوقلوی کربلای_۴بخش اول ) 🔹{حرکت به طرف خط مقدم} پس از عملیات کربلای۴ که بنوعی باعث فریب دشمن شده بود،( عدم فتح در آن عملیات باتوجه به بزرگی اهداف ومنطقه انتخاب شده، و اینکه دشمن فکر می کرد که این تنها عملیات بزرگ ایرانیها در آن سال می باشد.) لشکرها ، تیپها وگردانها به سرعت، نیروهای خود را جمع وجور کرده،به منطقه جدید عزیمت نمودند، لشکر ما(لشکر۷ولی عصر عج)، به منطقه ای واقع در گروهان پل درجاده اهواز خرمشهر ودر نزدیکی دژبانی لشکر۹۲ زرهی خوزستان عزیمت کرد. چند روزی درآنجاسپری شد، آموزشهای فشرده وجلسات وسخنرانی ها انجام شد، از حساس بودن منطقه ی عملیاتی ،تا عنوان عملیات عاشقانه برای آن همه از عملیاتی مهم وفراگیر حکایت داشت، نیروها چندروزی به مرخصی رفته وبرگشتند، سازماندهی های مجدد انجام شد، رزمهای شبانه،توجیه منطقه جدید ودرنهایت توجیه عملیات جدید انجام شد، ۲۰ دی ماه ۱۳۶۵ بود که ساعت ۸شب وارد منطقه عملیاتی کربلای 5 شدیم، شبانه به شلمچه اعزام شدیم، ابتدا درمنطقه ای پشت خاکریز دوم از ماشینها پیاده شدیم، پشت یک خاکریز بلند،که پشت آن مستقرشدیم، ظاهرآ ساعتی قبل آنجا مورد حمله شیمیایی دشمن، قرارگرفته بود وبا ورود ما چندنفراز بچه ها شیمیایی شدند و پوست بدنشان، تاول زد، هیجان وشورو نشاظ یچه ها همه بیادماندنی بود،هرکس ذکری می گفت ،نوحه ای می خواند یا سرود حماسی سرمی داد،شوخی می کرد ، حلالیت می طلبید و وصیتی می نوشت، ترس ودلهره دربین بچه ها جایی نداشت، تردد نیروها و ادوات خودی در آنجابسیار بود،آتش توپخانه ها وخمپارهها گاهگاهی وجود داشت ، در این عملیات نیروهای گردان سلمان تقریباُ همان نیروهای عملیات کربلای 4 بودند (گروهان فجر رزمندگان مسجدسلیمان، گروهان فتح نیروهای اندیکا ولالی وگروهان نصر از نیروهای هفتکل) برخی از نیروها اعزامی دو برادر ازیک خانواده بودند که باهم در این گردان حضور داشتند: برادران یزدی(من و حاج آرش) ، برادران یزدانی، برادران قاسمی ، برادران عشرتی، برادران بردبار ، برادران رشیدی، برادران شیری، برادران براتی، برادران توژی،برادران منصوری،برادران توکلفر، برادران طاهری و تعداد دیگری که در خاطرم نمانده است. از خاکریز دوم به سمت کانالها حرکت کردیم،ابتدا از میدان مین و تله های خورشبدی عبور کردیم و در یک کانال باریک، قرار گرفتیم ،صدای تیراندازیها متعددوفراوان را می شنیدیم، منطقه آبگرفتگی وگلی بود کمی بعد، بر بلندای یک جاده شنی حرکت کردیم،گولوله های زیادی اهم از عادی ورسام (گلوله های قرمز وآتشین) ازبالای سرما ویا از بین بچه ها عبور می کرد وصدای صفرگلوله ها به راحتی شنیده می شد،یکی از بچه ها برگشت وبه من گفت صدای عبور تیرها را که از لابلای بچه ها رد می شود، می شنوی؟ بشوخی ،بهش گفتم نگران نباش جلو، تظاهرات شده تیر هوایی درمی کنند تا متفرق شوند، پس از دقایقی به پشت جاده، که حالت خاکریز مانند داشت رفته ومسیرمان را ادامه دادیم تا به خط رسیدیم، جنازههای عراقی درمسیر عبورمان دیده می شد، . صادق یزدی کارشناس ارشد م 📌ادامه دارد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman