eitaa logo
شـــهــــدای مسـجدسـلیمان
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
15 فایل
شهدای مسجدسلیمان به حول و قوه الهی برای آشنایی با سبک زندگی شهدای مسجدسلیمان ارتباط با ما: @mandir_268 دعوت شهدا هستید 👇 به ما بپیوندید🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷معرفی شهید🌷  27 شهریور مصادف با چهل و دومین سالگرد شهادت شهید والامقام سیاوش غلامی بود که تاریخ 1360/6/27 در منطقه دهلاویه به فیض شهادت نائل آمد. نام و یاد عزیزش تا ابد جاودان. 🌷نثار روح پاک شهید سیاوش غلامی صلواتی هدیه بفرمایید... 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
✨بنام خدا✨ 📝خاطراتی از عملیات کربلای۴ ؛همراه با گردان حضرت سلمان(بخش اول) پاییز 1365به جبهه اعزام شدم ،گردان سلمان که در عملیات والفجر8تقریبااز بچه های اهواز به منتقل شده بود حالا ،حال وهوای دیگری برای ما پیداکرده بود. و علاوه بر گروهان فتح (به فرماندهی شهید مرتضی حسینپور) وگروهان فجر(به فرماندهی علی ورناصری) که قبلا وجداگانه ازبچه های لالی، مسجدسلیمان واندیکا تشکیل شده بودند،گروهان دیگری بنام نصر(به فرماندهی حسین اصلانی) متشکل از نیروهای اعزامی از شهرستان هفتکل سازماندهی شد و فرماندهی گردان به سردار کریم کریم پور با جانشینی شهید مسلم حاتمی واگذارشد. ماشبانه وپشت ماشین های بنز ۱۰چرخ (کمپرسیهای مایلر) از وسط دشتهای وسیع وجاده خاکی که تعبیه شده بود ، به منطقه گُسبه آبادان انتقال داده شدیم ،چندروزی در آنجامستقربودم وصبحگاه ونرمش و رزمهای متعدد آبی خاکی وآشنایی با نهرها منطقه وجزرمد رودخانه کارون متاثراز خلیج فارس را مرور کردیم . 📌ادامه دارد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
✨بنام خدا✨ 📝خاطراتی از عملیات کربلای۴ ؛همراه با گردان حضرت سلمان(بخش دوم) شوخیهای شهید ولی صالحی،دقت فرزاد رضوی، جدیت مسلم حاتمی، همرزمی باشهید محمدرضا موسوی،حضور مجیدیزدانی، شهیدحمیدقربانی (طابه ومداح اهل البیت) وجود حداقل ۲۰نفر که دوبرادری از یک خانواده بودند،حضور رزمندگان کهنه کار قدیمی وبرخی نیروهایی که تازه به جمع رزمندگان پیوسته بودند، همه مثال زدنی بود،چه صفا وصمیمیتی بین بچه ها حاکم بود. گاهی که باران می بارید منطقه سراسر شل وگل می شد وحرکت در آنجا سخت می نمود،مسجد محل باصفا بود، بلم های آبی درنهرها خودنمایی می کرد وروحیه مثال زدنی رزمندگان که می خواهند به دل دشمن بزنند قابل وصف نبود،کم کم برای آماده شدیم آموزشهای لازم،توجیه نقشه، سازماندهی، رزمهای شبانه،آمادگی عملیات آبی خاکی، رازونیاز وعبادتهای بچه ها،وهجوم به خط دشمن و ورود به جزیره ام الرساس وحرکت به طرف بصره چه شوروحال وغوغایی به پا کرده بود.ا توجیه نقشه کاملا صورت گرفته وگردان ما قراربود پس ازعبور غواصان و شکستن خطوط دشمن، به قسمتی که پشتیبانی نیروهای دشمن بود حمله ور شود ،چه ذکر ورازونیاز آن شبها داشت. ما آماده کامل بودیم ،که ظاهرا درپیشروی نیروها مشکلاتی پیش آمد، وکار بچه ها سخت شد،ظاهرآ فرماندهان درتصمیمی سریع ،ادامه ورود نیروهارابه صلاح نمی دانند. 📌ادامه دارد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
✨بنام خدا✨ 📝خاطراتی از عملیات کربلای۴ ؛همراه با گردان حضرت سلمان(بخش سوم) 🌞 صبح به تدریج خورشید بالا می آمد و افق سر می زد و هوا روشن می شد. من هر روز در انتظار خورشید نشسته بودم تا بیاید و نورافشانی کند و تاریکی رخت بر بندد ولی حالا برخلاف همه روزها دعا می کردم و از خدا می خواستم که خدایا نمی شود خورشید را امروز با تاخیر بیاوری ؟ بچه ها درمحاصره افتاده اند هوا که روشن شود یا درو می شوند ویا به اسارت در می آیند ، ساعت ۴صبح بود که فرمانده هان متوجه سختی کار وعدم پیشرفت شدند،ادامه عملیات را متوقف کردند ،دشمن گاز انبری آمده بود و پشت بچه ها را بسته بود وحلقه محاصره را هر لحظه تنگ تر می کرد ،بچه های گردانهایی که وارد عمل نشده بودند ناخودآگاه واز درون فریاد می زدند که مکن ای صبح طلوع خدایا خودت کمک کن دشمن نخلها را سر بریده و نخلستانها را خشکانده است ، چمن ها به زردی گراییده اند، دشمن تابن دندان، مسلح به انواع سلاح و تجهیزات و امکانات است ، غواصان درمیان موجها طبیعی وانسان ساخته، سرگردان شده اند و ماهی ها درغم وانده تاریکی، میان عمق رود فرو رفته اند ، صدای اروند مانند مویه مادران داغدار شده است ، نیروها پس از پیشروی ، انسجام و تلاقی خود را از دست داده اند ، نیروهای جدید وتازه نفس امکان حضور در عملیات را نیافته اند و اینسوی اروند مانده اند ، انگارهمه باهم داشتیم ذره ذره آب می شدیم ،تصور آن همه بی رحمی وآن همه مشقت موضوع را سخت تر می نمود، فکر آن همه سختیها وحجم عظیم آتش دشمن وشرایط سردی هوا وزمین باران خورده ی منطقه ،وزخمها وجراحت بچه ها، همه را رنج می داد و به یاد آوردن بچه ها در آن شرایط عذاب آور بود ، بهرحال سُم ستوران بر تن های رنجور وبی جان رزمندگان در محاصره تاختن گرفت، کابلهای تلفن وسیمهای تله های انفجاری، ماهیت جدیدی پیدا کرده بود و اکنون برای بستن دستها وپاهای رزمندگانمان بکار می رفت ، گودالها که روزی در آنها آب جمع می شد و اطرافشان پرنده ها گردهم جمع می شدند و از آب می نوشیدند بجای آب ،تن های پرپرشده مردان عارف و رزمنده را در خود جای داده بود، وای خدای من لودرها در حال گرفتن نفس برخی از بچه ها هستند که با دست بسته به معراج می روند ، می دانم هوا که روشن می شد خبرهای بد یکی پس از دیگری از راه خواهند رسید و مظلومیت هایشان بیشتر آشکار می شد. در آن شب رشادت و گذشت بچه ها قابل وصف نبود،رزمنده وفرمانده کنار هم بودند ونمی توانستی آنها را از هم تشخیص بدهی و هرجا آنتن بیسمی در حال تکان خوردن وارسال پیامها بود، فرمانده را تشخیص می دادی، تکانه های بیسیم وصدای شلاقی آنتنها در جای جای منطقه عملیاتی ودر درگیریهای مختلف با دشمن شنیده می شد. 📌ادامه دارد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
✨بنام خدا✨ 📝خاطراتی از عملیات کربلای۴ ؛همراه با گردان حضرت سلمان(بخش آخر) درآن شب چه زمزمه های عارفانه و نجواهای عاشقانه ای که به گوش می رسید و باد این زمزمه ها را با خود جابجا می کرد و به فرشته ها می رساند ، بهرحال صبح روز بعد، یک شب پس از آغاز عملیات کربلای چهار بود دلمان نمی خواست، آفتاب صبح را تماشاکنم، وباخود «مکن ای صبح طلوع» را زمزمه می کردیم و آن روز خورشید که طلوع کرد نور نداشت ولی چهره هایی نورانی پدیدار شدند و بر زمین نور افشانی می کردند تا حقانیت این ملت را گواهی دهند .. این حقیقت رانباید از یاد برد که درصورت فتح مواضع دشمن در عملیات کربلای ۴،تا عمق مواضع دشمن پیش می رفتیم ومنطقه سوق الجیشی بصره را به تسلط در می آوردیم واز آنجا به بندر فاو که پیشتر فتح شده بود تلاقی می کردیم. صبح اخبار مختلف بود که می رسید،شهید موسی اسکندری ریس ستاد لشکر آنجا مانده است ، عراقها، بچه ها را محاصره کرده اند، تلاش برای ایجاد راهی برای برگرداندن نیروهها و ماندگان، تقلاوتلاش برای پیوستن به پیشتازان، وجلسات مختلف مسؤلان وفرماندهان برای چاره سازی ،وصبوری وبردباری رزمندگان .همه وهمه دهها مطلب وراز در خود، نهان دارد. 🎙راوی: صادق یزدی کارشناس ارشد مدیریت آموزشی "پایان" 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
✨بنام خدا✨ 📝خاطراتی از عملیات کربلای۴ ؛همراه با گردان حضرت سلمان(بخش آخر) درآن شب چه زمزمه های عارفانه و نجواهای عاشقانه ای که به گوش می رسید و باد این زمزمه ها را با خود جابجا می کرد و به فرشته ها می رساند ، بهرحال صبح روز بعد، یک شب پس از آغاز عملیات کربلای چهار بود دلمان نمی خواست، آفتاب صبح را تماشاکنم، وباخود «مکن ای صبح طلوع» را زمزمه می کردیم و آن روز خورشید که طلوع کرد نور نداشت ولی چهره هایی نورانی پدیدار شدند و بر زمین نور افشانی می کردند تا حقانیت این ملت را گواهی دهند .. این حقیقت رانباید از یاد برد که درصورت فتح مواضع دشمن در عملیات کربلای ۴،تا عمق مواضع دشمن پیش می رفتیم ومنطقه سوق الجیشی بصره را به تسلط در می آوردیم واز آنجا به بندر فاو که پیشتر فتح شده بود تلاقی می کردیم. صبح اخبار مختلف بود که می رسید،شهید موسی اسکندری ریس ستاد لشکر آنجا مانده است ، عراقها، بچه ها را محاصره کرده اند، تلاش برای ایجاد راهی برای برگرداندن نیروهها و ماندگان، تقلاوتلاش برای پیوستن به پیشتازان، وجلسات مختلف مسؤلان وفرماندهان برای چاره سازی ،وصبوری وبردباری رزمندگان .همه وهمه دهها مطلب وراز در خود، نهان دارد. 🎙راوی: صادق یزدی کارشناس ارشد مدیریت آموزشی "پایان" 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* 🌷معرفی شهید🌷 طلبه شهيد ابراهيم مرادي فرزند حمزه علی در سال 1346 در انديكا بدنيا آمد و در سال 1360 وارد حوزه علميه مسجدسليمان شد سپس در سال 1365 درحالي كه متاهل بود و داراي يك فرزند پسر در عمليات كربلاي پنج منطقه شلمچه در تاریخ 1365/10/20بر اثر اصابت ترکش به درجه رفيع شهادت نائل آمد مزار شهيد در شهرستان انديكا روستاي كوشك قرار دارد. 🌷نثار ارواح طیبه شهدا علی الخصوص شهید منظور 🌷صلوات🌷 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
✨بنام خدا 📝حال و هوای گردان سلمان قبل از شروع (بخش اول) پیش از اعزام آموزشهای لازم را دیدیم یکی دو روز قبل از رفتن به خط بچه ها چند شب متوالی مراسم دعا و مناجات میگذاشتند حمید قربانی به عنوان روضه خوان و مداح در رأس اجرای این مراسم قرار داشت سه شنبه دعای توسل خواندیم و به ائمه علیهم السلام متوسل شدیم. شب جمعه هم که دعای کمیل بود خلاصه غوغایی به پا شد در آن شب من خودم هم در نمازخانه بودم. برای برپایی نمازخانه چند چادر بزرگ به هم وصل کرده بودند همۀ اعضای گردان هم آمده بودند حمید قربانی روضه اش را با سوز میخواند آن ،روضه روضه ای فراموش نشدنی و آن ،دعا دعایی فراموش نشدنی شد خیلی از خدا طلب کرد که خدایا کمکمان ،کن خدایا ما را نجات بده بعد یکی از کسانی که بلند شد و با صدای بلند گریه کرد و صحبت کرد مسلم حاتمی .بود شهید حاتمی خیلی دلش شکسته بود آن شب از خدا خیلی مدد طلبید از خدا کمک خواست و توسل عجیبی کرد حاتمی صدایش را بلند کرد و گفت خدایا به من کمک کن خدایا نجاتم بده، علی جان منو از دنیا نجات بده من توی این دنیا غرق شدم دیگه نجاتمون بده. تحمل ندارم در این دنیا بمونم .... من متوجه شدم که حادثه ای در کمین ماست عده ای در این عملیات گلچین می شوند و به معبود خود می پیوندند چون این بچه ها ملکوتی شده بودند 📌ادامه دارد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
بنام خدا✨ 📝حال و هوای گردان سلمان قبل از شروع (بخش دوم) برای ما عملیات کربلای ۵ با والفجر ۸ خیلی فرق میکرد چون شهدای گردان ما در والفجر ۸ از سه چهار نفر بیشتر نبودند ولی گردان ما در این عملیات ۳۵ شهید داد. مجروحین هم بیش از این تعداد بودند. بچه ها خاطره مشترک خوبی از اعزام دارند؛ همه با شوق بارها و اثاثیه و امکانات لازم را برای عملیات در ماشینها می.گذاشتند هر چه به بیست و یکم نزدیک تر می شدیم سوز و شورشان بیشتر میشد ما تقریباً پانزدهم و شانزدهم بارها را بستیم و به محلی بنام گروهان پل .رفتیم عملیات نوزدهم دی ماه ۱۳۶۵ شروع شد. هر چه به روز عملیات نزدیک تر میشدیم سوز و عشق بچه ها به انجام عملیات بیشتر میشد واقعاً عجیب بود؛ یک محبتی یک عاطفه و گذشتی در این بچه ها می.دیدم من شبیه این حالات را از ماجرای کربلا خوانده،ام ندیده ،بودم فقط خوانده بودم سوزی که میگویم یک جور نشاط و شادابی بود نه غم و غصه محبتها زیاد بود بچه ها همدیگر را میبوسیدند به هم محبت می کردند شادی میکردند تبریک میگفتند .... این خیلی برای ما عجیب بود. 🎙روایت شفاهی حاج عبدالکریم کریمی پور(کتاب پای پل سابله) 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
° سلام بر قمرالعشیره ای غیرت مجسم… ای قامتِ فتوت… شهدا عند ربهم یرزقون اند؛ به گمانم رزق شیرینِ وعده شده، رویت قمر منیر بنی هاشم برای شهداست. رزق والایی که هر عاشقی را شیفته ی عطر یاسَش میکند.. دو سال پیش همین حوالی؛ روز ولادت آقا ابوالفضل علیه السلام ، با اذنشان " کانال‌شــهــــ مسـجدسـلیمان ــــدای " تاسیس شد؛ باشد که در حلقه وصل حضرت قمرالعشیره و دوست دارانش(شهدای نام دارمان) حق خادمی را به جا آوریم و ما را در راه معرفی شهدای والامقام شهر یاری فرمایند. کانال شهدای مسجدسلیمان/ ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ ۴شعبان المعظم۱۴۴۵ 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
⚘️ ﷽⚘️ 🔰شب جمعه ،یادی کنیم از شهیدان سیاوش عالیپور و اله رحم امامی مرداد وشهریور 1360چهل سال پیش جبهه دهلاویه ، یه اسلحه ژسه ای داشت، وسط روز که همه جا آرام و ساکت بود می رفت جلو توی ساختمان هایی که مخروبه بودکمین می کرد با همان اسلحه به شکار عراقی ها می پرداخت، وقتی که بر می گشت برامون صحبت می کرد که چطور آنها را از پای در می آورد. در عملیات شهید مدنی 60/6/27 محور _ دهلاویه آن شب فرمانده گروه تامین بود،گفت : وقتی دیدم دشمن متوجه شد و اقدام به آتش سنگینی روی نیروهای زمان محمودی کرد. نیروها را به سمت راست کشیدم. سیاوش بلند کردم بردم جلو گفتم حالا شلیک کن با شلیک چند آرپی چی آتش از تانکها به هوا برخواست خط دشمن سقوط کرد. چند روز بعد در پاتک عراقی ها شهید عالیپور خیلی خوب درخشید و جلوی یورش تانکها را گرفت در حین شلیک چند باره آرپی چی ناگهان ،تیر به سرش اثابت کرد و به شهادت رسید.🥀 متاسفانه از فضایل او کم گفته و نوشته شده شجاع، باایمان ،آگاه به مسائل دینی و مسلط برمکاتب مختلف کسی جرات بحث کردن با اورا نداشت. روحشان شاد و یادشان گرامی 🖋علی غلامی مهر 1400 مسجدسلیمان 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
آشنایی با به مناسبت سالروز شهادت این فرمانده بزرگ گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
*┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄* در اولین روز تحویل سال 1362 در تیپ 15امام حسن مجتبی (ع)در منطقه عملیاتی سایت 4در غرب شوش مستقر بودیم ودر قرارگاه تاکتیکی تیپ هرروز نمازهای یومیه به جماعت با حضور رزمندگان اسلام برگزار می شد در ان سال ودر اولین روز تحویل سال 1362جهت اقامه نماز جماعت ظهر و عصر به نمازخانه تیپ رفته بودیم شور وشوق فراوانی در بین رزمندگان بود وبا گرمی و صفای فراوان به همدیگر تبریک و تهنیت می گفتند و عید نوروز باستانی را گرامی می داشتند ،معمولا بین نماز ظهر و عصر روحانیون اعزامی به جبهه برای رزمندگان صحبت می کردنند. آن روز هم طبق معمول نماز ظهر به جماعت اقامه شد و بین دو نماز اعلام کردنند که 2نفر روحانی اعزامی از طرف دفتر امام خمینی (ره)جهت دیدار با رزمندگان اسلام و رساندن سلام وعید مبارکی ا مام خمینی (ره)در بین رزمندگان حضور دارند آنگاه یکی از روحانیون اعزامی برای رزمندگان اسلام سخنرانی کردنند واز طرف امام خمینی (ره) عرض سلام و عرض تبریک گفتند ،آنگاه یک سکه یک ریالی تبرکی از طرف امام خمینی (ره)به هریک از رزمندگان حاضر در نماز اهدا کردنند و سپس نماز عصر هم به جماعت اقامه شد. ازاینکه ان سکه اهدایی تبرک شده بدست رزمندگان اسلام رسیده بود همه رزمندگان از این بابت بسیار خوشحال و شادمان شدند واز نظر روحی و معنوی بسیار عالی روی آنها تاثیر بسیار فراوانی گذاشت خدایا از الطاف بی کرانت سپاسگزار هستیم 🤲 📌راوی :سیاوش صالحی 1402/1/3مسجدسلیمان 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
🕊فرازی از وصیت نامه شهید عبدالصالح مهری دهنو🕊 ...و این وصیت من به شماست که از اوایل انقلاب دشمنان اسلام و ضد انقلابیون و مفسدین که از انقلاب درگیر و نتوانستند به اهداف پلیدشان برسند. از طریق اسلحه زبان که تنها صلاح کنونی ضد انقلاب میباشد شروع به تبلیغات فراوان علیه افراد مؤمن و دلسوز انقلاب کرده اندو از این طریق می خواهند شخصیت حقیقی انسانی و اسلامی و مردمی آنها را لکه دارند و همین طور می خواهند قدر و منزلت شهداء و جانبازان انقلاب و جنگ وروحیه شهادت طلبی افراد مخلص را کوچک و بی ارزش جلوه دهند که امیدوارم مردم بیدار و خانواده خودم و دیگر خانواده شهداء با صبر واستقامت ،دوری و شهادت فرزندشان را تحمل کنند تا در تاریخ صبر و پایداری و قدر شکوه شهدای وطن و اسلام ثبت شود و روشنگر راه و افتخار نسلهای آینده گردد. » اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌ 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
بسم الله الرحمن الرحیم شهید داراب اردشیری به روایت مادر و خواهر عزیز: 1⃣شهید چمران نیرویی داشت به نام ابوشریف.. که مدتها بعد از فعالیت توی جبهه به شهادت رسیدند... (شهید داراب)رفته بود کردستان پیش شهید چمران،بعد از زمانی مجاورت با شهید چمران و انجام فعالیت هایی برگشتن از اون به بعد ملقب شدن به ابوشریفِ مسجدسلیمان... 2⃣بارون شدیدی میزد، دیدیم داراب اومد خونه،یه پیرمرد رو به کول گرفته بود.. در جواب نگاه های پرسش گر خانواده گفت: _پیرمرد توی بارون موند نمیتونست بره خونه،بارون بند اومد خودم تا خونه شون میبرمش... 3⃣فعالیت مخفی و خالصانه زیاد به بیرون رفت و آمد داشت ولی اصلا از کارهاش سر در نمی آوردیم لام تا کام نمیگفت چیکار میکنه وقتی شهید شد کم کم متوجه شدیم توی چندین نهاد از جمله بسیج و سپاه و ... فعالیت میکرد آن هم فعالیتی زیاد و بی وقفه... 4⃣بسیار اهل مطالعه و دادن کتاب به دیگران برای بالا بردن آگاهی بود(کتاب های شهید مطهری ،شهید دستغیب و..) کارت نشریه رایگان داشتند،هر ماه کتاب هایی از قم برایشان پست میکردند.. 5⃣از مادر پرسیدیمم ونحوه ی تربیت: مادر تاکید کردن اول نون حلال پدرش(و تاکید بر قرآن خون بودن پدر)بعد شیر پاک خودم و عجیب اینکه مادر اشاره کرد به مال شبهه ناک حساس بود به فرض اگر منزل آشنایی میرفت و فکر میکرد صاحب خونه از مهمانی پیش آمده راضی نیست هیچ چیزی اونجا نمیخوردن... 6⃣نحوه شهادت: برادر شهید نوذر ایوزه نقل میکرد؛ وقتی ایوزه به شهادت رسید پیکرش موند و نتونستیم بیاریمش داراب شجاعت به خرج داد و رفت پیکر رو بیاره که تیر مستقیم به قلبش اصابت کرد و پر کشید... همراه با شهیدان موسوی و ایوزه در مراحل ابتدایی عملیات بیت المقدس ۱۳۶۱/۲/۱۹ تاریخی که برای داراب شد تعبیر خوابی که در ایام نوجوونی دیده و بود و در دست نوشته هایش هم به آن اشاره شد... خواب مولا علی علیه السلام رو دیدم،بهم گفتن که داراب تو از مایی و به پیش ما می آیی.. و مادری که با دیدن امام علی علیه السلام در خواب به پر کشیدن داراب پی برد و ... 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
❁﷽❁ (عج) شهیدزمان محمودی با اینکه معمولاً کم حرف بود، ولی گاهی که به مرخصی می آمد، اگر توفیق دیدنش را داشتم تکه خاطراتی را از جبهه برای من، تعریف می کرد. یک بار گفت : شبی در سوسنگرد قرار بود، عملیات انجام دهیم و به خط دشمن حمله کنیم، نیروها را آماده کردم برای حمله به دشمن ،شدت آتش نیروهای دشمن که با انواع و اقسام سلاح به سمت ما شلیک می کردند بسیار شدید بود من که در کنار نیروها پشت خاک ریز بودم، وقتی دستور دادم به پیش ،نیروها همه پشت خاکریز خودی دراز کش سنگر گرفته بودند، به علت شدت تیر و ترکشهای فراوان سلاح های دشمن در آن تاریکی شب کسی جرئت بلند شدن نداشت و هیچ کس از جایش حرکت نکرد هر چه فرمان پیشروی دادم فایده ای نداشت و کسی از جایش تکان نخورد و به اصطلاح کپ کرده بودند، بلند شدم و با فریاد یا امام زمان و به تنهایی با حالت دویدن به سمت نیروهای دشمن با اسلحه ای که در دست داشتم حمله کردم ، نیروهای خودی هم وقتی این چنین دیدند، با عنایت امام زمان علیه السلام بلافاصله بلند شدند و پشت سر من به طرف دشمن یورش آوردند. ✍سیدحسین هاشمپور 🌹هدیه به روح این شهید بزرگوار (عج)🌱 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
*┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄* 🌷معرفی شهید🌷 شهید یوسف منصوری فرزند بابامیر، متولد ۱۳۴۴، در شهرستان مسجدسلیمان دیده به جهان گشود عشق به ملتش باعث شد که به جنگ حق علیه باطل برود، سرانجام پس از دلاوریها و شجاعتها در تاریخ ۱۳۶۶/۳/۱۳ در منطقه عملیاتی سرپل ذهاب قصر شیرین براثر اصابت تیر مستقیم دشمن به درجه رفیع شهادت نائل آمد. روحش شاد نام ویاد عزیزش تا ابد جاودان. 🌷نثار ارواح طیبه شهدا علی الخصوص شهید منظور صلوات🌷 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
ا❁﷽❁ا ⚘️شهید بی کفن و دفن⚘️ از زخم نمی‌هراسید زیرا که مرهمی از ایمان داشت! 🌷 جاویدالاثر ابراهیم جعفری نوجوانی بیش نبود که داوطلب جهاد فی سبیل الله و دفاع از ناموس و شرف مردم ایران زمین گردید. هر از چندی زخمی بر می داشت و بالاجبار در پشت جبهه به مداوا می پرداخت، اما این زخم ها در مقابل ایمان و اعتقادات و باورهای دینی او بس کوچک و ناچیز بود و خللی در عزم و اراده ی وی برای بازگشت دوباره به خط مقدم جبهه ها ایجاد نمی کرد. شهید جعفری اولین بار در ۱۳ مهر ماه ۱۳۶۰ از ناحیه ی انگشتان دست ،در منطقه ی عملیاتی دهلاویه مجروح شد به طوری که در بیمارستان نورافشان تهران بستری گردید. پس از بهبودی نسبی و اعزام مجدد به جبهه، این بار در جزیره مجنون هر دو کتفش زخم برداشت. در تاریخ ۱۳۶۴/مهر/۱۹ در جاده ی خرمشهر برای بار سوم چند جای بدنش مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت.سوم بهمن ۶۶ در منطقه عملیاتی پاسگاه زید از ناحیه سر مجروح و در بیمارستان نکویی شهر قم بستری شد. سرانجام لحظه ی دیدار با معشوق فرا رسید و انتظار به سرآمد و این رزمنده ی دلاور و جان برکف در ۴تیرماه۱۳۶۷ در جزیره مجنون به آنچه که استحقاقش را داشت رسید و با اصابت چندین گلوله به کمر و پهلویش به شهادت رسید و شرایط میدان نبرد طوری بود که همرزمانش نتوانستند پیکر مطهرش را به عقب بیاورند. از آنجایی که او عادت داشت موقع شناسایی و عملیات ،پلاک و کارت شناسایی با خود همراه نمی برد تا کنون هیچ اثری از ایشان یافت نشده است . 📚 مسجدسلیمان شهر شهادت ✍سید حیدر موسوی (عج) ⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️ 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷طلبه ای که همه را مجذوب روحانیت می نمود🌷 به یاد حجت الاسلام شهید «محمود جولاپور»🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
به مـن و تـو♥ 🕊بخشی از وصیت نامه طلبه شهید محمود جولا پور 🕊 ای مردم؛ شما آگاه هستید اسلحه ای که مردم را بر رژیم شاه پیروز کرد اسلحه اسلام بود و همچنین چیزی که باعث پیروزی بر قدرت های ظاهری چون آمریکا و شوروی و... پیروز کرد و همچنین چیزی که ما را بر رژیم بعثی عراق ان شاءالله پیروز می کند فقط و فقط اسلام است. آری مردم بدانید هیچ گاه به نیکی نمی رسید مگر آنچه را که دوست دارید از آن در راه خدا انفاق کنید. لن تنالوا البرحتی تنفقوا مما تحبون: در نزد انسان ها چیزی عزیزتر از جان و مال و فرزندان وجود ندارد و رزمندگان اسلام به سادگی و با خوشحالی کامل اینها را در راه خداوند انفاق می کنند. 🌷نثار روح پاک شهید محمود جولاپور صلواتی هدیه بفرمایید... 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
🔹پیکر شهید نوذر عالی پور اینگونه برای مادرش فرستاده شد😔 🌷گرمای ۶۰ در بیداد می کرد بچه ها هنوز هم در شوک شهادت و فاجعه هفتم تیر بودند. آتش بازی دشمن همچون روزهای گذشته ادامه داشت. 🌷جوانی معصوم مظلوم متواضع و دوست داشتنی به نام نوذر عالی پور در پشت خاکریز ایستاده بود وسایلش را تمیز می کرد . 🌷 در مقابل چشمان حیرت زده ما در آن پایین دست صدای انفجاری برخاست و زمانی که سر از روی خاک داغ برداشتیم دیدیم که از نوذر خبری نیست اما بعد از فرو نشستن گرود و غبار تکه هایی از گوشت و استخوان را که هنوز گرم بودندو جان داشتند مشاهده کردیم که همچون مرغی سر بریده به هوا می پریدند و پایین می آمدند . 🌷مات و مبهوت سرجایمان ایستاده بودیم که با فریاد یکی از همرزمان که می گفت : ای وای نوذر خاکستر شد به سمت نقطه انفجار رفتیم . از قدو قامت نوذر جوان و برومند ما که خمپاره ۶۰ مستقیما به بدنش اصابت نمود و تنها چند کیلو گوشت و استخوان جزغاله شده باقی ماند که بچه ها توانستند بعد از چند ساعت جست و جو در خاکریز پیدا کنند و در کیسه ای بگذارند تا برای مادرش بفرستند. 📚 کتاب مردان فراموش شده ✍ نویسنده سید حیدر موسوی ⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️ 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
⚘️ ﷽⚘️ 🔰شب جمعه ،یادی کنیم از شهیدان سیاوش عالیپور و اله رحم امامی مرداد وشهریور 1360چهل سال پیش جبهه دهلاویه ، یه اسلحه ژسه ای داشت، وسط روز که همه جا آرام و ساکت بود می رفت جلو توی ساختمان هایی که مخروبه بودکمین می کرد با همان اسلحه به شکار عراقی ها می پرداخت، وقتی که بر می گشت برامون صحبت می کرد که چطور آنها را از پای در می آورد. در عملیات شهید مدنی 60/6/27 محور _ دهلاویه آن شب فرمانده گروه تامین بود،گفت : وقتی دیدم دشمن متوجه شد و اقدام به آتش سنگینی روی نیروهای زمان محمودی کرد. نیروها را به سمت راست کشیدم. سیاوش بلند کردم بردم جلو گفتم حالا شلیک کن با شلیک چند آرپی چی آتش از تانکها به هوا برخواست خط دشمن سقوط کرد. چند روز بعد در پاتک عراقی ها شهید عالیپور خیلی خوب درخشید و جلوی یورش تانکها را گرفت در حین شلیک چند باره آرپی چی ناگهان ،تیر به سرش اثابت کرد و به شهادت رسید.🥀 متاسفانه از فضایل او کم گفته و نوشته شده شجاع، باایمان ،آگاه به مسائل دینی و مسلط برمکاتب مختلف کسی جرات بحث کردن با اورا نداشت. روحشان شاد و یادشان گرامی 🖋علی غلامی مهر 1400 مسجدسلیمان 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
(عج) طلبه شهید مدافع حرم محمد پورهنگ می گفت: «من بسیار درباره ی این موضوع فکر می کنم که سهم ما در ظهور امام مهدی (عج) چه می تواند باشد؟ و چگونه میتوان در این عرصه مؤثر بود؟ چه کارهایی می توان انجام داد؟ شاید حداقل کاری که می توان انجام داد این است که اگر نمی توانیم در تسریع و سرعت بخشیدن به ظهور مؤثر باشیم و کاری برای این مسئله نمی کنیم لااقل آن را به تأخیر هم نیندازیم. اینکه هر روز پرونده اعمال ما به محضر امام زمان (عج) عرضه می شود به هرحال احساس شرمی در انسان ایجاد می کند از این بابت که مرتکب گناهی شده و امامش از آن گناه مطلع گردیده و شاید آزرده خاطر شود. بنابراین در قدم اول تلاش کنیم که ظهور را با اعمالمان به تعویق نیندازیم دوم به گونه ای زندگی کنیم که اگر به عنوان مثال متوجه شویم همین حالا حضرت مهدی (عج) ظهور می کنند آنقدر تعلقات مادی و دنیایی نداشته باشیم که نتوانیم با حضرت (عج) همراه شویم. ✍به نقل از زینب پاشاپور همسر شهيد مدافع حرم حجة الإسلام محمد پورهنگ الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج (عج) 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman